موضوع بالا رفتن ساعت کاری معلم ها را از چند جنبه می شود بررسی کرد.
ساعت کاری معلم ها در کشورهای مختلف متفاوت است؛ مثلا در کشوری مانند فنلاند معلم ها هر هفته 14 ساعت در مدرسه تدریس دارند اما در کشور ما 24 ساعت در هفته که اين با توجه به مدرک و سابقه شان است. به هر حال ساعت کم تدریس در هفته یک معیار جهانی است.
در آموزش و پرورش کمبود نیرو داریم. 10 سال است که مسئولان آموزش و پرورش حرف از تعدیل می زنند و دلیل آن را بودجه کم می دانند اما این کمبود نیرو در آموزش و پرورش هیچ جایگاه و اعتباری ندارد و دلیل آن هم این است که ما از یک میلیون نیرویی که داریم تقریبا یک سوم آن نيروي ستادی است، یعنی نیروهای پشتیبان معلم هستند مانند مدیرها و ناظم ها، مشاورها و ... اما معلم واقعی که سر کلاس برود، بین 600 تا 650 هزار نفر معلم داریم. اگر این تعداد معلم را بین دانشآموزان تقسیم کنیم به طور میانگین 20 نفر دانش آموز برای هر معلم می شود که این خارج از استانداردهای جهانی است. مادر کلانشهرها حتی کلاس های 50 نفره هم داریم که در مقایسه با استانداردهای جهانی که در هر کلاس بین 15 تا 20 نفر هستند بسیار متفاوت است.
این اتفاقی که افتاده، دست پخت همین تیمی است که در حال حاضر در رأس وزارتخانه آموزش پرورش قرار دارند.
آقای بطحایی، وزیر آموزش و پرورش فعلی در زمان آقای فانی، معاونت پشتیبانی او بود و در آنجا تعدیل نیرو را در پیش گرفت و با شعار اینکه ما باید تعداد معلمها را از یک میلیون به 700 هزارنفر برسانیم به اینجا رسیده است كه حالا آموزش و پرورش به شدت کمبود نیرو پیدا کرده اند.
طبق گفته معاونت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش، دو میلیون ساعت آموزشی روی زمین مانده است. این کمبود را 800 هزار ساعت نیروهای پیمانی و حق التدریس به دوش می کشند و یک میلیون و دویست هزار ساعت را هم معلم های رسمی جبران میکنند. آموزش و پرورشی که همیشه دچار کسر بودجه های چند هزار میلیاردی است چگونه می خواهد بار مالی طرح تازه را به دوش بکشد؟
طبق طرح معلم تمام وقت که قرار است کاملا داوطلبانه باشد در مرحله اول اجرا 6 ساعت و در مرحله دوم اجرا 12 ساعت به ساعت های کاری معلم ها اضافه می کنند. در عوضِ آن 18 درصد فوق العاده ویژه وارد احکام حقوقی معلم ها میشود و به حقوق شان اضافه می شود. در ادارات آموزش و پرورش قرار بود هر دو ماه یکبار حق الزحمه آن را به حساب معلم واریز کنند اما در چندین سال گذشته پرداخت این حق التدریسها گاهی یک سال تا یک سال و نیم طول می کشد. یعنی من معلم اضافه کار خرداد و اردیبهشت سال گذشته ام را دریافت نکرده ام. تاخیرهایی که به شدت طولانی و تحقیرآمیز است.
مادر همین چند ماه گدشته به شدت رشد قیمت دلار را شاهد بودهايم. وقتی من معلم حقوق اردیبهشت ماهم را نگرفته ام و الان آبان ماه است، یعنی حق الزحمه ای که می خواهند به معلم بدهد یک سوم شده است. به هر حال بنابر این طرح قرار است این پول به صورت 18 درصد وارد احکام حقوقی شود و اگر این پول وارد احکام حقوقی شود، به صورت سالانه پرداخت می شود. یعنی اضافه کارمعلم، تعطیلات عید و خرداد که دوهفته است حساب می شود و تابستان را هم پرداخت می کنند و تمام سال را در می گیرد.
از نقاط ابهام این طرح آن است که هنوز نگفته اند که این 18درصد چقدر می شود؟
از ايرادهاي دیگر طرح اين است که اصول آموزش و پرورش نوین برای معلم حداکثر بین 20 تا 22 ساعت را برای تدریس تعیین کرده است. اگر معلم های امروز اضافه تدریس دارند این کار درستی نیست که به شکل قانون دربیاید و معلم ها از سر ناچاری تن به اضافه کار دهند.
به هر حال معلم کارهای خارج از کلاس دارد و آموزش فرآیندی است که بخشی از آن در کلاس و تدریس شکل می گیرد و بخشی از آن در خارج از کلاس. ما ساعت ها در خانه ورقه تصحيح می کنیم و سوال امتحانی طرح می کنیم که این در میزان حقوق نادیده گرفته می شود.
به هر صورت این طرح ضد آموزش است. متاسفانه این طرح را افرادی پیاده می کنند که از تیم سازمان برنامه و بودجه وارد این وزارتخانه شدند و می خواهند این طرح را به ساختار آموزشی تحمیل کنند.
آموزش و پرورشی که همیشه دچار کسر بودجه های چند هزار میلیاردی است چگونه می خواهد بار مالی طرح تازه را به دوش بکشد؟
اگر بودجه ای وجود دارد بهتر نیست سقف پرداخت اضافه تدریس ها را بالا برده و آن ها را به موقع پرداخت کنیم تا هم انگیزه معلم بالا رفته و هم هیچ ساعتی در آموزش و پرورش بر زمین نماند؟
نظرات بینندگان
الان نوبت معلم است که به مسئولان ثابت کند متوجه یهره کشی مسئولان از خودش شده است ومتوجه ی نقشه های فریبکارانه ی مسئولان هست وقرار نیست تا ابد مسئولان شاهد قناعت این قشر تاثیر گذار درجامعه باشند
امروز به واسطه ی وجود رسانه های مجازی دست خیلی از مسئولان روشده است ومشخص گردید ه که امکانات خوب را برای خود می خواهند وسختی کشیدن را برای اقشار مردم می خواهند نبود بودجه فقط یک بهانه است واگرمعلمان به صورت متحدانه تن به بیگاری ندهند خواهنددید بودجه فراوان می شود ومعلم عنصری ارزشمند خواهد شد که مسئولان حاضرند برایش پول اختصاص دهند وگرنه روزبه روز شاهد فشار بیشتر برمعلم خواهیم بود
معلم باید فقط میزان ساعات موظف را مشغول به کار باشد ونیاز به اضافه کار قبول کردن نداشته باشد وباحقوق ساعات موظف زندگیش تامین باشد
درشرایط فعلی بهترین راه رسیدن معلم به حقوق پایمال شده اش عدم قبل کارهای غیرموظف توسط وی است
باید باهراضافه کاری مخالفت کنیم
شما مایه ی افتخار ایران هستید