ایسنا : " کارکنان دولت برای سال آینده حدود یک میلیون و 78 هزار تومان عیدی خواهند گرفت. البته این مبلغ قطعی نیست و باید در زمان خود به تصویب هیأت وزیران برسد. مروری بر روند پرداخت عید کارکنان در سال های اخیر از این حکایت دارد که در سال 1390 حدود 350 هزار تومان ، 1391 حدود 402 هزار تومان ، 1392 تا 503 هزار تومان ، 1393 تا 603 هزار تومان ، برای 1394 حدود 688 هزار تومان ، برای 1395 حدود 770 هزار تومان و همچنین برای سال 1396 حدود 850 هزار تومان دولت به کارکنان خود عیدی پرداخت کرده است.عیدی کارکنان برای سال جاری نیز بر اساس بودجه 1397 حدود 932 هزار و 250 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
مبلغ عیدی بر اساس میزان امتیاز و همچنین ضریب حقوق شاغلان تعیین می شود. بر اساس ماده 75 قانون مدیریت خدمات کشوری میزان امتیاز عیدی برای هر سال 5000 است و از سوی دیگر هیأت وزیران هر ساله ضریب حقوق را برای مشمولان قانون مدیریت خدمات کشوری مشخص می کند و از ترکیب این دو ، عیدی کارکنان تعیین می شود ، ولی در نهایت در روزهای پایانی سال هیأت وزیران میزان عیدی را بررسی و رقم آن را نهایی می کنند."
بعد از یک مدت طولانی ، پنجشنبه 6 دیماه برای خرید برخی از نیازها به بازار قدیمی و مشهور تبریز یعنی تربیت رفتم. با خود می اندیشیدم که ضمن گشت و گذار برآوردی از خریدهای احتمالی خود برای عیدی و یا پاداش آخر سال داشته باشم. هر چند قیمت کالاها نسبت به مرکز شهر و محله ای که در آن زندگی می کنم بسیار مناسب تر بود ، اما کیفیت نیز همیشه بدو بدو به دنبال کمیت می آید و زیاد با هم همخوانی نداشتند. حساب کردم با پاداش تقریبی 850 هزار تومان دولت ، می توانم کدامین نیازهای ضروری و یا هوسی خود را برطرف سازم. اما طی یک ساعت ، هوس و نیاز و استدلال خریدم رنگ باخت و تنها حسرتم در اعماق آهی که برآوردم صدایش بلند بود. حتی این همه داد و بیداد متخصصین برای خوردن مغز دانه ها برای تأمین فسفر ، منیزیم ، کلسیم ، رُوی و چربی های مفید آنها برای سلامتی قلب و کنترل گلسترول خون نیز باد هواست و بعد این می بایست همانند زعفران آن را نیز با اوزان گرم و مثقال خرید چون بالاتر از یک هیجدهم حقوق معلم ، قیمت دارند. اصلا معلمان را چه به ویتامین سبزی ها و میوه ها و آجیل یا مغزدانه ها !
در این یک ساعت بازارگردی ، شاهد تلخی دیگری بر تارو پود فرهنگ کشورم شدم که بسیار متأسف شدم. درختان کاج مصنوعی تزئین شده ای که از هر ده مغازه ، حداقل هفت تا در ویترین خود گذاشته بودند. حضرت مسیح "ع" از پیامبران اولوالعزم است و احترام تمامی ادیان الهی واجب است اما آرام آرام همانند موسیقی ایرانی و بسیاری چیزهای دیگر که نبودش جای خود را به موسیقی خارجی و بیگانه برای نسل جوان داده است ، از بین رفتن معدود سنن ملی ما نیز جای خود را به ظواهر فرهنگ بیگانه می دهد! آیا هوشیاری برای این جایگزینی های ناچاری و پنهانی ، لازم نیست؟
تا چند سال پیش ، معلمان و صد البته برخی اقشار دیگر چون ما در جامعه ، حداقل سالی یک بار در سایه تعادل نسبی قیمت ها در بازار و تناسب بعید آن با عیدی دریافتی ، خود را شبیه افراد شاد سالم روحی - روانی می دیدیم و اَدای خرید کردن را درمی آوردیم اما شوربختانه این حس سالی یک بار کم اثر موقتی را نیز امسال از دست داده ایم.
وقتی حقوق دریافتی یک فرد در این جامعه قدرت خرید یک سکه تمام را ندارد و اگر یک چارک آن را بخرد باید بر دیگر هزینه های آن ماه خود و خانواده اش قلم عفو بکشد بیانگر آن است که او قدرت خرید ندارد ، زیرِ زیرِ خط فقر قرار دارد. اصلا در قعر چاه است و برای استمداد ، جهت زنده ماندن جیغ و داد می زند. اما هیچ رهگذری صدای او را نمی شنود . هیچ نهاد و یا سازمانی خود را موظف به بیرون آوردن او از قعر چاه نمی بیند. این داستانِ فقط امسال ما فرهنگیان و یا برخی دیگر از مشاغل که نیست. این درد بیش از نیم قرنی ماست منتهی امسال دیگر دلار و سکه همانند کودک تازه پا گرفته بدو بدو و هیجان زده ، بد شکلی پا به فرار گذاشته و ما را از برخورداری سهم واقعی زندگی محروم کرده است. گاه خنده ام می گیرد چرا باید عید نوروز لباس نو خرید و یا پوشید مگر خریدن و پوشیدن آن به وقت نیاز دور از عقل و یا واقعیت است؟ یا چرا باید دید و بازدید نوک پایی سالی یک بار با کسانی داشت که طی 365 روز یادی از آنها نمی کنیم ؟ یا چرا در نوروز باید آجیل و شیرینی خورد؟هر سنتی حال و هوای خاص خود را دارد. به خاطر دارم در گذشتۀ دور آجیلِ شیرین برای مصرف روز چهارشنبه سوری رسم بود اما بعدها آجیل شیرین و شور تبدیل به ضروریات پذیرایی دید و بازدیدهای عید نوروز نیز گردید.
یک روزگاری ، عقل آدمی قد نمی داد که زمانی خواهد رسید که به دلیل گرانی ، قدرت به جا آوردن آداب و رسوم و سنن گذشتگان را از دست خواهد داد ! چه آنها را بخورید و لباس نو بپوشید هم ، سال ، نو می شود و چنین نکنید هم ، منتهی دیگر ساز و کار سنت نوروز را همانند گذشتگان نخواهیم داشت. یا بهتر است بگویم گذشت زمان ، سنت ها را تغییر می دهد ، و یا توسعۀ فقر و نداری در جامعه در بین اقشار گوناگون جامعه ، از بین برندۀ سنت ها و یا موجب طبقاتی شدن سنت ها می شود.
شاید از گذشته دور لباس نو پوشیدن و آجیل و شیرینی خوردن ، چون مختص سالی یک بار آن هم عید نوروز بود، این موضوع این قدر اهمیت دارد. یادم می آید استادمان می گفت: در قدیم مثل حالا نبود که هر وقت اراده کردی چلو خورشت بخوری ، مردم سالی یک بار آن هم تحویل سال پلومی خوردند ! این هم بیانگر ناتوانی مردم ایران در برآوردسازی نیازهای معمول خود طی یک سال در گذشتۀ بسیار دور است . تمیز پوشیدن یک اصل است اصرار برای پوشیدن لباس نو ، اصلی دیگر.
ما معلمان که قعر جدول حقوق کارمندی قرار داریم و طعم آسایش نچشیده ایم و به درد مزمن نداری از اول استخدام تا نهایت عمر مبتلائیم ، نفهمیدیم بالاخره سنت و آداب و رسوم خوب است یا بد؟ چون پتانسیل همانندسازی خود با شب یلدا و چهارشنبه سوری و عید نوروزش را تاکنون مزمزه نکرده ایم. راستی شما قرار است با پاداش امسال خود چگونه اهل و عیال خود را راضی کنید و یا بعد از مدت ها یک ولخرجی برای خود داشته باشید؟
بزرگوارانی که مسئول حال و احوال روحی ، روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ملت هستید، هر چند ما درس مان را اَزبر هستیم و نیک می دانیم پول نیست ، بودجه نیست ، کسری بودجه غوغا می کند اما :
می توانستید به جای خدشه دار کردن حیثیت شاغلین و بازنشستگان زیرخط فقر نگه داشته شده و ارائه بسته حمایتی ، و کر کردن گوش فلک با یک شوک اقتصادی مریض احوال ، تمام قوای مالی خود را برای پرداخت پاداش و عیدی آخر سال مصروف می داشتید و عنوان می کردید به دلیل اوج گیری قیمت تمامی کالاهای ریز و درشت داخلی و خارجی ، کالاهای مصرفی و سرمایه ای و... پاداش امسال استثناعا خارج از روال ماده 75 قانون مدیریت خدمات کشوری بوده و برای دریافتی زیر سه میلیون تومان ، همین مبلغ عیدی داده خواهد شد. حرمت و عزت دریافت کننده هم ارضا می شد و رفع نیازهای دَم عید که حسرت یک ساله را پاسخ می دهد نیز ممکن می گردید.
حال خودتان قضاوت کنید من با پاداش دریافتی ، هزینه های روزمره چون پرداخت اجاره بهای منزل ، قسط وام ، چک قرضی و... را پاسخ دهم یا ذوق روزشمار کودکم را که منتظر کرامت پدرش لحظه شماری می کند؟ و یا سنت نیکوی نوروز را پاس بدارم و صِلۀ رحِم سالی یک بار را نیزبه باد فراموشی ندهم؟
ژاپنی ها جزو معدود ملتی هستند که به همراه تکنولوژی و مدرنیسم ، سنت های نیاکان خود را نیز محترم و مقدس می شمارند و اکنون من به این نتیجه رسیدم که آنان با عزم ملی خود به همراهی حکومت خود ، در این خصوص کلی هزینه می کنند و مراقبت و نگه داری از آداب و سنن نیز هزینه لازم دارد. و ما ملتی هستیم که به جایی رسیده ایم که نه تنها آنها را از دست می دهیم و حتی آنها را به سُخره می گیریم و با بیان : مگر زرتشتی هستیم آتش روشن می کنیم ؟ اگر آجیل شیرین نخوری عمرت به سر آید؟ اسلام که نگفته لباس نو بپوش لباست تمیز باشد کافی است و..... اما همۀ این ها را فقط در شب یلدا ، چهارشنبه سوری ، و عید نوروز ، یعنی سالی سه بار در سطح ملی که فرصت شادی و شادمانی و ترویج رسم نیکوی صلۀ رحم را داریم ، تجربه می کنیم.
حتی به یاد دارم در اعیاد مذهبی چون نیمه شعبان و تولد پیامبر و یا بعثت رسول اکرم "ص" یا عید فطر و...... در دهه 50 و لابد قبل آن ، کوچک ترها به دید و بازدید بزرگترهای فامیل می رفتند که اکنون این رسم نیز برچیده شده است.
تکلیف این ملت را مشخص سازید که برای فقر ، زندگی کردن و شادی را رها سازد و یا برای زنده ماندن تبسّم تلخی بر گوشۀ لبانش بنشاند ؟ اگر دقت کنید آداب و رسوم با وجود ملت و تأمین امکانات زندگی برای ملت ، نفس می کشد و زنده می ماند و گرنه مرگ تدریجی همۀ آنها قدرمسلم دور از باور و انتظار نیست و امسال به یقینی اسفبار تبدیل گردیده است.
خداحافظ سنت ها ، خداحافظ زندگی ......
تاریخ انتشار : 8 آبان 1397 - عیدی کارمندان دولت برای انتهای سال 97 چقدر خواهد بود؟ سایت نمناک
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
امسال در شهر ما مسجدسلیمان مراسمات عاشورا وتاسوعاسوت و ور بود .مساجد خالی و دسته های سینه زنجیرزنی
برخی محلات برداشته شده بودن مساجد تعطیل.
علامه طباطبایی بعد از انقلاب یک جمله ای داشتن
واین بود که انقلاب یک شهید داشت وآن هم اسلام بود
.معلم کارمند بی پول وبدبخت بعد حکومت ما به فکر
بازسازی عراق وسوریه و گرفتن لیر کشور شخم زده سوریه به جای
ارز دلار ویورو وین است .هزینه ها همش دلاری
است دیگر نمی توانم خرج نگهداری پراید را هم تامین کنم.این چه مملکتی است.
قدرمسلم شرایط اسفبار اقتصادی فقط مختص معلمان ،
نمی باشد اما چون سایت تخصصی است لاجرم فقط از خود سخن می گوئیم و حتی سخن گفتن مثلا از شرایط کارگران می تواند مسئولیت هایی هم داشته باشد. هزینه ها بر عرش و درآمدها بر فرش خرامیده است و این وسط معلمان و خصوصا خانواده های آنان قربانی این شرایط غیرقابل تحمل هستند. ممنونم.
معلمان که دو برابر نیروهای خدمات حقوق میگیرن مینالن ما بد ختها چکار کنیم هیچ کس هم پیدا نمیشه که از ما دفاع کنه و بگه با 1200چجوری زندگی کنیم رتبه بندی که شامل حال ما نشد هیچی
همکار محترم ، قصد پاسخگویی به نظرات همکاران را نداشتم فقط به دلیل پاسخگویی به شما مجبور شدم.
همکار بزرگوار ،
اولا اگر شما 1200 می گیرید اصلا ناراحت نباشید من بازنشسته هم 1800 دریافت می کنم.
ثانیا هدف متن تمامی شاغلان آموزش و پرورش است که نسبت به سایر سازمانها و وزارتخانه ها حداقل حداقل حقوق را دریافت می کنند.
لذا این جدایی توسط شما و یا حسرت تان به معلمان،
یعنی هیچ. من و شما با همیم . ممنونم
بنده اعتقاد دارم که سقف حقوق فرهنگیان می بایست
همتراز سایر وزارتخانه ها باشد، لذا با رتبه بندی کاملا مخالفم. افزایش حقوق شاغل یا رساندن آن به حد معقول ، نیاز به بودجه دارد نه ابزار و آلات نمایشی.
ناشناس محترم ، بزرگوارید. برکت روزی حلال از سوی
خالق یکتا و سلامتی نصیب شما و تمامی همکاران عزیز باد.
از لطف شما سپاسگزارم.
آنچه بجایی نرسد فریاد است. بجای بسته حمایتی که اصلا معلوم نیست چه کسانی دریافت کرده اند و خدا را شکر که دریافت نکرده ام چون عین خفت است برای عزت یک فرد شاغل ، مدیر مدبر می نشست و می اندیشید که چگونه می توانم 1700000 فرهنگی شاغل و بازنشسته و خانواده های آنان را شاد و راضی سازم ؟ مدیر لایق خود می اندیشد نه آن که منتظر نظر و پیشنهاد زیرمجموعه بنشیند. ممنونم
بنده هیچ وقت حسرت اینکه چرا به معلم دو برابر من حقوق میگیره نمی خورم چون حقوق معلم نسبت به کار مهم وطاقت فرسایی که انجام میده واقعا ناچیز هست قصد بنده مقایسه بود که معلم که از ما بیشتر حقوق میگیره به چه سختی زندگی میکنه ما چی بگیم ممنون از توجه شما
سپاس از نوشته تان خانم امامی
از بین کارمندان برای ما معلمان پول نیست ، بودجه نیست ، کسری بودجه غوغا می کند و ... برای آنانی که باید باشد، هست.
همکار محترم ، بنده برای کنایه نوشته ام . دست پش گرفته ام که پس نیفتم. چون پاسخ آنان را همگی نیک می دانیم . در این جامعه خیلی چیزها مانع عقل سلیم برای معاش مردم می گردد. اگر قانون درست بود و درست اجرا می شد الان چرا می بایست مفاسد اقتصادی شرایط بحرانی شهریور و مهر ماه با افزایش قیمت دلار و سکه ، محاکمه و یا اعدام بشوند؟! ممنونم
دست پیش ......
مفسدان اقتصادی ......
در پاسخ به " ناشناس" نوشتید : «همکار محترم ، قصد پاسخگویی به نظرات همکاران را نداشتم فقط به دلیل پاسخگویی به شما مجبور شدم.» در صورت امکان بگویید چرا این تصمیم را گرفته اید؟ چون یکی از مشخصه های برجسته شما که برای خوانندگان جالب توجه است و باعث جمع شدن بیشتر همکاران و اظهار نظر آنان می شود این است که به تک تک نظرات با سعه صدر پاسخ می دهید.
ضمنا خانم امامی، نظرات قبلی من بر نوشته های همکاران با نام " پارسا " درج می گردید که از این به بعد با نام واقعی در جمع همکاران حضور خواهم داشت.با سپاس.
اتفاقا در جستجوی شما بودم ، مدتی نبودید ؟
عرض کنم ادب حکم می کند همه را پاسخ دهم
اما برای نوشته های خاصی چون سیاسی و یا
اقتصادی که همکاران ، بیشتر آه و ناله و دردمندی
خویش را انعکاس می دهند ، ترجیح می دهم چیزی
ننویسم. بیشتر وقتی جای بحث و یا نیاز به توضیح
بیشتر باشد در خدمت خوانندگان محترم هستم.
موفق باشید و تشکر.
خیلی ممنون.لطف دارید.یکی از علت های نبودنم برای یک زمان مشخص می تواند این باشد که من با سیستم به اینترنت وصل می شوم و گاهی که فرصتم کم می شود سراغ سیستم نمی روم. یک علت دیگرش نیز همان طور که شما نیز اشاره فرمودید و من هم به آن اعتقاد دارم ،می تواند این باشد که همگی ما به کمبودهای سیستم آموزش و پرورش و بدحالی آن واقفیم و گاهی آن را به امید بهبود اوضاع نقد می کنیم،اما سعی می کنیم تا حد امکان حال خودمان را خوب نگه داریم و با همه مشکلات، انرژی مثبت خودمان را حفظ و به اطرافیان انتقال بدهیم.
سپاس فراوان از این که با قلم خوب تان برای مخاطبان وقت می گذارید و می نویسید.همیشه سلامت، قوی و پرنشاط باشید.
شما همیشه لطف دارید.منتظر آثار شما هم هستیم.
سربلند و سلامت باشید. سپاس.
قابل توجه همکاران محترم ،
همکاران شاغل تا 20 دی ماه فرصت دارند برای انتخاب نوع بیمه تکمیلی خود بند الف و یا ب و یا انصراف به واحد تعاون اداره مربوطه خود مراجعه نمایند.
همکاران بازنشسته بزرگوار نیز کمافی السابق بیمه تکمیلی شان تمدید گردیده است و ماهانه 30 هزار تومان از حقوق شان کسر خواهد شد. انصراف از بیمه تکمیلی برای بازنشستگان قدری دور از مصلحت است چون هزینه سلامتی بسیار بالاست. در مورد پرداخت نیز در مراجعه حضوری شاهد نظم لازم برای دریافت مدارک و پرداخت وجه هزینه شده، بودم. البته این بیمه در تبریز همیشه مرتب بود و تا حال بنده تأخیری در دریافت نداشته ام. اختیار انتخاب با خود همکاران ارجمند. تندرست و سلامت باشید.
همکار محترم ، قاطعانه و مصمم ، حکم صادر می کنید!!!
آمار 95 درصد زیر خط فقر اصلا درست نیست. نمی توان برای اثبات گفته خود ، قاعده و اصول را برهم زد !!! ممنون
باور کنید هیچ اعتراضی نمی کردند ومشغول شکرگفتن خداوند خواهندبود که همین حداقل حقوق پرداخت می شود
باید فرهنگ مطالبه گری دربین فرهنگیان نهادینه شود هر کس توانست مطالبه گری را به فرهنگیان بیاموزد لایق دریافت جایزه نوبل است
فعلا کسی برای انجام این کاروجودندارد
سخت ترین اصل زندگی اجتماعی ، ترویج فرهنگ
است. روزمرگی ، نوعی خواب است که انسان را
از پیرامون خود مغفول نگه می دارد.