صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ابراهیم سحر خیز در نشست پردیس شهدای مکه (دانشگاه فرهنگیان) :

نگویید معلم تمام وقت جزء منویات سند تحول بنیادین است ، هیچ جای قوانین نیست ...حرف حق را باید پذیرفت !

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ؛ بسیج دانشجویی پردیس شهدای مکه ( این جا )  نشست مناظره ای  را بین « ابراهیم سحرخیز » و « علی الهیار ترکمن با موضوع " معلم تمام وقت " اعلام کرد .

همان گونه که انتظار می رفت معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در این نشست حضور پیدا نکرد .

در این قسمت ؛ بخش نخست سخنان ابراهیم سحر خیز معاون آموزش متوسطه در وزارت حاجی بابایی به صورت کامل منتشر می گردد .

در این نشست دانشجو معلمی تنها رسانه ی « صدای معلم » حضور داشت .

مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

سلام عرض می کنم به شما خوبان دانشجویان عزیز مرکز تربیت معلم شهدای مکه ، میهمانان عزیزی که افتخار زیارت آنها را داریم. از بیرون از رسانه ها جنای آقای پورسلیمان و عزیزانی که بانی تشکیل این جلسه هستند به ویژه جناب آقای دکتر صدیقی بسیج دانشجویی مرکز که یک فرصت مغتنم را برای این حقیر فراهم کردند بی نهایت سپاسگزارم.

موضوعیت بحث امروز ما پیرامون سند تحول بنیادین است . من سعی می کنم خیلی کوتاه با مقدمه ای از این بحث عبور کنم و به نکاتی که در درون سند، امروز خواسته و مطالبه جامعه فرهنگیان است به آن بپردازم.

مقام معظم رهبری سند تحول بنیادین را نسخه شفابخش قلمداد کردند. ما به تأثی از ایشان همین اعتقاد را داریم. می دانیم که نطفه آغازین پرداختن به سند تحول بنیادین به 1364 برمی گردد. همزمانی دارد با زمان حضور معظم له به عنوان رئیس جمهور ایران.

خواست اندیشمندانه متفکرانه چون آنهایی که صاحب نظر در حوزه تربیت هستند بی گمان معتقدند که تعلیم و تربیت برنامه درسی، مؤلفه های برنامه ریزی آموزشی باید مبتنی بر یک فلسفه ای باشد. بدون اطلاع از فلسفه شما نمی توانید حرف از تولید محتوای درسی، تربیت معلم، برنامه ریزی آموزشی اهداف دوره های تحصیلی را بزنید. با توجه به همین نگاه است که شما یا در حوزه ایده آلیست ها قرار می گیرید یا رئالیست ها قرار می گیرید یا مدرنیسم می شوید یا پست مدرنیسم می شوید یا در کتابی که دوستان جناب آقای مهرمحمدی تنظیم و تدوین کردند به عنوان آخرین نظریه های حوزه برنامه درسی یا برنامه ریزی درسی که اگر دوستان مطالعه کنند قطعا اشراف پیدا خواهند کرد که چه دیدگاه هایی متکثر است و اما شاید اگر بخواهیم اینها را جمع بندی کنیم بر دو سه کانال می شود اینها را مختصر کرد و بیس و پایه اولیه نظام آموزشی کشورهای دنیا است. من هم معتقدم معلم باید تمام وقت در مدرسه باشد اما نه در کلاس درس. شما آزمایشگاه درست کنید، کتابخانه دایر کنید، آبرومندانه به معلم اتاق بدهید، از او نقش هدایتی و تربیتی بخواهید، تمام آن چیزهایی که به هیات علمی می دهید به معلم هم بدهید

ما نمی گوییم که این سندی که تنظیم شده وحی منزل است. به مصداق سیره و سنت رسول الله است که ما به عنوان یک شیعه به عنوان یک مسلمان متعهدیم که کلیه آنها را ولا رتب ولا یابس الا فی همه چیز در آن آمده و ما هم باید چشم بسته اطاعت کنیم، نه. این سند قطعا کاستی هایی دارد. شاید بعضی ها هم درست گفتند که خیلی فرشی باشد یا خیلی ها گفته اند عرشی باشد ، نگاهی آرمان گرایانه داشته باشد. اما ما معتقدیم بالاخره از سال 64 تا سال 74 باز یک فترتی از سال 84 تا سال 90 با پایش میدانی و مطالعات تهدیدی سلامت ترین آدم های کشور در حوزه تعلیم و تربیت دور هم نشستند و از حوزه و دانشگاه خروجی آن شده سند تحول بنیادین.

