گروه گزارش/
« صدای معلم » دوشنبه 5 آبان 1399 در یادداشتی به قلم مدیر این رسانه با عنوان « آموزش مجازی در ایران و امنیت شغلی معلمان ؟! » ( این جا ) به نکات مهمی اشاره کرد .
در این مطلب آمده بود :
« به نظر می رسد ایده جایگزین کردن « آموزش مجازی » به جای « آموزش حضوری » سال ها پیش از بحران کرونا به ذهن تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان در آموزش و پرورش خطور کرده بود اما ظهور کرونا بهانه ای شد تا بدون کم ترین مخالفت و حتی در سایه استقبال عمومی و گرم بدنه آموزش و پرورش یعنی " معلمان " جامه عمل بپوشد . رعایت مسائل بهداشتی در حد قابل قبول بارها توسط مسئولان و مقامات رسمی بیان شده است اما پرسش این است که چرا و با وجود چنین امتیاز مثبتی برای این « دستگاه مادر » اما بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش « تمدید تعطیلی مدارس » را جزء افتخارات و دستاوردهای مدیریتی خود به حساب می آورند ؟!
در واقع ؛ وزارت آموزش و پرورش و سایر نهادهای مرتبط با این دستگاه که از بی برنامگی و روزمرگی مزمن رنج می برند توانستند پیامدهای بحران مدیریت چند دهه ای خود و عوارض مخرب آن را در میانه کرونا پنهان کرده و سونامی کمبود معلم را تا حدی به تاخیر بیندارند .
به نظر می رسد علت استقبال معلمان هم از این وضعیت و تعطیلی کلاس ها بیشتر ریشه در " فرهنگ تنبلی " دارد اما چه باید کرد که در فرهنگ ایرانی ، آینده جایگاهی ندارد و فقط "حال " را می نگریم و بس .
آموزش مجازی در ایران تعریف علمی ، استاندارد و پایداری ندارد . همان گونه که در دوران پیشا کرونا استفاده از هر گونه ابزار هوشمند مانند موبایل ، تبلت و... در مدرسه در خطوط قرمز جای می گرفت و ممنوع بود ؛ این گونه تاکید افراطی بر آموزش الکترونیکی و تعطیل کردن آموزش حضوری در دوران کرونا هم چندان قابل اعتنا و اعتماد نمی تواند باشد با تصریح این نکته که آموزش مجازی محدودیت های آموزش حضوری مانند تراکم کلاسی را ندارد . ضمن آن که شواهد و داده ها نشان می دهند که آموزش مجازی در نظام آموزشی ایران به بارگذاری چند فایل صوتی ، تصویری و نیز چت روم در شبکه ناقص و غیراستانداردی مانند شاد محدود و محصور گردیده است و انجام این قبیل امور هم نیاز به " معلم حرفه ای " در اکثر موارد ندارد .
حتی شاید در آینده نیازی به این همه معلم پراکنده و طلبکار هم نداشته باشند و این قبیل امور را می توان به صورت شبکه ای ، خوشه ای و... در قالب پیمانکاری و سایر صور انجام کار به راحتی سامان داد .
این رسانه این پرسش اساسی را همواره مطرح کرده است چرا با وجود تعطیلی 100 درصدی دانشگاه ها و 90 درصدی مدارس کشور اما شیب ابتلا و مرگ و میر بر اثر کرونا همچنان صعودی است و رکورد می شکند ؟ این قبیل اقدامات احتمالی در آینده که امکان وقوع آن هم بالاست و تجارب پیشین هم موید این مدعاست در قالب سیاست هایی مانند کوچک سازی ، بهره وری ، چابک سازی و... قابل توجیه خواهند بود .
و اما از همه این ها گذشته باید به این اصل مهم و لایتغیر باید توجه داشت که تعلیم و تربیت واقعی و رشد ناشی از فرآیند آموزش فقط در " کلاس " و در مواجهه حضوری و در قالب پرسشگری و گفت و گوی اقناعی رخ می دهد .
در جریان آموزش حضوری است که سایر کارکردهای مدرسه مانند جامعه پذیری ، ایجاد و رشد مهارت های زندگی ، همبستگی اجتماعی ، توجه به بهداشت روان و پویایی آن و... مجال طرح و بالندگی می یابد .
اگر در مدرسه ما و در جریان عادی چنین کارکردی رخ نمی نماید مشکل از فلسفه مدرسه و کارکردهای جهان شمول آن نیست .
مشکل از ماست که با نگرش و عملکرد خود مدرسه را به گند کشیده و آموزش را در مفهوم و عمل لوث کرده ایم.
اگر جز این بود جوامع توسعه یافته و حتی در حال توسعه هزینه ها و مصائب آموزش حضوری را نمی پذیرفتند و بر آن تاکید نمی کردند .
آیا آن کشورها که البته در این نوع " آموزش ها " بسیار از ما جلوترند نمی فهمند و یا متوجه نیستند که مثل ما " شادی " درست کنند و این همه به خود زحمت ندهند ؟
و اما نکته ی مهم تر در مورد امنیت شغلی معلم ایرانی فقدان تشکل ها و اتحادیه های معلمی برای حمایت از حقوق قانونی و صنفی آنان است درست بر عکس کشورهای دیگر جهان به ویژه توسعه یافته که این تشکل ها حضوری قدرت مند و تعیین کننده دارند .
از سوی دیگر ؛ فقدان " سازمان نظام معلمی " در سپهر آموزش ایران موجب شده است تا امنیت و ثبات شغلی معلم ایرانی پیوسته در معرض خطر و توام با ریسک باشد چرا که آموزش واقعی و اصیل ، « معلم حرفه ای » می طلبد و معلم حرفه ای و سازمان نظام معلمی در یک جریان پوششی و علمی مکمل یکدیگر خواهند بود .
جالب است که تشکل های مدعی با پسوند " صنفی " در 9 ماه گذشته دائما بر طبل تعطیلی مدارس کوبیده و با برجسته کردن اخبار فوت دانش آموزان و معلمان سعی کرده اند تا وضعیت غالب تعطیلی مدرسه در وضعیت ثابتی بماند . انفعال و بی تفاوتی و حتی استقبال ضمنی معلمان و کادر آموزشی مدارس بدون توجه به تبعات و عوارض این تعطیلی های طولانی مدت ، موجب به خطر افتادن هویت حرفه ای و استقلال ذاتی مدرسه شده و موجب شکل گیری همان پرسش هایی شده که موسسه پژوهشی به برخی از آن ها اشاره کرده است .
این افراد و جریانات بیشترین کمک و مساعدت را به آن مدیران و مقامات ناکارآمد کرده اند که پیش از این وصف آن رفت .
آیا معلمان به این مسائل اصلا فکر می کنند ؟
آیا معلمان بر سبیل " عادت " تصور می کنند با هر چیزی ولو آن که منطق و تفکری در آن نهفته باشد مخالفت و لجاجت کنند فقط برای آن که خود را اثبات کنند ؟ »
بر خلاف انفعال و بی تفاوتی نهادینه شده در فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش اما یک موسسه پژوهشی این هشدار را جدی گرفت .
« موسسه پژوهشی کودکان دنیا » ( 1 ) 25 اکتبر در کانال تلگرامی خود نوشت :
« وزارت آموزش و پرورش در تمام رسانه ها اعلام می کند که در برنامه های آنلاین در دوره کرونا بسیار موفق بوده است. این که دانش آموزان بسیار هماهنگ هستند و معلمان به خوبی در انتقال درس ها حتی از راه دور هم موفقند.
به همین دلیل گروهی از کارشناسان می پرسند اگر آموزش و پرورش در آموزش غیر حضوری این قدر موفق است ، پس تا به حال ضرورت آموزش حضوری چه بوده است ؟
اگر دانش آموزان می توانند در خانه ، به همه اهداف مورد نظر این وزارتخانه برسند ، پس می توان در نقش مدارس بازنگری کرد؟
یعنی می توان ماجرای یک میلیون پرسنل به ویژه در بخش اداری ، هزینه های بالای نگه داری ساختمان ، رفت و آمدهای غیر ضروری و...... را کنار گذاشت؟
اگر مدارس بنا به اطلاعیه های خود آموزش پرورش، با همین شبکه شاد و برنامه های تلویزیونی موفق هستند، پس از این آیا نگه داشتن چهارده میلبون دانش آموز به طور روزانه در مدارس کار عبث و هزینه بری نخواهد بود؟
یعنی می توان مدارس را تعطیل کرد ؟ باید به این اصل مهم و لایتغیر باید توجه داشت که تعلیم و تربیت واقعی و رشد ناشی از فرآیند آموزش فقط در " کلاس " و در مواجهه حضوری و در قالب پرسشگری و گفت و گوی اقناعی رخ می دهد .
به نظر می رسد بنا به ادعای خود مسوولین ، سیستم آموزشی ما چیزی به غیراز انتقال اطلاعات ندارد.
و انتقال اطلاعات تا همین سطح را ، هم تلویزیون می تواند ارائه دهد و هم واتساپ و شبکه شاد.
به این ترتیب یا باید مدارس را با این همه هزینه تعطیل کرد و یا باید به فکر بازنگری اساسی در نظام آموزشی معیوب بود.
شما چه فکر می کنید؟ »
« صدای معلم » بنا بر شواهد و مستندات کارشناسی و تجربیات جهانی از همان ابتدای اسفند 1398 و مقارن با « تعطیلی مدارس » و با انتشار گزارش های متعدد انتقاد خود را نسبت به رویه موجود اعلام کرده است و همچنان بر نظریات خود اصرار می ورزد .
این رسانه این پرسش اساسی را همواره مطرح کرده است چرا با وجود تعطیلی 100 درصدی دانشگاه ها و 90 درصدی مدارس کشور اما شیب ابتلا و مرگ و میر بر اثر کرونا همچنان صعودی است و رکورد می شکند ؟
این رسانه رفتار دوگانه و غیرشفاف مدیران وزارت آموزش و پرورش و نیز رفتار غیرحرفه ای معلمان و کادر آموزشی را در بحران کرونا به چالش کشیده است .
در گفت و گوی تفصیلی که صدای معلم با معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این مورد داشته است ؛ رضوان حکیم زاده تصریح می کند : ( این جا )
« ما جلسه ای در کمیسیون بهداشت مجلس داشتیم و به اتفاق همکاران وزارت بهداشت شرکت کردیم .
آن ها گزارش دادند و در گزارشات تاکید کردند که این تصمیم یک تصمیم مشترک بوده و آمارها و اطلاعات دادند که نشان می دهد خود دانشگاه علوم پزشکی در استان های کشور رفته اند و میزان رعایت بهداشت را در مدارس ما دیده اند.
این ها جزء شرح وظایف شان است .
خیلی جالب بود و این که ما در جریان تهیه گزارش شان نبودیم .
گزارشی که اعلام کرده بودند این بود که مدارس را یکی از بیشترین اماکنی معرفی کردند که در جامعه پروتکل ها در آنها رعایت می شوند و خیلی از آیتم های ما هشتاد و پنج درصد بود .
یکی از جاهایی که پروتکل ها کم رعایت می شوند مطب پزشکان است که کمترین میزان رعایت را دارند و مدارس یکی از بیشترین مکان هایی هستند که پروتکل ها در ان رعایت می شوند. »
رعایت مسائل بهداشتی در حد قابل قبول بارها توسط مسئولان و مقامات رسمی بیان شده است اما پرسش این است که چرا و با وجود چنین امتیاز مثبتی برای این « دستگاه مادر » اما بسیاری از مسئولان وزارت آموزش و پرورش « تمدید تعطیلی مدارس » را جزء افتخارات و دستاوردهای مدیریتی خود به حساب می آورند ؟!
انفعال و بی تفاوتی و حتی استقبال ضمنی معلمان و کادر آموزشی مدارس بدون توجه به تبعات و عوارض این تعطیلی های طولانی مدت ، موجب به خطر افتادن هویت حرفه ای و استقلال ذاتی مدرسه شده و موجب شکل گیری همان پرسش هایی شده که موسسه پژوهشی به برخی از آن ها اشاره کرده است .
« صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به بازنگری در رویه موجود و تامل در فرآیند تجارب جهانی که علی رغم شکل گیری موج دوم کرونا و اعمال قرنطینه سراسری و عمومی در کشورهایشان اما مدارس و دانشگاه ها را باز نگه داشته اند فرا می خواند .
( 1 ) موسسه پژوهشي كودكان دنيا سازماني تخصصي، پژوهشي و مستقل است كه از سال ۱۳۷۳ به همت جمعي از مربيان، مدرسان، نويسندگان و كارشناسان آموزش كودكان خردسال فعاليت خود را آغاز كرده است.
كمك به زندگی سالم و شايسته براي همه كودكان خردسال و فراهم كردن فرصت هاي مناسب رشد همه جانبه برای آنها، دورنمايي است كه موسسه براي تمامي كودكان متصور است. با اين آگاهي كه توجه به برنامه هاي مراقبت براي رشد و تكامل كودكان خردسال از همان بدو تولد موجب خواهد شد تا كودكان بتوانند به حداكثر توانايي ها و استعدادهاي خود دست يابند. ( این جا )
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
به نام او که با مکرکنندگان مکر میکند