واقعيت اين است كه انسان امروز كودكياش را از دست داده و صاحب ذهنيتي عافيتطلب و عقلي منفعتطلب شده است. انسان پس از دوره رنسانس به بهانه رشد دانش خويش، لطمات زيادي را به طبيعت وارد ساخت. تنها در امريكاي شمالي، كبوتران مهاجر به افسانهها پيوستند و بوفالوها تقريبا نابود شدند. زمين سرسبز نيز مورد تهديد قرار گرفت و حتي زيباترين سرزمينها در يورش مواد منفجره، فوران بخار و بارش بارانهاي اسيدي، محكوم به نابودي شدند.
در راستاي اوضاع طبيعي دنيا وضع طبيعت ايران نيز بد شده است اما بياييم با كمي تامل، از اين بدترش نكنيم!
هر سال بهار كه ميآيد، خواب به چشم تر كوهستان نميآيد. از بس كه بايد زير پاي بوته كنان و علف چينان بلرزد. طبيعت ايران و دو رشته كوه افسانهيي آن يعني زاگرس و البرز، از پوشش گياهي متنوع و فراواني برخوردار است. در دامنه قلههاي دماوند، سبلان و دنا، صدها گونه گياهي ميرويند كه قريب يك سوم آنها را گياهان دارويي و خوراكي تشكيل دادهاند.
اين روزها در بسياري از مناطق ايران گياهان دارويي و خوراكي طبيعي بيهمتايي نظير: «ريواس»، «كرفس»، «آنغوزه»، «ليزك»، «زرابي»، «بيلهر»، «تره»، «موسير»و «جاشير» در ميدانها و خيابانهاي مركزي شهرها در دست زنان، مردان و كودكاني است كه چوب حراج براين ثروت سبز خدادادي ميزنند. كساني كه يا فقر و بيكاري آنها را واداشته تا از سفره طبيعت بردارند و بر سفره خود بگذارند يا سوداي تجارت بافروش اين گياهان دارند. سودجوياني كه سالهاست به اين كار سرگرمند و چه بسا از اين راه، صاحب سودهاي كلاني هم شدهاند. اگرچه طبيعت، بسان دايهيي بيمزد و منت، ديري است بشر را در دامان پر مهر و نعمت خويش ميپروراند اما بسيارند افرادي كه به واسطه بهرهمندي از نعمت روابط ضوابطكش و با فرار و دور زدن قوانين دست و پا گير، به آساني موافقت اصولي براي حضور در طبيعت را اخذ ميكنند و خيلي زود اقدامات غيراصولي بسياري در آنجا انجام ميدهند. اضافه بر آنها، اغلب مردم كلافه شده از دست ترافيك و تورم و تحريم، فصل بهار را غنيمت ميشمارند و به نحوي خود را به دامنه كوهستان ميرسانند تا دمي در سايه آرامش آن بياسايند و از اين رهگذر زبالههاي خويش را نيز بي هيچ شرمي بين طبيعت پخش كنند اما همه اينها تنها به تفرج نيامدهاند. بيشمارند كساني كه هم به تفرج و هم به تاراج آمدهاند. تاراج گياهاني دارويي و خوراكي كه بعضي از گونههاي آن نادر يا در خطر انقراض كاملند. در اكثر اوقات مردم بدون آگاهي از اصول جمعآوري گونههاي گياهي نظير؛ برداشتهاي بيرويه، برداشت قبل از بذرافشاني وخارج كردن آنها از ريشه اقدام به جمع كردن آنها ميكنند كه همين موجب نابودي آنها ميشود.
فاجعه وقتي است كه ميبينيم بسياري از افراد نه براي تفنن و استفاده در يكي، دو وعده غذايي كه براي سودجويي و تجارت قدم به كوهستان ميگذارند. دامنه اقدامات اين منفعتطلبان بسي بيش از تصور ما است.
براي مثال چندي پيش در خبرها و از قول مديركل منابع طبيعي كهگيلويه و بويراحمد آمده بود: برخي سودجويان اقدام به قاچاق گونههاي گياهي اين استان به ساير استانها ميكنند كه تاكنون 25 خودرو كه قصد قاچاق يك گونه گياهي كمياب به نام بيلهر و ساير گياهان كوهي اين استان را داشتهاند توقيف و 50 نفر در اين رابطه دستگير شدهاند به طوري كه چندي پيش يك خودرو كه قصد قاچاق 16 هزار بوته بيلهر را داشت، توقيف و متخلفان به مراجع قضايي معرفي شدند.
بديهي است كه انسان ميتواند و بايد از گياهان خوراكي و دارويي طبيعت استفاده كند ، اما درست مصرف كردن و مواظبت از ادامه حيات گونههاي گياهي نيز نبايد فراموش شود. مضاف بر اينكه با توجه به افزايش جمعيت و وفور موادغذايي در فروشگاهها و وجود انواع مراكز آلاينده و تهديدكننده فراروي طبيعت، بايد بيش از پيش نگران گياهان طبيعي بود وگرنه با توجه به روند شتابآلودي كه چيدن و خريد و فروش تجاري سبزيهاي كوهي و صحرايي پيدا كرده است، بايد گفت كه اين وضع تفاوتي با بريدن و خريد و فروش غيرقانوني درختان جنگلي ندارد و به همان ميزان و شايد بيشترموجب فقر پوشش گياهي و فرسايش خاك ميشود.
گياه شناسان هشدار ميدهند: از حدود 7300 گونه گياهي شناختهشده ايران، حدود 20 درصد در معرض خطر انقراض هستند و چند گونه هم تاكنون منقرض شدهاند.
ما عوامل مخرب را معمولا در چراي بيرويه، طرحهاي عمراني بيملاحظه، سدسازي، جنگلزدايي، باغكاري، شخمزني و تبديل چمنها به زمينهاي زراعي ميجوييم اما برداشت بيحساب و كتاب گياهان خوراكي و دارويي كه بيشتر به شكلي غيرعلمي و خودسرانه تجويز ميشوند نيز يك عامل مهم انقراض گونهيي و آسيبرسان به خاك است كه تاكنون كمتر به آن توجه شده است.
اين گياهان، معمولا به علت داشتن عطر تند و مواد موثر ديگر، توسط دام چرا نميشود اما هدف چاقو و قيچي سوءاستفادهچيان يا دوستداران سبزيهاي طبيعي قرار ميگيرند البته كه سبزي كوهي طعم مطبوعي دارد اما با توجه به اين همه سبزي خوراكي كه در ميوهفروشيها وجود دارد، باوركنيم كه اگر سبزي كوهي نخريم و نخوريم، نميميريم! قطعا اين دست رد زدن به سينه بوتهكنان و مخربان پوشش گياهي، به تدريج آنها را از رفتن به دامنه كوهستان و چيدن بيرويه گياهان، نااميد و ناتوان خواهد ساخت.
شك نيست كه اين اندازه حفظ و نگهداري گياهان طبيعي نيز مرهون تلاش و دلسوزي واحدهاي تحت پوشش سازمان جنگلها و مراتع و سازمان حفاظت محيط زيست است. با اين حال، لازم است كه آنها بيش از پيش برسعي و تلاش خويش بيفزايند.
همچنين لازم است كه شهرداريها و نيروي انتظامي، فروش اين گياهان را در سطح شهرها و در كنار جاده و خيابانها ممنوع كنند. سازمانهاي مردمنهاد زيستمحيطي، گروههاي كوهنوردي، صدا و سيما و رسانهها هم با آگاهيرساني و تذكر دادن به سبزيچينان، به جلوگيري از غارت ثروت زيستي و ژنتيكي كشور كمك كنند. اينطور، شايد به زودي طبيعت شادابي و سرسبزي پيشين خويش را دوباره بازيابد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان