معمولا واژه ی « دزد » در مورد کسانی بکار برده می شود که یا در سطوح پایین جامعه از دیوار مردم بالا می روند، یا کیف می قاپند و جیب بری می کنند و یا در سطوح خیلی بالا ، دست به اختلاس های میلیونی می زنند، اما با کمی دقت می توان دید که دزدی در میان توده ی مردم عادی نیز به شکل های دیگری صورت می پذیرد .
به عنوان مثال:
- فروشندگانی که مواد مورد احتیاج روزانه ی مردم مانند نان و میوه جات و سبزیجات و لبنیات را گران تر از آنچه که باید به آنها می فروشند .
- رانندگانی که از مسافران شهرستانی و نا آشنا به شهر کرایه ی بیشتری می گیرند.
- تعمیرکارانی که برای تعویض یک قطعه، دستمزدی چند برابر از مشتریانشان طلب می کنند.
- کارمندانی که به جای رسیدن به کار ارباب رجوع، آنها را از این طبقه به آن طبقه سر می دوانند تا به کارهای شخصی خود برسند .
- ماموران بهداشتی که با گرفتن رشوه چشم بر اجناس تاریخ گذشته و فاسد در فروشگاه ها می بندند .
- کارخانه دارانی که آب و رنگ و اسید توی شیشه می ریزد و به اسم آب لیمو به دست مشتریان می دهند .
- پزشکانی که بیمارانشان را بدون اینکه نیازی به عکس گرفتن و یا آزمایش داشته باشد پیش رفقای رادیو لوژیست و آزمایشگاهی خود می فرستند .
- استادان دانشگاهی که نام خود را در ابتدای پایان نامه یا مقالاتی می گذارند که بیشترین مقدار تحقیق و کار نوشتاری آن را دانشجویانشان انجام داده اند .
- و تمامی کسانی که از طریق دروغ گویی، تقلب، رشوه دادن و رشوه ستاندن، پارتی بازی و ..... روزگار می گذرانند .
رفتارهایی که متاسفانه به دلیل فراگیر بودن آنها در سطح جامعه عادی و طبیعی جلوه می کند.
با این ویژگی های فرهنگی، حتی اگر رژیم فعلی را براندازیم به دموکراسی دست نخواهیم یافت، بلکه رژیم دیکتاتوری دیگری با نام و رنگ لعابی متفاوت به وجود خواهیم آورد.
به طور حتم ما به یک تحول عظیم فرهنگی نیاز داریم و این کاری دشوار و زمان بر است اما روزی باید شروع شود و آن روز همین امروز است.
( کانال در اسارت فرهنگ )
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.