صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«نیمی از این راه غم بار را حکومت‌ها می‌روند اما صد‌دریغ که برای تکمیل این پروژه ؛ نیم دیگر این راه را مردم می‌پیمایند و به راحتی و بدون تأمل کافی با طبل شعبده بازان فرهنگی می‌رقصند و به آنان مجال میدان داری می‌دهند ! »

مولانا ؛ جامعه دچار قحطی معنا و گله از فقر شایستگی

ناصر مهدوی

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی  برای شناخت یک جامعه محنت‌ زده کافی است بدانیم که در آن حرف‌ها و نام‌های بسیاری به گوش می‌رسند؛ اما کثیری از آنها از درون تهی و بی‌معنا هستند .

در کتاب مثنوی شریف؛ با ابیاتی روبه رو می‌شویم که در آن طعنه‌های تندی خطاب به حاکمان بی‌ ریشه و مدعیان سطحی‌ نگر دیده می‌شود و نشان می‌دهد که برای مولانا نیز زندگی در یک جامعه ناسالم؛ چقدر امری دردآور و تحمل‌ناپذیر بوده‌ است .

مولانا از اینجا آغاز می کند که در سرزمین ما؛ قرن‌هاست که نام‌هاي بزرگ را بر پیشانی جان‌های حقیر می‌نویسند و شایستگان را از صحنه‌های اجتماعی کنار می‌گذارند تا افراد ضعیف و ناتوان تدبیر امور را به دست‌گیرند.

او می‌گوید:

راه هموار است و زیرش دام‌ها

قحط معنی در میان نام‌ها

یعنی تا چشم می‌بیند و گوش می‌شنود؛ همه جا پر از هیاهوی  عناوین خیره کننده و نشان‌ های چشم‌ نواز شده؛ اما نام‌ها و عناوینی که بسیاری از آنها از معنا و اصالت خالی شده‌اند .

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

به‌همین منظور؛ راه‌های زندگی ما؛ با مشکلات و دام‌های بسیاری همراه شده‌ است ؛ زیرا کسانی که مدعی راهنمای دیگران هستند؛ خودشان از معنی خالی شده اند و مانند غلافی هستند که به جای شمشیر تیز و بُرّان؛ چوب خشک در آن قرار داده شده است. با چنین اوضاعی چه بر سر مردمی می‌آید که عناوین و نام‌های  بزرگ آنان را افراد بی‌ فکر و بی‌ کفایت تصرف کرده باشند؟

به نظر می‌رسد پاسخ کاملا روشن است؛ در چنین وضعیتی سرمایه‌ های ملی به راحتی بر باد می‌روند و روند زندگی رو به بی‌نظمی کشیده می شود.

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

امروزه به‌دلیل قحطی شایستگی؛  کسانی از قلاب نام‌هاي دهن پرکن و پُست‌های اجرایی چشم‌ نواز آویزان شده‌اند که در صلاحیت آنان تردید بسیاری است . از عناوینی همچون نماینده  رئیس‌جمهور ؛ وزیر؛  شهردار؛  تا عناوینی همچون عالِم؛ روشنفکر و منتقد و دیندار؛ چنان از درون بی‌محتوا شده و  توسط آدم‌های ضعیف به تاراج رفته‌اند که بیان تاثیر مخرب آن دردآور و گاهی شرم‌آور می‌شود . به عنوان مثال در عرصه اجرایی وقتی نام شهردار به ذهن می آید ؛ بلافاصله کلماتی همچون بی‌ نظمی؛ آلودگی ؛ خشک‌ شدن درختان ؛ ترافیک ویرانگر و پدیده شومی به‌ نام حجاب‌ بان؛ چنان به‌فکر آدمی هجوم می‌آورند که به جای احساس خوب؛ تهوع به آدمی دست‌می‌دهد.

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

طوفان استبداد وقتی شروع به وزیدن می‌کند همه جا را آلوده می‌سازد و ساز غم‌انگیز خود را در هر گوشه‌ای می‌نوازد. این طوفان هوا را مه‌آلود می‌کند؛ حق و باطل را در هم می‌آمیزد؛ شعبده‌ بازان را در صدر می‌نشاند و البته  اهل فهم و فرهنگ را نیز منزوی‌تر از هر زمانی به کنجی می‌راند. 

با چنین اوضاعی نابالغان عرصه‌ها را اِشغال می‌کنند . در فضایی که دم زدن در آن رنج و مصیبت به همراه می‌آورد؛ سخت دچار قحطی معنا شده‌ایم و نه تنها زمامداران که ما نیز  در گسترش و ماندگاری این فضا؛ مقصریم .

فرقی نمی‌کند؛ چه آنهایی که به ایده‌ها می‌تازند و بدون دلایل کافی تکلیف خدا و جهان و انسان را یک سره می‌کنند و چه آنهایی که وزیر و رئیس‌جمهور و نماینده مردم می‌شوند و بدون شایستگی کافی؛ برای بیشتر از هشتاد میلیون انسان حکمرانی می‌کنند .  همه دست به دست هم می‌دهند تا زندگی مردم تیره و راه آنان ناهموار شود .

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

در این فضای مه‌آلوده به‌عنوان مثال وزیر بهداشتِ آن ، پزشکان و پرستاران را از کشور فراری می‌دهد؛ وزیر علومش هزاران استاد دانشگاه را اخراج می‌کند؛ وزیر آموزش و پرورشش مدرسه را پادگان می‌کند  و باز در چنین جو غبار آلودی ، عرصه اندیشه و قلم  نیز به نوع دیگری تاراج می‌شود و مغزهای پر مدعا اما خالی از محتوا نیز نُقل و نبات  محفل‌ها می‌شوند .

چرا به‌ این بلا گرفتار شدیم ؟

چون تاج‌های بزرگ را بر سر‌های کوچک گذاشته‌ایم و از امر زمامداری  تا عرصه فرهنگ و هنر؛ همه را به سخره  گرفته‌ایم .

مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

نیمی از این راه غم بار را حکومت‌ها می‌روند اما صد‌دریغ که برای تکمیل این پروژه ؛ نیم دیگر این راه را مردم می‌پیمایند و به راحتی و بدون تأمل کافی با طبل شعبده بازان فرهنگی می‌رقصند و به آنان مجال میدان داری می‌دهند .

آری !

راه همواراست و زیرش دام‌ها
قحط معنی در میان نام‌ها

 بنابر این؛ با اندوه فراوان باید بگوییم؛ در فضایی که دم زدن در آن رنج و مصیبت به همراه می‌آورد؛ سخت دچار قحطی معنا شده‌ایم و نه تنها زمامداران که ما نیز  در گسترش و ماندگاری این فضا؛ مقصریم .

کانال سخنرانی ها


مولانا و جامعه ایران و فقر شایستگی

سه شنبه, 14 آذر 1402 15:55 خوانده شده: 532 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
m 1402/10/12 - 15:20
یکی از نشانه های بارز حکومت صالحان، دادگاههای مستقل با عملکرد عادلانه و امنیت ساز است. قضاوتهای ناعادلانه افراد نالایق کم سواد و ناصالح و بی تقوا و بی توجه به وظایف و مسئولیتها در زنجیره رفاقتها و ملاحضات سیاسی و اجتماعی و نسبی و سببی و رشوه و تبعیض جانبازان و خانواده های شهید، دستگاه قضائی تحت مدیریت ناکارامد اخوندی را در مفسدانه ترین شکل ممکن قرار داده. برخلاف قبل از انقلاب، تفاوت پلیس کنونی با اوباش خیابان در لباس فرم است و عملا از اوباش حمایت میکنند و نمیدانیم از مجرمین شکایت کنیم یا از پلیس و قاضی متخلف که بجایی نمیرسد. حکومت اسلام شعار ایران با تکیه بر اقتدارگرائی مطلق و ماندگار، اهمیتی به معضلات فزاینده قضائی و اقتصادی و اجتماعی، و تنفر روزافزون مردم از دین نمیدهد اما با تحریف مسئله حجاب به ضروری دین، رنگ اسلامی کاذب به محتوای کفرالود خود میزند والا اگر باورهای دینی برای حکومت مهم بود، خطر بی دینی و سقوط مقدسات از بی حجابی بمراتب بزرگتر است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور