توجه به دو عامل مهم سرمايه اجتماعي و رفتار اخلاقي مهمترين ويژگي يك جامعه سالم و بالنده مي باشد و هر گونه كاستي در اين زمينه، نشان از جود ناهنجاري و بدرفتاري در جامعه مي باشد كه آينده و سرنوشت نامباركي را براي يك جامعه و اركان آن به ارمغان خواهد آورد.
در تعریف سرمایه اجتماعی گفته شده است که سرمایه اجتماعی مجموعه ای از منابع مادی یا معنوی است که به یک فرد یا گروه اجازه می دهد تا شبکه پایداری و قابل اطمینانی ازروابط کم و بیش نهادینه شده را همراه با شناخت متقابل دراختیار داشته باشند و در این میان بر ضرورت تراکم و دوام پیوندها (یعنی ارتباطات) تاکید شده است.
سرمایه اجتماعی انبوهی از منابع بالفعل یا بالقوه ای را که به مالکیت یک شبکه ای دوام دار متصل اند نشان می دهد و همچنین بیان می کند که ارزش پیوندهای یک فرد (یا حجم سرمایه اجتماعی متعلق به یک عامل) به تعداد اتصالاتی که می تواند آنها را بسیج نماید و به حجم سرمايه اجتماعي در كنار سرمايه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و ....... به عنوان مهمترين ظرفيت و ثروت يك جامعه تاکید می گردد كه مسيري امن، آرام و قابل اطمينان را براي يك جامعه در مسير پيشرفت و برخورد با مشكلات مختلف فراهم مي آورد و همچنين سرمایه اجتماعی به زندگی فرد در حوزه فردي و به خصوص در حوزه اجتماعي معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را ساده تر و لذت بخش تر می کند؛ به طوري كه زمينه هاي خوشبختي و ثروتمندي يك ملت را فراهم مي آورد؛ چرا که در صورت وجود سرمایه اجتماعی در یک جامعه، حیات زندگی اجتماعی با برخورداری از اعتماد متقابل و توجه به سرنوشت مشترک و نیز رفتار تیمی، شکلی زیبا به خود می گیرد.
مساله مهم دیگر در ارتباط با سرمایه اجتماعی، شاخص های سرمایه اجتماعی می باشد که در مولفه های متعددی همچون همبستگی و وحدت ملی، مشارکت و مسئولیت پذیری اجتماعی، توسعه نهادهای مدنی و آزادی بیان قابل سنجش و اندازه گیری میباشد.
بنابراین می توان گفت که وجود سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعة مدنی و حیات شهروندی است و فقدان آن، مانع اساسی بر تأسیس و استقرار آن می باشد. جوامع برخوردار از این نوع سرمایه بستر مناسبی برای شکل گیری جامعه مدنی توانمند، پاسخ گو و کارآمد فراهم می سازند.
مفهوم مهم که نقطه مقابل سرمایه اجتماعی تلقی می شود خود محوری و یا خود مداری است. خود محوری، کوشش انسان ها در محدوده رفع نیازها و تحقق منافع و مصالح شخصی و خصوصی بی واسطه آنی و فوری می باشد. در خود محوری، هر فعالیتی متعلق به حوزه شخصی و خصوصی زندگی در نظر گرفته می شود و فوریت این نیازها و منافع و مصالح فردی و شخصی نیز نشانه روزمرگی می باشد. غرق شدن در حوزه شخصی و خصوصی زندگی را می توان غرق شدن در زندگی روزمره یا روزمرگی دانست. نکته دیگر در این ارتباط توجه به این امر است که انسان غرق در خود تا حد انسان برای خود رشد نیافته است و نیازها و دغدغه های دیگران برای چنین انسانی معنا نداشته و یا در اولویت های آخر است.
مفهوم سوم که در این نوشتار مورد نظر است رفتار اخلاقی می باشد.
رفتار اخلاقی به عنوان یک کنش رفتاری فردی و اجتماعی با سرمایه اجتماعی بی ارتباط نیست و حتی فراتر از آن تلقی می شود و به عنوان یک چتر نظارتی و تعاملی، سایر رفتارهای فردی و اجتماعی را مورد کنترل قرار می دهد. در تامل بر مفهوم اخلاق، رویکردهای مرتبط در این میان قابل توجه است که در حوزه علم اخلاق، اخلاق در برگیرنده صفات نفسانی راسخ و پایداری در نظر گرفته شده است که موجب صدور افعالی متناسب با آن صفات به شکل سهل و در قالب عادات گردد. در ادبیات روان شناسی نیز با توجه به دیدگاه دانشمندان مختلفی چون پیاژه و کالبرگ، رفتار اخلاقی در برگیرنده رفتارهای فردی و اجتماعی همراه با عدالت و انصاف می باشد و زمانی که یک فرد در تعاملات ارتباطی خود، عناصر انصاف و عدالت را رعایت کنند می توان گفت که رفتار اخلاقی رعایت شده است و در این میان توجه به یک نکته ضرورت دارد که پیوستار رفتار اخلاقی رشد یافته از مرحله پایین ( رفتارهای مبتنی بر پاداش و دوری از تنبیه جهت بهره مندی فردی) تا رفتارهای عالی (انجام رفتار اخلاقی به خاطر فعل اخلاقی و نیز در نظر گرفتن اصول و ارزش های انسانی و جهانی) قابل تغییر است و مراد رفتار اخلاقی، حرکت به سطح عالی یعنی اصول و ارزش های عالی انسانی و جهانی می باشد.
پس از تشریح مفهوم و اهمیت سرمایه اجتماعی، خود محوری و رفتار اخلاقی، سوالی که مهم می باشد طرح این مساله است که جامعه ایرانی در برخورد با سرمایه اجتماعی، خود محوری و رفتارهای اخلاق، چه وضعیتی را تجربه می کند و شرایط موجود چه پیامدهایی را برای آینده قابل پیش بینی می نماید؟
توجه به یافته های پژوهشی، اظهار نظر صاحب نظران در حوزه های مختلف و نیز مشاهدات عادی نشان از وجود کاستی های قابل توجه و تامل در این ارتباط می باشد که در زیر به چند نمونه از این آسیب ها اشاره می شود که می تواند هم در قالب علل و هم در شکل معلول مورد توجه قرار گیرد:
۱. رفتارهای مدیران ارشد یک جامعه و سیاسیون به عنوان بازیگران عرصه های سیاسی و اجتماعی همواره برای دیگر گروه های اجتماعی در مقام رفتارهای الگویی مهم می باشد؛ به طوری که مردم همواره نظاره گر کیفیت رفتاری مدیران جامعه هستند و انتظار دارند که این افراد در قالب مسئولان، رفتارهای مبتنی بر عدالت و انصاف را چه در برخورد با منافع شخصی و چه در در مواجهه با منافع تشکیلاتی و اجتماعی از خود بروز دهند. شواهد عینی نشان می دهد که این حوزه سرشار از نارضایتی ها و ناپاکی ها هست. اخبار حاصل از اختلاس های گسترده در نهادهای مختلف، دریافت حقوق های نجومی و مزایاهای گسترده و حتی زمین ها و ملک های گران قیمت توسط مدیران بلند پایه و یا دوستان و هم پیمانان آن ها، زمین خواری های های گسترده در نهادهای خاص و مواردی از این قبیل، نشان از گسست عاطفی و ارتباطی بین مردم و مدیران ارشد می باشد و حتی وقتی کار به مرحله رقابت های انتخاباتی کشیده می شود؛ انواع رفتارهای غیراخلاقی در بدنام کردن رقیب جهت کسب قدرت به صورت عینی مشاهده می شود و بسیاری از مدیران، رفتارهای چاپلوسانه و بندگی را چه در فرآیند کسب قدرت و چه در فرآیند حفظ آن در مقابل افراد قدرتمندتر و بالادست از خود نشان می دهد.
۲. رفتار غیر مقبول و قابل تاسف که در بین گروهی از جامعه ایرانی دیده می شود؛ عدم احترام به حریم خصوصی افراد می باشد که نمونه بارز آن در فضاهای مجازی دیده می شود. در شرایط امروزی به وضوح قابل رویت و لمس است که انتشار عکس های خصوصی افراد مخصوصا شخصیت های معروف ورزشی و هنری به صورت گسترده در شبکه های اجتماعی به وضعیت هشدار رسیده است و این وضعیت زمانی به شکل تاسف بار مطرح می باشد که بسیاری از مردم نسبت به مشاهده و حتی نشر آن علاقه نشان می دهند و حتی زمانی که یک رفتار غیرقانونی و غیر مشروع در سطح روابط شخصی افراد دیده می شود؛ تمایل به مشاهده و نشر آن بسیار پر رنگ تر می شود و غافل از این که از طریق این رفتار غیر اخلاقی، چه آسیب هایی متوجه خانواده این افراد می شود و حتی اطرافیان این افراد مانند پدر و مادر، خواهر، برادر و فرزندان قربانی این رفتارها می شوند.
۳. نمونه دیگر رفتارهای غیر اخلاقی در حوزه علم و دانش نیز گریبانگیر جامعه ایرانی می باشد. وقتی اصل گرفتن مدرک باشد و کسب بینش علمی و پژوهشی و کسب دانش در اولویت های آخر باشد و نیز زمانی که نهایت آرزوی فرد یدک کشیدن ظاهری و بدلی القاب دکتری و از این قبیل باشد: معلوم است که چه آسیب هایی متوجه ساحت علم می گردد و این شرایط زمانی به صورت خطرناک دیده می شود که سوپرمارکت های فروش محصولات علمی مانند پایان نامه ها، مقاله ها و ...... به شکل فراگیر در همه جا حتی بصورت تابلو دار دیده می شود که گاها در برخی موارد خود اساتید دانشگاه ها نیز درگیر این کار زشت و خطرناک می شوند. توجه به این واقعیت خود گویای یک نگرانی خاص است که ادامه این روند، پیامدهای خطرناکی را در حوزه علم و دانش متوجه جامعه خواهد کرد.
۴. همواره در بین اهل نظر این مساله مطرح است که در جامعه ایرانی، گرایش به رفتارهای فردی در مقایسه با رفتارهای گروهی و تیمی پر رنگ تر بوده که نمونه های بارز آن موفقیت ورزشکاران در رقابت های انفرادی در مقایسه با مسابقات تیمی و گروهی می باشد و حتی توجه به تدوین کتب در حیطه های مختلف در برگیرنده تمایل به تدوین این کتاب ها بصورت انفرادی می باشد و یا در مواجهه با هر مشکل و مساله ای و یا در هر اقدامی مشاهده می گردد که تمایل افراد جهت مشارکت بسیار ضعیف تر می باشد و تنها تعداد معدودی از افراد تمایل خود را جهت حضور در فعالیت های گروهی نشان می دهند که این خصیصه در ارتباط با رفتارهای خود محوری قابل توجه می باشد و توسعه این روند، زمینه ساز بحران مشارکت در جامعه می باشد.
۵. مساله خطرناکی که امروزه گریبانگیر جامعه ایرانی شده است؛ خود محوری رو به رشد فراگیر است و نمودهای این معضل اجتماعی و فرهنگی، خود را به شکل های مختلف در حوزه های مختلف نشان می دهد. نمونه عینی این تفکر و رفتار، تمایل گروه کثیری از جامعه ایرانی به انباشت ثروت و سرمایه و مقدم شدن منافع فردی و خانوادگی می باشد و حتی افراد در پست های سازمانی و فعالیت های اجتماعی و گفتگوهای معمولی نسبت به اولویت قرار گرفتن منافع شخصی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاکید می نمایند و یا اگر نگاهی به وضعیت رانندگی ایرانیان انداخته شود؛ این روند به خوبی قابل مشاهده است که بسیاری از مردم هنگام رانندگی، میل به سبقت گرفتن از خودروها در هر شرایط و اولویت قائل شدن به تردد خودروی خود می نمایند و همچنین مفهوم زرنگی نیز در ادبیات بسیاری از مردم، معنای جدید به خود گرفته که در برگیرنده اولویت قائل شدن به منافع فردی به قیمت عدم توجه به منافع اجتماعی و گروهی می باشد.
۵. همواره در برنامه های مختلف و نیز در رسانه های متعدد بر استفاده از محصولات داخلی تاکید می شود که در نوع خود بسیار مهم و ارزشمند بوده که حتی در شعار و خط مشی اقتصاد مقاومتی توسط رهبری نظام به صورت صریح به این امر تاکید شده است؛ اما آنچه که در این میان مهم می باشد غلبه خودمحوری در کسب منافع فردی و سود در خیل عظیمی از تولید کنندگان داخلی است. این امر زمانی خود را به صورت عینی و اقعی نشان می دهد که کسب سود و انباشت ثروت در اولویت قرار می گیرد. کیفیت پایین خودروها و محصولات داخلی، ضمانت های نامناسب محصولات، نامناسب بودن خدمت پس از فروش، وجود محصولات و برندهای تغلبی در بازار، نظارت های ناکافی توسط ارکان های مرتبط بر تولید کنندگان و فروشندگان، تبلیغات اغراق گونه و غیر واقعی، استفاده از مواد خطرناک و حتی سرطان زا در تولید برخی از محصولات غذایی و بهداشتی و ...... نمونه های روشنی از این واقعیت نامبارک هستند.
در برخورد با معضلات فوق می توان به موارد متعدد اشاره کرد که هر کدام در نوع خود اطلاعات مفید و ناخوشایندی را ارائه می نمایند. نکته بسیار مهم در این ارتباط، نگاه آسیب شناسی به مساله توسط مسئولان نظام، اندیشمندان و برنامه ریزان به موارد فوق می باشد؛ چرا که کاهش مستمر سرمایه اجتماعی، خودمحوری افسار گسیخته و تضعیف عنصر اخلاق در رفتارها و تعاملات فردی و اجتماعی، پیامدهای نامناسب و خطرناکی را برای جامعه به ارمغان خواهد داشت و حل و یا کاهش این پدیده خطرناک نیازمند اقدامات مداخله جویانه موثری در حوزه های مختلف به خصوص تعلیم و تربیت می باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان