مروری بر خاطرات دوره خدمت در آموزش و پرورش بدون نیاز به هیچ درایت سیاسی می تواند بسیاری از مسائل را روشن کند و گویای روشنی بر تفاوت دوره های مختلف باشد. جو سنگین سکوت و اطاعت و فرمانبری محض را در برخی دوره ها شاهد بوده ایم.
زمان های زیادی معلمان بدون هیچ گونه اعتراضی حتی نسبت به وضع معیشتی که صد البته ریشه در گذشته های دور دارد روزگار گذراندند. در دوره اصلاحات اعتراضات خیلی بلند و گاهی غلیظ مطرح گردید. به راحتی معلمان و غیر آنان انتقاد و اعتراض می کردند و حتی به راحتی ناسزا می گفتند و هیچ ترسی از توبیخ و غیره نداشتند. توجه نمی شد که برخی از این اعتراضات سوگیرانه است و دیگرانی بر تنور آن می دمند و می خواهند از نفوره های آتش آن برای خود نان بپزند. البته نان شان را پختند با آتش افروخته شده و نصیب معلمان از آن دود بود نه نان.
دیگر بار با تفاوت هایی فضایی نسبتا آزاد برای بیان مطالبات ایجاد گردیده است. کسانی که رهرو اصلاح و تربیت بوده و تجربه کرده اند این راه را و هزینه برای تجارب شان داده اند اینک راه کارشان را در اختیار سایرین قرار می دهند. اما افسوس و صد افسوس که گمان ها بر این است که فعالیت باید فیزیکی باشد و دارای نمود خارجی.
گمان می کنند که باید با سرعت آمد و با سرعت تر حرکت کرد و بعضا برای افزایش سرعت شان بر مرکب های تندرو فرصت طلبان و دلواپسان نیز سوار می گردند.
همراهی با اعتراض معلمان در این روزها توسط کسانی شکل گرفته که تردید در مناسب و درست بودن نحوه اعتراض را به شدت می افزاید. کسانی که وقتی بر کرسی زمامداری آموزش و پرورش نشسته بودند، چماق کتک بود که بر سر معلم می نشست و اشک بود که بر چشمان خانواده های معلمان در حبس می نشست و آه بود که بر دل کودکان معلم معزول از خدمت می نشست.
" آزموده را آزمودن خطاست. "
از تجارب حاصل از رنج های پیشگامان آموزش و پرورش بر می آید که گام اول برای تحقق مطالبات معلمان، تقویت تشکل ها و نهادهای مدنی می باشد.
داشتن مطالبات مشخص و معقول و قابل دسترسی و پیگیری آنها و تلاش در جهت تحقق آنها به صورت گام به گام. بالا بردن غیر واقعی سطح توقعات، نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه از لحاظ روانی نیز آزار دهنده بوده و رنجی مضاعف را در این شرایط سخت اقتصادی تحمیل می کند.
گفت و گو با مسئولان و خواستن پاسخ صریح و روشن و رسانه ای کردن آنها نیز از دیگر تجارب مفید تشکل ها بوده است. به نظر می رسد که توجه به هشدارهای کسانی که از سیاست آگاهی دارند لازم و ضروری است. سیاست و قدرت دوقلوهای به هم چسبیده اند و نمی توان پذیرفت که از قدرت های صنوف، سیاستمدارن چشم پوشی کنند.
پس بر پیشروان لازم است که در پیگیری مطالبات صنفی خود درایت سیاسی نیز داشته باشند تا منفعت طلبان مسیر اعتراض مطالبات صنفی را به نفع خود مصادره نکنند.
انتقاد کردن الزاما با فریاد زدن و تعطیل کردن و .... می تواند همراه نباشد. به عنوان مثال همین که معلمان را از حقوق خودشان آگاه کنیم یک گام برداشته ایم هرچند در ظاهر کوچک ولی در واقع بزرگ و زیر بنایی.
گاهی شاید در مورد علل وقوع برخی رخدادهای تاریخی به هنگام مطالعه آن خواننده از خود بپرسد که چرا چنین شد در حالی که در زمان نه چندان دوری این مردم تجربه شکست را داشته اند ، یا تجربه فریب خوردن را داشته اند ،یا منویات منفعت طلبانه افراد را در همراهی با خود می دانسته و باز چرخش ناگهانی آنان را در نیافته اند.
اینک گویا پاسخ را می توان دید.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
پیوند کانون صنفی معلمان و کانون تربیت اسلامی را به عموم فرهنگیان ایران تبریک و تسلیت می گویم .
مراسم ختم متعاقبا اعلام می شود .
این گونه ادبیات شایسته یک فرهنگی فرهیخته نیست انگ زدن به هر کسی که مثل ما فکر نمی کند متاسفانه دارد در جامعه ما به عرف تبدیل می شود.
نوش جانشان ولی ما آن موقع فهمیدیم ماجرا چیست که فایده ای نداشت
مرثیه سرای خاموش
زیاد جو گیر نشوید !
بعد از تجمع می خواهید چه کار کنید ؟
معلم مشهدی معترض معیشت و منزلت خود
توی این مملکت روز به روز دزدی و اختلاس بیشتر میشه آیا این ها بخاطر مشکلات فرهنگی نیست؟؟؟
بیخودی اعتراض معلمهارو سیاسی نکنید و بیشتر از این اظهار نظر نفرمایید چون نظرات شما به درد خودتون میخوره!
استاد گرانقدر سرکار خانم دشتي ، بدرستي اشاره نموديد که برخی از این اعتراضات سوگیرانه است و دیگرانی بر تنور آن می دمند و می خواهند از نفوره های آتش آن برای خود نان بپزند. البته نان شان را پختند با آتش افروخته شده و نصیب معلمان از آن دود بود نه نان
متاسفانه تعداد قابل توجهي از فرهنگيان عزيز و زحمتکش فراموش کرده اند که کسانی که وقتی بر کرسی زمامداری آموزش و پرورش نشسته بودند، چماق کتک بود ...
همین که معلمان را از حقوق خودشان آگاه شوند یک گام برداشته شده هرچند در ظاهر کوچک ولی در واقع بزرگ و زیر بنایی
با تقديم شايسته ترين احترامات به فرهيخته اي دانا و صادق –ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي جناب آقاي محمد همکار گرامي ، جهت تنوير افکار عمومي بعرض مي رسانم که متأسفانه بر اثر تبليغات اين تصور باطل در فرهنگيان ايجاد شده است که رتبه بندي معلمان مشکل گشا مي باشد . دولتي با درآمد افسانه اي 670 ميليار دلار در آمد نفتي و 783 ميليارد دلار مجوع درآمد ارزي اين لايحه را تقديم مجلس شوراي اسلامي کرد ولي وکلاي ملت آنرا به دليل عدم تأمين منابع مالي عودت نمودند . وقتي اميد حضرتعالي و برخي از فرهيختگان را به رتبه بندي معلمان مي بينم ، در باغ سبزي که قبل از هدفمند کردن يارانه ها تبليغ مي شد را به ياد مي آورم . امروز صاحب نظران ، کارشناسان ، دولتمردان ، نمايندگان محترم مجلس و ... در فکر هستند که چگونه سنگ را از ته چاه بيرون بياورند . فرهيختگان محترم آگاهند که رتبه بندي معلمان يک مکانيسم تشويقي است . فرهنگيان اطلاع دارند که نظام رتبه بندي معلمان جناب آقاي دکتر حاجي بابايي قصد دارد 70% اعتباراتش را از محل مهندسي نيروي انساني فراهم آورد . شايد دولت تدبير و اميد مي خواهد نتايج اين رتبه بندي ، همچون هدفمندي يارانه ها نگردد .
ادامه دارد
لطفآ نقدهايي که در رابطه با سند تحول و شش زير نظام آن که رتبه بندي معلمان يکي از اين زير نظام ها مي باشد، را با دقت مطالعه فرماييد .آخرين نقدي که در سايت وزين " گروه سخن معلم " خواندم در همان جلسه اي که آقاي فرشيدي حضور داشتند و آقاي کوچکي مي فرمايند دولت نظام رتبه بندی معلمان را به مجلس نیاورده است . رییس سازمان بسیج فرهنگیان است . مي فرمايند : " این سند باید بازمهندسی شود و یک جور دیگر آن را باید چید تا مشکلات معلمان حل گردد . "
با تقديم شايسته ترين احترامات –ارادتمند شما شهسوارزاده
رتبه بندی آب نبات چوبی بیشتر نیست.یادمان باشد ما بری این موفقیت ناچیز هم آبرو کف خیابانها آورده ایم.
استاد گرانقدر جناب آقاي حيدر علي منصور در فرمايش حضرتعالي تناقض وجود دارد از يک طرف از نويسنده مي خواهيد تفرقه نيندازد و به جنبش عدالتخواهي بپيوند ( لطفآ بفرماييد بشر خاکي در کجاي دنيا و در چه زماني ، جنبش عدالتخواهي بدون حضور و بروز تشکل ها ي مدني به بار نشسته است . ) که شما حکم صادر مي فرماييد جز اعتصاب واعتراض و...به حقمان نخواهيم رسيد .
لطفأ فقط وفقط يک تجربه تاريخي را بيان فرماييد که جوامع بشري، بدون بهره مندي از ابزار هاي جامعه مدني ، جنبش عدالتخواهي به ثمر نشسته باشد . فرهيختگان محترم آگاهند که اگر تا قيامت به جامعه مدني نرسيم و تشکل هاي مدني فعال نداشته باشيم فراموش شده خواهيم ماند . لطفأ به مقاله اکتيويسم و تشکل ها مراجعه فرماييد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده