گویند شخصی با کاسهای ماست در کنار دریا نشسته بود و با قاشقی ماست را به دریا میریخت. از او پرسیدند چه کار میکنی؟ گفت دارم دوغ درست میکنم. به او گفتند با این کاسه ماست که نمیشود با آب دریا دوغ درست کرد. پاسخ داد که میدانم نمیشود، اما اگر بشود چه میشود ! حالا حکایت خواب و خیالهای آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش است که در سخنرانی های خود معمولا سوار قالیچه حضرت سلیمان می شود و در میان ابرها سیر می کند. آقای بطحایی از آموزش و پرورش آرمانی سخن می گوید و کاری به کار آموزش و پرورش واقعی و مشکلات آن ندارد.
حرفهای آرمانی را باید فیلسوفان و روشنفکران و کارشناسان بیان کنند. کار مسئولان اجرایی اعم از رییس جمهور و وزیر و مدیرکل و... بیان رویا ها و آرزوها و ایده آل ها و انتقادها نیست. مسئول اجرایی با واقعیت سرو کار دارد و قاعدتا باید مطابق برنامه از نقطه A به نقطه B حرکت و قبل از حرکت امکانات لازم و کافی برای این حرکت را تهیه و زمان رسیدن به مقصد را هم پیش بینی کند.در ایران ارائه برنامه امری فرمالیته و تشریفاتی است و متاسفانه وزرا و نمایندگان مجلس به متنی که به عنوان برنامه وزیر ارائه می شود به عنوان یک سند و تعهد کاری و اجرایی نگاه نمی کنند.
یک بیماری در بین برخی از مسئولان اجرایی ایران رواج دارد که به جای انجام وظایف روتین خود ، احساس رسالت و پیامبری می کنند و حرفهایی می زنند که ربطی به وظایف قانونی و اجرایی آنها ندارد.آنها به جای انجام وظایف اجرایی ، فلسفه بافی و ایده پردازی می کنند. این حرفها را یا مشاوران رند توی دهن آنها می گذارند یا افراد متملق باعث می شوند آنها هوایی شده و از واقعیت فاصله بگیرند و یا نوعی فرار آگاهانه از واقعیت های تلخ است و گاهی هم ترکیبی از این سه و عوامل و علل دیگر است. مشکل مدارس ما دقیقا "فیزیکی" و ریزش دیوار و مرگ دانش آموز است
بطحائی پنجشنبه اول آذر 97در همایش تکریم خیرین مدرسه ساز کشور در برج سپید مشهد سخنرانی کرد. انحراف او در سخنرانی از همان جایی شروع می شود که می گوید : «فضای آموزشی در تعلیم و تربیت نوین صرفا یک ساختمان فیزیکی نیست»، بطحایی از تاثیر فضای سبز مدرسه در یادگیری صحبت می کند و حتی نوع گیاهان را هم موثر می داند و بعد وارد بحث مدارس بدون دیوار می شود و کلاس نیم دایره ای و بدون نیمکت و... او حتی از این هم فراتر رفته و در باره چیدمان تجهیزات کلاس و رنگ وسایل کمک آموزشی هم اظهار نظر می کند. این حرفها غلط نیست بلکه بی ربط است.
این حرفها را همه به مدد اینترنت و گسترش اطلاعات می دانند، اگر یک نظریه پرداز یا کارشناس این حرفها را می زد ایرادی نداشت ، اما به وزیر به عنوان مسئول اجرایی باید یادآوری کرد که مشکل مدارس ما دقیقا "فیزیکی" و ریزش دیوار و مرگ دانش آموز است. 4-5 میلیون دانش آموز ما زیر سقف و کنار دیوارهای لرزان مدارس مخروبه درس می خوانند. بر اساس اولویت بندی، آقای بطحایی به عنوان وزیر ابتدا مشکل فیزیکی مدارس را با کمک یا بدون کمک خیرین حل کند و بعد برود سراغ فضای سبز و نوع گیاهان و مدرسه بدون دیوار و کلاس نیمدایره ای . آقای بطحایی از واقعیت فرار می کند. مشکل مدیران ما این است که انجام کارهای به ظاهر کوچک را دون شان خود می دانند.
آقای بطحایی می گوید که 90 هزار میلیارد تومان لازم است که فضاهای آموزشی را در سطح استاندارد نوسازی کنیم. این همان حکایت شخصی است که با کاسه ای ماست کنار دریا نشسته بود و می خواست دوغ درست کند. اولین اصل مدیریت اجرایی این است که اهداف متناسب با امکانات باشد. دولت که خیلی هنر کند حقوق ها را پرداخت می کند ،کل کمک خیرین در یک سال هم حدود 1000 میلیارد تومان است . یعنی 90 سال طول می کشد که بودجه مورد نیاز آقای بطحایی برای نوسازی مدارس را تامین کنند. در چنین شرایطی بیان این حرفها از جانب وزیر نوعی اظهار فضل و فرار از مسئولیت های اجرایی است.
در شرایطی که آموزش و پرورش گرفتار ضعف مدیریت و توزیع پستهای مدیریتی بر اساس رانت سیاسی ، صنفی ، همشهری گری و فشار نمایندگان مجلس و مقامات منطقه ای است و مدارس دولتی به حال خود رها شده اند و معلمان نومیدتر و بی انگیزه تر از همیشه هستند و کتابهای درسی و برنامه درسی متناسب با معیارهای تعلیم و تربیت مدرن نیست و مدیران مدارس برای تامین نیازهای اولیه مدرسه دستشان به سوی اولیا دراز است، آقای وزیر همه اینها را کنار گذاشته و مطابق معیارهای آموزش و پرورش فنلاند و سوئد رویا پردازی می کند .
این حرفهای قشنگ و ژست های قشنگ چه نفعی به حال آموزش و پرورش گرفتار دارد؟
کانال تلگرامی
نظرات بینندگان
باجیب خالی یک نان نمی توان خرید چطور می توان آ.پ را اداره کرددولت باید برای آ.پ افزایش بودجه ی مناسب حتی بیش از سازمان های دیگر درنظر بگیرد شایدبه جای نود سال هشتاد سال دیگر فضای فیزیکی مدارس بهبود یابد البته اگرساختمان های فعلی فرسوده نشوند
اولاکسی را وزیرآ.پ می گذارند که محافظه کارباشدونتوانداحقاق حق کند
ثانیا متاسفانه درآ.پ اکثریت کارکنان دنبال تلاش برای گرفتن حقشان نیستند وتن به هرکارکم مزدی با هرشرایط سختی می دهند وقتی وزیری ببیند کادرتحت مدیریتش از هرسختی وفقری راضی هستند نباید انتظارداشته باشیم این وزیربرای بهبود وضعیت سازمان تحت مدیریتش تلاش کند
مستمع صاحب سخن رابرسرذوق آورد