خودش هم اعلام کرده هر پنج سال می توانیم بازنگری کنیم ، به روز کنیم ، کاستی هایمان را بسنجیم و نسبت به اصلاح آنها بکوشیم. اما این که هیچ اجرایی و قدمی در اجرا برداشته نشده باید بگویند این سند هزار و یک اشکال بر آن وارد است این را یک سفسطه می دانیم این را یک فرار به جلو می دانیم.

مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

من در صدا و سیما یک برنامه ای بود به یکی از دوستان گفتم شما میلیاردها تومان پول گرفتید این سند را تولید کردید حالا برمی گردید می گویید این سند ایدئولوژیک است. اصلا کجای این سند اجرا شده است. سند یعنی زیرنظام ها و در زیر نظام ها اگر ما به آن بپردازیم تازه استشمام می کنیم بوی تحول را و الّا حرکتی صورت نگرفته است. یک ساختاری را بنا کردیم مانند این است که سفره ای را چیدند کاسه کوزه ها را ریختیم اما محتوا و مظروف چیزی نداریم. مهم همین مظروف است که می بایستی درون این ظروف ریخته بشود و ما از آن بهره ببریم.

یکی از این زیر نظام ها البته شاید جزء زیرنظام های اصلی نگنجد اما چیزی که مهم است نظام جامع هدایت تحصیلی است. سال ها هر وزیری می گوید ما با کنکور مخالفیم. کنکور آسیب زاست. سایه کنکور، آموزش و پرورش را تعطیل کرده است. نشاط را از دانش آموز گرفته و جایگاه معلم را زیر سوال برده، عدالت آموزشی را به نابرابری تبدیل کرده همه اینها هم حرف دارد.

ما زمانی بررسی می کردیم می دیدیم هر کنکور در هر زیر گروه آزمایشی چهل نفر برتر کشور بچه پول دارهای تهران بودند. در تهران دارد رقم می خورد این کجایش با عدالت آموزشی سازگار است. شما کجای نظام هدایت تحصیلی را اصلاح کردید؟

مرحوم دکترعلی محمد کاردان که از برجستگان تعلیم و تربیت کشور است می گوید قبل از انقلاب ما دوره راهنمایی تحصیلی را آوردیم که عدالتی به این شاخه نظری و مهارتی ایجاد بکنیم. تعدیل کنیم که بچه ها به سمت رشته های کار و دانش، فنی و حرفه ای، شاخه مهارتی بروند. در آلمان در سه سطح نظام آموزشی در سطح سوم و چهارم دانش آموزان حق ورود به دانشگاه را ندارند. تنها جایی که می توانند بروند آموزش های فنی و مهارتی است. اما اینجا ما به یک میلیون دانش آموز، هشتصد هزار دانش آموز با همه تفاوت های فردی می گوییم شما همه حق دارید در کنکور دانشگاه صنعتی شریف شرکت کنید. سنگ مفت گنجشک مفت. با پنجاه هزار تومان شانس خودتان را بیازمایید. این اصلا روح عدالت آموزشی است؟ خوب شما برای هدایت تحصیلی چه کار کردید؟ عوض کردید اسم تحول را می آورید اصلا از تحول خبری نیست. در هدایت تحصیلی هنوز هم علوم تجربی حرف اول را می زند و ریاضی و بچه های بدون امکانات روستاها علوم انسانی و بعد پدر و مادرهایی که خیلی به آنها توجه ندارند و بچه را به امید خدا رها کردند فنی و حرفه ای و کار و دانش. این هدایت تحصیلی است؟ قرار بوده ما به اینجا برسیم؟ چهارده میلیون دانش آموز فقط آمالش شده دانشگاه. دو سال قبل آقایان یک ماه مانده به این که سال تحصیلی شروع بشود شورای عالی آموزش و پروش مصوبه ای گذراند همین را اجباری کردند تا آقای رئیس جمهور مجبور شد به آقای وزیر آموزش و پرورش تذکر بدهد که اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب کنند. بچه ها را به اجبار نفرستید. پس چرا کاری نکردید؟ باید هدایت تحصیلی ریشه اش باید در دوره ابتدایی دیده شود . هنوز آب در همان مسیر و در همان بستر نظام قدیم دارد حرکت می کند. حرف از تحول هست اما چیزی از آن نیست. مشاور کجاست؟ مشاور را مجبور کردند ده ساعت برود درس بدهد. مشاور تربیتی تحصیلی با این همه آسیب های اجتماعی که سن اعتیاد پایین آمده است و ما زحمت کشیدیم توپ و تشر رئیس جمهور در زمان خودم که یک مصاحبه زودرسی کردم. به من از طرف رئیس جمهور وقت از طریق وزیر به من تذکر دادند که چرا شما در فلان استان رفتید مصاحبه کردید که مشاور هم یک معلم است و باید بیست و چهار ساعت درس بدهد و وظیفه اش را انجام بدهد. امروز می بینم برگشته اند به این که آقای مشاور سی ساعت موظف و ده ساعتش هم اجبارا تدریس. مدیر را می گویند راهبر آموزشی اما با شش ساعت تدریس تحمیلی. حالا به معلم هم برمی گردیم. زیر نظام جامع هدایت تحصیلی در هواست. هیچ به آن نپرداختیم.

مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

شش زیرنظام داریم از سال 90 تا الآن سال 97 هر روز می گویند رونمایی کردیم. امروز و فردا در شورای عالی آموزش و پرورش در دستور کار قرار می گیرد. کجاست؟ اگر این زیرنظام ها که در واقع راه را برای عملیاتی کردن سند تحول هموار می کند تعیین تکلیف نشود، نقشه عملیاتی آن تدوین نشود حق دارند که بگویند این سند حیات طیبه است. پیامبر و چهارده معصوم به زور به حیات طیبه رسیدند. ما چه زمانی می توانیم به آن برسیم. خیلی عرشی حرف می زنید. در کتاب مرحوم دکتر شریعتمداری یک از اهداف تعلیم و تربیت قرب الی الله است. در واقع یک طریقی است به عدد انفاس ناس. بعضی ها این تلقی دارند که اگر در دنیا هفت میلیارد نفر جمعیت داریم هفت میلیارد راه می تواند برای رسیدن به خدا باشد. ما با دیدگاه اسلامی خودمان داریم این را تبیین و بیان می کنیم. مسیر قرب الی الله ان هذا صراطی مستقیم. این را پیامبر و معصوم بیان کرده اند. ولی فقیه  و رهبری معظم انقلاب این را مطرح کرده اند .

سه وجه در سند و در آموزش و پروش خیلی مهم است. دانش آموز، معلم ، محتوای درسی. من بحث معلم را که مطالعه می کردم همین خانم کلینتون یا آقای کلینتون در سال 1996 در کتاب شکاف آموزشی که دکتر  سرکارآرانی به آن پرداخته است میلیون ها دلار آقای کلینتون یا خانم کلینتون صرف این می کنند که تراکم دانش آموز در کشور آمریکا را پایین بیاورند. چرا؟

آمریکایی ها چند سال است که دارند مطالعه می کنند چرا در چین که در حقیقت آزمون  ( International mathematics science study ) است رتبه شان در بین 42 کشور دنیا حدود رتبه بیست یا بیست و دوم است.

مطالعاتی که در سال 2000 اتفاق افتاده است. هفت تا کشوری که از آمریکایی ها جلوترند و فکر می کنم از آلمانی ها هم جلوتر باشند سنگاپور، ژاپن و استرالیا است و ایران جزء هفت کشوری است که بعد از آمریکا، بیست و یکم به بعد قرار می گیرد. ما از این 42 کشور در رده های آخر هستیم T طبق مطالعاتی که داشتیم. آمریکایی ها مطالعه شان این بوده که چرا در ژاپن دانش آموزان چنین توفیقی را دارند که در مهارت حساب کردن و خواندن و مهارت علوم جلوتر از آمریکایی ها قرار دارند با وجودی که این همه پول خرج کردند. میلیونها دلار خرج کردند تراکم را پایین آوردند پایش دوباره انجام دادند ولی با این حال دیدند که باز به پای ژاپنی ها نرسیدند.

اما در ژاپن کلاس سی و هفت نفره هم داریم. پس نشان داد متغیر مستقلی به نام تراکم لزوما حلّال مسئله نیست، موثر هست به عنوان یک مداخله گر.

آنهایی که کار پژوهش و تحقیقات و مطالعه کردند می دانند که می توانند به عنوان یک متغیر مداخله گر یا تعدیل کننده نقشش را داشته باشند. چه عاملی اثر گذاشته که ژاپنی ها، سنگاپوری ها، استرالیایی ها توانسته اند بر آمریکایی ها سبقت بگیرند دیدند، بهسازی آموزش است. آموزش باید حرفه ای بشود. معلم را باید جدی بگیریم.

من اخیرا در مشهد دیدم آقایی یک زمانی مدیر کل مشهد مصاحبه ای کرده بود و بنده را به عنوان وزیر آموزش و پرورش دعوت کرده اند (حالا تفسیر بنده است) دیدم اینها نمی خواهند وزیر به آن معنا ... این را می خواهم به بحث معلم بچسنانم. وقتی شما برمی گردید به جای این که زیر نظام مهمی را که در سند تحول تحت عنوان هدایت و رهبری، مدیریت و رهبری، تربیت معلم، منابع انسانی، منابع مالی به عنوان زیرنظام ها علنا دارید اعلام می کنید به سازمان مدیریت که آموزش و پرورش در کشور ما خیلی گران تمام می شود. بودجه آموزش و پرورش را تقسیم بر چهارده میلیون دانش آموز می کنند می گویند مثلا ما سی و شش هزار میلیارد تومان تقسیم بر چهارده میلیون می کنیم و یک و نیم  دو میلیون تومانش هم غیر دولتی که از دولتی آن خارج کنیم به ازای هر دانش آموزی دولت سه میلیون پول خرج می کند. این اگر به هر مدرسه غیردولتی بدهید بشکن می زند. حاضر است اتوبوس هم بفرستد نهار هم به بچه ها بدهد صبحانه هم در اختیارشان باشد و با همان سه میلیون تومان عید را هم به مالزی ببرد. آن وقت شما چطور نمی توانید این محصلان را تربیت کنید و این همه افت تحصیلی داریم.

مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

من آن زمان عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بودم و وزیر همین حرف را جلوی نمایندگان زد. نمایندگانی بودند که اصلا با الفبای آموزش و پرورش آشنایی نداشتند گفتند عجب با چقدر می شود آموزش و پرورش را اداره کرد.

آن آقا گفت با هشتصد هفتصد هزار تومان می توان هر دانش آموز را تربیت کرد. چه کار کنیم. گفتند بگویید معلم خرید خدمت آموزشی. چند تا مؤسس غیردولتی را پیدا می کنید که جار می زنند کسانی که لیسانس دارید فوق لیسانس دارید فوق دیپلم دارید تشریف بیاورید ما شماها را جذب می کنیم به عنوان معلم. از این ستون به آن ستون هم فرج است. دو سال بعد جمع می شوید جلوی مجلس همین نمایندگان شما را استخدام می کنند. چقدر به ما حقوق می دهید؟ دویست هزار تومان، چهارصد هزار تومان. یک برگ سفیدی بنویسید هیچی از ما مطالبه نکنید اگر حرفی بزنید فردا از مدرسه اخراجتان می کنیم. بیست و هشت هزار معلم.

آن زمان آقای وزیر آمدند (آقای فانی) مجلس و گفتند من دویست هزار دانش آموز را تحت پوشش بردم. پانصد میلیارد تومان فقط یک قلم صرفه جویی کردم. اصلا تربیت معلم برای چه بود؟

زمان آقای نجفی تربیت معلم ها، باغبان هایشان و عوامل اجرای شان از دانشجوها بیشتر بودند. یعنی یک مرکزی پنجاه نفر دانشجو داشت و آشپز و سر آشپز و باغبان و ... همه اینها را جمع می کردید هفتاد هشتاد نفر بودند. هفتاد و هشتاد نفر کار می کردند تا پنجاه نفر دانشجو تربیت بشود. گفتند دانشگاه آزاد هست پیام نور هست غیر دولتی است اینها را مفت و مجانی تربیت می کنند.

جناب آقای مهرمحمدی هم همین نگاه را داشت. مفت و مجانی تربیت می کنند و ما همین ها را استخدام می کنیم. ماده 28 را هم به جای این که بر استثنائات به آن بپردازند همان استثنائات را تبدیل به قاعده عام کردند. ما تخصیص زدیم. قید زدیم. بعضی از رشته های هنرستانی نمی صرفد که برای آنها دانشگاه تربیت معلم دایر کنیم. در سطح کشور یک رشته ای داریم که دو نفر هنر آموز می خواهد به قول آقای وزیر می گفت جوش زیر آب. تربیت معلم شهدای مکه چند نفر دانشجو بگیرد که ما دو نفر از بینشان استخدام کنیم. می گوییم مقرون به صرفه نیست این هم ماده 28، اما نه آموزش ابتدایی نه آموزش فیزیک نه آموزش ریاضی. قرار نبود اینها ماده بیست و هشتی بشوند. تربیت معلمی که اگر احیا بشود آموزش و پرورش احیا می شود. این سخن آقای کاردان است. اگر به معلم توجه نشود و آموزش های حرفه ای نبیند. من خودم اساتید به نامی داشتم در علوم تربیتی اسم نمی برم. من فلسفه خواندم بعد وارد علوم تربیتی شدم. اما خیلی از این عزیزان و بزرگواران احترامی که برایشان قائلم یک روز معلمی نکردند. نمی دانند معلم چند پستی یعنی چه ؟ روستاهای کرمان یعنی چه ؟ روستاهای سیستان یعنی چه ؟جامعه شناسی آموزش و پرورش یعنی چه ؟ تعامل با کودک یعنی چه؟ این را معلمی می داند که از ابتدایی بلند شده و آمده و استاد تربیت معلم شده باشد. اگر یک دانشجویی به او بگوید بنده دانش تخصصی ام بر حوزه فیزیک ناظر است اما فرزندم برادرم به تو خواهم گفت چگونه کلاس را اداره کنی. البته من نمی گویم ما تقلید کورکورانه از روش های کهن داشته باشیم.

یک سری از کارها را می شود این گونه انجام داد. اگر تربیت معلم علاوه بر تولید و محتوا قبول دارم نقطه نظراتی که آقای پورسلیمان و کسانی که در صدای معلم با هر نگاه و تفکری که مطرح می کنند دیدم ولی حرف حق را باید پذیرفت   امروز معلم فکور باید به دنبال بازاندیشی در روشهای یاددهی و یادگیری باشد. تربیت معلم است که می تواند آموزش و پرورش را نجات بدهد. آن روز شما گفتید سه میلیون تومان گران است معلم خرید خدمتی بگیریم در سال 1400 جمعیت دانش آموزی ما شاید از مرز شانزده میلیون نفر بگذرد و به هیجده میلیون برسد همان طوفان دهه شصت دوباره در راه است. چهارصد هزار نفر معلم بازنشست می شود. شش سال خواب بودید . در دانشگاه تربیت معلم آقایان نشستند یک کتاب کارورزی را سه سال طول دادند. تربیت معلمی که قرار بود هر سال بیست هزار دانشجو بگیرد رساندند به چهار هزار. گفتند می خواهیم معلم فکور تربیت کنیم اما پشت صحنه رفتند و با دانشکده های علوم تربیتی ساخت و پاخت کردند گفتند ما نمی توانیم به شما تحمیل بشویم. ما نمک گیر شما هستیم. اگر تربیت معلم رشد کند در دانشکده های علوم تربیتی تخته می شود. ما اجازه نمی دهیم. امروز به جایی رسیدیم که طرح معلم تمام وقت را مطرح می کنیم.

ما بعد از انقلاب در بیست و چهارم بهمن ماه 1391 شورای توسعه و مدیریت نشسته و می گوید معلم تمام وقت کسی است که بیست و چهار ساعت تدریس می کند. اگر سنش رسید به سنوات خدمتی بالای بیست سال همان گونه که آیین نامه هیات امنایی کارکنان دانشگاه ها دارد شامل تقلیل ساعت می شوند معلم ها هم باید همین طور بشوند. آقایی که سرور من است و دوست عزیز ماست سال ها در آموزش و پرورش بوده حالا یک شبه هیات علمی شده است برمی گردد می گوید این سند تحول آمده معلم تمام وقت ، تمام قوانین ما مثل معلم تمام وقت است. معلم تمام وقت به تلقی جنابعالی مانند کارمندی است که ساعت هفت و نیم تا ساعت چهار بعد از ظهر با آقای سرایدار چراغ را خاموش کنند بروند شنبه صبح زود معلم روستا یک ربع به شش انتظار سرویس را بکشد تا پنج شنبه همزمان با اذان مغرب روستا را به قصد محل سکونت ترک کند. این معلم، معلم تمام وقت است.

آن وقت شما صد و هفتاد و پنج ساعت اضافه کار می گیرید، در سال دو ماه ماده 41 می گیرید، کارانه می گیرید، یارانه می گیرید، اعیاد و اعیان می گیرید، چرا اینها را به معلم نمی دهید?

معلم چهل و چهار ساعت کار تدریس می کند بعد می خواهیم ژاپنیزه بشویم. بعد می خواهیم الگوی فنلاند را داشته باشیم. بعد می خواهیم تحول اتفاق بیفتد. شما که دیوئی و  ... نام می برید شما مرید حلقه به گوش آنها هستید آنها هم چنین تذکره ای را برای ما ننوشتند.

در ژاپن دوره ابتدایی بیشترین ساعات درسی را دارد. میانگین ساعت در دوره ابتدایی زیر هفتصد ساعت است. 698 ساعت است. ما در ایران قریب به نهصد ساعت 36 ضربدر 25  شده 24 . 36 هفته ما باید سال تحصیلی داشته باشیم. ضربدر 24 کنید ساعت کم دارید شما معلم کم دارید و می خواهید هر معلم به اندازه دو نفر کار کند. دارید شیره می مالید علنا دارید به معلمان دروغ می گویید. نمایندگانی بودند که اصلا با الفبای آموزش و پرورش آشنایی نداشتند گفتند عجب با چقدر می شود آموزش و پرورش را اداره کرد

معلمی در « صدای معلم » گفته بود که آقای پرورش در دوران جنگ دو ساعت به ساعت کاری معلمان اضافه کردند گفتیم در دوران دفاع مقدس است قربت الی الله. حالا آقایان آمده اند می گویند 6 ساعت، نم نم بگویید، یکباره نگویید که معلم منفجر بشود. دیگری می گوید 12 ساعت و آن یکی می گوید نه 44 ساعت. بله من هم معتقدم معلم باید تمام وقت در مدرسه باشد اما نه در کلاس درس. شما آزمایشگاه درست کنید، کتابخانه دایر کنید، آبرومندانه به معلم اتاق بدهید، از او نقش هدایتی و تربیتی بخواهید، تمام آن چیزهایی که به هیات علمی می دهید به معلم هم بدهید. نقشه جامع علمی کشور تولید شورای عالی انقلاب فرهنگی است. تقدیس مقام معظم رهبری را به دنبال دارد. معلمین در زمره استادان، پژوهشگران و فن آوران قرار دارند.

من مثل ماکس وبر نمی خواهم بگویم که نظام بوروکراتیک اداری را تالیف بکنم و بگویم دستگاه های آموزشی چه نوع ساختاری دارند؟ آقا، با معلم این گونه صحبت نکنید. یک معلمی یادم است که می گفت یک وزیر هم نمی تواند در اتاق مرا باز کند. بدون اجازه وارد کلاس من بشود. معلم بیست و چهار ساعت تدریس و تازه باید کلی مطالعه کند، تصحیح ورقه ، طرح سوال ، کیس استادی، اقدام پژوهی و درس ... را بداند که اینها همه در ابتدا اتفاق می افتد. به قول ابن سینا که می گوید همه مردم کوچه و بازار اهل منطقند. هر جا سوال کنید از اول و دوم و سوم و ... تعاریف و ادبیات منطق را ندانند.

معلم دارد این کارها را انجام می دهد. شما چهارصد هزار معلم کم دارید. سازمان مدیریت گفته بیایید یک فکری بکنید. لطایف الحیلی بیندیشید. لطایف الحیلی شده این که شما بگویید حالا چه کار کنیم. اولا اگر خوب است چرا برای بیست و پنج سال به بالاها خوب نیست. دو سال آخر به نفع بازنشستگی شان باشد. زیر بیست و پنج سال. شش ساعت به جای نه ماه، دوازده ماهه به شما می دهیم. دو دور حکمتان می آید. بند واو بشود که شما قشنگ پولها را از دارایی بگیرید اما یک معلم به جای یک و نیم معلم کار کند ضریب اشتباه بود. آن زمان مطالعه می کردیم و به علوم پایه نیاز مبرم داشتیم. اول استخدامم سال 1360 به بعد که استخدام شدم 72 ساعت در هفته درس می دادم. هم نیاز داشتم و هم جوان بودم. صبح و بعد از ظهر. اگر شیفت سومی هم بود حتما می رفتم ولی در آن شهر نبود. آن تدریس نیست. کیفیت تدریس؟ من مبصر کلاس بودم ساعت های آخر دیگر کم می آوردم. آن اداره کردن کلاس نیست. آن روش های نوین یادگیری نیست. هندسه را مگر می شود بدون روش استقرایی درس داد؟ مگر شما می توانید روش حل مسئله را با کلاس 37 نفره با معلم چهل ساعت تدریس، انتظار داشته باشید شق القمر اتفاق بیفتد. نشاط در مدارس دمیده بشود. مدرسه بدون کیف و کفش مدرسه بدون کتاب . بله من هم معتقدم بچه ها دور هم بنشینند چیدمان کلاس به صورت یو شکل بنشینند. ما تمام  بسترهای لازم برای این موضوع را نداریم.

نگویید معلم تمام وقت جزء منویات سند است. جزو مطالبات سند است. به این معنا هیچ جای سند نیست هیچ جای قوانین نیست. معلمان خیلی عاقل و فهیم هستند زیر بار این حرف ها نمی روند. هیچ دولتی به آموزش و پرورش بها نداده دولت فعلی بدتر از آن. چرا؟ سال 1389 سهم دولت به آموزش و پرورش 350 هزار میلیارد تومان به شما و سهمی که به آموزش و پرورش داده حدود ده درصد است زیر ده درصد.

مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

سال 1389 فقط یک سال نمی گویم آن زمان خوب بوده مقایسه ای است بین بد و بدتر. نوزده و هشت دهم درصد. تولید ناخالص ملی کشور سهمی که به آموزش و پرورش اختصاص پیدا کرده زیر سه درصد است. ژاپنی ها به خصوص فنلاندی ها من مطالعه کردم منبعی در این امر در کتاب سه جلدی آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته تولید شورای عالی انقلاب فرهنگی است بروید بخوانید.

ما نمی گوییم که این سندی که تنظیم شده وحی منزل است. در زمان رکود اقتصادی شش و نه دهم درصد از تولید ناخالص ملی شان را به آموزش و پرورش اختصاص دادند. ما که نمی توانیم حاشا کنیم. ترکیه را مقایسه کنید. البته من نقد به این دارم که ما مدرسه کوچک زیاد داریم. افتخار نیست که بگوییم کلاسی داریم با یک دانش آموز یک معلم. مدیریت منابع انسانی به این می گویند. نه این که شما بیایید در مجلس اعلام بکنید که صد و پنجاه هزار نفر یک جا مازاد داریم. ما مازاد نداریم کسری ساعت موظف داریم . قبول دارم. یک زمانی در شهر تهران زیست شناسی وقتی به خانواده ها توزیع کردیم به هر نفر ده ساعت می رسد. خوب آموزش و پرورش هزار درد بی درمان دارد. شما کلاس کنکور نیاز دارید. شما مشاور تحصیلی نیاز دارید. به جای این که گاج و قلم چی و ... یکی یکی  بیاید به مدرسه شما رسوخ کنید و همین خانم معلم را در مدرسه بنشانید. بعد خدمات بدهید.

یک سری از کارها را می شود این گونه انجام داد. اگر تربیت معلم علاوه بر تولید و محتوا قبول دارم نقطه نظراتی که آقای پورسلیمان و کسانی که در صدای معلم با هر نگاه و تفکری که مطرح می کنند دیدم ولی حرف حق را باید پذیرفت.

البته من از رویکرد رئیس جدید دانشگاه تربیت معلم ممنونم. من نمی گویم الآن ایده آل است ولی یک وقت هست که ما الآن می رویم بیست هزار دانشجو می گیریم سه سال آموزش می دهیم روش های نوین تدریس و محتوا و دانش تخصصی و صلاحیت های حرفه ای را ولی یک وقت هم می بینید همین طوری خرید خدمت آموزشی. آموزشیاران نهضت مربیان پیش دبستانی این استخدام فله ای خوب است یا استخدام معلمی که سه سال در انفوان جوانی و هیجده سال سن دارد چهار سال هم می خواند می شود بیست و دو سال و اگر این آمد پشت اتاق من مدیر کل و گفت آقای مدیر کل بنده از کرمان می خواهم مهاجرت کنم و به ری بیایم شما با اجازه تان سی سال به او بدهید. شما هنوز تازه پشت لبتان سبز نکرده که افتخار پوشیدن کسوت معلمی باشید اجازه بدهید کسان دیگری هستند که گرد این تخته را خورده اند آنها باید بیایند منتقل بشوند آنها باید جلوتر بیایند. اما شما یک نفر را استخدام می کنید تحت هر عنوانی . من یک زمانی دیدم تبدیل وضعیت شدم در همدان بودم. بعد گفتند یک حاج آقای روحانی آمده است. من فکر کردم آمده سفارش عروس محترم را بکند . نگو ماشاءالله حاج خانم پنجاه و پنج ساله است و تازه از طریق نهضت تبدیل وضعیت شده است. انتظار داشت بیاید مرکز استان از روستاهای توابع کبودرآهنگ. بیست ساله های آنجا که می خواهند یکدفعه جلو بیایند. من دیدم انگیزه ای ندارد. این مترصد است که در آموزش و پرورش دری به تخته بخورد بازنشستگی پیش از موعد دوباره به لیست برگردد و خداحافظ شما. چون یکسری بیمه قبلا رد کرده است . نهضتی ها هم محترمند من نمی گویم و زحمت این کشور را زیاد کشیده اند ولی باید در جای خودش از آن استفاده بکنند.

پایان بخش اول

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی


مشروح سخنان ابراهیم سحر خیز در پردیس شهدای مکه و معلم تمام وقت

سه شنبه, 27 آذر 1397 22:25 خوانده شده: 1206 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1397/09/28 - 11:37
زمان جنگ همه با خلوص نیت خدمت می کردند معلمان هم دین خود را ادا کردند بعد جنگ چرا از فداکاری معلمان سوء استفاده شد و ساعت تدریس به 22 ساعت بازنگشت ؟
مسئولین آموزش و پرورش بجای تدبیر درست ساده ترین راه حل را انتخاب می کنند و بار مشکلات را به دوش معلم می اندازند ولی این بار سخت در اشتباهند ما حاضریم کنار خیابان بساط پهن کنیم و دست فروشی کنیم ولی یک ثانیه بیشتر در زندان مدارس نمانیم
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1397/09/28 - 12:07
همانطور که نخستین کار نظام جمهوری اسلامی تدوین قانون اساسی مبتنی بر مبانی انقلاب اسلامی بود، باید سند تحول نيز تدوين و اجرا شود.

در شرايط فعلي مدیران برای مواجهه با اسناد تحولي فراخور ذهنی خودشان برخورد مي کنند و می گویند ما داریم سند و نقشه راه و آیین فرا دستی را اجرا می کنیم در حالیکه این تراوش ذهنی خودشان است و سند تحول نیست.

به عنوان مثال عيني :
« طرح ملي حفظ جزء 30 » در دوره ابتدايي را با استناد به راهكار 3-1 سند تحول بنيادين تحميل مي كنند؛

در حاليكه حذف ساعت درسي كه كاملا در راستاي راهكار مذكور است، و اختصاص آن به طرح غير مصوبي كه كاملا در مقابل متن اين راهكار است، اگر عامدانه نباشد، جاهلانه و سوء برداشت است.
پاسخ + 0 -1 --
ناشناس 1397/09/28 - 15:12
حتما میخواد پستی چزی بگیره خود شیرینی میکنن. بابا بیخیال
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1397/09/28 - 16:20
آقاي سحر خيز معاون وزير بودند
ايشان از منظر سياسي در جناح مقابل دولت است.
پس چنين انگي به ايشان نارواست.
پاسخ + +3 0 --
بهلول 1397/09/28 - 18:12
بدانید که بی‌نظرترین و بی‌نظیرترین نادانترینم
پاسخ + 0 0 --
بانیان سند 1397/09/30 - 18:05
با سلام آقای سحر خیز اینکه در هر دوره ای با سند بنیادین به نفع جاه طلبی مسولان معاونین و وزیر وقت بازی می شود حرفی نیست امروز وزیر و معاونان به نام سند طرح های سلیقه ای و غیرکارشناسی ارایه می دهند و دیروز اشخاصی مانند شما و آقای حاج بابا یی شتابزده و جاه طلبانه راهکارهای سند را اجرا می کنند حافظه ما هیچگاه اجرای غیرکارشناسی ۳-۳-۶را که ناجوانمردانه از پایه ششم اغاز کردید وعلاوه بر فضا مشکلات آموزشی برنامه های درسی را خراب کردید و دانش آموزان را بیسواد از یاد نخواهد برد حداقل عذرخواهی کنید و سپس از وضعیت انتقاد. پررویی هم حدی دارد ولی شما از آن گذشتید

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور