با سلام یاد و نام و خاطره همه شهدای اسلامی به ویژه شهدای ایام دفاع مقدس را گرامی می دارم. سی و شش هزار دانش آموز شهید و قریب پنج هزار معلم شهید که هر کدامشان باعث افتخار آموزش و پرورشی ها هستند. یاد و نام و خاطره بنیانگذار جمهوری اسلامی در این جلسه و در این مراسم باشکوه گرامی می دارم و آرزوی صحت و سلامتی و تندرستی برای مقام معظم رهبری دارم.
امروز آخرین روز هفته دفاع مقدس است. حیف است در این جلسه نورانی یادی نکنیم از رشادت ها و از خودگذشتگی های رزمندگان در آن ایام که افتخارات بزرگی برای انقلاب اسلامی به ارمغان گذاشتند و امروز در زیر این سقف و در این مراسم باشکوه شرکت کردیم به بهای از خود گذشتن و خویش گذشتن تمام کسانی که در آن ایام رشادت ها را بر جای گذاشتند و ما سرافرازانه از آن ایام دفاع مقدس بیرون آمدیم.
تبریک و تهنیت عرض می کنم سال تحصیلی را خدمت همه همکاران عزیزم دانشجو معلمان به ویژه دانشجو معلمان عزیزی که تازه ورود به جمع خانواده بزرگ آموزش و پرورش هستند خیر مقدم عرض می کنم .
خدمت شما همکاران عزیز جدیدالورودم به خانواده یک میلیون و هفتصد هزار کارمند و معلم و شاگرد و بازنشسته خیلی خیلی خوش آمدید و جا دارد از امروز شما را همکار خود تلقی بکنیم.
باعث افتخار بنده و همه آموزش وپرورشی ها است که دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی به عنوان دو دانشگاهی که به صورت تخصصی در تربیت معلم کار می کنند و ماموریت گرا هستند و ماموریت اصلی شان تربیت معلم است ، امسال بعد از تاسیس دانشگاه فرهنگیان بیشترین پذیرش را ما توانستیم انجام بدهیم و البته تاکیدات و توصیه های مقام معظم رهبری در این موفقیت خیلی خیلی موثر بود و تاثیرگذار.
تبریک عرض می کنم سال تحصیلی را خدمت شما و امیدوارم که چه دانشجویانی که به صورت ماده 28 و کسانی که لیسانس و فوق لیسانس را از دانشگاه های دیگر گرفتند و در طی یک سال قرار است مهارت های معلمی ، فنون معلمی و روش های تدریس و یادگیری را در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی تمرین کنند و مهارت بیاموزند و چه دانشجویانی که با مدرک دیپلم وارد شدند و ان شاءالله چهار سال بعد با دانشنامه لیسانس تربیت معلمی از دانشگاه فرهنگیان خارج بشوند سال بسیار پر خیر و برکتی را داشته باشید و آغاز ورود شما به دانشگاه سال بسیار خاطره انگیزی برای همه شما همکاران عزیزم باشید.
من شاید کمتر از ده روز پیش در جلسه ای در همین سالن خیلی از گفتنی ها را خودم با همکارانم در دانشگاه فرهنگیان در میان گذاشتم. مسائلی که ما در آموزش و پرورش داریم مسیری که برای تحول در آموزش و پرورش بر اساس سند تحول در حقیقت داریم دنبال می کنیم انتظار و توقعی که از دانشگاه فرهنگیان به عنوان هیات اندیشه از برای وزارت آموزش و پرورش به عنوان بخش متخصص در حوزه های تخصصی تعلیم و تربیت توقعی که داریم در آن جلسه با دوستان و همکارانم در میان گذاشتم و فقط در این جلسه بنا بر این بود که با بیشتر با شما نو دانشجو معلمان عزیز یکی دو نکته را در میان بگذارم و رفع زحمت کنم.
مسیر تحول در آموزش و پرورش به دلایل مختلف که مهمترین دلیلش آن است که مخاطب ما در آموزش و پرورش انسان است. انسانی که دائما در معرض نیازهای جدید قرار می گیرد ، نیازهای فردی و اجتماعی جدید قرار می گیرد مسیر تحول در آموزش و پرورش لایتناهی است. یعنی روزی نمی رسد که ما بگوییم تحول در آموزش و پرورش خاتمه پیدا کرد و ما به نقطه ای که می خواستیم رسیدیم و از این روز به بعد تحولی در آموزش و پرورش نخواهیم داشت. چنین گزاره ای در آموزش و پرورش بی معنا و بی مفهوم است.
