صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

رویا سلطانی/ همکار گروه صدای معلم

آقای وزیر! دانش آموزان به عنوان يك انسان ديده نشدند ...امروز در مدارس ديگر هيچ صمیمیتی نمي بينم ، همه از هم مي ترسيم !

بيش از ١٦ سال است كه در واقعيت تدريس مي كنم/ كلاس درسم را شروع كردم و با عشق به دانش آموزانم كه معصوميت و پاكي در چهره هايشان مشهود بود معلمي خود را آغاز نمودم/ دانش آموزان را انسان ديدم و  با آن ها دوست شدم و اعتمادشان را جلب كردم/ مي دانستم چرا اين محيط صميمي سر كلاس درس باعث ناراحتي همكاران ديگرم مي شد/ بارها از معاونين و مدير شنيدم كه :" با بچه ها صميمي نشو ، فقط درستو بده و برو ، بهشون اعتماد نكن و ... " خيلي حرف هاي ديگر كه در وصف يك انسان باشعور نبود/ نگذاشتم افكار و عقايد ديگران مانع اهدافم شود . با همان شيوه ادامه دادم ولي بارها مورد سرزنش و اخطار قرار گرفتم/ همه به هم بي اعتماديم/ همه فقط به فكر گذراندن روزها هستيم/ متاسفانه عشق و دوستي بين معلم و دانش آموز و بالعکس خيلي كمرنگ شده است/ چه كار بايد كرد وقتي هدف از كلاس هاي ضمن خدمت و كارگاه هاي آموزشي مان گرفتن ساعت ضمن خدمت است/ چه طور مي توانيم به دانش آموزان مان مطلبي را ياد بدهيم در حالي كه خودمان نمي توانيم آن مطلب را باور كنيم...
 
درد دل یک معلم با وزیر آموزش و پرورش و گلایه از وضعیت مدارس و جامعه و معلمان  به نام پروردگار هوش آفرين 
سلام به خدمت مسولين محترم كشور عزيزمان جمهوري اسلامي ايران خصوصا جناب وزير محترم
 
اينجانب « رويا سلطاني » هنرآموز هنرستان هاي كاردانش هستم . از كودكي عاشق تعليم و تربيت بودم و در تخيل خود همواره دربرابر ديگران درس مي دادم ،درسي كه تا آن موقع آموخته بودم .
امروز بيش از چهل سال سن دارم و بيش از ١٦ سال است كه در واقعيت تدريس مي كنم .
مخاطبين من دختران ١٦ ساله هستند ، دختراني كه مادران و مربيان اينده كشورم خواهند شد .
 
جناب وزير !
در سيستم آموزشي مدارسي كه من تا كنون فعاليت داشته ام ، دانش آموزان به عنوان يك انسان ديده نشدند . 
 نمي دانم چگونه و چه زمان اين اتفاق افتاده است .
در سن ٢٧ سالگي روز اول مهر وارد مدرسه واقعي شدم و از ديدن و حس كردن محيط ، بسيار هيجان زده و خرسند شدم. كلاس درسم را شروع كردم و با عشق به دانش آموزانم كه معصوميت و پاكي در چهره هايشان مشهود بود معلمي خود را آغاز نمودم . 
با همان عشق و حسي كه داشتم و طبق استاندارد مصوب آموزشي تعليم حرفه و تخصص خود را شروع كردم .
در اين بين پرورش روحي ايشان هدف دومم بود ، شروع كردم به بستر سازي براي اعتماد و درك متقابل ؛ خيلي موفق بودم . دانش آموزان را انسان ديدم و  با آن ها دوست شدم و اعتمادشان را جلب كردم .
نمي دانستم چرا اين محيط صميمي سر كلاس درس باعث ناراحتي همكاران ديگرم مي شد!
بارها از معاونين و مدير شنيدم كه :
" با بچه ها صميمي نشو ، فقط درستو بده و برو ، بهشون اعتماد نكن و ... " خيلي حرف هاي ديگر كه در وصف يك انسان باشعور نبود !
ولي من در دنياي واقعي با ربات كار نمي كردم  !
آنها همه انسان بودند همسن خواهرم ، چگونه مي توانستم به عواطف و روحيات آن ها بي تفاوت باشم . 
نگذاشتم افكار و عقايد ديگران مانع اهدافم شود . با همان شيوه ادامه دادم ولي بارها مورد سرزنش و اخطار قرار گرفتم !
 
جناب وزير محترم !
امروز در مدارس ديگر هيچ صمیمیتی نمي بينم ، همه از هم مي ترسيم .
همه به هم بي اعتماديم .
همه فقط به فكر گذراندن روزها هستيم .
متاسفانه عشق و دوستي بين معلم و دانش آموز و بالعکس خيلي كمرنگ شده است .
 
چه كار بايد كرد وقتي هدف از كلاس هاي ضمن خدمت و كارگاه هاي آموزشي مان گرفتن ساعت ضمن خدمت است ؛ چطور مي توانیم سطح كيفي آموزشي را ارتقاء بدهيم؟
وقتي شرايط روحي مان به هم ريخته ست ، وقتي مشكلات مالي و اقتصادي سر به فلك مي زند،  وقتي كه نمي توانیم زندگي و فرزندان مان را مديريت كنيم چه طور مي توانيم به توليد نيروي آينده كمك كنيم ؟
چه طور مي توانيم به دانش آموزان مان مطلبي را ياد بدهيم در حالي كه خودمان نمي توانيم آن مطلب را باور كنيم ؟ 
 
رطب خورده منع رطب چون كند ؟

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شنبه, 13 خرداد 1396 21:14 خوانده شده: 1506 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +18 -1 --
احمد 1396/03/13 - 21:44
وقتی که سرمایه پرست تر از کشورهای مهد سرمایه داری شویم، انتظاری غیر از این نیست!
وقتی که به آموزش و پرورش به عنوان یک بنگاه زیان ده نگاه کنیم و تست زنی و کنکور به جای تربیت انسان و انسان خلاق، نتیجه ای بهتر از این نخواهد داشت!؟
پاسخ + 0 0 --
فرهنگ 1396/03/14 - 03:53
ومدیران خود خواه ونا کارامد در مدرسه.
پاسخ + +11 0 --
رضا 1396/03/13 - 23:05
وضعیت اخلاق جامعه به خصوص دانش آموزان به حد بحرانی رسیده است؟! امروز در مدارس ما دانش آموز سالاری به حد فاجعه رسیده مخصوصا از زمانی که مدیران ما به اجبار یا سوءاستفاده دست به روی اولیاء و دانش آموزان دراز کرده و حتی آنان را برای دریافت کمک به مدرسه تهدید می کنند.
پاسخ + +13 0 --
رضا 1396/03/13 - 23:08
واقعا شرم آور است که احترام دانش آموز بسیار بیشتر از معلم است و همه از مدیر و معاون و اولیاء و اداره بر علیه معلم بسیج شده اند و بی حرمتی ها و بی اخلاقی ها را نسبت به معلم با چشم می بینند ولی به راحتی از کنار آن می گذرند ولی اگر عکس این مورد اتفاق بیافتد همه از جمله صدا و سیما کل معلمان ایران را در مورد اتفاق رخ داده شده زیر سوآل می برند.
پاسخ + +11 0 --
رضا 1396/03/13 - 23:14
خروجی ضعیف مدارس ما از نظر اخلاقی در آینده به دود دانشگاهها و جامعه خواهد رفت.همه چیز از رانندگی کردن مردم گرفته تا وجدان کاری و رشد علمی و پیشرفت در همه زمینه ها در آینده به مدرسه و معلم قوی بستگی دارد.
امروزه نیاز به تحول جدی در آموزش و پرورش داریم و نیاز داریم به طور جدی با آینده سازان کشور به صورت ریشه ای از دبستان کار کنیم.
خواهش من از مسئولان آموزش و پرورش کشور این است که بگذاریم ابهت و اهمیت معلم در جامعه حداقل مانند 30 سال پیش شود و همه از شنیدن شغل معلم یا دیدن معلم لذت ببرند و جلوی گستاخی های بیشا از اندازه دانش آموزان گرفته شود.
پاسخ + +9 0 --
رضا 1396/03/13 - 23:19
به خدا تربیت مشکل اول مدارس ما شده و همانند زلزله پر خط شده است.چرا به دانش آموز این قدر امتیاز می دهم مانند اخیرا که در مورد سال دهم گفته شده ارزشیابی فصل به فصل است؟
چرا آموزن های فیلتری مقاطع بالتر برداشته شده و چرا همه باید تا دیپلم و با هر سطح سوادی درس بخوانند و مدارس ما به کانون های اصلاح تربیت تبدیل شوند و وظایف مضاعف را بر دوش مدرسه و معلم تحمیل کنیم؟
ای کاش مشکلات معلمان فقط مادی بود در حالی که ما علاوه بر مشکلات مالی و اقتصادی و منزلتی از مشکلات تربیتی دانش آموزان هم زجر فراوان می کشیم.
پاسخ + +9 0 --
رضا 1396/03/13 - 23:22
امیدوارم در دولت دوازدهم اولویت مهم مسائل آموزش و پرورش باشد زیرا ما در این حوزه ویرانه ای عظیم داریم که نیازمند همکاری همه عوامل دخیل در آموزش و پرورش کشور هستم.
به امید فردایی بهتر برای مردم ایران
پاسخ + +5 -1 --
محمد باقر 1396/03/14 - 00:15
کار بی وقفه و یکنواخت و بدون تحول اساسی منجر به بی حوصلگی و بی علاقگی و بی عشقی می شود .انسان حتی از یکنواختی دکوراسیون منزل خودش هم خسته می شود و باید هر از چند وقتی در ان تغییری ایجاد کند .آ.پ هم باید تغییر کند .باید بازنگری و بازسازی شود .شیوه های تربیتی و آموزشی و پرورشی و برنامه ها و فوق برنامه ها و متصدیان پستها و انواع مراسمات باید به هم بریزد و دوباره با شیوه ای دیگر و نگرشی نوتر ساخته و پرداخته شود .عشق به زندگی و کار و زن و فرزند و ...هم مراحل و مواقفی دارد .بعضی وقتها رنگ می بازد و باید دوباره انرا ساخت .باید همه خواهان تغییر باشیم. باید عشق را دوباره تعریف کرد و دوباره انرا تولید نمود . آسیبها معلومند اما باید حرکتی نو آغاز کرد و انها را زدود.با احترام
پاسخ + +6 -1 --
اکبری 1396/03/14 - 00:47
دلت خوشه سرکارخانم
پاسخ + +7 0 --
معلم امیدوار 1396/03/14 - 06:16
رابطه صمیمی بین دانش اموزان و معلمان وجود ندارد و هر دو از هم حساب نمیبرند و بی انگیزه هستند
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1396/03/14 - 06:43
چه مشکل پیچیده ای .....
پاسخ + +7 -2 --
امین 1396/03/14 - 08:35
آره کاملا موافقم دانش آموزان انسان هستند و نه کالا و چون انسان هستند کاملا می فهمند که کدام معلم فقط وقت می گذراند تا زنگ بخورد و پولش را بگیرد،کدام معلم می خواهد عین رباط بدون هیچ احساسی فقط درسش را بدهد و برود و کدام معلم هم درس می دهد و هم عاشقانه محبت دانش آموزان را می خرد. معلمی کار کیفی عاشقانه است نه کار کمی خودپرستانه. امروز متاسفانه عدد و کمیت پرستی در مدارس و در سطح وسیع جامعه موج میزند: ارقام حکم ها، اعداد ساعات ضمن خدمت، تعداد تشویقی ها و ... و جایی که اعداد حاکم باشند کم کم دلها هم رباطی می شوند و انتظار کار عاشقانه در آن معنا ندارد. واقعا آموزش و پرورش ما کجا میرود؟
پاسخ + 0 0 --
ایمان 1396/03/15 - 16:31
به والا؛ اینقدر دولت اقای روحانی ضعیف عمل کرد که شرایط سنی دانش اموزان دیپلم واسه تربیت معلم از25سال دوران احمدی نژاد به19رسیده بنده که رفتم سربازی بعد بیام کنکور بدم شدسنم20وکلا برنامه هام متلاشی شدند به خدا دوران احمدی نژاد وضعیت استخدام نیروی انسانی بهتر بود من طرف شخص خاصی نیستم فقط خواستم مقایسه کنم. ممنونم اگه نظر بدید
پاسخ + 0 0 --
علی 1396/03/17 - 22:15
وقتی اجاره خونه ، هزینه زندگی ،بی حرمتی والدین دانش اموزان،بی ادبی دانش اموزان ،تحکم مدیر دلت رو به درد میاره مادر ترزا شدن و متهم کردن سایر همکارا به کم کاری نامردیه شما فداکاری کن بقیه رو نفرست بهشت

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور