"به گزارش دیده بان ایران؛ علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «آیا مدارسی در کشور تحت عنوان مدارس مختص دانشآموزان متأهل وجود دارد؟»، اظهار داشت: فکر نمیکنم مدرسه مستقلی برای این دسته از دانشآموزان وجود داشته باشد.
وی افزود: این دسته از دانشآموزان میتوانند در مدارس عادی، بزرگسالان و یا داوطلب آزاد به ادامه تحصیل خود ادامه دهند.
زرافشان در پاسخ به این پرسش که «دانشآموزانی که ازدواج زود هنگام دارند از مدرسه اخراج میشوند؟»، خاطرنشان کرد:
بنابر قانون نباید اخراج شوند.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: در آیین نامه مصوب سه راه حل برای ادامه تحصیل دانشآموزانی که ازدواج میکنند پیش بینی شده است که یا «با حفظ ظاهر در مدرسه عادی به تحصیل ادامه میدهند»، «در مدرسه عادی ثبت نام کرده و در کلاسهای درس حضور نمییابند و در امتحانات حاضر میشوند» و یا «برای ادامه تحصیل به مدرسه بزرگسالان میروند».
اکنون آمار دقیقی از دانشآموزانی که در حین تحصیل متأهل میشوند، وجود ندارد./فارس"
با توجه به سخنان جناب آقای زرافشان معاونت متوسطه وزارت آموزش و پرورش یکی از گزینه های ادامه ی تحصیل دانش آموزان متاهل تحصیل در مدارس عادی است و آن طور که جناب زرافشان بیان کرده اند تنها ضابطه یا شرط آن هم " حفظ ظاهر " است !
چرا تحصیل دانش آموزان متاهل در مدارس عادی غلط و چرا رعایت ضابطه یا شرط " حفظ ظاهر " هم ناممکن یا عملی نیست .
وقتی دانش آموزی ( دختر یا پسر ) متاهل می شود ( یعنی یا نامزد می کند یا ازدواج ) شرایط و تغییراتی از منظر عاطفی ، جنسی ، روحی و روانی و فیزیولوژیکی و ظاهری در فرد پدید می آید که اجتناب ناپذیر است و حتی خارج از اراده ی شخص درون و برون او را تحت تاثیر قرار می دهد .
او وارد دنیای جدیدی در زیست خود می شود که کاملا متفاوت از دنیای یک انسان مجرد یا تنها می باشد و به ناگزیر الزامات و تعهدات و ویژگی های خاصی بر او تحمیل می شود .
دختر یا پسر متاهل در شبانه روز با شریک عاطفی و جنسی خود اوقاتی را می گذراند که با دنیای دانش آموز مجرد تفاوت فاحشی دارد و قاعدتا هم در افکار هم در گفتار و هم در ظواهر دانش آموز متاهل تغییر و تحول ایجاد خواهد کرد.
حال چنین دانش آموز متاهلی وارد مدارس عادی می شود و در کنار دانش آموزان مجرد نوجوان یا جوان می نشیند ، نشست و برخاست می کند ، و همه گونه ارتباطات عادی با دانش آموزان دارد . از چنین دانش آموزی که تجربه ی جدید و قاعدتا هیجان انگیز و شورانگیزی را در زندگی خود در حال تجربه کردن است چگونه می شود انتظار داشت از احساسات ، هیجانات ، تجربیات و روابط عاطفی ، عاشقانه یا حتی جنسی خود برای دیگر دانش آموزان چیزی نگوید ، و دیگر دانش آموزان هم مطلقا حس کنجکاوی نسبت به او نداشته باشند و چه بسا باعث میل و تمایل آزمون چنین تجربه ای برای دیگر دانش آموزان و یا حتی نسبت به همدیگر پیدا نکنند !
مجوز تحصیل دانش آموزان متاهل در مدارس عادی آسیب دیگری نیز بر مدارس کشور دارد و آن تشویق و تایید ازدواج های کودکان یا زودرس و نابالغ عقلی و شغلی می باشد که عوارض جبران ناپذیری در پی داشته و خواهد داشت .
همچنین شرط " حفظ ظاهر" دانش آموزان متاهل در مدارس عادی علاوه بر سخت یا غیر ممکن بودن بسیار مبهم است و حتی در صورت تحقق آن تغییری در اصل اتفاق که حضور یک شخص متاهل با تجربیات جدید و تجربه نشده برای دیگر دانش آموزان است ، ایجاد نمی کند .
به نظر می رسد در اینجا ما با یک آسیب جدی در ثبت نام افراد در مدارس عادی روبه رو هستیم ، به خصوص که تهیه کنندگان یا نویسندگان ضوابط ثبت نام در مدارس عادی ، فرزند دختر یا پسر خود را در مدرسه ای فرض بگیرند که در آن دانش آموز یا دانش آموزانی متاهل قرار است کنار فرزندانشان بنشیند و تحصیل کند . هر حرف و حرکت و رفتار و افکار و تجربیات دانش آموز متاهل از زندگی زناشویی یا روابط آنها می تواند تبدیل به کابوس یا بحرانی بزرگ برای دیگر دانش آموران شود و زندگی و آینده ی دانش آموزان دیگر را به مخاطره بیندازد و چه بسا آینده ی آنان را تباه سازد .
بحران افزونی طلاق در میان کودکان و نوجوانان متاهل ، و آسیب های روحی ، جسمی و عاطفی که آنان در این سن متحمل می شوند ، همچنین وضعیت نامعلوم شغلی و درآمدی این نوع ازدواج های زودرس ، دست اندرکاران و تصمیم گیران در وزارت آموزش و پرورش و در سطح کلان قوه ی قانون گذاری و دیگر مراجع موثر را می طلبد که به فوریت نسبت به اصلاح این بند از ضوابط ثبت نام دانش آموزان متاهل در مدارس عادی ، اقدام کنند و از وارد آمدن آسیب های بیشتر به تعداد بیشتری از دانش آموزان ممانعت به عمل آورند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
در سرشماری سال 65، دختران
ده ساله طلاق گرفته داریم اگر آمار
دقیق یادم بود آمار هم می دادم و
همچنین همسر مرده داشتند که به
حساب جنگ تحلیل می شد!!!!
جناب عمادی روشنفکر تصور می کند
این قانون یعنی توجه ویژه به زنان.
امروز ایشان بیشتر از هر کس من
دبیر بازنشیته را نگران می سازد.
خیلی پیاده است و عقب گرد جنون
آمیزی دارد. لعنت بر پست دهندگان
خنگ که فریب ظاهر را خورده اند!!!
صورت نمی گیرد و محصل پسر ازدواج کرده نداریم مگر
در مناطق روستایی.در روستا نیز مدت نامزدی بیشتر است
و تا تهیه جهزیه دختر که اکثرا منتظر فروش محصول و یا
تمام شدن قالی و فرش بافته و......می مانند طول می کشد.
در سال 78 در دبیرستانی که مخصوص دانش آموزان ازدواج کرده
در سنین متفاوت بود تدریس داشتم، این مدارس برای تفکیک
دانش آموزان متاهل مناسب بود. لعنت به جناب عنادی که دوباره
ما را به دهه 60 و اوایل دهه 70 هدایت می کند.
آموزش و پرورش بجای روشنگری برای منع ازدواج زیر 18 سال و حتی بالاتر ،با این تصمیم احمقانه در ترغیب دختران به ازدواج عمل خواهد کرد.
مگر آن که گرانی شدید که باعث کاهش ازدواج جوانان شده مانع
این پدیده شوم شود.درست اندیشی فرآیند غریبی در آموزش و پرورش است.