آموزش و پرورش همواره باید به دنبال یافتن راه های جدید، روش های جدید با هدف انطباق با نیازهای فردی و اجتماعی دانش آموزان باشد . از این روی یکی از مهترین و شاید سخت ترین کارهایی که ما در مراکز تربیت معلم مان در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی داریم این است دائما منابعی که شما دانشجو معلمان باید با آن آمادگی پیدا بکنید تا بتوانید فردا که وارد کلاس شدید نیازهای دانش آموزان را پاسخ بدهید . این منابع باید دائما به روز بشود، دائما باید تغییر بکند و دائما شما باید از یافته های جدید علمی در حوزه های تعلیم و تربیت بهره مند بشوید. در غیر این صورت همان اشکالی که همواره به ما گرفته می شد و هنوز هم گرفته می شود می گویند شما دانش آموزان را که برای فردا باید آماده بشوند شما برای حال ،یعنی امروز دارید تربیت می کنید با استفاده از منابعی که برای دیروز است و مربوط به گذشته است.
به همین دلیل است که خروجی های شما از آموزش و پرورش کسانی که از آموزش و پرورش خارج می شوند با نیازهای به روز فردی و اجتماعی بیگانه هستند. به عبارتی دیگر شما آموزش و پرورشی ها کالایی را دارید تولید می کنید که مورد نیاز دانش آموزان که نسل فردا است نمی خورد. این کالا را از شما می گیرند می برند در کتابخانه شان در قفسه اتاقشان در بهترین حالت بایگانی می کنند و نگهداری می کنند. چون این کالایی که شما تولید کردید به درد آنها نمی خورد آنها به چیز دیگری نیاز داشتند و دارند و شما چیز دیگری به آنها تحویل دادید. این گزاره بسیار عامیانه ای که من خدمتتان عرض کردم شاه بیت نگاه و توجه ما به تحول در نظام آموزش و پرورش است.
ما امروز یک سندی داریم به عنوان سند تحول. سند تحول آمده مسیر حرکت در آموزش و پرورش در بخش های مختلف را این که فضای آموزشی و پرورشی ما چه شکل و شمایلی باید داشته باشد، برنامه درسی و برنامه های آموزشی ما باید چه شکل و شمایلی داشته باشد. نیروی انسانی ما با چه مقتضیاتی باید آماده بشود. مدیریت در آموزش و پرورش باید چگونه باشد. پژوهش و تحقیقات و نوآوری ها به چه شکل باید باشد. اینها را در آموزش و پرورش و سند تحول مختصاتش را روشن کرده ایم.
با این مقدمه ای که عرض کردم ما نباید خیالمان راحت باشد که بالاخره ما سند تحول داریم . سند تحول نقشه راه ما را روشن کرده و ما دیگر نیاز به مطالعه و اصلاح و تکمیل این سند نداریم، خیر .
با مقدمه ای که عرض کردم هر روز ما نیاز به این داریم که برگردیم عملکرد خودمان را نگاه کنیم و ببینیم کجای این عملکرد اشکال دارد و باید این اشکال برطرف بشود. البته تجارب بین المللی و کشورهای دیگر خیلی می تواند به ما کمک بکند. شما از امروز به عنوان روز نمادین آغاز سال تحصیلی وارد حوزه ای از دانش خواهید شد به عنوان معلمینی که می خواهید سکان تعلیم و تربیت فرزندان این کشور را در اختیار بگیرید که نیازمند یک سری شایستگی های جدید هستید.
دوستان عزیز من
دانشجویان گرامی دانشگاه فرهنگیان کسانی که در این سالن حضور دارید صدا و تصویر بنده را از طریق میکرفون یا ویدئو پروژکتور دارید می بینید و می شنوید موفقیت یک معلم در گرو داشتن شایستگی های لازمش است بخشی از این شایستگی ها در حوزه دانش است. شما فردا که وارد کلاس می شوید دانش آموزانی در سر کلاس دارید که ممکن است حوزه دانشی آنها از شما جلوتر باشد. سوالاتی را از شما خواهند پرسید که شما در دوران تحصیل در تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان تان به آن نپرداخته باشید.
بنابراین یکی از مهمترین مؤلفه های ایجاد این شایستگی در حوزه دانش است. بحث دوم که یکی دیگر از موضوعات مهم برای ایجاد شایستگی است مهارت هایی است که به شما به عنوان یک معلم باید داشته باشید. این مهارت ها بخشی به هوش و زکاوت و علاقه شما برمی گردد، بخشی به ذوق و اشتیاق شما برای پیشرفت برمی گردد. دانش آموزانی که فردا سر کلاس شما می نشینند و از شما به عنوان خانم معلم یا آقای معلم استقبال می کنند و به محض ورود شما به کلاس می گویند برپا خانم معلم آمد این دانش آموزان، دانش آموزان پنجاه یا شصت سال پیش نیستند. بنابراین مهارت های معلمی را باید به خوبی فرا بگیرید و زیر و بم های معلمی را به خوبی فرا بگیرید بخشی از این مهارت ها در کتاب ها نیست.
شما در جریان کارورزی اینها را خواهید آموخت. در جریان تبادل تجربه از معلمان پیشکسوت خواهید آموخت. از نگاه کردن و تعمق و تامل در روش های معلمی همکاران با تجربه تان خواهید آموخت. ولی این را یادتان باشد و یادمان باشد بدون داشتن این مهارت ها اگر در حوزه دانش که در بخش اول عرض کردم علامه دهر باشید حتما معلم موفقی نخواهید بود حتما. اگر یک معلم بسیار بسیار باسوادی در حوزه دانش باشید اما از آن مهارت ها بی بهره باشید سر کلاس نمی توانید کلاس داری کنید و نمی توانید فضای کلاس را ترغیب بکنید به سمت فضای یاددهی و یادگیری.
یکی از مشکلاتی که امروز ما در مدارس با آن مواجه هستیم روش های یاددهی و یادگیری ما شصت هفتاد سال از دنیای امروز عقب است. روشی که ما در سر کلاس داریم کلاس داری می کنیم و تلاش می کنیم فرایند یاددهی و یادگیری را بر اساس این روش ها جلو ببریم برای بچه های امروز نیست این مال نسل پنجاه شصت سال پیش است. که بچه ها همه در یک ردیف بنشینند دست به سینه یک نفر پای تخته سیاه و روی تابلو شروع بکند به درس دادن و همه نکات را بردارند و یادداشت بکنند و بعد هم تمام بشود خیر، این روش برای پنجاه شصت سال پیش است.
بنابراین یکی از مهمترین مؤلفه های ایجاد شایستگی در یک معلم موفق به کارگیری یا استفاده و یا آشنایی با مهارت های معلمی است که وزنش و ارزشش و الویتش خیلی از آن مرحله اول دانش جلوتر است. به همین دلیل بعضی اوقات این صحبت مطرح می شود که واقعا یک معلم لیسانسیه که دارای مدرک کارشناسی است اما مهارت های معلمی را خوب به آن تسلط دارد به مراتب از یک معلمی که دارای مدرک دکتری و فوق دکتری است اما از این مهارت ها بی بهره است ارزش ندارد و قابلیت بالاتری را دارد.
و سومین موضوع بعد از شایستگی بحث توانایی است. مثالی می زنم که این مثال برای شما دانشجو نو معلمان که وارد آموزش و پرورش شدید. معلم خسته خمود و افسرده که موقع راه رفتنش بچه ها دستش بیاندازند یا می خواهد خم بشود و گچ را بردارد و بگوید آی کمرم درد گرفت ، زانوهایم فلان است ؛ این معلم یعنی چه؟
معلمی که قدرت به کار گرفتن مهارت ها و دانش هایش را نداشته باشد این هم شایستگی کافی برای معلمی ندارد. معلم باید وقتی به سر کلاس می رود ورزیده، شاداب و با نشاط سر کلاس برود. این شایستگی که می تواند یک معلم را به عنوان یک معلم موفق در کلاس و مدرسه و فرایند یادگیری و یاددهی مورد توجه قرار بدهد چنینی معلمی است.
مجموعه این سه حوزه دانش ، مهارت و توانایی که عرض کردم که به تعریفی شایستگی معلم را می سازد البته در کنارش باید انگیزه معلم هم وجود داشته باشد والا اگر شایستگی در حد اعلای خودش وجود داشته باشد اما انگیزه به کار گرفتن این شایستگی ها در هر سه مؤلفه در معلم وجود نداشته باشد همه آن زحمات و تلاش ها نقش برآب خواهد شد.
آموزش و پرورش زمانی می تواند مسیر تحول را طی کند که چنین معلمی که شایستگی معلمی را دارد در اختیار داشته باشد والا غیر از این که ما سندهای مختلف تولید کنیم و روی کاغذ طرح های خیلی مفصلی را برای تحول بنویسیم و ترسیم کنیم هیچ اتفاق دیگری در آموزش و پرورش نمی افتد. معلم و نیروی انسانی مهمترین مؤلفه برای ایجاد تحول در آموزش و پرورش است و مسیری که آموزش و پرورش دارد طی می کند و دارد تلاش می کند آن است که با علم به این موضوع و با تدبیر و بصیرت به این موضوع انشاءالله جلو برود و در همین راستا است همان طور که در مقدمه عرایضم عرض کردم امسال در یک خیزش بسیار عظیم و بلند ما مراکز تربیت معلممان را یعنی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی را از حیث کمی پذیرش دانشجو پذیرش بسیار خوبی بود و امیدوار هستیم این مسیر ان شاءالله در طی چهار پنج سال آینده هم ادامه پیدا بکند.
به موازات موضوع معلمی که ماموریت اصلی همه شما عزیزان است این که در طی این چهار سال تلاش بکنید که آن شایستگی خودتان را افزایش بدهید و آماده ورود به کلاس و درس و مدرسه بشوید البته از جریانات سیاسی و اجتماعی جامعه نباید غافل باشید. معلمی که به سر کلاس می رود باید مخاطبش را بشناسد .
این دانش آموز که سر کلاس نشسته است از کدام طبقه اجتماعی است. با چه فشارهای اقتصادی و اجتماعی مواجه است. کدام ناهنجاری ها و نابه سامانی های اجتماعی آن را احاطه کرده است. آسیب های اجتماعی که او را در معرض خطر قرار داده چیست. تمام این سوالات و دهها سوال مشابه در کنار فنون معلمی و شایستگی هایی که عرض کردم شرط اصلی برای یک معلم موفق است.
شما به عنوان یک معلم باید به این آشنا باشید که جامعه تان کشورتان مسیر حرکتش به کدام سمت است. استراتژی ها و سیاست های حرکت جامعه به کدام طرف است. مواردی که جامعه را تهدید می کند چیست. همه اینها از شما یک معلم توانمند و شایسته می سازد که در عرض یک سال می توانید آینده یک دانش آموز را تحت تاثیر قرار بدهید. این ضرب المثل را حتما در کلاس هایتان اساتیدتان خیلی در طی این چهار سال آینده خواهند گفت نگاه یک معلم نه آنچه که به زبان می آورد حتی نگاه یک معلم به یک دانش آموز تاثیر بسیار عمیقی در شخصیت و روح و روان آن بچه در آینده می تواند داشته باشد. همه شما این تجربه را دارید. بنابراین رفتار ما معلمین در سر کلاس و برخورد ما با دانش آموزان بسیار بسیار کار سخت و پیچیده و دشواری است.
امیدوار هستم با وجود همکاران عزیزی که ما در دانشگاه فرهنگیان داریم و همچنین در دانشگاه شهید رجایی داریم که مداهنه نکردم اگر بگویم یکی از متعهدترین اعضای هیات علمی از اساتید دانشگاه ها در دانشگاه تربیت معلم و فرهنگیان و شهید رجایی هستند چون ذات تربیت انسان و ذات این ماموریت به نحوی است که افراد را هدایت می کند به این سمت و تعهد کاری آنها را افزایش می دهد و سوز و اشتیاق آنها را برای کار افزایش می دهد.
امیدوارم با وجود چنین همکاران ارزشمندی که در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی داریم شما به عنوان دانشجو معلمانی که با هدف بسیار پاک و خالصی وارد خانواده بزرگ آموزش و پرورش شدید بتوانید در آینده ای نه چندان دور به عنوان معلمینی شایسته و همکاران عزیز و ارزشمندی در خانواده بزرگ آموزش و پرورش در مسیر تعلیم و تربیت فرزندان این کشور منشأ اثر قرار بگیرید.
پایان گزارش/
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
روانی و جسمی معلمان را چه کسی
به حالت تمسخر و خنده داری درآوردهاست؟
معلم و دبیر ۲۰سال قبل که استخدام سد سالم بود و دیسک کمر و مشکل زانو و چشم و...نداشت همین سیستم کثیف و دانش اموز محور این بلاها را سر معلم دراورده و نداشتن معیشت و منزلت مناسب و پول برا درمان این اسیبهای شغلی و...
خدا ازت نگدره ای...
ایی را که لااقل وصرفابه خاطر خریدیاساخت یک سرپناه گرفته است را پرداخت کند را درک می کنی
حالا کدام مسولین چنین رفتاری دارند؟
همان در قاشق ات در آید.
کجاست عزت و استواری معلمان
قبل انقلاب که دژ محکمی برای
فرهنگ و ادب کشور بودند و معلمان
بعد انقلاب که با ریش و چادر و مقنعه
و در کل شلختگی مساوی گشت با
اسلام امروزی. شلوار بی اتو، کغش
بدون واکس، موهای ژولیده، و......
دست پخت خودشماست که امروز
قاشق قاشق مشغول تمسخر آن هستید.
فکر نمی کنید معلم اگر بیمار باشد با این بیمه ای که شما قرارداد بسته اید نمی تواند برای درمان اقدام کند 6 ماه بعد هم هزینه ها را پرداخت نمی کنید ولی هر ماه از حقوقمان کم می کنید
اقای وزیر ایا خبر داری امسال با بچه ها ششم و اولیا اونها چکار کردی درست یک و سال و نیم با استرس سرکردن و اخر هم با بی تدبیری خود امال و ارزوهای انها را به باد داذی خدا خودش قصاص این ظلم یزرک ازت بکیره انیدپارم
دیسک کمر و مشکلات ستون فقرات هستیم .ولی دانش آموزی من را یا همکاران را مسخره نکرده اند.تو خودت چون مسخره
دانش آموزان بودی به همراه معاون هایت.فکر میکنی چرا رفتی مسولیت گرفتی به خاطر اینکه عرضه کلاس داری رو نداشتی
مصرف گرفتاری در ترکیب سنتی صنعتی همین بلا را می آورد .مثل اون وزیر که گفته خودت بمال کاری نداره.به زودی صف پشیمان ها تشکیل خواهد شد .شرم بر تو وامثال تو
اولا بر حال آن نظام آموزشی باید گریست که مهارتهای لیسانسه از دکترا و فوق دکترا! بیشتر باشد.
دوما روش های فعال یاددهی، یادگیری ابزار می خواهد. معلم بیچاره همین تخته و گچ شصت سال پیش را دارد. مدارس ما حتی ویدئو پرژکتور هم ندارد.
سوما این که معلم خسته و خموده و بیمار است، لطف بیکران و هدیه دولت به معلمان است: سفر های تفریحی و وام های کم بهره و فضای پرنشاط و حقوق زیاد...دل معلمان را زده است!
چهارما: دانشگاه فرهنگیان را جمع کنید!
حقوق مناسب داده اید
منزلت داده اید
به معلم احترام گذاشته اید
ازخودتان شروع کنید که اینطور خموده وبی حال هستید وتوان اداره ی این وزارتخانه را ندارد اگر به مدارس بروید دانش آموزان معلمان واولیا شما را مسخره خواهند کرد
جناب بطحایی معلم اولویت زندگیش چیزهای دیگری است و دارد مثل شمع آب می شود .
آن وقت جنابعالی فقط و فقط در حال معامله با نمایندگان و سیاسیون هستی . آموزش و پرورش را به تاراج داده ای
گروه ویدئو الف، ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ 3961118093
عذرخواهی صریح وزیر آموزش وپرورش از دانش آموزان سیستان وبلوچستانی که در مدرسه ای بدون امکانات در حال تحصیل هستند.
من معلم با صلابت و استواری و عزت خدمت خود را انجام و به پایان رسانده ام و تمسخر شما برایم خیلی
دردناک بود. نگهبان و مستخدم یک بانک توسط سیستم و نظام بانکی احساس ارزش می کند و من معلم باید توسط وزیر خود به سُخره گرفته شوم !!!
از دیگر افراد جامعه چه انتظاری دارید که من معلم را
پاس دارد وقتی خودمان به ریش خودمان می خندیم!!!
