در دو دهه گذشته، یک تجدیدنظر بنیادی در مورد مفهوم شهروندی و آنچه در جوامع مختلف دنیا در ارتباط با آن وجود دارد، انجام گرفته است. چیزی که کسب وقوع چنین تجدیدنظری گردیده است، تأثیر تغییر سریع جوامع مدرن به لحاظ زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همچنین نیاز به واکنش دانشآموزان نسبت به آن تغییرات میباشد.
این تغییر، تأثیر مهمی روی ماهیت ارتباطات در جامعه مدرن، در سطوح بین فردی، درون فردی، گروههای جامعه، ایالات و نواحی، ملل، مناطق و بلوکهای اقتصادی و سیاسی داشته است. شهروندی در چنین شرایطی موفق بوده است. شهروندی اگرچه خود نیز در مسیر تغییرها، تغییر کرده است، اما به طور کل، تجربه ارزشمندی میباشد ( گیارون[1]، 2003).این تجربه موفق، با اثبات ارزشمندی خود، جریانات تعلیم و تربیتی را به خود معطوف کرده است.
تعلیم و تربیت شهروندی یک مفهوم چالش برانگیز است که با ایدئولوژیهای مختلف و انتظارات تجویزی همراه است، به این دلیل با اصطلاحات دیگر مانند تربیت ملیگرایانه، تعلیم و تربیت اجتماعی و سواد سیاسی به کار برده میشود (قائدی ، 1385).
تربیت شهروندی چیست
تربیت شهروندی به آن بخش از فعالیت های تربیتی اطلاق می شود که در اشکال رسمی و غیر رسمی،افراد یک جامعه را برای عضویت در جامعه امروزه تعلیم تربیت شهروندی با درک چالش های جامعه مدرن درصدد است تا اصول اساسی شهروندی را در افراد نهادینه کندسیاسی آماده می کند.
در چشم انداز ملی، فلسفه اصلی تربیت شهروندی دستیابی به مقاصدی چون وفاداری به ملت،افزایش دانش و آگاهی افراد از تاریخ و ساختار موسسات سیاسی،ایجاد نگرش مثبت نسبت به قدرت و اقتدار سیاسی،تسلیم شدن در مقابل قانون و هنجارهای اجتماعی، اعتقاد به ارزش های بنیادین جامعه نظیر تساوی، برابری، علاقه، مشارکت سیاسی و مهارت در تجزیه و تحلیل ارتباطات سیاسی است.
ضرورت تربیت شهروندی تعلیم و تربیت شهروندی مفهومی چالش برانگیز است که با ایدئولوژی های مختلف و انتظارات تجویزی همراه است،به این دلیل با اصطلاحات دیگر مانند تعلیم و تربیت سیاسی،تعلیم تربیت اخلاقی،تعلیم تربیت مدنی،تعلیم تربیت ملی گرایانه،تعلیم و تربیت اجتماعی و سواد سیاسی به کار برده می شود.
تربیت شهروندی با عناصر و مولفه هایی نظیر دانش شهروندی،مهارت های شهروندی،نگرش شهروندی، مسئولیت پذیری،تفکر منطقی، احترام به حقوق فردی، مشارکت سیاسی و اقتصادی،حفظ هویت و فرهنگ ملی،اهتمام در توسعه منابع ملی،تلاش برای خودکفایی، کاربست دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی در حل مسائل جاری و غیره در ارتباط است.
امروزه تعلیم تربیت شهروندی با درک چالش های جامعه مدرن درصدد است تا اصول اساسی شهروندی را در افراد نهادینه کند.
آموزش شهروندی در مدرسه
شهروندی یک فرایند مربوط به تمام عمر است و به همین جهت،همه ی افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزش های متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند.
دانش آموزان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی،رشد اجتماعی،و دانش درک درست و عینی از جهان،آموزش ببینند،در تمام تصمیم گیری های مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند،به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند.
آموزش و پرورش باید به کودکان و نوجوانان کمک کند تا شهروندانی مسئول،مشارکت کنندگانی فعال در امور زندگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقه مند و افرادی متکی به خود و قابل اعتماد بار آیند.
وقتی که دانش آموزان به سن نوجوانی و جوانی می رسند مدرسه باید به آنان بیاموزد که چگونه یک زندگی مستقل برای خود ایجاد کنند و علاوه بر مهارت های ضروری،مشاوره و آموزش لازم در زمینه ادامه تحصیلات،پیدا کردن شغل،استقلال یافتن از خانواده،مدیریت امور مالی خود و آشنایی با قوانین و ارتباط گیری با ادارات و مسئولان دولتی را به آنان آموزش دهد.
نوجوانان و جوانان نیازمند ترکیب پیچیده ای از شایستگی های فکری و رفتاری و مهارت های گوناگون نظری و عملی برای آغاز زندگی مستقل خود هستند و مدرسه باید نقش خود در کمک به آنان را در این امور پیچیده ایفا کند تا بتوانند به زندگی اجتماعی وارد شوند و نقش مستقل خود به عنوان یک شهروند مسئول را ایفا کنند.
*( 1 ) دانشجوی دکتری علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی و مدرس دانشگاه
( 2 ) دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.