امنیت بنیادی ترین نیاز هر جامعه و مهمترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی به شمار می رود و از این رو از گذشته های دور مورد توجه صاحب نظران بوده است. ماندگاری جوامع در گرو امنیت است و فقدان آن باعث هرج و مرج خواهد شد.
تدوام زندگی شهری و اجتماعی در اساس نیازمند وجود امنیت است و این همان موضوعی است که در درازای تاریخ، مستبدان به بهانه تامین آن، بر اریکه قدرت نشسته اند.
نظریه پردازان بسیاری از "خواجه نظام الملک" تا "بیهقی" و "غزالی" و از "هابز تا ماکیاولی"در دفاع از امنیت و ضرورت آن در جوامع، حتی به دفاع نظری از خودکامگان پرداخته اند.آنان در بیم از بی نظمی و ناامنی که شالوده های اجتماعی را مخدوش می سازد و در پاسخ به این نیاز بشری و اثبات نظم اجتماعی،گفتمان های نظری خود را مطرح کرده اند.هر چند در این راه به توجیه استبداد پرداخته اند.(1)
اما معنای امنیت چیست؟ و چرا امنیت کالایی استراتژیک و گرانبهایی است؟
سازمان ملل امنیت را این گونه تعریف می کند:" اینکه کشورها هیچ گونه احساس خطر حمله خارجی، فشار سیاسی و اقتصادی نکنند و بتوانند آزادانه گسترش و توسعه خویش را تعقیب نمایند.(2) باوری که به طورگسترده پیرامون امنیت وجود دارد این است که با نظم نوینی که بعد از سال 1990 به وجود آمده، این مفهوم بار معنایی بزرگی به خود گرفته است.این گستردگی در چهار گونه اصلی قابل شناسایی است که عبارتند از: در هر صورت مبنای امنیت انسان است و با آموزش انسان می توان به جنگ ناامنی و هرج و مرج رفت
1) مرجع امنیت از دولتها به افراد و گروهها توسعه یافته است. این روند انتقالی رو به پایین ، یعنی از دولتها به افراد است.بهترین مثال در این مورد مرگ روزنامه نگار سرشناس سعودی "جمال خاشقچی" است که با مرگ وی امنیت سعودیها در جهان خدشه دار شده است.
2) حوزه امنیت از امنیت دولتها به امنیت "سیستم بین الملل" و یا "محیط مادی" مافوق ملیت ها توسعه یافته است.این توسعه ای رو به بالا از ملتها به سمت زیست کره است.
3) شیوه تامین امنیت به شکل افقی توسعه یافته و در نتیجه ابعاد امنیت به شدت تنوع و تعدد یافته است.به عبارت دیگر امنیت یا ناامنی نهادهای گوناگون (همچون افراد،ملتها و سیستمها) به یک شیوه محقق نمی شود.به علاوه مفهوم امنیت از نظامی به سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی و امنیت بشر بسط پیدا کرده است.
4) مسئولیت سیاسی جهت تضمین امنیت نیز توسعه یافته است و در محیط های گسترده ای چون دولتهای ملی، روندی رو به بالا همچون نهادهای بین المللی یا رو به پایین حکومتهای محلی یا منطقه ای، یا سازمانهای مردم نهاد،یا نیروهای طبیعی یا بازار،پراکنده شده است.(3)
اما جایگاه آموزش و پرورش در کجای این امنیت قرار گرفته است؟
گفته می شود که امنیت کالایی گرانبهاست و به آسانی به دست نمی آید. برای ایجاد امنیت باید سالها تلاش کرد و سالها آموزش دید.این امری در برهه کنونی بسیار سخت به نظر می رسد که نبود جنگ دلیل وجود صلح و امنیت نیست و برای به دست آوردن آن باید سالها هزینه کرد و آموزش ها دید.
از آنجایی که امر آموزش از سنین ابتدایی انسان بر دوش آموزش و پرورش قرار گرفته است بنابراین در ایجاد و تامین معنا و مفهوم امنیت مسئولیت سنگینی بر دوش آموزش و پرورش قرار گرفته است. اما همانگونه که در بالا به آن اشاره شد امنیت در برهه کنونی دارای معناهای متفاوتی شده و دارای گستردگی های خاصی شده است.به دلیل پیچیدگی های دنیای کنونی و تاثیر فضاهای امنیتی مختلف بر همدیگر، مفاهیم مختلف امنیت نیز در کاربرد آن دچار تشتت های فراوانی شده است.
در هر صورت مبنای امنیت انسان است و با آموزش انسان می توان به جنگ ناامنی و هرج و مرج رفت.
بنابراین در درجه اول آموزش افراد جامعه بر دوش اموزش و پرورش است.اما اینکه صرفا آموزش های افراد می تواند به ایجاد امنیت کمک نماید یا خیر ؛ باید در این مورد تردید کرد.
پیچیدگی های امنیتی باعث شده است که تنها آموزش و پرورش در ایجاد امنیت تعییین کننده نباشد ، به خصوص در زمانی که بحث منافع ملی در سیاست خارجی مطرح باشد سازمانها ، وزارتخانه های مختلف، افراد و شخصیت های مهم کلان کشوری،سازمانهای غیر دولتی و بین المللی در این زمینه نقش به سزایی ایفا می کنند.
بنابراین با حرکت از مفهوم سنتی امنیت به سوی امنیت چند بعدی نقش آموزش و پرورش نیز به سازمانها و ارگانهای دولتی و غیردولتی تقسیم شده است.به دیگر مفهوم ، در وضعیت فعلی عوامل اثرگذار در تولید امنیت پراکنده شده است.
- منابع:
1) (نصیری، حسین 1384،امنیت ملی پایدار،اطلاعات سیاسی-اقتصادی،شماره 215-216)
2) (سجاد پور،سید محمد و اجتهادی، سعیده1389،نگرش امنیتی غرب و تهدیدات بین المللی پس از جنگ سرد،دانش سیاسی، سال6،شماره اول)
3) (آدمی،علی 1390،الزامات گذار به امنیت ملی پایدار،دانش سیاسی،سال7،شماره 14)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
قانون جنگل ضعیف ها نابود می شوند
به نظرم امنیت معلم با توسعه حرفه ای معلم وتخصصی شدن انها از یک طرف و ایجاد و تقویت تشکلهای صنفی مستقل فرهنگی از طرف دیگر امکان پذیر است و این در حال محقق میشود که حاکمیت به اهمیت توسعه نیروی انسانی برای توسعه کشور توسط اموزش و پرورش معتقد باشند و در عمل(تغییرنگاه ابزاری و مصرفی و ایدئولوژیکی به توسعه ای) و بودجه سالیانه تغییر ات مثبتی زا به جامعه و معلمان نشان دهند . مجموعه این اقدامات باعت تقویت جنبه های مختلف امنیت درجامعه فرهنگی و تزریق ان در لایه های مختلف جامعه که با فرهنگ سازی انجام خواهد شد ، دیگر نیازی نحواهد بود که برای ایجاد زندان و نگه داری زندانی در ان چندین برابر یک دانش اموز هزینه شود و اگر اسیبهای اجتمایی ان رامحاسبه کنیم میبینیم که چه هزینه های هنگفتی پرداخت نموده ایم و اغلب راهکارهای بکار گرفته شده هرچند به ظاهر ایجاد امنیت کرده ولی ارامش روانی جامعه را فرو زیخته است