انتظار پوزش از جامعه فرهنگیان توسط شما می رود. اگر وزیرش چنین به معلم بنگرد وای به حال مابقی !!!
مقصر خودمان هستیم که به این افرادمیدان داده ایم وهر فرمان آن ها چشم وگوش بسته اجرا نموده ایم
حالا فکر می کنند خیلی بزرگ هستند
درحالیکه اگر دریای اتحادمعلمان به تلاطم بیفتد هر چیزی را درخود غرق خواهد نمود
تا کی قرار است متفرق باشیم
....
آنچه دانش اموزان، کنکوری ها و دانشجویان باید برای موفقیت بدانند
دانشگاه فرهنگیان هیات اندیشه ماست!!!!!! خخخخخخ
گفتم: خوب! بی شک تنبیه کودکان کار درستی نیست و کسی آن را تایید نمی کند ولی این معلمانی که این طور داری قضاوت شان می کنید جان و جسم شان،اعصاب و زندگی شان را به پای همین دانش آموزان ریخته اند و زمان کم حوصله و فرسوده شان کرده است.
گفت:« خودشان پذیرفته اند که معلم باشند»
گفتم: آری! اما توضیح آن وقت بیشتری می خواهد و من باید الان سر کلاس بروم.راستی! اگر برای پذیرفتن یا نپذیرفتن پیشنهاد خاله ات از من مشورت می خواستید،حتما مخالفت می کردم،البته حالا که پذیرفتید براتون از ته قلب آرزوی موفقیت می کنم.
خداحافظی کردیم و من دفتر مدرسه را به سمت کلاس ترک کردم.
مشهورترين حديثي كه در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد : « اطلب العلم من المهد الي اللحد » ز گهواره تا گور دانش بجوي
من يك آموزگار پيماني با شش سال سابقه تدريس در مدارس محروم استان قم هستم كه بدبختانه در مقطع دكتراي رشته تعليم و تربيت دانشگاه علامه طباطبايي قبول شده ام و ثبت نام هم كرده ام. اما به دليل « ممنوعيت تحصيل فرهنگيان » مجبور شدم از ادامه تحصيل صرف نظر كنم.
معاون ابتدايي ناحيه 1 قم به جاي همكاري و فرصت دانستن چنين فرصتي براي رشد معلم استان مرا تهديد كرده كه در صورت سرپيچي به دليل پيماني بودن عذرت خواسته خواهد شد. و مرا از اتاقش با بي ادبي تمام بيرون كرد.
حالا هيچ انگيزه و تواني براي كار ندارم. برايم ثابت شد دولت چپ و راست و اعتدال همه حرف است.
اين كه چرا در وزارت آموزش و پرورشي كه مدعي اسلامي بودن است زمينه ادامه تحصيل يك آموزگار وجود ندارد؟ جاي تاسف و تأثر عميق است.
امروز زمان یکه تازی صدچهره هاست. اگر ملاک عمل تخصص باشد این بازیها تمام می شود. صدای معلم و رسانه ها باید این مطالبه را با صدای بلند فریاد بزنند. این به نفع همه است و راه برون رفت از بحرانهای فعلی.
آقای روحانی هنگام رئیس جمهور شدن اشتباه بزرگی مرتکب شدند که الان بعد 5 سال هنوز دارند تاوان آن را پس می دهند. و آن اعتماد به مدیران اصول گرای باقی مانده از دوران آقای احمدی نژاد بود که اجازه ابقای آنها را دادند. اگر همان روز معتدل برخورد نمی کردند و طیق عرف همیشگی ، مدیران کوچک و بزرگ را عوض می کردند الان برای ادارات و مردم هم این همه دشواری ایجاد نمی شد.
چرا باید فرستادن اداری ها به مدرسه تنبیه محسوب شود مگر چه بلایی سر معلمان مدارس می آورید که قرار گرفتن در جایگاه آنها برایتان کابوس است
دقیقا توصیفی از خود وزارت آموزش و پرورش و نحوه عملکردش............
گیریم حرف شما درست باشد
البته معلمین هم وزیر و مدیرانی نمی خواهند که عملکردشان هیچ باشد و فقط دهانی داشته باشند که زیاده خواهی کنند.بنده دست معلمانی که با درد در کلاس حاضر می شوند را می بوسم .خداوند شما را هدایت کند.