اول .وقتی قرار است از مجموع 22 نفر عضو این شورا از بین حدودا یک ملیون معلم تنها سه نفر از طریق انتخابات عضو شورا شوند چه ضرورتی دارد اسم این شورا، شورای عالی آموزش و پرورش باشد؟
در ترکیب شورای 22 نفره، عضویت رئیس جمهوری که هیچ وقت در جلسات شرکت نمی کند چه ضرورتی دارد؟ حضور نمایندگان وزارتخانه های صنعت و معدن و کشاورزی در این شورا به چه دلیل می باشد؟ عضویت یک مجتهد در شورا به دلیل کدام دغدغه صنفی معلمان است؟
دو. با گذشت یک سال از انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان آن سه نفری که توانستند به هیت مدیره صندوق ورود کنند تاکنون چه گزارشی به معلمان داده اند تا فرهنگیان همچنان به انتخابات های مشابه امیدوار باشند؟ آیا جز این است که آن سه اقلیت در جمع آن اکثریت یا منزوی شده اند یا ....؟
سه. در حالی که در طی ماهای اخیر دولت هیچ گونه توجه ایی به اعتراضات صنفی معلمان نکرده است و کانون صنفی معلمان به شدت تحت فشار و بایکوت می باشد و دلسوزترین معلمان ایران در بند می باشند، انتخابات شورای عالی معلمان چه عایدی می تواند داشته باشد جز سوپاپ اطمینانی برای کنترل تشکلات معلمان؟
چهار. شورایی که کوچکترین توان اجرایی در مقابل حق وتوهای شورای عالی انقلاب فرهنگی را ندارد چگونه می تواند کارساز شود؟ وقتی انواع نهادهای مذهبی، فرهنگی و نظامی با بودجه های میلیاردی سهم بیشتری به نسبت معلمان در تدوین برنامه های فرهنگی تربیتی در آموزش پرورش دارند چه امیدی به اصلاح برنامه ها توسط شورای عالی آموزش و پرورش در راستای آموزش و پرورش مستقل وجود دارد؟
پنج. بر کسی پوشیده نیست که سهم معلمان در تعیین خطی مشی ها و اهداف آموزش و پرورش ناچیز است. وقتی سایه سنگین ایدئولوژی حاکمیت بر آموزش پرورش مشهود است، وقتی نگاه دولت به آموزش و پرورش نگاه مصرفی است و نمایندگان مجلس به آموزش پرورش به عنوان یک حیات خلوت برای لیدرهای انتخاباتی نگاه می کنند انتظار اینکه با انتخاب سه نفر معلم بتوان تغییراتی در آموزش و پرورش به وجود آورد مضحکانه نیست؟
شش. اگر واقعا به فکر مشارکت معلمان هستید چرا وزیر، مدیرکل های استانها و روسای ادارات را از طریق انتخابات آزاد، انتخاب نمی کنید تا آموزش و پرورش با استقلال کامل، از سیطره دلالان سیاسی دولت و نمایندگان مجلس رهایی یابد؟
کانال شخصی
نظرات بینندگان