فوتبال با تمامی جذابیت ها و هیجاناتش ، امروز فقط یک ورزش یا سرگرمی صِرف محلی نیست. همان محلات فقیر نشین شهرها و کشورهای جهان که دو توپ پلاستیکی را متداخل یکدیگر می گذارند و پا به توپ می شوند و فردا می شوند پله یا همین کی روش خودمان. امروز فوتبال پدیده ای شگفت انگیز فرامرزها و ملت هاست. پیوند دهنده قلبهاست. فوتبال یک طرح و برنامه از پیش اندیشیده شده است. روخوانی اسرار تاکتیک حریف است. یک استراتژی حمله برای بُرد است. بُردی که توانمندی در جدول رده بندی جهانی را نمایش می دهد. شاید اگر بگوئیم امروز فوتبال یک سمبل و نمادی است همانند پرچم و زبان یک کشور که معرّف حیثیت ملی آن ملت است ، سخنی به گزافه نباشد. به مقتضای بازی حریف ، طرح بازی تهاجمی یا تدافعی یعنی هنر چینش بازیکنان در زمین بازی برای رسیدن به پیروزی . ضعف ها و قوت های یک ملت حین بازی نمایش داده می شود منتهی نه فقط برای خود بازی که فرهنگ و هنر و اولویت های آن ملت نیز مشخص می شود. جو حاکم بر بازی فردگرا یا جمع گرا برای رسیدن به هدف یعنی گل برتری و پیروزی ، نشان از آئین تعلیم و تربیت کشورها دارد. نظم و انضباط بازی فوتبال اروپا را اگر بخواهیم با آسیا مقایسه کنیم ، مقایسه دور با نزدیک خواهد شد.
نگرش سیستمی ، به عنوان پیوند دهنده تفکرات و پتانسیل های نهفته و آشکار افراد که از ویژگی های برتر کشورهای اروپایی است ، در زمین بازی فوتبال نیز نمایش داده می شود. از ویژگی های نگرش سیستمی آن است که از اجزای متعددی تشکیل شده که با یکدیگر در تعاملند و هر جز برای بقای خود و سایر اجزا تلاش می کند و دارای مرزی مشخص با تعریفی معین است. اگر ساختار سیستمی نظام کشورهای مترقی باز هست برای کشوری چون ایران یا برخی از کشورهای دیگر آسیایی و آفریقایی حاضر در جام جهانی بسته است. تمایز نوع تفکر ذکر شده بیانگر بسیاری از تفاوت ها در شیوه و نحوه بازی هاست.
داده ها و ستاده های سرمایه گذاری شده برای فوتبال کشورها در طی 4 سال گذشته توانسته است امروز نتایج مفید و ارزنده ای برای آنها به نمایش بگذارد. البته اشتباه نکنیم این سرمایه گذاری فقط مربوط به بُعد مالی نیست ، سرمایه گذاری آموزشی ، اخلاقی ، هنری یک مملکت نیز هست. ارزشها و هنجارها حین بازی به رقص درمی آیند و هویت کشورها را از هم متمایز می سازند. نظم و امنیت موجود در کشور روسیه جهت برپایی چنین نبردی گسترده ، ستودنی است. حاکمیت نگرش سیستمی در جام جهانی فوتبال روسیه با آرامش حاکم در ورزشگاه به بیننده القا می شود . فرهنگ متعالی انسانی که در روابط بین مربیان و بازیکنان و عوامل اجرایی و امنیتی ورزشگاه حاکم است به بینده منتقل می شود.
بازی های جام جهانی مرزهای سیاسی و جغرافیایی را از بین می برد. اما تفاوتها بر جای خود همچنان باقی است. با انتخاب مربیانی از سرزمین هایی با نگرش سیستماتیک ، شاید در شیوه بازی کشورهای آسیایی چون ایران و عربستان سعودی و یا در دو کشور آفریقایی مصر و مراکش ، تحولات ارزنده ای ایجاد شده است ، اما هنوز تفاوت های برخورد یا نوع بازی و عکس العمل افراد در حین بازی مشهود است. امروز بازی فوتبال همانند نمایش بازی گلادیاتورها که از دو قرن قبل از میلاد تا قرن پنجم میلادی نمادی برای تفریح و سرگرمی رومیان بود و در عین حال زور و قدرت سیاستمداران آن عصر را نشان می داد ، نمایشی سمبلیک از قدرت تفکر و نوع سیاست کشورهاست. بازی هر چند فوتبال است اما تفکر بازی شطرنج بر آن مستولی است.
به جز فوتبال ، بازی گروهی بسیاری داریم اما حاکمیت سیستم در فوتبال ، شگفت انگیزتر ، همه گیرتر و جذاب تر است. شاید چون زمین و شیوه بازی در فوتبال شبیه روابط اجتماعی واقعی افراد در جامعه است. زن و مرد ، کودک و پیر، بیسواد و باسواد حتی تا حد تحصیلات عالی ، فقیر و غنی ، دردمند و مرفه و.....همه فوتبال تماشا می کنند و شاید علیرغم تفاوت های فاحش تماشاگران ، نوع و میزان هیجانات آنان مشترک است.
برخلاف جناب مهدی تدینی ، فوتبال را افیون توده ها نمی دانم ، برعکس فوتبال شاید تنها ورزش همگام با وجود انسانهاست. پُرکننده اوقات فراغت ، تهییج بخش انرژی بالقوه افراد ، 90 دقیقه عاری از هر نوع قید و بند معمول زندگی و.......
بازی فوتبال و تماشای آن وصف هنر است. یک موسیقیدان به زیبایی می تواند از این صحنه ، آهنگی برجسته بسازد. هجوم تماشاگران و حضور آنان در ورزشگاه ، همنشینی با انسانهایی که هیچ نمی شناسی ، شعارهایی یکسان برای طرفداران و هواداران یک تیم ،نشست و برخاست هایی همزمان در ثانیه های دلهره آمیز گل زنی یا گل خوری و..... این همه نمایش یک روند سیستمی منظم برای خود است. نظم و آنتروپی را با هم دارد. گاه حاکمیت نظم و گاه بی نظمی در کنار هم ، زیباست اما سیستم را بر هم نمی زند. قاعده محفوظ است.
چون بسیاری از جاها ، اینجا هم فساد اخلاقی و مالی ، رواج دارد. و اجتناب ناپذیر زندگی اجتماعی است. این دیگر خاصیت برخی از انسانهاست که گَند را با خود همه جا می برند ، گندیده شدن برخی از بازیکنان یا حتی مربیان و رئیس فدراسیون جهانی فوتبال ، به پای خود فوتبال نوشته نمی شود. شهرت برای تعدادی آفت است . بالا بودن درآمد فوتبالیست ها یا مربیان و..... نیز تاوان جذابیت های بازی است که از جیب ملت پرداخته می شود. امروز جامعه بدون فوتبال در نقشه جهانی دیده نمی شود. فوتبال و برتری در آن یعنی قدرتمندی یک ملت.
جناب تدین ،
داشتن جامعه ای بدون طبقه آرزوی خیلی ها بود که نیازی به ذکر اسامی آنها نمی بینم ، هر آدم سالمی دوست دارد همسایه و هموطن او در آسایش و امنیت و خیر و برکت زندگی کند اما بهتر است اجازه دهیم هر چیز در جای خود قرار بگیرد. خیلی از ورزش های دیگر هم هست اما مورد توجه نیست ، قرار نیست به دلیل همه گیر بودن فوتبال یا جذاب بودن آن ، آن را از زندگی خود حذف سازیم. این جامعه اگر دغدغه فوتبال و تیم ملی و جام جهانی هم نداشته باشد باز مشکل آب خوزستان ، و خشکی دریاچه ارومیه ، نابودی جنگل ها ، نابودی اکوسیستم و حیات وحش ، فقر و تضاد طبقاتی ، جهل و بیسوادی ، عدم پوشش جمعیت لازم التعلیم ، عدم تربیت معلمین مسلط به دانش روز ، سنت گرایی نظام آموزشی ، اوضاع نامساعد معیشت کارگر و معلم و ..... را خواهد داشت.
عدم حل این موارد به لحاظ بازی فوتبال و تبعات آن نیست ، به لحاظ نبود نگرش سیستمی است که مقبولیت عقلانی و جهانی دارد. ما از بازی زندگی عقب هستیم و بازی فوتبال باعث عقب ماندگی ما نشده است ، برعکس باعث مطرح شدن ایران و ایرانی هم گردیده است. چند فاکتور دیگر برای ما در جهان چنین اقبال ابراز وجود را فراهم ساخته است؟ بازی فوتبال آن هم در سطح جام جهانی ، قدرتمندی کشورها را به نمایش می گذارد. به نام کشورهای شرکت کننده دقت کنید :
کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی :
برزیل، مکزیک ، کاستاریکا، پاناما، اروگوئه، کلمبیا، آرژانتین، پرو.
کشورهای اروپایی :
ایسلند، بلژیک، آلمان، سوئیس، کرواسی، سوئد، دانمارک، انگلیس، اسپانیا، لهستان، صربستان، فرانسه ، پرتغال.
کشورهای آسیایی :
استرالیا ، ایران، ژاپن ، کره جنوبی، عربستان سعودی.
کشورهای آفریقایی :
نیجریه ، مصر، مراکش، تونس، سنگال.
علیرغم برتری برخی از کشورها از لحاظ سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی ، کشورهایی ضعیف یا دارای بحران های بیشمار اقتصادی و سیاسی هم توانسته اند به جام جهانی راه یابند. این فرصتی برای نمایش موجودیت آنهاست . شاید گریزی برای تحولات اساسی در کشورشان . کشورها با مراوده های فرهنگی رشد می کنند نه در انزوا نگه داشتن خود. جام جهانی انزوای سیاسی کشورهای مورد ظلم قرار گرفته شده را به فرصتی برای رشد تبدیل می کند. خود ایران ما از این قاعده مستثی نیست. یادمان باشد که بعد جام جهانی ، بده و بستان بازیکنان برجسته از کشورهای دیگر آغاز می شود و این خود یعنی فرصتی برای دگرگون شدن.
آری ، من معلم که در این وانفسای اقتصادی ، هنوز زیر دو میلیون تومان حقوق می گیرم ، در مضیقه ام ، زیر فشار چرخ های اقتصادی فقط با یاری خدا سرپایم ، اما کل مشکلات موجود در کشور فقط با درآمد فوتبالیست ها و بازی فوتبال ، به وجود نیامده یا نمی آید.
درست است یک شبه درآمد فوتبالیست های کشورمان از دویست میلیون تومان به یک میلیارد تومان جهید و خیلی از ارزش های قابل احترام را با خود نیست کرد و اشتباهی نابخشودنی بود و هست خصوصا برای بازیکنان باشگاهی در داخل کشور، هزینه نامتعارف است ، اما برای سرپا نگه داشتن تیم ملی جهت رسیدن به قدرت سیاسی ، باید هزینه کرد. معنا را مترادف دخالت سیاسی ندانیم ، قدرت سیاسی به عنوان مدخلی برای مطرح شدن کشورهایی که قدرت های ظالم اجازه رشد و فعالیت را از آنها سلب می نماید و آنان را به انزوای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی محکوم می کند. امروز رسیدن به جام جهانی یعنی بر روی نقشه سیاسی جهان دیده شدن. یعنی قدرت سرمایه گذاری و برتری تفکر سیستمی.
اگر ساختار استبدادی رئیس قبلی فدراسیون فوتبال یعنی کفاشیان جای خود را به ساختار منعطف تاج نمی داد شاید ارزش غالب برای ما هنوز حول بازیکن سالاری و مبلغ قرارداد می چرخید. قبل از کی روش هم مربیان خارجی پول زیادی می گرفتند. اما کی روش سیستم تفکر فوتبال تیم ملی ما را دگرگون ساخته است و مهم این است. شاید او فقط حق خود را در واقعیت امروز فوتبال دریافت می کند اما چون مربی خارجی است به نظر ما دریافتی او بیشتر است.
قبول کنیم که فوتبال ورزشی پرهزینه است . او استعداد یاب قهاری است و جوان گرایی در فوتبال را یک اصل برتر روشنفکرانه نمی داند و اعتقاد دارد بازی همزمان جوان در کنار بزرگان تیم ملی ، آموزه های بسیاری به منصه ظهور می گذارد و نتیجه بازی را مطلوب تر می کند. پایبندی او به نظم باعث منضبط گردیدن تیم ملی ما گردیده است. او طی 8 سال متمادی به قول دکتر صادقی ، ثابت کرد که فوتبال علم است و استراتژی و برنامه و هدف دارد ، در حالی که مردم و مسئولان ما فوتبال را فقط یک ورزش و بازی سرگرم کننده می دانستند. آری او با شهامت ، روبان سیاست را از حلقه فوتبال کشورمان قیچی کرد ، اصلی را که تا امروز ما مردم نتوانستیم ، یعنی حذف دخالت سیاست در خیلی از امور از جمله آموزش و پرورش کشور ، او انجام داد .
شاید تیم ملی در این جام جهانی گل نزد و نزند اما انصافا برای گل نخوردن جنگید و برای مورد نقد قرار گرفتن جهانیان ، شایستگی های خود را به نمایش گذاشت.
جناب تدین ،
گفتید که : " اگر در همین مسابقات ایران قهرمان جهان شود همچنان هیچ واقعیتی را در جامعه ، ساختارها و فرهنگ ما تغییر نمی دهد، چه بسا این پیروزی از آن جا که غرور کاذب می آورد ما را در خطاهایمان راسخ تر کند. "
اما هنوز برای قهرمانی ما در جام جهانی راه پر پیچ و خم زیادی وجود دارد . ما هنوز به آن درجه اعتلای فرهنگی نرسیده ایم که نمود آن در ورزش عینیت یابد. اگر روزی این اتفاق برای ما افتاد یقین داشته باشید که ایران در تمامی جهات کلی پیشرفت کرده است. لذا نه از غرور حقیقی و نه کاذب ، هیچ کدام فعلا خبری نیست.
آری امروز ، برای جزء سه تیم برتر جام جهانی شدن ، امیدی برای ایران نیست ، اما این هم دلیلی برای ایستادن و به دور ماندن از حقیقت مبارزه نمی گردد. یعنی کاری که نظام آموزشی ما می کند. به دلیل ترس از بر هم زدن نظم معیوب فعلی ، شهامت ایجاد تغییر را از دست داده است. اگر دقیق باشیم بازی فوتبال گفته های بسیار برای درس آموزی دارد. بازیکنان و مربیان و تحلیل گران فوتبال در این میدان مبارزه جهانی ، نت های زیادی برای درس آموزی برداشته اند.
شاید جامعه بدون فوتبال امروز همانند حذف گلادیاتورها از رم باستان ، بی معنا باشد. برای حل و فصل دردهای بیشمار خود بهتر است دَرهای دیگری برای زدن پیدا کنیم. جامعه بدون فوتبال ، تضاد طبقاتی را از بین نمی برد اما مشکلات فرهنگی زیادی را در داخل جوامع نگه می دارد.
پیشگیری ارزانتر از درمان است . انجام بازی فوتبال در داخل یک کشور یا در بین قاره های مختلف و تماشای آن از فراوانی جرم و بزهکاری می کاهد. فوتبال امروز فقط یک ورزش نیست ، بلکه درمان نیز هست. یا فراموش نکنیم اهداف انسان دوستانه برخی بازی های فوتبال یا بازیکنان آن را در کمک به گرسنگان جهان یا در جهت حمایت از بیماریهای خاص . یا کمک به مردم فقیر ، حال اگر این نوع بازی ها در کشور ما بی رنگ یا کم رنگ است نمی توانیم ماهیت واقعی آنرا انکار کنیم. فوتبال سرمایه گذاری ارزشمندی برای جلب مشارکت هاست . تفکر مدیریتی خیرخواهانه می طلبد.
فوتبال افیون توده ها نیست ، فوتبال مدخلی برای دگرگونی است ، کشورهای تیزبین بی مهابا وارد این تونل می شوند و اصل صیروت را معنا می بخشند چون کره جنوبی و ژاپن و کشورهای درجا زن آن را تهدیدی برای اقتصاد خود می بینند چون ایران . انتخاب با شماست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ای کاش خودراملزم ندانیم درهرزمینه ای دست به قلم ببریم.حرمت قلم راپاس داریم وبادری وری نویسی آبروی قلم رانبریم
سرکار خانم فرهنگی ،
امیدوارم چیزهایی از متن بدست آوردید!!!
بیان نگرش سیستمی در فوتبال ،
مدیریت سیستماتیک کی روش،
قطع دست سیاست از فوتبال،
ورزش فوتبال به عنوان یک هنر سیستماتیک ،
بهترین و محبوب ترین بازی و ورزش سرگرم کننده ایرانیان،
نیاز جامعه به این ورزش پرکننده اوقات فراغت مردم،
سرمایه بر بودن این ورزش محبوب ،
اثرگذاری مربیان خارجی در فوتبال ایران خصوصا کی روش ،
فوتبال عامل دگرگونی فرهنگ و سایر بخش های جامعه ،
استفاده از این ورزش برای حمایت نیازمندان جامعه یا بیماران خاص ،
و...........
ادامه دارد
این همه از نتایج بازی فوتبال گفته شده و شما متن سیستماتیک را برابر با آسمان ریسمان بافی دانسته اید!!!! مختارید این هم برداشت شما از حقیقت این
بازی شادی بخش و مفرح یا متن بنده .
حرمت قلم در گِرو عزت خوانندگان نوشته های آن است ، دری وری نویسی بدون هدف و قصد و باری به هر جهت نوشته می شود. من جام جهانی روسیه را
با تمام بازیهای دلخواهم که تماشا کردم با پوست و استخوانم حس کردم ، درک کردم و نوشتم. حال خوانندگان قضاوت کنند، حرمت قلم را شما پاسبانی می نمائید یا بنده ؟ شما با دو سطرتان و بنده با متن بالایم !!!!!
ای کاش خودراملزم ندانیم درهرزمینه ای دست به قلم ببریم.حرمت قلم راپاس داریم وبادری وری نویسی آبروی قلم رانبریم
بنده همیشه شرمنده لطف شما هستم. سپاس
اول اینکه بسیاری از بی انضباطی ها وبد اخلاقی های دانش آموزان ما از فوتبالیست ها ناشی می شود.
دوم اینکه هر وقت بازار فوتبال گرم است عده ای سو استفاده می کنند و به گرانفروشی و فساد و اختلاس می پردازند.مثل همین چند روز اخیر.
با مورد اول شما نمی توانم موافق باشم چون ربط منطقی
بین دو فاکتور نمی بینم.
مورد دوم را در متن هم اشاره کردم که فوتبال یک ورزش
اثرگذار است اما عده ای از افراد گند زده رفتار ناشایست
خود را وارد فوتبال هم می کنند .اما متوجه ربط گرانفروشی
و فساد و اختلاس چند روز اخیر با فوتبال جام جهانی نشدم. تشکر
انسانها باید از افراط و تفریط به دور باشند.
ما نباید با گرفتن یقه یک متغیر ، تمامی قصورات
جامعه را ناشی از آن بدانیم.
ما باید تلاش کنیم هر چیز را در جای خود لازم و
کافی اش بپذیریم و اصرار بر اختلاط هر چیز مربوط
و نامربوط نداشته باشیم.
و......... تشکر
حال با امشی خورده شده چگونه به آخرالزمان
متصل خواهید شد؟
امشی خوردم، نمرده ام که هنوز
تازه اگر بمیرم از رجعت و شفا و نثار جان در دولت لایق دوست نا امید نیستم. ان شاء الله
وسیله ای شده که جامعه ازخودآگاهی سیاسی واجتماعی غافل بماندوکشورهای جنگ طلب وشرور،درلوای بازی فوتبال نیات شوم خودرادنبال کنند.انگارمیدان بازی میدان جنگ شده است.
برخی رهبران کشورهاهم گاهابرموج فوتبال سوا میشوندتامحبوبیتی به هم بزنند
البته مطلوب آن است که هر کس نظر خود را داشته باشد. اما شما را به خدا برای ما ملت بی تفاوت ،
جهت بازماندن از آگاهی سیاسی و اجتماعی ، مجرمی بجز فوتبال نیافتید ؟!!!!
در این بازی ها مثلا عربستان سعودی جنگ طلب است ( حمله به یمن) برای تداوم نیت شوم خود ،
در لوای بازی چه کرد ؟!!
سوار بر موج فوتبال برای کسب محبوبیت رهبران کشورها !!!! چه عرض کنم !!!!
زمانی که سیاستمداران،بازی ایران-امریکاراوسیله ابرازنفرت کردندشمااحتمالااهل فوتبال نبودید!
آنگاه که سردمداران برخی کشورهاکه اطلاعی ازفوتبال ندارندبردمقابل امریکاو....راپیروزی اسلام دربرابرکفرتلقی می کنندباز.....
شمااحتمالادیده ایدتب فوتبال این روزهاداغ شده شده ایدکارشناس فوتبال!
فهمیدیدیابازمثال بزنم بانوی بازنشسته؟
شما با مجموع فهمیده های خود بسر برید.
بنده با برداشت احدی برای خود تعیین خط و مشی نمی نمایم.
بنده به اعتدال در هر چیز اعتقاد دارم و هرگز دو آتشه هیچ چیز
نبوده ام ، فقط بدانیم که افیون دانستن یک ورزش ، ناشی از نگرش
و داده های ماست بدان .
فهمیدید یا باز بنویسم جناب شاغل !!!!!
یک معلم ابتدا در انتخاب واژه ها باید وسواس به خرج دهد.
عین جمله خودتان را نوشتم تا متوجه کنه مطلب شوید.
افیون هم خانمانسوز است. دیدگاه و نظر هر شخص در
هر حیطه ای ، خصوصا در جنجال های پایان ناپذیر فوتبال
محترم است. سپاس
افیون هم خانمانسوز است.
نظر و برداشت هر کس محترم
و ارزشمند است. سپاس
برای همین دو بار ارسال شده است. پوزش می طلبم.
ممنون از ارزشی که خلق کردید و سنت نیکوی معرفی
کتاب را به هر چیز دیگر ترجیح دادید. به احترام حضرتعالی
گشتی در سایت زدم و با کتاب و نویسنده معرفی کرده ذره ای
آشنا شدم.
بنده از دو آتشه های گفته آقای تدین نیستم اما خواستم از زاویه
نگرش سیستمی به فوتبال نگاهی داشته باشم.
جناب خلیلی ،
در جامعه ما خیلی چیزها باعث خودباختگی و مسخ شدن اندیشه هاست
اما حداقل امتیاز فوتبال در این بین ،ورزش بودن آن است.
ما از درون پیچیده خود بیماری بی تفاوتی ، بی اعتنایی ، نیندشیدن
و تامل نکردن را ترویج می دهیم چه رسد به مراوده های اجتماعی.
مثلا امروز ناله صرف فرهنگیان جهت نیل به اوضاع معیشتی مناسب
را زنجیری به همین قدرت اندیشه می دانم . یا مسدود ماندن معلمان
در داخل سیستم بسته منجمد وار را که امکان هر نوع دگرگونی را از
او می گیرد. پس هر چیز دیگر بجز ورزش فوتبال که رنگ تعلق می گیرد
می تواند مرا از خود بیخود کند . ایستادن و تقکر در رفتار اجتماعی
ما کمرنگ است. بار دیگر سپاس از راهنمایی تان. پایدار باشید.