در نخستین روزهای سال جدید، که مردم سراسر فلات ایران، یعنی مردم ایران، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز به استقبال بهار خوب و زیبای طبیعت خداوندی شتافته اند و می کوشند به پایان رسیدن فصل سرد زمستان و آغاز سال و بهاری تازه را تجربه کنند، امروز، یکشنبه دوم فروردین سال 1394، شاهد مرگ وحشیانة فرخنده محمدی، دختر جوان 27 سالة افغان بودیم که توسط گروهی حیوان انسان نمای مسلمان نما، به نام دفاع از کتاب مقدس، قرآن ــ همان کتابی که مرگ یک انسان بی گناه را برای وجدان های بیدار مساوی با مرگ تمام بشریت می داند (سورة مائده/5، آیة 32)ــ ابتدا مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود، و سپس بدن خسته و ناتوانش در زیر چرخ های اتومبیل قرار گرفته و در نهایت پیکرش آتش زده شده بود. در همین جا تسلیت و احساس همدردی خویش را با همة «برادران و خواهران»ــ دو کلمه ای که در روزگار کنونی بسیاری تهی و بی معنا گردیده اندــ ابراز می دارم.
همچنین، در همین روز، شاهد مرگ خودخواستة جوان 34 سالة عرب ایرانی، یونس عساکره، از سرزمین غیور خرمشهر بودیم که به دلیل اعتراض به ویران شدن دکة کوچک میوه فروشی اش توسط نیروهای شهرداری، که یگانه سرمایه و منبع درآمد او و خانوادة محرومش بود، در روز شنبة 23 / 12 / 1393 در مقابل شهرداری خرمشهر دست به خودسوزی زده بود.
سردی، سکوت و خاموشی وجدان های بسیاری از انسان ها، از جمله ما ایرانیان، و علی الخصوص بسیاری از مسئولین کشور، روحانیون، روشنفکران و دانشگاهیان و نیز بسیاری از آحاد مردم ما در قبال این حوادث معنادار، که نشان از فجایعی بسیار عظیم در عمق حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ما دارد، برای من حکایت از «مرگ انسان»، یعنی مرگ «وجدان های بیدار و خودآگاه» در روزگار کنونی دارد. سردی، فسردگی، رخوت و غفلت وجدان های ما حکایت از آن دارد که زمستان جان های ما را فتح کرده است.
به یاد داشته باشیم که آغاز و پایان فصل ها نه در طبیعت که در جان ها و وجدان های ماست. به همین دلیل، باورم نیست که بهار آمده است.
بیژن عبدالکریمی
دومین روز فروردین و زمستان سال 1394
سایت بیژن عبدالکریمی
نظرات بینندگان