مقدمه
از سال 1350 که قانون تاسیس مدارس غیر دولتی در ایران تصویب شد تا زمان انقلاب این مدارس تحت عنوان مدارس ملی فعالیت می کردند که در اواخر دوران پهلوی فقط فرزندان اقشار ثروتمند و وابسته به حکومت می توانستند از آن استفاده کنند.با آغاز انقلاب و تصویب اصل 30 قانون اساسی مبنی بر آموزش رایگان همه اقشار از ابتدایی تا پایان دوره متوسطه موج جدید آموزش و پرورش هماهنگ با شعار عدالت همگانی آن زمان به راه افتاد.
در سال 67 در مجلس دوم زمزمه های تاسیس مدارس غیر دولتی از سوی مدیران دولتی به گوش می رسید که با موافقت و پیگیری های مستمر مرحوم آیت االه رفسنجانی ، قانون تاسیس مدارس غیر دولتی ( متضاد با اصل 30 ) انجام گرفت و تا به امروز بالغ بر حدود 16 هزار مدرسه غیر دولتی در کشور فعالیت می کنند.
مدارس دولتی یا نظام سرمایه داری آموزشی؟
اهمیت سرمایه گذاری بلند مدت در آموزش عمومی بر هیچ کس پوشیده نیست زیرا دنیای امروز در رقابت بر مبنای منافع اقتصادی توسط نیروی انسانی ماهر است ، پس دخالت دولت در آموزش عمومی امری موکد است . حقیقت این است که تاکید به تاسیس مدارس غیر دولتی یا خصوصی کردن آموزش و پرورش ریشه در مفاهیم اقتصادی لیبرال دارد که آموزش را به مثابه بازار می نگرند. طبق گزارش دانشگاه لندن در خصوصی سازی آموزش پرورش ریشه در رویکردهای دولت کوچک – بازار آزاد دارد.در این میان راه حل نئولیبرالی به این اصول معتقد است که آموزش پرورش را همانند اصول و مبانی بازار فرض کرده اما به واقع دلیل اینکه در کشور های پیشرفته مانند امریکا توجه جدی به آموزش دولتی می شود چیست؟
شاید گفت اعتقاد در این جوامع به مدارس دولتی به این دلیل است که آنها با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی کشورشان خواهان فرصت های برابر برای همگان و اتحاد جمعیت متنوع و در نهایت تربیت افراد جهت خودکفایی اقتصادی باشند. اما اینکه در ایران خصوصی سازی آموزش و تاسیس مدارس غیر دولتی با محیط واقعا غیر استاندارد و با منابع آموزشی خیلی محدود کمکی به آموزش و پرورش رسانده جای بحث دارد.
برای اینجانب سوال است که چرا مسئولان کشوری اعتقادی به سرمایه گذاری بلند مدت در بخش آموزش و پرورش دولتی ندارند؟ و در واقع مدام خواستار کاهش هزینه های این بخش چه از راه ندادن سرانه دانش آموزی ، چه بالا نبردن وضع معیشت معلمان نسبت به سایر کرکنان دولتی هستند؛ و در اصل مدارس غیر دولتی در جهت این اعتقادِ بی اعتقادی مذکور از راه کاهش بار مالی دولت و پرورش عده ای سرمایه دار و البته با شیوه های مدیریتی خاص درون مدرسه ای شان با نمره دهی های بالا از طریق استعمار مدیر بر معلم خیانت در امر آموزش و در حق سایر دانش آموزان مدارس دولتی ، به تربیت دانش آموزان بی سواد با نمره ی عالی مبادرت می ورزند.
نمره دهی در مدارس غیر دولتی
به واقع تا چه میزان بر شیوه های نمره دهی در کل مدارس کشور نظارت می شود؟ تربیت دانش اموزان بی سواد و بی توجهی به ضعف های آموزشی آنان چه اندازه می تواند در چشم انداز بیست ساله کشور مضر باشد؟
متاسفانه در کل مدارس کشور معلمان ملزم به نمره دهی بر خلاف توان دانش آموزان هستند و البته این موارد در مدارس غیر دولتی به وفور یافت می شود.
نیک می دانیم در یک جامعه همه در یک سطح عقلی نیستند اما چرا تمامی دانش آموزان برای مثال در درس قرآن 19 یا 20 می گیرندکه اگر واقعیت امر جز این بود مدینه فاضله فارابی حقیقت محض خواهد بود.و آیا جامعه ایران این چنین است؟
اکثر معلمان اذعان دارند که طبق فرمایشات رئیس اداره جهت با سواد نشان دادن دانش آموزان جامعه آماری خود ، نمرات با قبولی 100 درصد به آنها تعلق گیرد و اگر میانگین نمرات امسال از پارسال زیاد باشد تشویقی دریافت می کنند.سوال اینجاست که آیا در دو سال متفاوت افراد مختلف از از نظر معلومات و دانش برابرند؟اگر این چنین نیست چرا سطح نمره در مدارس پایین شهر و بالای شهر برابر است ولی معلومات دانش آموزان نه.
چرا امکان دارد سطح دانش آموزان امسال از پارسال ضعیف تر باشند ولی نمرات بیشتری به آنها ارایه شود، تا علم معلم و شیوه تدریس او زیر سوال نرود.اما در بحث مدارس غیر دولتی به اکثر دانش آموزان به هیچ عنوان نمره واقعی داده نمی شود و چه بسا زیر ده داده نمی شود که این امر اجحاف در حق دانش آموزان مدارس دولتی و آنهایی که از نظر هوشی در حد متوسط قرار دارند می باشد.چه بسا دانش آموزانی که از سطح هوشی یکسانی بهره مند باشند ولی دانش آموزی که در مدارس غیر دولتی تحصیل میکند با نمره و معدل خوب چه در آزمون تیزهوشان یا نمونه و چه کنکور موفق تر است تنها به دلیل معدل بالا.
پس در واقع به نگرش دیگر کسی که پول دارد نمره نیز دارد و دانش را می خرد که یاد موضوع انشایی در دهه شصت و هفتاد می افتیم که علم بهتر است یا ثروت؛ که البته علم مقابل ثروت کم می آورد و شکست می خورد.
به راستی دلیل اینکه عده کثیری در اجتماع این باور را در ذهن خود پرورانده اند که معلم کار خاصی را انجام نمی دهد چیست؟
من فکر می کنم معلمان کوتاهی کرده اند، بله کوتاهی در تربیت این افراد که بینش لازم نسبت به آموزش را ندارند.
شاید بهترین جواب برای این افراد این باشد که کسی که تو را از کوری خواندن در آورده معلم است و چه بهتر فرموده ی حضرت علی ( ع )که "هرکسی مرا علم بیاموزد مرا بنده خود ساخته است". و اکنون تو ای انسان اگر به سرور خود ناسزا گویی و حق مطلب بندگی را به جا نیاوری در زیان هستی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان