پنج شنبه ساعت 16 تا 30 / 17 مراسم ختم مرحومه « فرخنده قاسمی » مادر گرامی « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش بود .
من نیز بر حسب وظیفه ی اخلاقی و انسانی بدون هیچ گونه بنر و یا تاج گل در این مراسم شرکت کردم .
محل مراسم مسجد نور واقع در میدان فاطمی بود .
تا جایی که می دانم این مراسم اطلاع رسانی نشده بود . حتی در کانال تلگرامی وزارت آموزش و پرورش نیز هیچ گونه اشاره ای به آن نشده بود ؛ با این حال به نظر می رسید که همه مدیران و مسئولان مناطق و نواحی آموزش و پرورش از آن اطلاع داشتند !
شاید یک دلیل این بود که حضور معلمان در این مراسم " حاشیه ساز " شود و احیانا تعدادی از معلمان بخواهند در مورد مطالبات خود پرسش هایی داشته باشند !
دیوارهای مسجد ( بیرون و درون ) به صورت سرتاسر از بنرها و تاج گل ها پوشانده شده بود .
سه شنبه مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش طی اطلاعیه ای چنین نوشت :
" بنا بر تاكيد وزير آموزش و پرورش، با عنايت به فرارسيدن ماه مهر وضرورت آغازي با شكوه، بانشاط و اميدبخش در مدارس سراسركشور، مديران كل محترم از هر گونه سفر به تهران جهت شركت در مراسم ترحيم والده گرامي ايشان و ارسال دسته گل و انتشار آگهي تسليت و ساير تشريفات غير ضروري خودداري نمايند .
بدون شك، دغدغه و اولويت همه ما بايد آغاز باشكوه سال تحصيلي جديد باشد . "
خوشبختانه تاج گل هایی که در این مراسم بود به جز چند مورد محدود و معدود متعلق به آموزش و پرورش نبودند اما می توان گفت که بسیاری از مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش از درون ستاد و نیز مناطق و نواحی مختلف کشور در آن شرکت کرده بودند !
قبل از ورود به صحن مسجد تعدادی از مدیران ستادی در یک ردیف ایستاده بودند و افرادی که وارد می شدند در یک " صف طویل " ایستاده بودند که مقصد نهایی وزیر آموزش و پرورش بود .
نحوه ورود برخی از مدیران و مسئولان به داخل سالن هم جالب بود .
افرادی که اصطلاحا " شخصیت " بودند و مقامی بالا داشتند با راهنمایی برخی در جلو می نشستند .
« حمیدرضا حاجی بابایی » که اکنون نماینده مجلس است با قدی افراخته و در حالی که دست چپش را به درون کت ( سمت راست ) برده بود در معیت همراهی چند نفر وارد سالن شد و بدون آن که خیلی منتظر تعارف دیگران شود در " جلوی " سالن نشست .
به نظر می رسد مسئولان و مدیران عادت ندارند که " تنهایی " در مراسمی حضور پیدا کنند و سعی می کنند تا به صورت " دسته جمعی " وارد محافل و مجالس شوند تا دیگرانی که نمی دانند بفهمند که شخص مهمی را دیده اند !
حتی در مراسم ختم نیز که با هدف تسلی خاطر بازماندگان و استماع سخنان خطیب مجلس به منظور انذار و عبرت و بیان نکات اخلاقی برگزار می شود همیشه انحرافات بزرگ و حیرت آور از چیزهای کوچک شروع می شوندسعی می شود تا " سلسله مراتب " به طور اصولی رعایت شود .
افراد و " شخصیت ها " با این حرکات می خواهند نشان دهند که با دیگران " متفاوت " و " متمایز " هستند اما به این توجه نمی کنند که این گونه احترامات و تعارف ها اکثرا به خاطر " پست و جایگاه " فرد مربوطه است و همین که فرد فاقد این " ردا " شود دیگر کسی به او توجه نمی کند .
به عنوان مثال ؛ فاضل متولی که زمانی مدیر کل دفتر وزارتی بود هنگام ورود به سالن نیم نگاهی برای " دیده شدن " و " نشستن در جلو " داشت اما انگار کسی او را نمی دید و خودش در جایی نشست ...
این گونه " ژست گرفتن ها " و " خط کشی ها " به نظر می رسد مخصوص جوامعی مانند ماست و در اخبار و گزارش ها به کرات دیده و شنیده ایم که فلان نخست وزیر و یا وزیر و... در کسوت یک " شهروند معمولی " و درست مانند دیگران در اجتماع حضور می یابد .
حتی در جریان حضور اعضای شورای شهر تهران در حرم حضرت امام ( ره ) که سوژه شبکه های اجتماعی شد این " متفاوت بودن " سعی می شد به رخ شهروندان کشیده شود !
ظاهرا اعضای این شورا قصد و نیت شان از این کار " فرهنگ سازی " بوده است !
* تصویر زیر حضور نخست وزیر کشور کانادا و عکس گرفتن با شهروندان را نشان می دهد .
* در آستانه انتخابات پارلمانی نروژ، "ینس استولتنبرگ" نخست وزیر این کشور، برای آگاهی از آنچه " مردم واقعا فکر می کنند" به طور ناشناس در اسلو با لباس راننده تاکسی به مسافر کشی پرداخت.
" استولتنبرگ" که رهبر حزب کارگر است و حزب متبوعش در نظر سنجی ها پیشتر از سایر رقبا است، با زدن عینک دودی ساعاتی را به رانندگی تاکسی پرداخت تا از نظرات مردم رای دهنده در انتخابات آتی این کشور آشنا شود.
وی دلیل این امر را این واقعیت دانست که بسیاری از مردم در تاکسی عقاید و نظرات واقعی خود را بیان می کنند.
بسیاری از مسافران در نخستین لحظات نشستن خود در تاکسی آقای نخست وزیر را می شناختند و برخی نیز به او می گفتند : شما چقدر شبیه نخست وزیر هستید!
سخنگوی حزب کارگر نروژ به انعکاس مثبت این اقدام نخست وزیر در میان مسافران اشاره کرد و گفت بسیاری از مسافران از این اقدام آقای استولتنبرگ استقبال کردند. ( عصر ایران به نقل از روزنامه دیلی تلگراف بریتانیا )
خلاصه ، این گونه حضورها که بیشتر به " فرهنگ نمایش و تفاخر " می ماند در پایان به ضد اهداف و فلسفه آن کار تعریف شده تبدیل می شود .
بخش پر رنگ زمان این مراسم که توسط " مجری " بیان و هدایت می شد به ذکر اسامی افراد و شخصیت هایی بود که در این مراسم شرکت بودند اختصاص می یافت .
این گونه " ژست گرفتن ها " و " خط کشی ها " به نظر می رسد مخصوص جوامعی مانند ماست و در اخبار و گزارش ها به کرات دیده و شنیده ایم که فلان نخست وزیر و یا وزیر و... در کسوت یک " شهروند معمولی " و درست مانند دیگران در اجتماع حضور می یابد مجری صفحه ای بلند و " طومار گونه " را که به او داده می شد قرائت می کرد و هر بار تعداد این شخصیت ها بیشتر و بیشتر می شد !
این کار از ابتدای مراسم تا انتهای مراسم به کرات انجام می شد .
مجری از حضور وزیران ؛ معاونین وزیران ، مدیران کل ، نمایندگان مجلس ، شهردار تهران و... نام می برد و از حضور آنان تشکر و قدردانی می کرد .
حتی از حضور روحانیون نیز قدردانی شد اما به هیچ عنوان اسمی از " معلمان " برده نشد .
حتی از حضور خبرنگاران رسانه ها نیز نامی برده نشد .
به نظر می رسد این گونه اکثرا مجالس ترحیم بیشتر ویژه " مقامات " و به نوعی ابراز وفاداری و بیعت با همدیگر است .
بخش طنز این مراسم جایی بود که مجری مراسم از کسانی که " بنرها " را تهیه کرده بودند تشکر و قدردانی می کرد !
در حالی که به مشاهده رفتار حاضران و نحوه ورود شخصیت ها خیره شده بودم ناگهان متوجه شدم فردی که در کنار من نشسته است چهره اش آشنا است .
فکر می کنم در ردیف چهارم سالن نشسته بودم .
او کسی جز دکتر « محمود مهرمحمدی » رئیس دانشگاه فرهنگیان نبود .
از آن جا فضای مراسم خیلی فضای پرسش و پاسخ و خبرنگاری نبود دو سوال را مطرح کردم .
ابتدا در مورد خانم گلاویژ ارژنگی، رتبە ۳۴۵ کنکور و نفر اول رشتە انسانی دختران شهرستان مریوان که به خاطر ورود سهمیه ها با رتبه چند ده هزار از ورود به دانشگاه فرهنگیان سنندج بازمانده و دست به اعتصاب غذا زده بود پرسش کردم .
مهرمحمدی گفت که در جریان است اما چیزی نیست که مربوط به دانشگاه فرهنگیان باشد و یا متصل به مدیریت او باشد .
او از این مساله ابراز تاسف کرد .
به او گفتم که دو سال قبل با صدای معلم نشستی داشت اما علی رغم قولی که برای برگزاری نشست دوم داده بود این کار انجام نشد .
مهرمحمدی گفت که مسئول این کار " مرتضی نظری " ( رئیس فعلی مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ) بوده است و منتظر هماهنگی وی بوده است .
مهرمحمدی گفت که آماده تعامل موثر و گفت وبا " صدای معلم " است .
از دیگر میهمانان این مراسم ، « حجت الاسلام محی الدین بهرام محمدیان » رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش بود .
او در ابتدا در جلوی سالن بود اما پس از مدتی به بخش روبه رویی و موازی محل مجری سالن نقل مکان کرد .
او تا انتهای مراسم حضور داشت .
زمانی که از او عکس گرفتم خودم را معرفی کردم .
او از دیدن من ابزار خوشحالی بسیار کرد و تاکید کرد که مطالب صدای معلم را به طور مرتب مطالعه می کند و از نقادی این رسانه تشکر و قدردانی نمود .
در مدت حدود 28 سال معلمی ام ؛ نخستین بار بود که می دیدم یک روحانی به احترام " یک معلم " از جایش برمی خیزد و این برای من جالب و البته قابل تامل بود .
در این مراسم سید کاظم اکرمی و علی احمدی وزرای سابق آموزش و پرورش حضور داشتند اما فانی و دانش آشتیانی نبودند .
جهانگیری معاون اول روحانی نیز در این مراسم حضور داشت اما خبری از نوبخت نبود .
از حاشیه های جالب و البته تاسف برانگیز این مراسم ارسال تاج گل هایی بزرگ و فاخر از طرف سازمان های دولتی بود .
بارها شده است پیام هایی دریافت کرده ام که برخی از افراد توانایی حتی تهیه لوازم التحریر را برای بچه های خود ندارند .
آنان ملتمسانه درخواست کمک دارند .
دولتی که ادعای " متفاوت بودن " دارد باید آن را از همین چیزهایی که به نظر " بی ارزش " است شروع کند .
حتی یک ریال هم نباید بابت چنین چیزهایی هزینه شود .
این گونه کارها قرار است که چه مشکلی را از جامعه آشفته ما حل کنند ؟
این که این چیزها را کم اهمیت جلوه دهیم و فقط به فکر مسائل بزرگ تر باشیم نوعی انحراف از مساله است .
همیشه انحرافات بزرگ و حیرت آور از چیزهای کوچک شروع می شوند .
نظرات بینندگان
بنر تبلیغاتی یک میلیون تومان هزینه می کردند آنهم برای بهزیستی، برگشتم به رییس کمسیون بانوان گفتم اگر این پول را به بهزیستی هدیه می دادید بهترنبود؟ کشور ما شکرندار نیست که، در کشور ما هزینه ها درست نیست، همین مراسم اول مهر با حضور مسولین چقدرهزینه شد؟
خانم امامی
درست است اما بهتر است شما و سایر همکاران محترم این موارد را در رسانه ها منعکس کنند .
نباید از کنار هیج مساله ای به راحتی گذشت ...
پایدار باشید .
یکی از متولیان اصلی رفع این مشکلات سیستم آموزش و پرورشه
که خودش اینهمه مورد و مسأله داره ایبنم یکیشون
همکار محترم
بسیاری از مشکلات ما ریشه های فرهنگی و مدیریتی دارند .
باید نوشت و تحلیل کرد .
پایدار باشید .
آقای رضایی
اصل حرکت وزارت آموزش و پرورش قابل دفاع است اما متاسفانه فرهنگ سازمانی غالب در وزارت آموزش و پرورش انتقادی نیست .
فضای تعریف و تعارف و تملق است .
می توان با استمرار و منطق این فضا را تغییر داد .
پایدار باشید .
خیلی فاصله داریم تا ...
فرزندم در کانادا دوچرخه خرید و عکسش رو فرستاد. گفتم که تو چگونه روت میشه دوچرخه سوار شی؟؟ گفت رئیس دانشگاه و اساتید همه با دوچرخه میان سرکار. بله دوست عزیز اینه فرق ما با آنها!!!
آقای وحید
از اطلاع رسانی شما سپاسگزارم .
پایدار باشید .
امید که گوش شنوایی برای شنیدن این نقدها باشد،ممنون که خواب خفتگان خفته آشفته می کنید..کاش مصادیق حضور گروهی و تیمی مسوولین ستادی آموزش و پرورش را قید می نمودید...واقعا چه لزومی داشت که فلان عضو شورای معاونین وزارتخانه با یک گروه از برکشیده های خودش در این مراسم!!این حضرات اگر یک معلم در مناطق شهرستان های استان تهران به رحمت خدا برود یک پلاکادر هم نمی زنند...حالا اومدن لب بوم قالیچه تکون بدن...بلکه خودشون رو نشون بدن!!این سیستم شایسته سالاری دولت تدبیر و امیده؟!آقایان در شهرستان های استان تهران تا تونستند مجال رشد رو برای دور وری های خودشون فراهم کردند و چشم بر شایستگی ها و نقدها بستند حالا لشکرکشی می کنند به مجلس ختم برای خودنمایی!!!
خانم تقی زاده
خوب هستید ؟
خیلی در رسانه مثل سابق فعال نیستید ؟
از لطف شما ممنونم .
البته فکر می کنم ما معلمان با سکوت و انفعال و بی تفاوتی در اکثر موارد آن را تشدید کرده ایم .
پایدار باشید .
فقط یه اشاره دارم وبس :
"ولا تمش فی الارض مرحا "
سوره اسرا ایه37،
خانم حسینی
سپاسگزارم .
امید که زمانی ارزش ها و هنجارها در جهت مثبت تغییر کنند .
پایدار باشید .
آقای سلیمی
ممنونم .
دیگر نمی نویسید ؟
پایدار باشید .
آیا جناب روحانی به احترام یک معلم از جای برخاست و یا برای مصون ماندن از گزند انتقادات مطرح شده در پایگاه یک فعال رسانه ای؟ در هر حال به جای نیت خوانی بهتر است خوشبین باشم و فرض کنم که اگر شما را به جای نیز نمی آورد و حتی اگر خود را به عنوان معلم نیز معرفی می کردید، ابراز خوشحالی از دیدار شما و ادای احترام می کرد. مستدام باشید.
سلام
از نکته بینی شما سپاسگزارم .
آن ها که مرا می شناسند و یا نوشته های مرا با دقت دنبال نی کنند می دانند که من حیلی اهل " نمک گیر شدن " نیستم !
کار حرفه ای برای من فراتر از " رفاقت " است .
نباید فراموش کنیم که این افراد هستند که در جامعه ما به جایگاه ارزش و اهمیت می دهند .
اگر معلمان ما کمی خود را باور داشتند می توانستند از این که هست در جایگاه بالاتر و الاتری بایستند و مورد نحقیر جامعه نباشند .
پایدار باشید .
گزارش مجلس ترحیم از منظری متفاوت ،جالب بود.
همان طور که در یکی از کامنت ها گفته شده از شما انتظار می رود که از جای برخاستن یک روحانی در مقابل یک معلم را با تیز بینی تفسیر کنید و پشت هر ظاهر ی را در پی باطن های سودار بکاوید.
البته خوشبختانه نوشته های شما نشان می دهد
انشاالله در این مسیر پایمرد باشید و قدرتی که از این رهگذر کسب کرده اید و توان از جای برخیزاندن ظاهر فریبان در مقابل شما را دارد، فریبتان ندهد و شما را از ادامه کاوش و نقد و بر ملا کردن نقایص باز ندارد.
گزارش مجلس ترحیم از منظری متفاوت ،جالب بود.
همان طور که در یکی از کامنت ها گفته شده از شما انتظار می رود که از جای برخاستن یک روحانی در مقابل یک معلم را با تیز بینی تفسیر کنید و پشت هر ظاهر ی را در پی باطن های سودار بکاوید.
البته خوشبختانه نوشته های شما نشان می دهد که شما دل در گرو اصلاح و تغییر دارید و غنی کردن فرهنک فقیرانه گریبانگیر آموزش و پرورش امروز کشور را نشانه رقته اید.
انشاالله در این مسیر پایمرد باشید و قدرتی که از این رهگذر کسب کرده اید و توان از جای برخیزاندن ظاهر فریبان در مقابل شما را دارد، فریبتان ندهد و شما را از ادامه کاوش و نقد و بر ملا کردن نقایص باز ندارد.