تاریخ را که ورق می زنی تمام صفحات آن نشان از مظلومیت انسانهایی راستین و درد کشیده است که دردخمه تنهایی ها و نامرادی های زمانه زیستند و با کوله باری از غم ورنج، دنیا را به دنیا پرستان زر و زور سپردند و رفتند و تنها تندیس هایی از آنان در خیابان ها نصب است که بدانیم روزگاری آنان هم بودند و خودمان را درسایه نام و ایمانشان مخفی نمائیم .
دراین میان تنها انسان نیست که بر پیشانیش مهر مظلومیت زده اند بلکه اگر اوراق ادبیات هر قوم را مرور نمایی واژه ها و کلماتی هستند که مظلوم واقع شده اند و در ادبیات فارسی ما نیز شاید به جرات بتوان گفت کلمه شایسته سالاری مظلوم ترین کلمه ای است که حتی در فرهنگ لغات نیز جایی ندارد و کلمه ای است عتیقه که کاربردش تنها پرای سفسطه کردن و پرکردن متون ادبی است .
شایسته سالاری را می توان گزینش بهترین افراد بر اساس تعهد و تخصص تعریف نمود که برای هر کاری بر اساس خصوصیاتی متفاوتی تعبیر و تفسیر می شود و تعهد و تخصص صرفا" حضور در مراسم مذهبی و عبادی نیست بلکه عشق به مردم و همنوع و ترس از خدا در امانت داری است.
اما درطول تاریخ همیشه سدهایی در برابر شایسته ها و شایستگی ها بوده است چنان که وقتی شیطان آدم (ع) را به عنوان نماینده خداوند در زمین و پدر انسان ، برتر از خود و مخلوقات دیگر پروردگار یافت برای جبران کمبودهای خود آدم را فریفت و یا زمانی که هابیل و قابیل رودرروی هم قرار می گیرند جنگ جنگ شایستگی است چرا که ناشایستگی ها و ضعف های قابیل با بودن هابیل نمود پیدا می کرد و قرار گرفتن نابه جا در اریکه شایستگی ، از میان بردن شایسته ای واقعی را می طلبید.
و یا در زمان ائمه و به خصوص حضرت علی (ع) جایی که در گزینش فرمانداران و امیران ، تعهد و تخصص را یک جا در نظر می گرفت و در یک کلمه شایسته سالاری را ارجح تر از روابط مرسوم جامعه می دانست و حفظ و صیانت از اموال بیت المال و اسلام را و پاک دستی مسئولان را اولویت اصلی یک مدیر می دانستند و با هیچ تهدید و سفارشی حاضر نشدند برای خوشایند دیگران فردی را بدون داشتن ضوابط مدیریتی به پستی بگمارند.
امروزه در اکثر ممالک دنیا و کشورخودمان نیز در تب و تاب مسائل و شعارهای انتخاباتی و تبلیغاتی و در هر دوره شعارهایی مطرح می گردند که درست دغدغه فکری مردم را نشانه می گیرند و با سخنانی آتشین هیجانات مردم را به سوی خود سوق می دهند و چون عموم مردم درآن نکته متفق القول هستند و مشکل جامعه را در آن نکته می بینند به راحتی می توان خوشبخت ترین فرد انتخابات را تشخیص داد.
این موضوع شاید از دو جنبه مفید باشد:
اول اینکه احساس مسئولیت اقشار مختلف جامعه را در مسائل مهم جامعه نشان می دهد و مشارکت و همفکری مردم و اظهار نظر در این مورد می تواند روحی تازه به جان جامعه بخشد و دوم اینکه اجرای شعارهای بیان شده می تواند آرزوهای مردم را برای رسیدن به ایده آل ها برآورده سازد.
در جامعه ما هم در چند سال اخیر در اکثر بازی های سیاسی و انتخاباتی شعارهایی زیبا مطرح می گردد که یکی از جذاب ترین موضوعات که مردم را به واکنش واداشته است بحث شایسته سالاری بوده است که می توان گفت از آرزوهای دیرین ملتی است که شایسته ترین و متعهدترین و متخصص ترین جوانان و فرزندان خود را فدا نموده اند تا شایسته های مانده دراین کره خاکی گره از مشکلات دنیوی شان بگشایند.
اما واقعیت مطلب این است که شایسته سالاری را عده ای همان پدرسالاری می دانند که باید روابط پدر و فرزندی محض درآن حاکم باشد و فرزندان خلف ، دست بر سینه در خدمت اهداف و خواسته های پدرخویش باشند و بدون اینکه ازعلت اطاعت یا عواقب آن سئوالی نمایند!
شایسته سالاری یا گزینش بهترین ها در هر کاری و توجه به تخصص توام با تعهد و مردم داری و دلسوزی در امورز راهگشای روزنه ای است به سوی رسیدن به نقطه مطلوب تاجایی که بتوان روسای محترم ادارات و مسئولین کشوری را درخدمت مردم دانست و دیوارهای شیشه ای و بتونی آهنی حایل میان ارگان ها و مردم را از میان برداشت.
امروزه هر گروه سیاسی که قدرتی به هم می زند و کلیدهای امر و نهی را در دست می گیرد نسبت به تغییر و تحول در دستگاه های دولتی می پردازد که این امر هر چند در اموری مبارک است و می تواند ضامنی برای حرکت باشد ولی شاید آنچه در اکثر این تغییرات لحاظ نمی گردد شایسته سالاری و شایسته گزینی است و تنها سفارش است که میزها را دست به دست می چرخاند و دریغ از دانستن و فهمیدن درد مردم و مشکلات نهادهای مختلف .
آموزش و پرورش ما مثالی است صریح از نفوذ سیاست و سیاست بازان و احزاب درآن که هر کس قدرتی برهم می زند بر خود حق می دهد دوستان و خویشاوندانش را رئیس و مدیرکل و وزیر نماید بدون اینکه بدانند که مجموعه تحت تصدی آنها چه کسی را با چه شرایطی و شایستگی هایی طلب می کند و در سایر نهادها هم اوضاع بهتر از این نیست و چنین می شود که هر روز به جای شنیدن صبح به خیراز مردم ، می شنویم که دیدی که فلانی در فلان جا دیروز چقدر اختلاس کرد؟
و خیانت مترادف می شود با شایسته سالاری و در چند سال گذشته به عینه شاهد بودیم که مدیران منافق و دورو و تزویرباز چه برسر بیت المال آوردند ، درحالی که قشر ضعیف هر روز ضعیف تر می شود و نان خشک هم از سفره اش رخت برمی بندد و این مدیران یقه سفید در آن سوی مرزها با تابعیت ( شاید هیچ جای دنیا این تعداد دو تابعیتی در مسئولین نداشته باشد) روزگار با شادی سپری می کنند و به ریش همه ما و یارانه بگیران می خندند !
و یا در انتخابات گوناگون چگونه می توان با وجود رسانه های رنگارنگ تبلیغاتی وسیع که وجود دارد بهترین ها را با آرای عمومی گزینش کرد؟
و یا می شود که در انتصاب ها و عزل ها در مناصب مختلف حقیقت را به کرسی نشاند و گرایش های جناحی و گروهی را عامل اصلی تصدی مقام و یا عزل عنوان نکرد؟
امروز نیاز جامعه ما با مردم شایسته اش به مسئولیینی شایسته تر ، بیش از پیش لمس می گردد چراکه در روند رشد و تکامل سریع عصر ارتباطات ،فکرهای راکد و انجماد فکری جوابگو نیست و بر این عقیده هستیم که در میان مسئولین نیز شایسته ها کم نیستند اما رواج ارباب رعیتی در ادارات ، بی مسئولیتی برخی مسئولین ، حیف و میل اموال دولتی وعمومی ، فراموش شدن دغدغه های فکری و معیشتی مردم ، ضخیم شدن دیوارهای بی اعتمادی ، توجه به ظاهر گرایی و احوالات ظاهری فرد زیر نقاب های شعار شایسته سالاری پنهان مانده و روز به روز بر زجر مردم می افزاید.
شایسته سالاری کلمه بدی نیست تا با حذف آن از فرهنگ لغات از جامعه نیز پاک نمائیم بلکه به شایسته هایی نظر بیاندازیم که حتی با داشتن بهترین پست و مقام ها نخواستند من و تو لحظه ای احساس ناامنی کنیم و آنان رفتند تا ما بمانیم و درس آموخته شده را پس دهیم باشد که شاگردانی سربلند در این آزمون باشیم.
شایسته سالاری حرکت به سوی تعالی است و در یک کلمه جامعه نیازمند مردان و زنان شایسته ای است که افق های روشن و بهتر رابرای مردم ترسیم نمایند و در این رهگذر تعصب های قومی و قبیله ای و خانوادگی را فدای مردم خویش نمایند.
و زجر کشیدگان جامعه همچنان چشم انتظار عملی شدن شایسته سالاری هستند و ما هم همچنان منتظر می مانیم .
به انتظار ظهور بنده ی شایسته خدا
به خردان مفرمای کار درشت که سندان نشاید شکستن به مشت
نخواهی که ضایع شود روزگار به ناکاردیده مفرمای کار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان