نامه ای را حضرتعالی با عنوان «40 سوال قرآنی از وزیر آموزش و پرورش» خطاب به ایشان نوشته اید که در برخی رسانه ها منتشر شده است. نگارنده پس از خوانش دقیق آن بنا بر وظیفه خود پاسخی برای جناب اقای نباتی تنظیم کرده است که لازم است ایشان پاسخ دهند و البته در مواردی هم خطابم به خود وزیر محترم و مسولین وزارت آموزش بوده اند که امیدوارم که ایشان نیز در آن موارد پاسخ دهند. البته هدف اصلی ام از نگارش این پاسخ نامه آن است که به وزیر و مسولین محترم عرض کنم مبادا تحت تاثیر چنین نامه هایی قرار گرفته و خدایی ناکرده با نام قرآن فعالیت های قرآنی این وزارت را تعطیل کنند و از این رو احساس خطر کردم و بر خود وظیفه دانستم پاسخی را برای نامه جناب نباتی تدوین کنم .
1- می شود منبع رسمی اینکه « بیش از ۹۰ درصد از دانشآموزان كشور در طول زندگی خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن آشنا میشوند و موقعیت یادگیری قرآن به هر دلیلی در جای دیگری برای ایشان فراهم نمیشود» را ذکر نمایید؟ اگر منبع معتبری دارید در مورد این آمار که وای به حال صدا و سیما و دانشگاه ها و مساجد و سازمان ها و نهاد های دولتی و غیر دولتی که در راستای فعالیت های قرآنی عمل می کنند وطبق این آمار شما انگاره هیچ و اگر هم منبع معتبری ندارید چرا آن را ذکر نموده اید؟
قابل یاد آوری است بسیاری از دانش آموزان علاوه بر فعالیت ها و آموزش های قرآنی مدارس در کلاس های موسسات قرآنی کشور اعم از دولتی و غیر دولتی مشغول یادگیری قرآن هستد. برای این مهم شما را دعوت می کنم روزانه لااقل اخبار قرآنی کشور را از طریق خبرگزاری ها و سانه دنبال نمایید.
2- فرموده اید زنگ قرآن نیازمند احیاء است ولی نفرموده اید منظورتان از احیاء چیست؟ آیا زنگ قرآن در مدارس حذف شده یا کتابهای آموزش قرآن ؟ کدامیک؟ در ضمن اتفاق مثبتی که افتاده این است که زبان عربی هم به عربی، زیان قرآن تغییر یافته که در واقع تالیف زبان عربی با رویکرد قرآنی گام مهم و قابل توجهی در مسیر آموزش قرآن در آموزش و پرورش است.
3- البته اینکه در سوال اولتان زنگ قرآن را نیازمند احیا دانسته اید با سوال دومتان که ذکر نموده اید 800 ساعت آموزش قرآن برای هر دانش آموز در طول تحصیل فراهم است تناقض دارد و اما در مورد ناکارآمدی این ساعات ابتدا باید توضیح داده شود که منظور از کارآمدی چیست که بعد بگوییم زنگ قرآن ناکارآمد است یا کارآمد.
اگر خلاصه بگوییم از نظر نگارنده معنای کارآمدی زنگ قرآن تسلط دانش آموزان به روخوانی و روانخوانی قرآن، آشنایی با مفاهیم این کتاب شریف و به کار گیری آن ها در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است. با توجه به نظام آموزشی ما که کلاس درس به صورت مستقیم و شدید وابسته به کتاب درسی است آیا به نظر شما مهمترین عامل و علت مستقیم در ناکارآمدی این زنگ دارد تالیفات کتب آموزشی که دست بر قضا شما عضو مولفان آن هستید نیست؟ آیا معلم قرآن می تواند غیر از کتاب هایی که شما تالیف کرده اید چیزی تدریس کند؟ اگر هم بکند از کتاب جا می ماند و با امتحان ها و ... چه کند؟
لذا به نظر می رسد مهمترین و گسترده ترین ضعف در زنگ قرآن همین کتب آموزشی است. آن گونه به تالیف آن پرداخته اید که معلم فرصت بیان مفاهیم و حتی آموزش صحیح خوانی قرآن را پیدا نمی کند. حجم کتاب بالا است و اصلا توجهی به کاربردی بودن آن در زندگی ندارد، به طوری که حجم بالای هر درس مانع از تمرین و یادگیری است و این در حالی است که حتما مسحضر هستید یادگیری قرآن نیازمند تمرین است. پس در اینجا لازم است بدانید که خود مولفین کتاب های درسی عامل اول و اصلی ناکارآمدی زنگ قرآن هستند که برای احیاء آن تغییر کتب آموزشی در تمام مقاطع تحصیلی لازم و ضروری است.
4- در سوال سوم فرموده اید: «زنگ آموزش قرآن مدارس، گستردهترین فعالیت قرآنی كشور است كه همهساله در مدارس سراسر در جریان است و كارآمدی آموزشهای آن نیازمند عزم ملی، برنامهریزی، حمایت و پشتیبانی مستمر و تخصیص اعتبارات مورد نیاز برای تأمین امكانات آموزشی و بازآموزی مدرسان و معلمان است». با این مهم که زنگ قرآن گسترده ترین فعالیت قرآنی کشور است با شما موافقم اما با اینکه نیازمند آن موارد باشم نه، چرا که همان طور که در بند قبل گفته شد آموزش رسمی قرآن در مدارس ارتباط مستقیم با کتاب های آموزشی مرتبط دارد لذا بنا بر نظر نگارنده اگر کتب آموزش قرآن تغییر و اصلاح شود عمده مشکل کارآمدی زنگ قرآن درست می شود.
قابل یادآوری است که شما به جای اینکه به عنوان یکی از مولفان و برنامه ریزان تالیف کتب درسی خود پاسخگوی ناکارآمدی محتوای کتب آموزشی تان باشید، توپ را در زمین دیگران انداخته اید که بله آموزش قرآن نیازمند صرف هزینه ها و عزم ملی و ... است. نه! چه بودجه ای کلاس های قرآن می خواهد؟ هزینه تدریس معلم منظورتان است یا هزینه چاپ کتاب ؟ یا برگزاری اردو؟ چه؟ لطفا به جای قرار گرفتن در نقش اپوزسیون آموزش رسمی قرآن در مدارس خود به عنوان یکی از دست اندرکاران تالیف کتب درسی درمورد ضعف و ناکارآمدی محتوای تولید شده اتان توضیح دهید؟
5- در سوال 4 تحلیل فرموده اید که با توجه به رسالت و جایگاه سازمان پژوهش ها و برنامه ریزی آموزشی 12 کتاب آموزش قرآن از برترین کتب آموزش های عمومی قرآنی کشور است. به نظر این گفته بدون ذکر دلیل و تحلیل منطقی و درست فقط در حد یک خود گویی و خود تعریفی است. در صورتی که سازمان پژوهش و برنامه ریزی خود مسئول دارد و زبان گویا ؛ اگر چنین نظری می داشتند تا به حال از طریق تقدنامه و یا هر چیز دیگری اعلام می کردند که تا به حال چنین نظری اعلام نشده و اگر شده لازم است با ذکر مستندات عموم را در جریان قرار دهید.
در مورد سوال قابل پرسش از شما این است چه کاری باید برای این کتب می کردند که نکردند که آنها را مورد توجه قرار دهند؟ آیا قرار دادن آن در اختیار دانش آموزان برای آموزش رسمی کار کمی است؟ این در حالی است که مولفان دانشمند تر و کتاب های ارزشمندتری در حوزه آموزش قرآن بیرون گود مانده اند. منظورتان از اجرای کامل کتبی که تالیف کرده اید چیست؟چه توجهی به سایر کتاب های درسی شده است که به این کتاب ها نشده؟ آیا منظور از توجه بیشتر حق التالیف بیشتر است یا چه چیز دیگری؟ لطفا شفاف بگویید تا بدانیم و از کلی گویی بپرهیزید.
6- در مورد سوال پنجم تان، نگارنده با نظر وزیر محترم آموزش و پرورش موافق است که عرض نمودند «در حوزه آموزش و پرورش، مأموریت اصلی ما آموزش عمومی قرآن است.»(ایکنا، 9 مرداد 97 ، کد خبر: ۳۷۳۴۶۶۸). بله همین طور است یعنی عملا آموزش و پرورش نمی تواند وارد حوزه های تخصصی آموزش های قرآنی از جمله حفظ شود چرا خود می دانید حفظ قرآن اولا نیازمند مربی حفظ است و ثانیا نیازمند زمان بیشتر که با توجه به محدودیت زمانی سایر درس ها این امکان عملا برای آموزش و پرورش فراهم نیست و این مهم نیازمند در اصلاح سند تحول است.
به نظر می رسد مساله حفظ قرآن را باید در اختیار سایر نهادهای مرتبط قرار داد و در این حوزه وظیفه آموزش و پرورش کشف استعداد ها و علاقه مندان به حفظ و معرفی ایشان به نهاد های تخصصی حفظ است. لذا با توجه به آنچه بیان شد آیا از آموزش و پرورش انتظار دارد 10 میلیون حافظ تربیت کند؟ اگر این انتظار را دارید بفرمایید راهکار عملی شما در این باره چیست؟ البته در اینجا لازم به یادآوری است که به همین دلایلی که در این بند بیان آن رفت آموزش عمومی قرآن در آموزش و پرورش باید دارای دو محور آموزش های رسمی (در در برنامه درسی دانش آموزان باشد) و محور آموزش های غیر رسمی( ازجمله فعالیت های قرآنی و آموزش در مراکز دارالقرآن) باشد.
7- در سوال ششم شما فرموده اید که تدریس قرآن در آموزش ابتدایی توسط معلمان غیر پایه بر خلاف مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش صورت می گیرد. در ابتدا جهت استحضار حضرتعالی لازم است که عنوان شود برخلاف گفته شما تاکید وزارت آموزش و پرورش بر تدریس قرآن توسط معلمان پایه است که بخشنامه آن موجود است و در مصاحبه ویر محترم آموزش و پرورش هم بر این امر تاکید شده است. (ایکنا، 5 اردیبهشت 97، کد خبر: ۳۷۰۸۹۲۹)
اما در این مورد نگارنده با تدریس قرآن توسط معلم پایه موافق نیست و علت هم اینکه متاسفانه آموزگاران در باب تجوید قرآن و در برخی موارد روخوانی و روانخوانی قرآن ضعف هایی دارند که این ضعف ها طبیعتا به دانش آموز منتقل می شود وبه نظر می رسد یکی از علل ضعف دانش آموزان در مقطع ابتدایی در مورد روخوانی و روانخونی قرآن همین باشد. این در حالی است که اگر قرآن در مقطع ابتدایی توسط مربیان متخصص قرآنی که روش های تدریس ابتدایی را به صورت ضمن خدمت گذرانده باشند انجام شود به مراتب هم دانش آموزان از کلاس قرآن لذت بیشتری می برند و هم کارآمدی آن بالا می رود. لذا به شورای عالی آموزش و پرورش پیشنهاد می شود که به مربیان قرآنی با شرایطی که بیان شد اجازه تدریس قرآن در مقطع ابتدایی داده شود.قابل یادآوری است قطعا کم شدن سه یا دو ساعت از ساعات تدریس معلمان پایه مورد استقبال ایشان قرار می گیرد.
8- نویسنده در مورد سوال هشت شما در جریان الزام مدیران و معاونین مدارس به تدریس قرآن نیست ولی اگر چنین الزامی صحت داشته باشد، در این مورد کاملا با شما موافقم.
9- در سوال نهم به نقد از طرح ملی حفظ (طرح ملی نور) پرداخته اید. آیا این نظرتان با سوال پنجم تان که آموزش و پرورش را به خاطر 10 میلیون نفر حافظ قرآن نقد کرده اید مغایرت ندارد؟ شما از یک سو می گویید باید در راستای سند تحول 10 میلیون حافظ تربیت شود و از سویی می فرمایید طرح ملی نور نه! پس شما بفرمایید چه؟ همان طور که بیان آن رفت عملا امکان تربیت 10 میلیون حافظ قرآن در برنامه آموزش های رسمی آموزش و پرورش نیست ، اینک که آموزش و پرورش بنا دارد در طرح ملی نور در این راستا گام بردارد شما چرا با آن مخالف هستید؟ چون به آن بودجه تعلق می گیرد؟ یا چه دلیل دیگری دارید؟
نگارنده نیز بر نحوه اجرای طرح ملی نور نقد هایی دارد اما معتقد است با ایجاد اصلاحاتی قابل حل است که در صورت درخواست مسئولین مربوط پیشنهادات را در این زمینه در اختیار ایشان قرار خواهد گرفت.
10- شما در سوال دهم بر آقای حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش تاخته اید که چرا دارالقرآن ها را تعطیل کرد و مدارس قرآنی را تاسیس نمود و از جناب فانی دفاع نموده اید که دارالقرآن ها را راه اندازی نموده ولی در سوال هفدهم با صراحت تمام فعالیتهای مانند دارالقرآنها و مسابقات بینالمللی قرآن، مسابقات قرآن فرهنگیان و ...را غیر ضروری عنوان کرده اید؟ آیا این دو حرف شما متضاد با هم نیست؟ آیا نباید تاسف خورد به حال خودمان که مولف کتب قرآنی آموزش و پرورش فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش را غیر ضروری می داند؟ مسئولین چه پاسخی دارند برای این مهم که چرا وظیفه تالیف کتب آموزشی قرآن را بر عهده کسی قرار داده اند که اعتقادی به فعالیت های قرآنی ندارد و فقط می گوید کتاب هایی که من در گروه مولفان آن هستم باید مورد توجه قرار گیرد و به استناد سوال 14، 15 و 16 ایشان تمام بودجه قرآنی آموزش و پرورش باید به ما پرداخت شود نه هیچ جای دیگر. این انحصار طلبی شما آقای نباتی از کجا آمده؟ شما می گویید دارالقرآن نباشد، مدرسه قرآنی نباشد، حفظ نباشد، طرح ملی نور نباشد، مسابقات قرآنی داننش آموزان و فرهنگیان نباشد. فقط من باشم؟ متاسفم برای اینکه که کسانی در حوزه تالیف کتب قرآنی هستند که چنین بی ترس انحصار طلبی می کنند . ما از دولت تدبیر و امید انتظاری غیر این این داریم.
در ادامه سوال یازدهم شما اینک بر جناب آقای فانی تاخته اید که چرا مدارس قرآنی را تعطیل نموده اند و دارالقرآن ها را آوردند. آیا تکلیف خودتان با خودتان را روشن کرده اید و بعد نامه اعتراضی نوشته اید؟ معلوم نیست مدافع دارالقرآن ها هستید یا مدارس قرآنی. هرچند به نظر می رسد که مخالف هر دو باشید و معتقدید که تمام بودجه قرآنی آموزش و پرورش باید در اختیار شما به عنوان دانای کل باشد ؟ و بر فرض اگر تمام بودجه قرآنی کشور در اختیار شما باشد آیا به نظرتان این مساله زمینه فساد مالی را برای شما فراهم نمی کند؟ اینکه مثلا به بهانه تشکیل کلاس های ضمن خدمت برای معلمان ملیاردها تومان به مدرسان و مدیران دوره ها بدهید ؟ در این صورت معلوم می شود که مدرس و مدیر دوره ها چه کسانی هستند. پس نگارنده دلسوازنه از شما می خواهد که توقع خود را از بودجه قرآنی آموزش و پرورش بردارید چون ممکن است برای شما ایجاد فساد مالی کند.
11- متاسفانه مخالفت شما با مراکز و فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش و انحصار طلبی تان در این زمینه به اینجا ختم نمی شود و در سوال 20 شما، متاسفانه بدون آشنایی با این فعالیت ها بر آنان تاخته اید. از بحث اتلاف اعتباراتی که در این زمینه داشته اید کاملا مشخص شده است هدفتان از این انتقادات چیست ولی دلسوزانه شما را از راه های دستیابی به اعتبارات قرآنی منع می کنم چرا که موجبات فساد مالی را برای خود فراهم می کنید و دیگر هیچ. بگذارید اعتبارات قرانی در جای خود و بنا بر قوانین موجود هزینه شود. و این به نفع شماست.
12- در سوال 22 فرموده اید نیروهای حوزه پرورشی با حوزه آموزش عمومی قرآن بیگانه اند. آیا شما با حوزه فعالیت های پرورشی بیگانه نیستید؟ اگر آشنا بودید نمی گفتید مسابقات قرآنی یا دارالقران ها اعتبار قرآنی آموزش و پرورش را می بلعد.
جهت استحضار شما عرض می کنم که برای نفرات برتر مسابقات شهرستانی هیچ بودجه ای نیست و شرکت کنندگان فقط برای انگیزه های قرآنی در مسابقات شرکت می کنند. در مرحله استانی هم برای نفرات برتر در حد یک کیف اعتبار هست که بنا به نظر شما آن را هم نباید بدهند. شما اگر با فعالیت های پرورشی آشنا بودید نمی گفتید که مسابقات قرآنی نه! چرا که همین مسابقات قرآنی چنان انگیزه ای به دانش آموزان می دهد که فقط باید از نزدیک به درک آن رسید. شما اگر با فعالیت های پرورشی از از جمله مراکز دارالقرآن آشنا بودید به وجود چنین مراکزی نمی تاختید. اما حوزه پرورشی برخلاف نا آشنایی شما با حوزه اشان کاملا بر حوزه آموزشی واقف اند و دست بر قضا به خاطر همین اطلاعشان دست به کار شدند و بنا داشته اند با تاسیس مراکز دارالقرآنی، مدارس قرآنی ، مسابقات ، طرح ملی نور و فعالیت هایی از این دست ضعف های آموزش قرآن در مدارس را تا حدودی جبران نمایند.
آیا می دانید که معلمان قرآن متوسطه از پذیرش داوری همین مسابقات قرآنی که شما مخالف آن هستید می پرهیزند ؟ آیا می دانید چرا؟ برخی به دلیل اینکه بودجه داوری نیست برای ایشان حتی تا مرحله استانی و هم به دلیل سطح بالای مسابقات . ولی این مسابقات را مربیان متخصص قرآنی حوزه پرورشی هم داوری می کنند بدون یک ریال پول و هم مدیریت باز هم بدون دریافت یک ریال پولی که هی از آن دم می زنید.لطفا اگر پولی هست و با ذکر مستندات به عرض عموم برسانید . در غیر این صورت به نشر اکاذیب نپردازید.و اگر بر این باورید پول ها عده ای اختلاس کرده اند و مستداتی دارید چرا با مستندات به دیوان عدالت اداری شکایت نمی کنید؟ اینگونه سخن گفتن باعث می شود همه افراد متهم شوند و این کار درستی نیست.
13- باز هم در سوال 25 بحث اعتبارات را مطرح کرده اید و باز اعتبار مالی خواسته اید . نگارنده هم باز شما را از این همه اعتبار مالی دلسوزانه منع می کند بنا به دلیلی که بیان آن رفت.
14- در سوال 30 شما مبنی بر مهجوریت قرآن تا حدودی موافقم اما مهجوریت قرآن را الان بیشتر در این می بینم که چرا فردی که بنا به نامه خود به وزیر محترم آموزش و پرورش اعتقادی به هیچ فعالیت پرورشی و به خصوص قرآنی نمی بیند شده است دست اندرکار تالیف کتب آموزش قرآن؟ این سوال را وزیر محترم باید جواب دهد و یا نسبت به تغییر آن اقدام کند. آقای نباتی مهجوریت قرآن در این است که پس از 40 سال از انقلاب اسلامی که قرآن کریم از پایه های اساسی آن است مولف کتب قرآنی آموزش و پرورش بیاید و با صراحت بنویسد که باید درب تمام مراکز قرآنی و فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش را تخته کنید و تمام بودجه را به ما بدهید. من از این باب متاسف شدم.
15- در بند 30 گفته اید بودجه قرآنی را مدرسان دوره های قرآنی و... (احتمالا منظورتان دارالقرآن بوده است) می برد. اولا نگارنده نمی داند چرا این قدر حرص پول را می خورید؟ اما جهت اطلاع شما عرض کنم که برای تدرریس در مراکز دارالقرآن هیچ ریالی به مدرس داده نمی شود چرا که مدرسان این مراکز ساعت موظف خود را به تدریس می پردازند و لذا هیچ وجهی جدای از حقوقشان به عنوان دستمزد یا اضافه کار نمی گیرند. یا هیچ کارشناس اداره ای بابت برگزاری مسابقات قرآنی یا طرح ملی نور دستمزد نمی گیرد . پس شما هستید که انگار از فعالیت های حوزه پرورشی به خصوص فعالیت های قرآنی آن آگاهی لازم را ندارید و بنا به تصور خود که بدون دریافت پول و به قول خودتان اعتبار حتی یک دقیقه کلاس ضمن خدمت هم برگزار نمی کنید راجب فعالین قرآنی و پرورشی آموزش و پرورش قضاوت می کنید.
16- آقای نباتی اگر آن قدر دغدغه در زمینه آموزش عمومی قرآن دارید و در کارتان اخلاص دارید نمی گویم یک دوره بلکه می گویم یک ساعت از یک دوره تدریس ضمن خدمتتان را رایگان برگزار کنید. اگر این کار را انجام داده اید با ذکر مستندات اعلام نمایید.
17- در سوال 31 بر تالیف کتب قرانی حوزه پرورشی تاخته اید که رشته شما را پنبه کرده است. اولا هیچ کتاب غیر علمی در حوزه پرورشی تالیف نشده است و همه را بر پایه علوم قرآنی بوده است. به عنوان نمونه عرض می کنم یک سری از کتب مدارس قرآنی را استاد عزیز جناب آقای کریم دولتی تالیف نموده اند. قطعا همه دوستانی که در آموزش قرآن دستی بر آتش دارند جناب استاد دولتی را می شناسند . از لحاظ علمی هم جایگاهشان کاملا معلوم و روشن است. اما مولف کتاب آموزش درسی ما را زیاد نمی شناسند به لحاظ علمی هم در سطح داشجوی فلسفه تعلیم و تربیت در کدام دانشگاه هم بماند. .اگر غیر این است لطفا با انتشار آخرین مدرک تحصیلی تکذیب نمایید. شما بفرمایید فلسفه تعلیم و تربیت چه ارتباطی با علوم قرآنی دارد؟ بله اگر کتاب تالیفی دکتر کریم دولتی تالیف شما را زیر سوال برده قطعا ایراد از تالیف شما بوده . چرا که شما حداقل به لحاظ آکادمیک سلبقه قرآنی ندارید.
18- در مورد سوال 33 که مطرح فرموده اید. اینکه تمام فعالیت های پرورشی و قرآنی آموزش و پرورش را تهدید نام نهاده اید نگفته اید چرا؟ اما نشان می دهد که شما چقدر ناآشنا و ناکاربلد نه فقط در حوزه پرورشی بلکه در حوزه آموزش و پرورش هستید. چرا که بنا بر نظر شما باید عنوان پرورش را در نام وزارت حذف و فقط به نام آموزش بسنده کرد. از اینجا مشخص می شود که چقدر شما در زمنیه علوم قرآنی عالم و صاحب نظر هستید، در حالی که بنا بر نظر قرآن و عترت، تربیت(پروش) مقدم بر آموزش است. توصیه می کنم با یک جست و جوی ساده در اینترنت در این مورد تحقیق نمایید تا این گونه بر فعالیت های پرورشی نتازید. اینجا هم باز از مسولین عالی رتبه اموزش و پرورش و به خصوص سازمان پژوهش ها و برنامه ریزی می پرسم چرا فردی تا این حد ناآشنا به مفاهیم قرآنی را به عنوان مولف کتب قرآنی دانش آموزان انتخاب کرده اید؟ امید آن است یا پاسخ قانع بشنویم یا شاهد تغییرات اساسی در این زمینه.
19- آقای نباتی بزرگوار نگاه صرف به آموزش قؤان همانقدر آسیب زاست که که یک دانشمند هسته ای را بدون تربیت اخلاقی آموزش دهیم. بلکه خطر این بیشتر از آن است. یک دانشمند هسته ای اگر پرورش اخلاقی نیابد از علمش بمب می سازد و آوار شود بر مردمانی بی گناه ولی یک قاری یا حافظ قرآنی که پرورش قرآنی نشده باشد هم به جامعه آسیب می زند و هم به دین همانطور که در مورد خوارج شاهد بودیم که چه آوردند بر سر دین. آموزش قرآنی بدون پرورش قرآنی چیزی جز تشکیل گروه های افراطی از جمله طالبان و ... را ندارد. پس همینجا تاکید می شود که آموزش قرآنی و پرورش قرآنی دو بال هستند برای رستگاری فرزندان این مملکت و آینده نظام اسلامی ما.
20- در سوال 35 و 36 باز بر طرح ملی نور تاخته اید و گفته اید که این طرح با سبک زندگی اسلامی در تناقض است. جناب آقای نباتی در بند های قبل در بحث تقدم پرورش بر آموزش یادآور شدم که شما علم کافی در زمینه علوم اسلامی ندارید و لذا طبق کدام پژوهش دینی اتان سبک زندگی اسلامی را می شناسید که الان در مورد تطابق یا عدم تطابق آن نظر می دهید. به قول معروف اول برادری اتان را ثابل نمایید بعد انتقاد کنید. بدون ادله کافی گفته اید این طرح با سبک زندگی اسلامی مغایر است. باید خیلی ساده باشیم تا حرف شما را بدون دلیل بپذیریم. شما حدیث بیاورید آیه بیاوردید تحلیل کنید که حفظ قرآن اشتباه است و با سبک زندگی اسلامی نمی خواند تا پذیریم. این که فقط ژست انتقاد بگیرید که نشد. باید آیه و حجدیث بیاورید که این طرح با سبک زندگی اسلامیب هم خوانی ندارد. نمی توانید بیاورید چود در سبک زندگی اسلامی و حتی تاکیدات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بر لزوم حفظ قرآن تاکیدات فراوان شده است. ایشان در جمع دانش آموزان قرآنی ضمن تاکید بر موضوع قرائت، حفظ ، تدبر و تفکر در آیات قرآنی می فرمایند:« هدف ما این است که با دو بال مادی و معنوی به اوج تکامل انسانی و پیشرفت مادی و اجتماعی برسیم و در راه رسیدن به این هدف دشوار اما دست یافتنی جوانان تکیه گاه اصلی جامعه بشمار می روند.»(پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ انتشار: 18 اردیبهشت 87)
21- جناب آقای نباتی این همه فعالیت های قرآنی و پرورشی آموزش و پرورش را زیر سوال برده اید تا در نهایت چند راهکار کوتاه ، سربسته و کلی بیان کنید؟ آیا تمام راه کار های شما برای حل مشکلاتی که بیان نموده اید همین چند سطر است؟ اگر هست که قطعا هست و اگر غیر از این بود بیان می کردید پس نبوده که در نامه ای به این اهمیت مطرح نکرده اید باید به آموزش و پرورشی که شما به عنوان مولف آن هستید تاسف خورد که با این همه هیچ راهکار عملی برای حل ندارد. و البته اینجا به نظ میرسد هدف ارائه این راهکار ها هم نبوده و هدف جذب اعتبار بوده برای حوزه تالیفات و البته نفرموده اید پس از تعطیلی تمام فعالیت های پرورشی به خصوص فعالیت های قرآنی آموزش و پرورش و دریافت تمام بودجه قرآنی توسط شما چگونه می خواهید آن را صرف حوزه آموزش قرآن کنید؟ چقدر از آن اعتبارات را به عنوان حق التالیف به مولفان کتب خواهید داد؟ چقدر از آن اعتبار را به مدیر و مدرسان دوره های ضمن خدمت که احتمالا باز هم خودتان خواهید بود خواهید داد؟
نویسنده:نام محفوظ است( از فعالین قرآنی آموزش و پرورش، توضیح بیشتر اینکه امام علی فرمودند : اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ؛ به گفته بنگر نه به گوینده.(غررالحکم، ص361 )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ممکن است ضعف هایی وجود داشته باشد، ولی نباید کل فعالیت ها را هیچ و بی ارزش دانست.
برادر من دقت کن معاونت پرورشی فقط فقط دنبال استعدادیابی در حالی سازمان تبلیغات و اوقاف باید از بودجه هاشون برای تربیت قاری و حافظ استفاده کنند نه اینکه بودجه ای که حق معلم قرآن و برای همه دانش آموزان کشور فقط خرج مسابقات بشه
مسابقات خوبه ولی جاش تو آموزش و پرورشی که مسئولیت آموزش عمومی را دارد نیست همین در پناه قرآن
اولين بار است كه مي بينم مسئول محترم و صاحب علمي به جاي پاسخ به سؤال ها؛ آن ها را ( و نويسنده آن سؤال ها را ) نقد مي كند. !!!
« مقاله » را نقد مي كنند.
« سؤال » را جواب مي دهند.
به اين روش در سفسطه « مغالطه رد دليل به جاي رد مدعا » گفته مي شود.
در اين شيوه همان طور كه ملاحظه مي شود: با خدشه در مقدمات، كليت و اصل موضوع را ساقط مي كنند. »
مثال: از شما سؤال كنند شما به جاي پاسخ منطقي به تعريف و تمجيد يا بدگويي و استدلال هاي غير مرتبط پناه ببريد تا فرد از مقصود اوليه عدول كند.
افلاطون فلسفه را در مقابل سفسطه مطرح كرد.
سوفسطاييان با مهارتي كه در فنون مغالطه داشتند همواره در خدمت پادشاهان بودند تا رعيت را در مطالبات منفعل و سلاطين را مقتدر جلوه دهند.
روزتون مبارك
شما تمام مطالبتون منظم و طبقه بندي شده است.
الا همين مطلب كه هيچكجا نام نويسنده نيومده
آيا اين درسته كه استثنا قائل ميشين ؟
قطعا شما هم بايد براي حرفه خوذتون، استايل مشخصي قائل باشين. استثنا در اين جا معنا نداره.
ضمنا آبروي افراد آبروي شماست
چرا اجازه ميديد به يك استاد محترم اين همه با الفاظ متعصبانه توهين بشه ( از بيان آن ها شرم دارم. )
ممنون از پاسخ
معلم قرآن روستایی ( سیدعلی سروری )
1- صدای معلم به نویسنده مطالب کاری ندارد مثل شما که از دو نام استفاده کرده اید !
مهم محتوای مطالب است .
2-در جامعه ما و در خیلی از موارد جای " نقد و " توهین " عوض شده است .
خیلی از مواردی که تفسیر به " توهین " می شوند صرفا ناشی از تفسیر شخصی و البته ظرفیت پایین مخاطبان است .
باید با سعه صدر آستانه تحمل را بالا برد .
لابد هنوز از یادتان نرفته است ماجرای خاکروبه ریختن آن زن بر سر پیامبر و یا زباله پرت کردن به سوی امام علی ....
نگویید که ما به آن درجه نرسیده ایم که این ها همه عذر و بهانه ای بیش نیست ...
مصداق توهین را بفرمایید تا پاسخ دهیم .
پایدار باشید .
« مقاله » را نقد مي كنند.
« سؤال » را جواب مي دهند.
از آنجا که شما و دوستانتان در این مدت به جای پاسخگویی به نقد های من جز توهین نثار من نکردید لذا از این پس کامنت ها را جواب نمیدهم و فقط به صحبت های رسمی شما در قالب نامه رسمی و یا شرکت در مناظره پاسخ خواهم گفت و اگر انسان باشرفی باشید و بدانید حق با شماست حتما به این شکل بازی کثیف دوستانتن را ادامه نمی دهید و شفاف یا رسمی پاسخ می دهید یا در مناظره شرکت میکنید. وسلام.
مدیر محترم صدای معلم
سلام عليكم
با احترام نويسنده اين نقد آقاقي فرزاد ( كه بارها اصرار به نشر مطلب داشتند) در اصل ايشان بيش از 97 كامنت گذاشته و اعم اغلب اين مطالب را بيان كرده اند.
و به نحو مقتضي و گاهي به صورت مبسوط توسط همكاران عزيز پاسخ داده شده است.
بنابر اين دو پاره و دو شقه كردن بحث، حكيمانه نيست و باعث تعطيلي آن خواهد شد.
مگر آن كه نظر صداي معلم كفايت مذاكرات باشد.
در هر صورت اميد است به اين نكته توجه فرماييد.
با تشكر / باقري
خيلي ببخشيد :
ظاهراً « مقاله » را نقد مي كنند.
« سؤال » را جواب مي دهند.
اين طور نيست؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
این نباتی که داره حقوقشو می گیره و تو آموزش و پرورش مشغوله چرا باید بیاد این حرفها را بزنه؟ تو بودی می زدی و دیگران را با خودت دشمن می کردی ؟ نه اون دغدغه داره
مقاله را نقد مي كنند.
سؤال را جواب مي دهند.
« در سوال ششم شما فرموده اید که تدریس قرآن در آموزش ابتدایی توسط معلمان غیر پایه بر خلاف مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش صورت می گیرد. در ابتدا جهت استحضار حضرتعالی لازم است که عنوان شود برخلاف گفته شما تاکید وزارت آموزش و پرورش بر تدریس قرآن توسط معلمان پایه است که بخشنامه آن موجود است و در مصاحبه ویر محترم آموزش و پرورش هم بر این امر تاکید شده است. (ایکنا، 5 اردیبهشت 97، کد خبر: ۳۷۰۸۹۲۹) »
چه چیزی را می خواستید به استحضار آقای دکتر نباتی برسانید ؟ تدریس قرآن در آموزش ابتدایی طبق مصوبه جلسات 677 و 844 شورای عالی آموزش و پرورش توسط آموزگارپایه باید تدریس شود نه غیر آن . در ابتدای تمام کتب درسی این مصوبه در صفحات اول چاپ شده است . گفته آقای دکتر نباتی هم همین است که تنها معلم پایه باید تدریس کند نه معلم غیر پایه .
علیکم بالمتون ؛ لا بالحواشی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
گر می نخوری
طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو
حیله و دستان را
تو غره مشو بدان
که می می نخوری
صدلقمه خوری
که می غلام است آن را
« واقعيت ها را بنويسيد، هر چند به ضرر خودتان يا به ضرر کساني باشد که به آنان علاقمنديد. من هم ممکن است اشتباه کنم. شما نبايد از کنار اشتباهاتم يا آن چه به نظر شما اشتباه مي آيد، بي سرو صدا بگذريد، اين کار خلاف وظيفه اي است که بر عهده گرفته ايد. كسي که براي خدا قلم مي زند، نه گزاف مي گويد و نه کتمان حقايق مي کند. سعي کنيد مورخ بي غرضي باشيد، مسائل و حوادث را آن طور که واقع شده است، شرح دهيد. نوشته شما مبالغه آميز نباشد، پرده پوشي هم در آن نشده باشد، نه اغراق کنيد و نه انکار؛ در قدم اول با زبان ملايم، با زبان پند و اندرز با افراد مواجه شويم، خواه شاه باشد يا شبان. وظيفه در قدم اول ارشاد است و در اين وظيفه نبايد ميان انسان ها، از نظر مقام، موقعيت و منصب فرق بگذارند صحيفه امام،ج6 ،ص15
« همه بايد نظر خودشان را بدهند. و هيچ کدام هم برايشان حتي جايز نيست که يک چيزي را بفهمند و نگويند. بايد وقتي مي فهمند، اظهار کنند. اين موافق هر که باشد، باشد، مخالف هرکه هم باشد، باشد. » صحيفه امام،ج13،ص102
اگر خوب به اطرافمان و در عموم مردم بنگریم به این واقعیت می رسیم .
«... بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور، در طول زندگي خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن ... »
برادر عزیز بعد از چهل سال از انقلاب به عموم مردم ( همان دانش آموزان کلاس های آموزشی و دارالقرآن ها و ... ) بنگر ، چند درصد از مردم میان سال ما (هم سن این انقلاب ) که با نگرش و خواست ما پرورش پیدا کرده اند هر روز قرآن می خوانند ؟ چند درصد آنها رفتاری قرآنی دارند ؛ در گفتارشان ، معاشرتشان ، خریدشان ، برخوردشان و ... رفتار ما به عنوان بخشی از مردم چگونه است . ما که ادعای روشنفکری دینی داریم ، از فعالان قرآنی هستیم . پرورشی که از آن دم می زنیم در کدام رفتار ما جلوه گر است . دیگران را با اطمینان متهم به بی اخلاصی می کنیم . بزرگان دین ما که پرورش یافته آیات قرآن و احکام الهی هستند هرگز کسی را با این اطمینان مورد خطاب قرار نمی دادند .
جایگاه فلسفه تعلیم و تربیت قرآنی غیر از موارد مطرح شده است ؟ یا همچنان به دنبال ظواهر هستیم ؟ متأسفانه معاونت پرورشی با برنامه ها و بخشنامه های خود دائماُ به دنبال ظاهر است . معاونت پرورشی نخواسته که تکمیل کننده و کامل کننده بخش آموزش قرآن باشد ؛ از برنامه های که در مدارس اجرا می شود کاملا قابل درک واحساس است و این نقد از جانب معلمان وارد است . بخش زیادی از ناکامی های ما در ایجاد یک رفتار قرآنی در دانش آموزانمان عدم هماهنگی این بخش است .
تـفنـگت را زمین بگـذار
که من بیزارم از دیدار این خونـبارِ ناهنـجار
تـفنـگِ دست تو یعنی
زبان آتـش و آهـن
من امّا
پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل
دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن !
زبان آتـش و آهـن
زبان خشم و خونریـزی است
زبان قهر چنگیزی است.
بـیـا، بنـشین!
بـگو، بشنو سخن،
شایـد
فروغ آدمیّت
راه در قلب تو بگشاید.
گر که میخوانی مرا،
بنشین برادروار
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تا از جسم تو
این دیـو انسـانکش برون آید.
تـو از آیـیـن انــسـانـی
چه میدانی؟!
اگـرجـان را خـدا داده است،
چرا بـایـد تو بستانی ؟!!
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این بـرادر را
به خاک و خـون بغلتانی؟
گرفتم در همه احوال
حق گوی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را بـرادر جـان !
به زور این زبـان نافهم آتشـبار
نباید جست …
اگر این بـار
شد وجدان خوابآلودهات بیـدار
تـفنـگت را زمین بگـذار …
« ایشان به مربیان قرآنی گفتند ناآگاه و بیگانه. »
امانت دار باشيد.
عين جمله را بياور
ايشا گفته اند : بخش قرآن با درس قرآن بيگانه است.
عين عبارت :
« آيا مي دانيد بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟! »
تـفنـگت را زمین بگـذار
که من بیزارم از دیدار این خونـبارِ ناهنـجار
تـفنـگِ دست تو یعنی
زبان آتـش و آهـن
من امّا
پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل
دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن !
زبان آتـش و آهـن
زبان خشم و خونریـزی است
زبان قهر چنگیزی است.
بـیـا، بنـشین!
بـگو، بشنو سخن،
شایـد
فروغ آدمیّت
راه در قلب تو بگشاید.
بــرادر !
گر که میخوانی مرا،
بنشین برادروار
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تا از جسم تو
این دیـو انسـانکش برون آید.
تـو از آیـیـن انــسـانـی
چه میدانی؟!
اگـر جـان را خـدا داده است،
چرا بـایـد تو بستانی ؟!!
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این بـرادر را
به خاک و خـون بغلتانی؟
گرفتم در همه احوال
حق گوی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را بـرادر جـان !
به زور این زبـان نافهم آتشـبار
نباید جست …
اگر این بـار
شد وجدان خوابآلودهات بیـدار
تـفنـگت را زمین بگـذار …
بــرادر !
گر که میخوانی مرا،
بنشین برادروار
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تـفنـگت را زمین بگـذار.
تا از جسم تو
این دیـو انسـانکش برون آید.
تـو از آیـیـن انــسـانـی
چه میدانی؟!
اگـر جـان را خـدا داده است،
چرا بـایـد تو بستانی ؟!!
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این بـرادر را
به خاک و خـون بغلتانی؟
گرفتم در همه احوال
حق گوی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را بـرادر جـان !
به زور این زبـان نافهم آتشـبار
نباید جست …
اگر این بـار
شد وجدان خوابآلودهات بیـدار
تـفنـگت را زمین بگـذار …
نقدی بر یادداشت " 40 سوال قرآنی از وزیر آموزش و پرورش "
نقدی بر " 40 سوال قرآنی از وزیر آموزش و پرورش "
اصلاح كند. ( تشكر از مدير محترم جناب آقاي علي پورسليمان )
دلیل ؟
منصف باشيم.
موضوع طرح چند سوال از وزير محترم كه اين همه نقد و توهين و تحقير نمي خواهد.
ايشان چند سوال پرسيده، جرم است؟
نقد نكرده، سؤال پرسيده جرم است؟
تهمت نزده، سؤال پرسيده جرم است؟
گفته بايد در فعاليت هاي قرآني يك وزارت
انسجام انديشه باشد. اين سخن جرم است؟
وحدت عمل باشد، اين سخن جرم است؟
اسناد تحولي محور باشد، اين سخن جرم است؟
اعتبارات آموزش عمومي قرآن بايد در راه « آموزش » « عمومي » قرآن بر اساس مأموريت ذاتي و وظيفه آموزش و پرورش هزينه شود، جرم است؟
مسابقات موضوعيت ندارد بلكه بايد در خدمت آموزش عمومي همه دانش آموزان باشد جرم است؟
مگر رهبري نفرمودند :
« حقيفتا قرآن در آموزش و پرورش مهجور است. »
اين كه يك كارشناس حوزه ستادي وزارت سال هاست در راستاي تحقق منويات مولا و امامش سينه چاك كرده جرم است؟
آيا به جاي « بي اختيار در اختيار بودن »
« آتش به اختيار » است جرم است؟
« بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَت ؟ »
1- و تعز من تشاء و تذل من تشاء
2- و لا يزيد الظالمين الا خسارا
لا مؤثر في الوجود الّا الله
« هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الاُمِّيِّينَ رَسولًا مِنهُم
يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِم
وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكْمَةَ
وَ إِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ
وَ آخَرينَ مِنهُم لَمَا يَلحَقوا بِهِم »
اصحاب پرسيدند : اين ها كيانند ؟
ايشان دست خود را بر شانه سلمان فارسي گذارد
و فرمود :
« اگر ايمان در ( ستاره ) ثريا باشد، مرداني از اين گروه به آن دست يابند. »
پرسش ابنجاست:
آيا با اين نوع و ميزان از توجه، تمسك و تدبر در قرآن كريم مي توان ؟
**** امير المؤمنين امام علي عليه السلام :
اُنـظُر اِلي ما قال
وَ لا تَنـظُر اِلي مَن قال
* غُررالحِكم، ص 361
قاعده علمي آن است كه
*** « مقاله » را نقد مي كنند.
*** « سؤال » را جواب مي دهند.
*** وقتي مدير به جاي پاسخگويي
جاي منتقد مي نشيند، اين شعر معنا مي يابد:
*** تنها نه ز سستی هنری سر نزد از ما،
*** در بی هنری نیز به جایی نرسیدیم.
*** وَ لا تَـكونوا كَـالَّـذيـنَ قـالـوا سَـمِعـنا
وَ هُم لا يَسـمَـعونَ
*** سوره انفال، آیه ۲1
1- به شما چه كه بيش از 90 درصد از دانش آموزان كشور، در طول زندگي خود، فقط در زنگ قرآن مدرسه با قرآن آشنا مي شوند و موقعيت يادگيري قرآن به هر دليلي در جاي ديگري براي ايشان فراهم نمي شود؟ آيا همين يك مورد در توجه جدي به احياء زنگ قرآن مدارس كافي نيست؟
2- به شما چه كه براي هر دانش آموزان در طول دوران تحصيلي، بيش از 800 ساعت آموزش رسمي قرآن در نظر گرفته شده است؛ ولي به دلايل مختلف از جمله كم توجهي مفرط، از كارآمدي و اثر بخشي لازم برخوردار نيست؟
3- به شما چه كه زنگ آموزش قرآن مدارس، گسترده ترين فعاليت قرآني كشور است كه همه ساله در مدارس سراسر در جريان است و كارآمدي آموزش هاي آن نيازمند عزم ملي، برنامه ريزي، حمايت و پشتيباني مستمر و تخصيص اعتبارات مورد نياز براي تأمين امكانات آموزشي و باز آموزي مدرسان و معلمان است؟
آقاي دكتر نباتي !
5- به شما چه كه تحقق هدف چشم انداز نظام آموزش عمومي قرآن كشور يعني « نهادينه شدن فرهنگ انس با قرآن کريم و تربيت ده ميليون حافظ قرآن در جامعه » بدون توجه به رفع مهجوريت از زنگ قرآن مدارس و اثر بخش آن، عملاً امكان نداشته و در حد شعار خواهد ماند؟ ( كافي است نگاهي به آمار مجموعه حافظان قرآن كريم ( آمار رسمي ) در چهار دهه اخير بياندازيد تا متوجه ضايعه بزرگ بي توجهي به زيرساخت آموزش عمومي قران بشويد. )
7- به شما چه كه ساعت رسمي آموزش قرآن مدارس، با مشكلات متعدد لاينحلي روبروست؛ از جمله تقليل ساعات كاري آموزگاران و در نتيجه تدريس آن توسط مديران و معاونان مدارس؟! و هيچ مرجعي در صدد رفع اين نوع تناقضات نيست؟!
8- به شما چه كه اين آسيب از طريق مصوبه شوراي معاونان محترم وزير در بخشنامه سامان دهي نيروي انساني و الزام مديران و معاونان مدارس به تدريس براي درس قرآن پيش آمده است؟!
آقاي دكتر نباتي !
9- به شما چه كه پرداختن به طرح و برنامه ها و فعاليت هاي تأسيسي و سخت افزاري ( مااند طرح ملي حفظ جزء 30 ) به مراتب پرهزينه تر و كم بازده تر از فعاليت هاي مكمل و نرم افزاري و حمايتي است؟! و تنها به بالابردن انتظارات جامعه از وزارت آموزش و پرورش منجر شده است؟ ( آيا سابقه طرح هاي ملي حفظ و ... در همين دولت محترم كفايت نمي كند؟! )
11- به شما چه كه چرا 10 هزار مدرسه قرآن در دوره وزارت آقاي حاج بابايي در وزارت آموزش و پرورش راه اندازي شد، ولي در دوره آقاي فاني يكجا تعطيل گرديد؟! ( طرح ملي حفظ قرآن با سه ميليون و سيصد هزار نفر حافظ اسمي هم به همين شكل )
آقاي دكتر نباتي !
12- آيا اين نشان دهنده آن نيست كه وزارت آموزش و پرورش هنوز نمي داند چه مأموريت و وظيفه خطيري در حوزه قرآن در وزارت آموزش و پرورش بر عهده دارد؟!
13- به شما چه كه از وزراي محترم سؤال كني كه راه اندازي ده هزار مدرسه قرآني و ... با كدام كارشناسي تصميم سازي شد؟! و چرا توسط وزير محترم بعدي يك شبه و يكجا تعطيل شد؟!
15- به شما چه كه سهم هزاران كلاس درس قرآن از بودجه چند ده ميلياردي آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
16- به شما چه كه سهم بازآموزي مدرسان و معلمان از بودجه آموزش عمومي قرآن « صفر ريال » است؟!
17- به شما چه كه بخش اعظم اعتبارات آموزش عمومي قرآن ( و بلكه تمامي آن ) در فعاليت هاي غير ضروري مانند دارالقرآن ها و مسابقات بين المللي قرآن، مسابقات قران فرهنگيان و ... هزينه مي شود؟!
18- به شما چه كه اين فعاليت هاي قرآني، با فعاليت هاي رسمي چند نهاد و مركز و مؤسسه قرآني كشور كاملاً موازي است؟!
19- به شما چه كه مسابقات بين المللي قرآن وظيفه قانوني و رسمي سازمان اوقاف و امور خيريه است ( مسابقه شكوفه ها ) ؟!
آقاي دكتر نباتي !
21- به شما چه كه يكي از دلايل كم توجهي به زنگ قران و پاسخگو نبودن معلمان در قبال اهداف پيش بيني شده در برنامه درسي قرآن وجود اين مراكز قراني و ايجاد انتظارات نادرست در مدارس و معلمان است ؟! ( هم چنان كه تدريس قرآن توسط مربيان پرورشي در معدودي از مدارس، چنين انتظاري را در عده زيادي از معلمان ايجاد كرده كه وظيفه تدريس قرآن وظيفه مربي پرورشي است. )
22- به شما چه كه بخش قرآن حوزه معاونت پرورشي با داشتن هزاران نفر كارشناس و مربي پرورشي با گسترده ترين فعاليت قرآني كشور ( زنگ قرآن مدارس ) به كلي بيگانه است؟!
24- به شما چه كه با اين اعتبارات چند ده هزار معلم را مي شد آموزش داد و چند ده هزار كلاس را به كم ترين امكانات مجهز كرد ( هر كلاس حدود 50 تا 100 هزار تومان وسيله آموزشي از قبيل لوحه آموزش روخواني، لوح فشرده قرائت، كتاب راهنماي معلم، مصحف شريف )
25-به شما چه كه معلمان و مدارس و كلاس هاي قرآن و دانش آموزان و والدين ايشان هيچ بهره و حتي هيچ اطلاعي از اين همه جلسات و كميسيون ها و اعتبارات نداشته و ندارند.
26- به شما چه كه در جامعه اسلامي ما قاريان و حافظان نخبه اش، نفرات اول تا سوم مسابقات بين المللي هستند، در حالي كه اعم اغلب مردمش بي سواد قرآني هستند؟ ! آيا غير از اين عمل كرده ايم؟
27- به شما چه كه نخبه گرايي بر سر آموزش عمومي قرآن در وزارت چه بلايي آورده است؟ ( افزايش شكاف تدريجي بين دانش آموزان و جامعه قرآني )
28- به شما چه كه اعم اغلب فعاليت هاي قرآني با « اسناد خمسه » تحولي در تضاد و تناقض آشكار است؟ ( سياست هاي ابلاغي رهبري، سند تحول بنيادين، سند برنامه درسي ملي، مصوبه اهداف آموزش عمومي قرآن، سند راهبردي آموزش عمومي قرآن)
29- به شما چه كه مهجوريت قرآن در وزارت شما نتيجه بي خبري يا بي توجهي متوليان و يا عدم دسترسي ايشان به اطلاعات صحيح از سوي مديران مياني است؟
آقاي دكتر نباتي !
31- به شما چه كه به جز كتاب هاي درسي قرآن، چه تعداد عنوان كتاب موازي در معاونت پرورشي شما در حوزه آموزش روخواني، روان خواني، مفاهيم و ... تا كنون تأليف شده است كه اغلب مغاير با برنامه هاي درسي و مصوبات است؟ ( كمترين آسيبش رشته كردن پنبه هاي دروس رسمي و قانوني است. )
33- آيا نمي شود اين همه تهديد را با تمركز بر مأموريت ذاتي، رسالت حقيقي و وظيفه قانوني نظام رسمي تعليم و تربيت اسلامي، بر آموزش عمومي قرآن و كيفيت بخشي ساعات آموزش قرآن، تبديل به فرصت كرد؟!
درباره « طرح ملي حفظ قرآن كريم » در وزارت آموزش و پرورش:
34- به شما چه كه اين طرح با اسناد تحولي در تناقض آشکار است؟!
35- به شما چه كه اين طرح کمترين ارتباط و تناسب تربيتي را با دانش آموزان داشته و نمي تواند الگوي مناسبي براي سبک زندگي اسلامي باشد؟
36- به شما چه كه طراحي اهداف و محتواي اين طرح با نياز و ذايقه و توان اغلب دانش آموزان تناسب معناداري ندارد؟
37- به شما چه كه برنامه ريزي در اين طرح چه در هدفگذاري و چه در محتوا و چه در روش يادگيري آنقدر کلي و عمومي است که بين مخاطب عام و خاص تفاوتي قايل نشده است؟
39- به شما چه كه اين نوع حفظ کردن قرآن به دليل عدم توجه به محتوا و مفاهيم آيات و بهره مندي از آموزه هاي آن ( به دليل نامناسب بودن ) آموزشي عقيم است و بين آن و مراتب بعدي حيطه هاي يادگيري شکاف عميق وجود دارد که به ادامه راه اعم اغلب دانش آموزان منجر نخواهد شد؟!
۴۰- به شما چه كه همين طرح و چنين طرح هايي بارها و بارها در طول چند دهه اخير با تخصيص اعتبارات چشمگير برگزار آن هم نه در چنين وسعت و براي دانش آموزان کل کشور بلکه در جامعه آماري بسيار محدودتر و از سوي ارگان هاي مرتبط با داستن افراد و امکانات لازم اما عمدتا موفق و پيش برنده نبوده است؟!
به كسي كه منافعش در نفهميدن است.
خواننده محترم / سلام
در تعدادي از كامنت ها اصرار بر اين است كه دو مطلب را ترويج دهند:
1- ناتواني دانش آموزان به دليل محتواي آموزشي است.
2- مقصر مؤلف كتاب ( به ويژه آقاي رضا نباتي ) است.
در صورتي كه كتاب هاي درسي بر اساس مباني و اصول و مراحل زير توليد و عرضه مي شود :
1- مستندات شوراي عالي آموزش و پرورش ( مانند سند تحول بنيادين/ سند برنامه درسي ملي )
2- راهنماي مصوب برنامه درسي ( قرآن )
3- راهنماي مصوب برنامه درسي هر يك از دوره هاي تحصيلي چهارگانه
4- راهنماي مصوب برنامه درسي پايه هاي تحصيلي 12 گانه
تاليف كتاب در دو شوراي علمي با حضور متخصصين موضوعي و تربيتي زير طي مراحلي انجام مي شود:
1- شوراي برنامه ريزي درسي
2- شوراي تاليف كتاب درسي
3- توسط متخصصين موضوعي و معلمان اعتبار بخشي مي شوند.
4- دوره هاي تامين مدرس كشوري و استاني برگزار مي شود.
5- برنامه هاي درسي در سال اول و دوم اجراي آزمايشي مي شوند.
6- در همين مدت توسط متخصصين ارزيابي مي شوند و پس از تاييد سراسري مي شوند.
1- برنامه درسي قرآن از حيث جايگاه علمي و قانوني كاملا اعتبار علمي دارد.
2- براي نقد آن بايد به پژوهش هاي معتبر رجوع كرد.
پس تخريب يك شخص آن هم بدون ادله
و تمسك به سفسطه كار شايسته اي نيست.
به ويژه براي يك نظام تربيتي كه داعيه دار مسئوليت تربيت اسلامي و قرآني جامعه است.
با تشكر از توجه شما
آقاي حيدري ( فرزاد ) به همسنگرتان هم بگوييد :
من نه آقـا يا خـانـم نـجـفـي يا فـرخ يا مـعـلـم حـق الـتـدرسـي هستم و نه تمايلي به پاسخ به فرد روان پريشي چون شما را دارم.
من حرف هايم را در سؤال هايم زده ام
و مـنتتـظر جواب آقـاي وزيـرم.
وانگهي
شما اداره حراست داريد. يا از طريق پليس فتا مي توانيد پيگير اين افراد باشيد كه چه كساني هستند.
اما به نظرم اين مسايل و فتنه انگيزي ها و رد و بدل كردن ها تا امروز تماما كار خودتان است. براي اهداف خاص
*حق پيگيري موضوع را براي خود محفوظ مي دانم.
هم چنين به زودي پاسخ مستدل و كاملاً رسمي به جمله به جمله توهين ها تهمت ها و تمسخرهاي شما را از طريق همين وب سايت صداي معلم ( البته با نام خودم ) منتشر خواهم كرد.
بي ترديد مسئوليت التهابات آفريني اين چند روزه بر عهده شما خواهد بود.
و السلام
رضا نباتي
22 مرداد 1397
آقاي حيدري ( فرزاد ) به همسنگرتان هم بگوييد :
من نه آقـا يا خـانـم نـجـفـي يا فـرخ يا مـعـلـم حـق الـتـدرسـي هستم و نه تمايلي به پاسخ به فرد روان پريشي چون شما را دارم.
من حرف هايم را در سؤال هايم زده ام
و مـنتتـظر جواب آقـاي وزيـرم.
وانگهي
شما اداره حراست داريد. يا از طريق پليس فتا مي توانيد پيگير اين افراد باشيد كه چه كساني هستند.
اما به نظرم اين مسايل و فتنه انگيزي ها و رد و بدل كردن ها تا امروز تماما كار خودتان است. براي اهداف خاص
*حق پيگيري موضوع را براي خود محفوظ مي دانم.
هم چنين به زودي پاسخ مستدل و كاملاً رسمي به جمله به جمله توهين ها تهمت ها و تمسخرهاي شما را از طريق همين وب سايت صداي معلم ( البته با نام خودم ) منتشر خواهم كرد.
بي ترديد مسئوليت التهابات آفريني اين چند روزه بر عهده شما خواهد بود.
و السلام
رضا نباتي
22 مرداد 1397
1- از دلسوزی و تعهد عالمانه و مخلصانه ی شما نسبت به امور آموزش قرآن که قطعا تحول آفرین است کمال سپاس و تشکر را دارم و ازخداوند منان بابت نعمت حضور حضرتعالی در دفتر تالیف نهایت سپاس و قدردانی را دارم .
2- به عنوان یک معلم قرآن بارها در همایش ها و جلسات شما حضور یافته و شاهد آن بودم که بابت زحماتی که در ارائه ی علم پربارتان برای دبیران انجام دادید ، تقریبا هیچ دستمزدی دریافت نکرده و مخلصانه حتی پرداخت هزینه ی ایاب و ذهابتان را هم با بزرگواری قبول نکردید .
3- با شجاعت تمام برای صیانت از کتب درسی قرآن تلاش نموده و در مقابل کج فهمیها ایستادید .
و حالا به عنوان یک نخبه ی کارکشته در زمینه ی علوم قرآنی خطر تمامی حملات و بی اخلاقی ها را به جان خریده و با بزرگواری دشنام ها و انواع اهانت های افراد مشکل دار را تحمل نموده اید .اجرکم عندالله
فعالیتهایی که نشان دهنده جسارت، اهتمام، اعتماد به نفس و بلند پروازی نخبگان است، حقیقتاً مطلوب و جذاب است.نقد منصفانه نوری است که از دریچه ذهن و خاستگاه جان برمی خیزد و کنج تاریکی از بنای وسیع جامعه را روشن مینماید . هر چه دریچهها بسته تر و منافذ نورافکنی تنگ تر باشد، عرصه ی تاخت و تاز حشرات موذی وسیع و ایمن تر و نگاه و شناخت ساکنان محدودتر خواهد بود . این که اصرار شود همه از دریچه فکر و نگرش تعدادی محدود به درون این ساختمان وسیع بنگرند خواسته یا ناخواسته ضربه مهلکی بر سلامت ساکنان و امنیت خاطر و رفاه آنان خواهد بود .
ناقد، نخبه است زیرا از ویژگیهای تشخیص «خارراه» و شجاعت بیان آن برخوردار است. مصلحت سنجی و منفعت طلبی سرلوحه کارش نیست . مسئولان ارشد مملکتی به خوبی میدانند که نباید به پشتوانه هواداران چاپلوس و کاسه لیس یا شیفتگان نابخرد دل ببندند . هیاهوی اطرافیان سودجو نباید مانع شنیدن سخنانی شود که در ظاهر نیش و تلخ ولی در باطن درمان ساز و شهد نجات بخش است .مصلحت و عدالت ایجاب میکند که وزیر محترم که خود نیز جزو نخبگان اندیشه ورز میباشند به جای خرج بیت المال به پای افراد «بله قربان گو» و (دروغ گو و تهمت زن )از حمایت افراد منتقد غافل نشود، یقیناً «نقد» و تشخیص عیوب و بیان آنها برای اصلاح امور مفیدتر خواهد بود .
از خداوتد برای این بزرگوار آرزوی توفیق داریم.
دانش آموز پایه دوم ابتدایی در پایان سال تحصیلی قادر است با یادگیری قرآن کتاب درسی حتی قرآن کامل را بدون اشتباه روخوانی کند و این در سایه زحمات دکتر نباتی و همکارانش می باشد.
امیدوارم افرادی که خرده می گیرند پاسخگوی وجدان خود باشند.