سناریوی اول : قتل دنیا ویسی
سناریوی داستان تلخ مرگ دانش آموز کلاس اولی را چگونه و چه کسی نگاشته است ؟!
چگونه ممکن است آواری فرو ریزد و فقط یک دانش آموز فوت کند؟
زیبایی و معصومیت این دخترک ، اندیشۀ پلید و معمول امروز مدارس یعنی تجاوز به دانش آموزان را به یاد می آورد .
چرا این روزها آموزش و پرورش حکایت تجاوز به دانش آموزان را پنهان می سازد ؟
ابتدا دبیرستان احسان تبریز که معلوم نشد چرا بعد سه سال پیگیری ، تعطیل گردید و چرا در همان رؤیت خطا، حال علت هر چه بوده ، اقدام به ممانعت از جرم ننموده اند ؟ مجرم و مجرمان چه کسانی بودند؟
آیا با سیاست جدید این وزارتخانه یعنی پنهان و کِتمان کردن واقعیت ، مشکل تجاوزات کودکان توسط افراد بیمار پدوفیلیایی که وارد نظام آموزش و پرورش کشور می شوند تا به اهداف پلید خود به سهولت دسترسی یابند آن هم در وسط شهرهای بزرگ و یا در دور افتاده ترین روستاها و مدارس ، که هیچ فرقی نمی کند ، مشکلی به این پلیدی و پلشتی ، حل و فصل خواهد شد؟ مگر پیشگیری آسانتر از درمان نیست، آموزش و پرورش هر چه سریع تر شروع به غربالگری و شناسایی چنین افراد نفوذی در آموزش و پرورش نماید. همه نیروهای جدید که بیمار نیستند اما برای جست و جو و تشخیص می بایست همۀ نیروهای جدید جذب شده را آزمود. روانشناسان و روانکاوان،متخصص چنین اموری هستند و توانایی بررسی و تشخیص را حتما دارند.
باز سئوال می کنم چگونه ممکن است آواری در یک مدرسه فرو ریزد و فقط یک دانش آموز فوت کند ؟ اصولا کودکان در کنار هم و با هم بازی می کنند و یا درس می خوانند و یا چیزی می خورند و..... !
آری ؛ سرکار خانم مولاوردی !
تعداد مادرانی که در گوشه ای از کشورمان در فراق «دنیای شان» زانوی غم بغل کرده اند چه در روز کودک و یا سایر روزها ، هر روز بیشتر می گردد و شما نمایندۀ محترم و دیگر نمایندگان برای فروپاشی اخلاق در مدارس که روزگاری امنیت در آنها موج می زد و کسی جسارت نگاه کج به حریم آن را نداشت ، کدام اقدام سریع را در دستور کار خود دارید ؟ نه دلجویی و نه اشک من و شما پروندۀ سنگین تجاوزات کودکان سرزمین مان را مرهم نخواهد بود ، به باید چه کرد و چگونه باید پیشگیری کرد بیندیشید.
سناریوی دوم: فوت دنیا اویسی
با قبول فرض زیر آوار ماندن این دانش آموز که باور آن دشوار است :
آموزش و پرورش ما هر چند سالهای متمادی درگیر بن بست های آرمانی و یا خیالی و حتی تصوری خود بوده است ، اما خوب در پی قهرمان و فداکارپروری هم بوده است. معلمان و دانش آموزان در بلیه های غفلت مدیران و مسئولان ، سالهاست که با سوختن و یا مرگ خود قهرمانان فراموش شده ای برای سپر بلای آموزش و پرورش کشور گردیده اند که حتی مجلس و یا یادواره ای هم در سالگرد آنان جهت یادآوری خاطرات تلخی که بجا مانده است و یا قدردانی از ایثار قربانگاهی آنان بر پا نمی شود.
آرش کمانگیر و رستم و اسفندیار را به بوتۀ فراموشی سپردند و دهقان فداکار سالیان متمادی شد قهرمان ملت ایران و الگوی دانش آموزان. شاید چون قهرمانان جدیدی بجز شهدای انقلاب و جنگ ، دیگر نداشتیم و نیازمند الگوهای جدیدی بودیم پس اجازه دادیم تا بسوزند و زیر آوار بمانند. گناه آنان تنها معلم و دانش آموز بودن است و بس. منتهی قهرمانی آنان کجا و دانش آموزان و معلمان دلسوختۀ جراحت برداشتۀ حوادثی چون تصادفات اردویی و یا آتش سوزی های بخاریهای نفتی که بالقوه قابلیت دینامیت را دارند و یا مدفون شدن در زیر آوار دیوار کاه گِلی مدرسه ای و یا ضرب و شتم معلم و دانش آموز و یا قتل آنان و........
چرا وقتی زلزله می آید مسئولین احساس کمک رسانی دارند و با تحریک عواطف و احساسات مردم ، به طور نقدی و غیرنقدی ، کلی سرمایه جمع آوری می کنند و یا در جشن نیکوکاری و عاطفه ها و..... کجا می رود این همه منبع خیرخواهی ! چقدر از مبالغ جمع آوری شده برای ساخت فقط یک اتاق به نام کلاسی که کل ساختمان مدرسه را تشکیل می دهد هزینه می شود؟ چرا همیشه احساس زلزله نمی کنید و خطرات
قابل تخمین ناشی از کهنگی و فرسودگی و کلنگی بودن تک کلاس مدرسۀ روستایی را درنمی یابید؟
من معلم اگر دانش آموزم آخر زنگ آخرین روز درسم در مدرسه، سئوال می پرسید و فرصت کافی برای جوابگویی نداشتم تا جلسه بعد همان کلاس خودخوری می کردم که خدایا مبادا تصمیم عجولانه بگیرد و یا دست از پا خطا کند، شمای مسئول نوسازی مدارس و یا وزیر و یا...
چگونه با وجود اطلاع از آمار چنین مدارسی در سراسر کشور اعم از شهر و روستا در آرامش به سر می برید و آسوده می خوابید ؟ سنگینی این مسئولیت بر دوش شماست. مرگ و زندگی آنان به اختیار و تصمیم شما ترسیم می شود. حوادث وزارت نفت که هر دائم با آتش و قابلیت های اشتعال آور درگیرند به اندازۀ آموزش و پرورش نیست.
ما رکورد دار حوادث تلخ تمامی وزارتخانه ها هستیم. در حالی که بیشترین نیاز برای مراقبت و محافظت را زیرمجموعه آموزش و پرورشی ها دارند. خاطرات تلخ تجاوزات مدارس هم در پروندۀ آموزش و پرورش غوغا می کند.
بیمه دانش آموزان در اوایل سال تحصیلی نمودی برای نمایش دلسوزی است یا دلبستگی و یا یک بازی خیرخواهانه. بعد خرابی بصره که لحظات آبستن حوادث است چه کمکی ، چه بیمه ای ، چه تأسفی و....
اخبار زیر فقط گوشه هایی کوچک از وسعت حوادث آموزش و پرورش کشور است جهت یادآوری تلخ کامی های دانش آموزان و معلمان و والدین و همسران و فرزندان آنها که حتی خاطره های جانسوز آنان به یاد مسئولان نمی آید .
هیچ حادثۀ ناشی از غفلت فرد یا افراد مسئول زندگی دیگران ، با هیچ سرمایه مادی قابل جبران نیست. بیایید به خراش های کوچک دست و پای خود بیندیشیم که چقدر درد می کشیم وقتی جراحتی جزئی برمی داریم. وقتی تراشۀ چوبی در زیر انگشت ما ، آن را کِرخ می سازد و... شاید قربانی بعدی امروز یا فردا تیتر اخبار روز گردد، همین جا در نزدیکی من و شما . راستی آمار حوادث مدارس در کشورهای برتر آموزشی چندین نفر در سال است ؟ یا بین چنین حوادث و رتبه آموزش و پرورش کشورها ، تناسب مستقیمی وجود دارد ؟ ! شاید غفلت در تمامی جنبه های نظام آموزشی بستر مساعدی برای افزایش آمار تلفات جانی معلمان و دانش آموزان بر اثر حوادث غیر طبیعی است.
1 - "بطحایی در باره حادثه فروریختن دیوار یک مدرسه از توابع شهر سنندج مطرح کرد: این اتفاق در یکی از روستاهای سنندج بهدلیل ضعف دیوار اتفاق افتاده است و متأسفانه یک دانشآموز فوت کرد که تیمی را برای بررسی این موضوع مأمور کردم. این مدرسه جزو مدارس ناایمن بود، البته در سال 97 برای تخریب و بازسازی مدارس فرسوده تلاش کردیم و نمایندگان مجلس نیز تلاش میکنند با تأمین اعتبار لازم برای حذف مدارس فرسوده کمک کنند همچنین در برنامه ششم توسعه نیز اعتباری پیشبینی شده است البته با افزایش هزینهها مواجهیم و همچنان آموزش و پرورش به کمکهای بیشتر نیاز دارد."(1) بیمه دانش آموزان در اوایل سال تحصیلی نمودی برای نمایش دلسوزی است یا دلبستگی و یا یک بازی خیرخواهانه.
2 - به گزارش خبرگزاری تسنیم، سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در صفحه شخصی خود در توئیتر اعلام کرد:سال گذشته با پویش از مهر جانمانند به استقبال 453 هزار و 335 دانشآموز افغانستانی، پاکستانی و ... رفتیم. امسال نیز تلاش شد تا هیچ دانشآموزی از مهر جانماند. اگر کودکی را میشناسید که به هر دلیلی هنوز به مدرسه نمیرود؛ به ما اطلاع دهید.(2)
3 - به طور مثال در یک مدرسه در حالی که ساختمان مدرسه فرسوده است دو طبقه دیگر هم جدیدا بر روی این ساختمان فرسوده ساختهاند و مشخص نیست که این کار براساس چه مجوزی انجام شده است؟
طبق بررسیهای ما این مدرسه در سال 89 مجوز ساخت این طبقه اضافه را گرفته و مجوز هم به صورت موقت بوده همچنین ساختمان مدرسه مسکونی بوده است. حال این این سوال مطرح است که مجوز تأسیس این مدرسه غیردولتی در ساختمان فرسوده و مسکونی بر چه اساسی صادر شده است و چرا با این وجود بازهم مجوز دیگری برای اضافه شدن دو طبقه دیگر به ساختمان فرسوده مدرسه صادر شده است؟ این مجوز از سوی سازمان نوسازی مدارس صادر شده یا شهرداری و نظام مهندسی؟ چرا از سال 89 تا به امروز آموزش و پرورش به این مسئله توجهی نکرده است؟ برای اعطای این مجوز تا چه اندازه مسئله امنیت جانی دانشآموزان مهم بوده و به آن توجه شده است؟ (3)
4 - ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه، ۱۵ آذر ۱۳۹۱، یک کلاس درس مدرسه ابتدایی روستای شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر دچار آتشسوزی شد و از ۳۷ نفر دانش آموزان آن ۲۹ نفر دچار سوختگی شدند. حادثه زمانی روی داده که بخاری نفتی این کلاس دچار آتشسوزی شد و تلاش سرایدار مدرسه برای خاموش کردن آن با استفاده از کپسول آتشنشانی مؤثر واقع نشد. سرایدار مدرسه وقتی نتوانست آتش را خاموش کند، اقدام به انتقال بخاری به بیرون از کلاس کرد که در این موقع بخاری منفجر شد و آتش به تمام سطح کلاس سرایت کرد.طبق گزارش سازمان آتشنشانی، نشت نفت بخاری، دستپاچگی مدیر مدرسه در کنترل بخاری و افتادن آن، ازدحام دانش آموزان کلاس موقع خروج از کلاس و وجود حصار در پنجرههای کلاس علت حادثه ذکر شدهاست..... رئیسجمهور (حسن روحانی) در نامهای به وزیر آموزش و پرورش دستور تخصیص اعتبار مناسب برای مستمری مادام العمر این دانش آموزان را داده است. (4)
5 - 11 صبح روز 18 بهمن سال 76، در مدرسه روستای «بیجارسر» در شفت استان گیلان ، بر اثر وزش باد شدید، بخاری کلاس دوم آتش گرفت و منجر به آتش سوزی کلاس شد.امیدزاده دانشآموزان را یکی یکی بیرون آورد و پس از آن به علت بسته شدن در، به سختی توانست خودش از کلاس بیرون بیاید.وی در جریان این حادثه بشدت مجروح شد و شدت جراحات وارده بحدی بود که 17 مرتبه تحت عمل جراحی قرار گرفت.(5)
6 - معلم فداکار سوخت تا حادثه مدرسه شین آباد تکرار نشود.معلم مشگین شهری با مهار آتش در 24 آذر 1395، دانش آموزان را نجات داد. این معلم فداکار باعث شد تا آتش سوزی در مدرسه شهید کاتب روستای حماملو مشگین شهر مهار و از آسیب رسیدن به دانش آموزان جلوگیری شود. این حادثه براثر نقص فنی سیستم سوخت رسانی بخاری نفتی در کلاس درس به وقوع پیوست و معلم فداکار علی رضا ساقی بلافاصله اقدام به مهار آتش کرد. با سرعت عمل آقای معلم همه دانش آموزان به موقع از کلاس درس خارج شدند و خوشبختانه به هیچ کدام از دانش آموزان آسیبی نرسید و از تکرار حادثه وحشتناک شین آباد که در 15 آذر ماه سال 91 رخ داد و 37 دانش آموز دختر و پسر در آتش سوزی بخاری کلاس درس سوختند جلوگیری کرد. (6)
7- چهارشنبه 18 مهر97 اتوبوس حامل دانشآموزان تبریزی در یک کیلومتری تبریز تصادف کرد. این اتفاق نرسیده به پارک ائل گلی در اتوبان شهید کسایی تبریز رخ داد و علت آن نیز لغزندگی جاده اعلام شد.تاکنون یک دانش آموز و یک بزرگسال کشته و 40 دانشآموز مجروح شدهاند. این اتوبوس حامل دانشآموزانی بود که در هیات کاروان نور عازم برگشت از سفر به مناطق جنگی غرب کشور بودند که در مسیر راه دچار حادثه شدند. (7) ( صبح پنجشنبه تعداد کشته شدگان به 3 نفر رسید).
و بسیاری حوادث دیگر ...
امنیت و آرامش خیالی برای ادامه تحصیل دانش آموزان و فعالیت معلمان در این جامعه وجود ندارد . متضمن تأمین امنیت و سلامتی ما کیست؟
1) http://tn.ai/1848499
2) http://tn.ai/1847220
3) http://tn.ai/1841588
4) از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد،آتش سوزی در مدرسه شین آباد
5) http://tn.ai/442674
6) سوختن معلم فداکار اردبیلی برای نجات جان شاگردانش ، سایت نمناک ، 24 آذر 1395
7) گزارش خبری صدای معلم - 18 مهر 97.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
دبیرستان احسان ، غیردولتی پسرانه است.
زنده یاد احمد شاملو:
« ... آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاهِ پرندهای،
هیچکجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند.... »
روحش شاد.
جسارتاً، خانم مولاوِردی صحیح است که مولارودی نوشته شده است.
همکار محترم ، اولیا می خواهید چکار کنند ؟ با فرزندشان در مدرسه حاضر شوند؟ هر چند امروزه اعتبار و امنیت گذشته از هر حیث در مدارس، وجود ندارد ، اما معلوم است هنوز اولیا به معلمان و کادر مدرسه و آموزش و پرورش اعتماد دارند.
اگر در آینده نزدیک این اعتبار در هم شکند ، آنگاه کمتر کسی فرزندش را مدرسه خواهد فرستاد و این اتفاق الان برای عده ای بدون داشتن حتی توان مالی با فرستادن آنان به کشورهای خارج ، شروع شده است.
من شخصا تا حال نشینده بودم که کسی فرزند بدون دیپلم خود را به خارج بفرستد اما در این یک و نیم سال
چه همکار و چه فامیل ، زمزمه هایی به گوش می رسد.
ادامه دارد
اصولا در جامعه پول مدار چنین است. تشکر
متاسفانه مردم هم بدجورگیرافتاده اند
بعد 17 عمل جراحی متأسفانه فوت نموده اند. روحشان شاد.
منظور از "معلم فداکار شمالی در شماره 5" را نفهمیدم.
در متن، 7 مورد مثال از موارد بسیار حوادث ذکر شده
است . معلم فداکار مثال شماره 5 ، آقای امیدزاده ، بعد
17 عمل جراحی سوختگی های خویش ، فوت نموده اند.
هستید؟ یک کنجکاوی
نتیجه تحقیقات شما قدری زیاد
طول نکشید؟ کم مانده یک هفته
بگذرد، لطفا به افکار عمومی و
جامعه فرهنگیان، با صداقت و وجدان
خویش قدری بیشتر احترام بگذارید.
تشکر
دبیرستان غیرانتفاعی احسان را
پنهان ساخت. مگر عهد بوق است
مردم حق اطلاع رسانی رسانه ها
را دارند.
مگر هنگام دادن مجوز تحقیق
نمی کنند؟
تاوقتي مديران ناكارامد وسفارشي كه از ترس ازدست دادن ميزشان در سطوح مختلف مديريت هستند مشكلات كم كه نميشه بيشتر هم ميشه.افرادي در حوزه هاي ستادي يا سطوح مديريت استاني هستند كه با داشتن پست هاي كليدي فقط وفقط فكر مي كنن نظرات وتصميمات خودشان درسته واصلا دلشون براي اين مملكت وسرمايه هيا ان نمي سوزه وفقط ميخوان كارهاي نادرستشون را درست جلوه بدن .اصلا از اشتباهات گذشته درس نمي گيرن
ايكا روز يبرسه كه سياسيون سيطرشون رااز اموزش وپرورش كوتاه كنن تا بتونه اين بدنه لخت وسنگينش را كمي سبك كنه.
نیست ، چرا ؟!
با قرار دادن شاغلان در زیر خط فقر ، افزایش تورم در جامعه و فزونی نیازهای مصرفی، چنین تقاضایی اجتناب ناپذیر می گردد. در جامعه ما مدیریت ها یا به دلیل نیاز شدید مالی و یا سیاست زدگی و یا جاه طلبی، بیشتر پذیرفته می شود لذا شایسته سالاری رعایت نمی گردد.
مدیریت در جوامعی که علمی بودن آن را قبول دارند
یک علم و تخصص است اما در جامعه ما میراثی است
که از او به دیگری می رسد.
معلم فداکار این مدرسه محمد ابراهیمزاده که در آزمایشگاه در حال تدریس بود متوجه آتشسوزی میشود که با تلاش فراوان، دانشآموزان را از هر گونه آسیب نجات میدهد و به خارج از محل آتشسوزی منتقل میکند.
مدیر دبستان شهید امیری آبپخش دشتستان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با اشاره به وقوع آتشسوزی اظهار داشت: