یکی از فامیلهای بسیار نزدیکم که از فارغ التحصیلان رشته زبان انگلیسی است و تجربه بسیار خوبی در آموزش و استادی زبان دارد و تمامی مراحل علمی و آموزش رفتاری برای تبدیل شدن به یک استاد بسیار خوب زبان را دارا می باشد، به دلیل انباشت نیروی بیکار و ناتوانی دولت در ایجاد ظرفیت های اشتغال در سه بخش دولتی- تعاونی و خصوصی جلای وطن کرده و به یکی از مدارس حرفه ای آموزش زبان به کودکان سه سال به بالا در کشور ترکیه پیوسته است.
در دیدار اخیرم در ارومیه که ایشان هم بعد از ۴۰ روز کاری بنا به ضرورت به مرخصی آمده بود، یکی از تجربه های فرهنگی- اجتماعی این عمر چهل روزه را که بسیار آموختنی است؛ بدین گونه نقل می کرد. قدرت فشار افکار عمومی مهمترین ابزار فشار ملت بر دولت و دولتمردان برای اصلاح امور است
در مدرسه ای که به کودکان آموزش زبان می دهند. در طی روز علاوه بر وعده های رسمی صبحانه و نهار از کودکان به صورت میان وعده نیز پذیرایی می شود و یکی از میان وعده های پذیرایی ماست است و مربی جوانی که پذیرایی را انجام می داد به دلیل آلرژی و حساسیت خاص یکی از بچه های ۴ ساله به ماست برای آن بچه یک عدد سیب روی سینی ایشان قرار می دهد.
سایر کودکان با دیدن سیب برای یکی از بچه ها و ماست برای بقیه به این رفتار به ظاهر تبعیض آمیز اعتراض می کنند و با کوبیدن قاشق هایشان بر بشقاب ها یک صدا و آرام می گفتند :
حاق سزلخ ( ناحقی) حاق سزلخ......!
در قبال این اعتراض منظم و یک صدای کودکان، مربی جوان دستپاچه شده بود و در برابر خواسته ی به حق و اتحاد قدرتمندانه و رفتار به دور از خشونت کودکان با احساس شرم و تسلیم برای تک تک کودکان یک سیب روی میزشان گذاشت و بحران ناشی از تبعیض خیرخواهانه را خاموش و از کودکان حاضر در سالن پذیرایی عذر خواهی کرد.
سه درس مهم این موضوع می توان گرفت:
۱- کودکان را از سنین پایین به حقوق خود و روش مطالبه آن آشنا کنیم.
۲-حق گرفتنی است و باید برای گرفتن حق حرکت و اقدامی کرد.
۳- مدیران و صاحبان قدرت ملزم به پاسخگویی به مطالبات مردم هستند.
فرهنگ نقد و اعتراض یک ضرورت اساسی برای تعالی هر جامعه و سازمانی است و همین فرهنگ تضمین گر تحقق آزادی های سیاسی - اجتماعی-فرهنگی- اقتصادی و مدیریتی است و همچنین ضامن سلامت و بهبود امور و اصلاح کجی ها و نا راستی ها است.
قدرت فشار افکار عمومی مهمترین ابزار فشار ملت بر دولت و دولتمردان برای اصلاح امور است. اگر ملت از قدرت واقعی خود بر اساس حق حاکمیت مردم از طریق انتخابات ها و حق حاکمیت خود از طریق انتقادها- مطالبات و استیضاح منتخبین و بر کناری آنها با تکیه بر کار صحیح سیاسی و با حفظ اقتدار کشور و نظام ، استفاده کنند. ایران اسلامی خواهد توانست به بالاترین سطح بلوغ سیاسی برای تحقق عدالت اجتماعی و شفافیت اقتصادی دست پیدا کند.
یکی از مهمترین کارکرد احزاب در تحقق کارسیاسی به جای سیاسی کاری موجب احیای فرهنگ نقد و اعتراض می شود. همچنین آحاد جامعه هم در قالب احزاب می توانند نقد و اعتراض خود را با هدف اصلاح امور و بهبود اوضاع و اعمال قدرت بر دولت مردان به منصه ی ظهور برسانند.
فرهنگ مبتنی بر انتقاد-اعتراض و مطالبه از طریق احزاب که با مجوز قانونی و به عنوان سازمان های مردم نهاد سیاسی برای سیستماتیک کردن نقد- انتقادات- اعتراضات - اظهار نظر و مطالبات مردمی تاسیس شده است؛ راه جامعه را به سوی توسعه و کمال باز می کند و فرهنگ مبتنی بر نق و سرزنش و تند خویی راه تعالی انسان و جامعه را سد و سرکوب می کند. به همین دلیل بازگشت به کار سیاسی از طریق نهادهای رسمی مردمی(احزاب) و حضور افراد فعال جامعه با سلیقه های متفاوت در احزاب با رویکردها و الویت های متناسب با مردم راهگشای اصلی مدیریت قدرت است.
کانال رسمی حزب تدبیر و توسعه ایران اسلامی
نظرات بینندگان
اول : حق داشتنی است نه دادنی و نه گرفتنی.
دوم : کودکان نسبت به بزرگترها در قبال تبعیض
حساس ترند. چون آنان در اعتراض به تبعیض
ترس و ملاحظات امنیتی _ سیاسی را سپر
درخواست اعنراض آمیز خود قرار نمی دهند.
کودکان نسبت به هر نوع تبعیضی از جمله تبعیض
جنسیت و تبعیض در انتقال مهر و محبت ،
فوق العاده حساسند. کودکان جسور واکنش مستقیم و غیر جسور واکنش غیرمستقیم رفتاری
از خود نشان می دهند. خود این تربیت جسارت مآبانه ، به نوع تربیت و فرهنگ در خانواده و جامعه
ربط دارد.
سوم : ما تفاوت معنای بین ترس و شهامت را و یا مرز تفکیک آن دو را ، تشخیص نمی دهیم.
چهارم : خودهراسی بدترین بهانه برای خود سانسوری است، حتی ترس علیرغم واقعیت موجود که دلیلی برای آن اصلا نیست ، اما فرد باز
می هراسد.
سهولت رفت و آمد و رهایی از فشارهای درون
کشوری ، در کشور ترکیه با سیمای مجرم معرفی
می شوند، فردی با توهین به حجاب زنان در این
کشور و اهانت به آتاتورگ ، افرادی در قاچاق
مواد مخدر ، و افرادی در خرید و فروش عتیقه و
.......که همگی دستگیر می شوند. این زنگ خطر را جدّی بگیریم و گر نه حیثیت از دست رفته چون آب ریخته بر زمین است که به جوی برنمی گردد.
جستن بی بندو باری به نام آزادی در کشوری دیگر
سراب و برهوتی خیالی است.
همکار محترم ، بنده قصد نگرش یک طرفه را ندارم ، اما از
مجرم شناساندن ایرانی ها در این کشور، شدیدا نگران و
متأسفم.