گروه گزارش/
« صدای معلم » در زمان سرپرستی « محمود مهرمحمدی » گفت و گوهایی را با ایشان انجام داد که به صورت مشروح منتشر گردید .
از آن جا که دکترین این رسانه گفت و گو و گسترش تفکر انتقادی است این روند در زمان ریاست « حسین خنیفر " رئیس جدید دانشگاه فرهنگیان ادامه پیدا کرد .
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ در نشست رسانه ای که « حسین خنیفر » رئیس دانشگاه فرهنگیان با خبرنگاران برگزار کرد صدای معلم نامه ای را برای گفت و گوی اختصاصی تسلیم ایشان نمود که بلافاصله و در کم تر از 24 ساعت این دعوت مورد قبول و پذیرش ریاست محترم این دانشگاه قرار گرفت .
این رسانه از مسئولیت شناسی و پاسخ گوئی آقای خنیفر و آقای رحیمی رئیس روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان تشکر و قدردانی می کند .
« صدای معلم » از همه اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان دعوت می کند با تعامل منطقی با این رسانه در جهت ارتقای وضعیت این دانشگاه تلاش و مطالبه گری موثر داشته باشند .
« صدای معلم » همچنین از رئیس دانشگاه تربیت دبیر شهیید رجایی برای گفت و گو دعوت به عمل می آورد .
بخش چهارم این گفت و گو را می خوانیم.
صدای معلم :
ماده بیست و شش اعلامیه جامعه حقوق بشر می گوید تعلیم و تربیت باید به توصیه شخصیت انسان و تقویت احترام حقوق بشر و آزادی های اساسی متوجه گردد و در ادامه اشاره می کند که موجب پیشرفت های فعالیت های ملل متحد در راه حفظ صلح شود. این در راستای سوال قبلی است که از دکتر شکوهی گفتیم که چهار مطلب از education در دنیا می گویند وجود دارد البته در سال 91 چاپ سی و یک آن بوده است .
شما در راه تحقق این ماده بیست و شش اعلامیه حقوق بشر چه برنامه هایی را داشتید و چه اقداماتی انجام دادید؟
خنیفر :
سوال کلی است. یک ماده از اعلامیه حقوق بشر است برای کل دنیا. اما به زعم بنده با توجه به دروسی که ما داریم و حداقل آن سی چهل واحد اضافه ای که داریم که به بچه ها می دهیم بحث بهترین نوع تربیت یا شخصیت در دانشگاه فرهنگیان داریم که دارد اتفاق می افتد. در بحث پیشرفت فعالیت ها و صلح ما در دنیا، ما ملت صلح دوستی هستیم. در تاریخ ایران حمله به کسی نبوده غیر از موارد خاصی از پادشاهان قدیم ما اصلا به کسی حمله نداریم ؛ این نشان می دهد نظام تعلیم و تربیت ما نظام صلح جویی است و این حرف را بروند به یک آمریکایی بزنند به کشورهایی که دستشان خونی است بزنند . ما که تربیت معلممان تربیت انسان گرایانه معنوی است و فکر نمی کنم کشوری به اندازه ما این ماده را تا الآن تادیه کرده باشد هم در جنگ این را نشان دادیم که بر ما تحمیل شد هم در فعالیت های دیگرمان. این ماده سند افتخار ماست که ما به این عمل کردیم. معلمین ما بهترین معلمان احترام گذارنده به این ماده اند.
صدای معلم :
سوال من این نیست که نظام ما یا نظام جهانی کدام صلح دوست هستند ، کدام صلح دوست نیستند و جنگ طلب هستند. می گویم اقدامات و برنامه های شما چه بوده است ؟ این که در نظام پادشاهان گذشته حمله به کشوری نکرده اند بحث من نیست. سند چشم انداز از فصل هفتم می گوید که هدف های کلان کسب موقعیت نخست تربیتی در منطقه و جهان اسلام و ارتقاء فزاینده جایگاه تعلیم و تربیت در ایران و در سطح جهانی. این سوال ارتباط مستقیم دارد با سند تحول . شما در این رابطه چه اقداماتی انجام دادید؟
خنیفر :
مگر ما تحت یوغ آنها داریم کار می کنیم. اسناد بین المللی دو دسته هستند. اسناد یا تکلیفی دستوری اند یا ارشادی ترغیبی. اینها ارشادی ترغیبی هستند. یعنی هر چه آنها دیکته کردند من باید آنها را انجام بدهم؟ من که دارم عملا انجام می دهم. یعنی ما موظفیم به اینها گزارش بدهیم؟
صدای معلم :
ما از ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر شروع کردیم اشاره تان را هم دادیم به راه کار یازده نُه سند تحول.
خنیفر :
آن اعلامیه مستقیم به رئیس دانشگاه ابلاغ نمی شود به وزیر علوم ابلاغ می شود. به رئیس جمهور ابلاغ می شود. به شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ می شود. من چنین وظیفه ای ندارم نه این که به شخص من. دانشگاه من به عنوان یک دانشگاهی که برایش در وزارت علوم و آموزش و پرورش و شورای عالی تصمیم می گیرند که این متن را بگذار. دانشگاهی که ماموریت گراست .
صدای معلم :
سند تحول را داریم می گوئیم.
خنیفر :
بله. شما اعلامیه را فرمودید.
صدای معلم :
ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر تصریح می کند به صلح و آزادی توجه بشود شما می فرمایید یک حرفی برای خودشان زده اند. این تکلیفی برای بنده نیست.
خنیفر :
من می گویم الزام آور اگر هم باشد ، نظام سلسله مراتب دارد باید ابلاغ بشود به نظام.
صدای معلم :
ما به نظام کاری نداریم. ما داریم با رئیس دانشگاه فرهنگیان صحبت می کنیم. شما فرمودید که ما اقدامی نکردیم. مهمترین دلیلش همین بحث خرید خدمات آموزشی است. اگر معلمی یک شغل حاکمیتی باشد دیگر بحث خرید خدماتی نباید وجود داشته باشد. چون حاکمیت که قابل خرید و فروش نیست
خنیفر :
خیر. نگفتم اقدامی نکردیم. ما اقداماتی کردیم اما ملزم نشدیم پاسخ بدهیم. اقداماتی که ما در زمینه بحث آزادی های سیاسی و آزادی های اساسی، حرمت انسان، صلح دوستی، نوع دوستی، متن نامه هایمان مملو از این است. آموزش هایمان مملو از این است.
صدای معلم :
فصل هفتم سند تحول را می خوانیم راه کار 9 / 11. رصد کردن تحولات نظام آموزش و پرورش و تربیت معلم و تحولات علمی در حوزه تربیتی در سطح منطقه ، جهان اسلام ، بین المللی و بومی سازی تجربیات و یافته های مفید آنان و بهره مندی آگاهانه در چهارچوب نظام معیار اسلامی. راه کار 6 / 6 و 5 / 11 ، 6 / 11 هم هست اگر لازم باشد می خوانیم. این بحثی که داریم می کنیم بحث اعلامیه جهانی حقوق بشر است و در سند تحول هم به آن اشاره شده است.
خنیفر :
محترم است . ولی گفته اند معیار اسلامی.
صدای معلم :
ما خلاف معیار اسلامی نگفتیم .
یعنی حقوق بشر با اسلام مخالف است؟!
خنیفر :
خیر . مانند آزادی های جنسی که ما آن را قبول نداریم.
صدای معلم :
با اعلامیه جهانی که مشکلی ندارند؟
خنیفر :
من منکر بعضی از مفاد قانونی بین المللی مفید نیستم. وقتی اسلام آمد پیامبر گفت ما همه چیز را نمی توانیم حذف کنیم خیلی چیزها را پیامبر صحه گذاشت. ما خاک پاک پیامبر هم نیستیم. اما بعضی از این قوانین الزام آور برای سیاست گذار است نه برای یک رئیس دانشگاه. اینها محترم است. من خدمت تان گفتم در متونمان ، در کلاسهایمان در نشست هایمان در جلسات و همایش هایمان معمولا این مسائل در ذهن دانشجو تزریق می شود. در ذهن دانشجو صلح طلبی، شخصیت متعادل، غیر متلاشی بودن اندیشه، تندروی نباشد ...اینها همه آموزش داده می شود. فضا خیلی عوض شده است.
صدای معلم :
ما وقتی اینجا آمدیم فکر خودمان نبودیم. دوستان و معلمان دیگر هستند که از آنها سوال کردیم که می خواهیم خدمت بزرگی برسیم اگر سوالی دارید مطرح کنید. ما هم این سوالات را به شما منتقل می کنیم.
ما تناقضی نمی بینیم. نه سند تحول با آن تناقض دارد نه اعلامیه حقوق بشر ماده بیست و شش آن. شما می گویید این برای من الزام آور نیست. این که الزام آور بوده البته بحث حاکمیت نیست بحث شما به عنوان یک مدیر می خواهیم بدانیم چقدر به این توجه کردید. مختارید که پاسخ بدهید ؟
خنیفر :
نظام آموزش و پرورش را ما از قدیم رصد کردیم . رصد کردن نظام آموزش و پروش و تربیت معلم و تحولات علمی. تحولات علمی در سی و یک کشور را مطالعه کردیم در مدت چهارده ماهه و من الآن گزارش سی و یک کشور را دارم. در سطح علمی جهان اسلام اولین دانشگاهی هستیم که به عضویت آیسسکو در آمدیم ، هنوز خیلی خبرش را پخش نکردیم. آیسسکو فقط دانشگاه فرهنگیان را قبول کرده است. خیلی از کشورها را هم قبول نکرده است. خیلی از دانشگاه های دولتی مان را هم رد کرده است. آیسسکو مستقل است از محمد – عبدالعزیز توئیجیری ما با هم دو سه ساعت گپ عربی زدیم .
صدای معلم :
شما گفتید رسانه ای نکردید آیا ما می توانیم این را رسانه ای کنیم؟
خنیفر :
بله. کپی هایش را می دهم تا رسانه ای کنید. این افتخار است. در زمان من از فرانسه از ژاپن به این دانشگاه نیامدند که آمدند. الآن دو گروه چهار نفره دارم به خارج می فرستم. از زمانی که این دانشگاه شکل گرفته یک اعزام به خارج نداشتند و فرصت مطالعاتی نداشتند.
ما جار نمی زنیم. من آدم بوقی نیستم ، من می گویم بدون سر و صدا کار بکنیم. شاید اشکال ما هم همین باشد.
صدای معلم :
در نشست اخیر فرمودید دانشگاه ما حاکمیتی است. از نظر شما دانشگاه حاکمیتی یعنی چه؟ لطفاً تبیین خود را از دانشگاه حاکمیتی و تفاوتش با دانشگاه غیرحاکمیتی بفرمایید؟ معیارهایش چیست و چه تفاوتی با معیارهای دانشگاههای دیگر دارد؟ هيأت علمى اش به چه كارى مشغولند؟ بازتوليد يا تربيت ؟
خنیفر :
دانشگاه های حاکمیتی دانشگاه هایی هستند که حاکمیت ماموریت گرایند. یعنی پاسخگوی نیاز ملی. دانشکده روان شناسی اگر بخواهند گروه نگیرند کسی به او نمی گوید بیا بگیر. با این که چند بار دانشگاه تهران مدیریت آموزشی دکترا نگرفت. به دانشگاه حاکمیتی وقتی می گویند ما این قدر معلم نیاز داریم شما باید این ظرفیت را بگیرید. بر اساس نیاز و بر اساس مانور و بر اساس انعطاف باید باشد جمعیت را کم کند یا زیاد کند. این را می گویند حاکمیتی نه این که حاکمیت روی آن اشراف دارد و نمی گذارد نفس بکشد. حاکمیتی یعنی این که تابع سیاست های موجود حاکمیتی ؛ تحرکات جمعیت دانش آموزی، معلمان، نیاز آموزش و پرورش و نه سیاست های خط و خط بازی. حاکمیتی یعنی این. ماموریت گرا است. ما نمی توانیم تخطی کنیم ، هوس کنیم امسال نگیریم. اصلا نمی توانیم. این تعریفی است که ما از آن فهمیدیم. یعنی پاسخگو. یعنی دانشگاهی هست که فردا بر اساس نیاز باید حرکت کند. اگر قرار توسعه باشد باید زود توسعه پیدا کنید. اگر بخواهید توسعه تکمیلی ایجاد کنید باید زود ایجاد کنید که نیاز جامعه را رفع بکنید نه نیاز شخصی یا فرد خاص.
صدای معلم :
یعنی الآن دانشگاه تهران یک دانشگاه غیرحاکمیتی است؟
خنیفر :
دانشگاه تهران الآن می تواند خیلی از دپارتمان هایش را ببندد. ما جرات نداریم این کار را بکنیم. چون نیاز ملی زمین می ماند. همین کاری که اینجا شد. همین فشاری که اینجا ایجاد شد.
صدای معلم :
یعنی از نظر استانداردهای جهانی شما چون دانشگاه حاکمیتی هستید بالاتر حساب می شوید؟
خنیفر :
ما از جهت رتبه ادعایی نداریم ولی به ما می گویند ارزش شما آمایشی است. در سطح آمایش سرزمین به فارغ التحصیلت نیاز دارند. ده و قصبه و بیابان و کوهپایه و شهرستان و بخش و همه به شما نیاز دارند در حالی که ممکن است دانشگاه تهران فارغ التحصیلش را به شهرش برنگردد. اما وقتی من تربیت می کنم دانشجویی را در نسیبه تربیت بدنی یا در چمران می گویم تو نیرویی هستی در خورموج در بوشهر باید برود اگر در قیزانی از اهواز است باید برود. می گویم در آرادان باید برود. این حاکمیتش ماموریتی است باید برود. ماموریت دارم این آدم را تربیت کنم برای آنجا. ولی دانشگاه های دیگر از این جهت این گونه نیست فارغ التحصیلش می تواند از اینجا به خارج برود.
صدای معلم :
بگذارید کمی واضح تر و صریح تر سخن بگوییم .
چیزی که در افکار و افواه عمومی جا افتاده دانشگاه حاکمیتی یعنی دانشگاهی که معلم تربیت می کند بر اساس معیارهای مورد قبول و گزینش های سخت ایدئولوژیکی و عقیدتی برای اینکه اینها بتوانند فردا ارزش های مورد قبول نظام را در مدارس به دانش آموزان انتقال بدهند بدون کم و کاست.
تعریف دانشگاه حاکمیتی از نظر افکار عمومی این است.
آیا شما تعریفی که می کنید با تعریف آن چیزی که در افکار عمومی است چقدر با هم دیگر مطابقت دارد ؟
چیزی که شما می گویید من متوجه نمی شوم اگر تعریف شما بر اساس رفرنسی است ما بدانیم .
با توجه به این که معلمی در کشور ما علی رغم حرف هایی که مسئولین گاه گداری می زنند ، یک هندوانه زیر بغل معلمان می گذارند که شما شغل تان حاکمیتی است ولی عملا این گونه نیست ؛ چرا؟ به دلایل مختلف نیست. چون در قوانین نیامده است. چون مصرحا شما هیچ قانونی نمی توانید پیدا کنید که معلمی یک شغل حاکمیتی است. ماده 9 قانون خدمات کشوری می گوید یک شغل خدماتی است آموزش و پرورش یک نهاد خدماتی امور تصدی گری است ؛ آیا این تناقض نیست؟
شما می گویید دانشگاه ما حاکمیتی است اما خروجی آن یک آدم خدماتی است !
مهمترین دلیلش همین بحث خرید خدمات آموزشی است. اگر معلمی یک شغل حاکمیتی باشد دیگر بحث خرید خدماتی نباید وجود داشته باشد. چون حاکمیت که قابل خرید و فروش نیست.
خنیفر :
حاکمیتی یعنی همسویی با نیازها. حاکمیت یعنی همسویی با برنامه های ملی. حاکمیت یعنی همسویی با سند تحول. حاکمیت یعنی همسویی با نیاز آمایش. منظور ما از حاکمیتی این است. ما زود زلفش را گره می زنیم به زلف سیاست. سیاست در محتوای من دخالت کرده است. استادی که رفته سر یک کلاس حتی در بعضی از مناطق چیز نامربوطی درس داده است ، کسی دخالت نکرده است .
انصافا با امعان نظر و گذشت داریم می بینیم اصلا دولت یا نظام در کار ما دخالت نمی کند.
من موارد متعددی دارم. اصلا استاد رفته سر کلاس علیه نظام حرف زده یعنی این قدر ما داریم.
صدای معلم :
مثلا اگر فردا یک استاد به صدای معلم نامه بنویسد که سر کلاس خلاف سیاست های نظام انتقادی کردم و حراست و... با او برخورد بکند یا گزینش، مشکلی ندارد؟
آیا شما پاسخ گو خواهید بود به عنوان رئیس این مجموعه ؟
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
وقتی فقط یه رهگذری و داری رد می شی در حالی که نمیدانی اوضاع از چه قرار است، حق اظهار نظر نداری.
باید برای خود متاسف باشید.