نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی:
نهادي است اجتماعی و فرهنگی و سازمان يافته که به عنوان مهم ترين عامل انتقال، بسط و اعتلای فرهنگ در جامعه اسلامي ايران، مسئوليت آماده سازي دانش آموزان جهت تحقق مرتبه ای از حيات طيبه در همه ابعاد را برعهده دارد که تحصیل آن مرتبه برای عموم افراد جامعه لازم یا شایسته باشد . دست یابی به این مرتبه از آمادگی برای تكوين و تعالي پيوسته هويت دانش آموزان ) با تاكيد بر وجوه مشترك انساني، اسلامي و ايراني ( ضمن ملاحظه ویژگی های فردی و غیر مشترک و نیز در راستای شکل گیری و اعتلای مداوم جامعه صالح اسلامي مستلزم آن است که تربیت یافتگان این نظام شایستگی های لازم برای درک و اصلاح مداوم موقعیت خود و دیگران را براساس نظام معیار اسلامی کسب نمایند.
تعلیم و تربیت:
فرايندي تعالی جویانه، تعاملی، تدریجی، یکپارچه و مبتنی برنظام معیار اسلامی که به منظور هدايت افراد جامعه به سوی آمادگی برای تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حيات طيبه درهمة ابعاد، زمينه های مناسب تكوين و تعالي پيوستة هويت ایشان را در راستای شکل گیری و پیشرفت جامعه صالح اسلامی فراهم می آورد.(سند تحول ،فصل اول،کلیات).
حیات طیبه (در کلیات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش) :
وضع مطلوب زندگي بشر در همة ابعاد و مراتب، بر اساس نظام معيار اسلامی ( مباني و ارزش هاي مقبول دين الهي ) است كه تحقق آن باعث دستيابي به غايت زندگي يعني قرب الي الله خواهد شد. این گونه زندگاني مستلزم ارتباط آگاهانه و اختياري باحقيقت هستي و تشديد رابطه ي با او در همه شئون فردي و اجتماعي زندگي است كه بايد بر اساس انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه ي نظام معيارِ مناسب با دينِ اسلام باشد. بنابراين، يكي از مشخصات اصلي حيات طيبه، تكيه بر ارزش غايي زندگي قرب الي الله و نظام معيار متناسب با آن يعني مباني و ارزش هاي مقبولِ دينِ اسلام است. زيرا با توجه به لزوم پذيرش ربوبيت خداوند متعال، به عنوان يگانه رب حقيقي جهان و انسان، اين نظام معيار، جهت اساسي نحوه تحقق حيات طيبه را در همه مراتب و ابعاد زندگي با اين نظام ( تقوا ) ،وجه تمايز اساسي حيات طيبه از زندگي غيرديني ( = سكولار ) رايج محسوب مي شود كه نقطة اوج و حقيقت آن در جامعه جهاني مهدوي محقق مي گردد.
جامعه اسلامی:
اجتماعی است که بر روی نمودن به خدا در حالت تسلیم و رضا استوار می شود نه بر روابط نژادی ،خویشاوندی یا قبیله ای و یا روابط انتفاعی و ستمگرانه یا روابط قراردادی- که رویکرد استخدامی داشته و متکی بر منفعت های یک طرف یا دو طرف قرارداد می باشند. در جامعة اسلامی که مظهر تحقق بعد اجتماعی حیات طیبه به شمار می آید، پیوندها ی خشونت آمیز ( ناشی از ترس و تهدید و ارعاب ) یا انتفاعی ( ناشی از سودگرایی و استثمار یا استخدام دیگران )نیست بلکه ارتباط میان اعضای جامعه به ارزش های انسانی واخلاقی، معرفت، محبت واطاعت از خدا ( پیروی آگاهانه و اختیاری از نظام معیار دینی ) معطوف است. در چنین جامعه ای روابط ظالمانه و تعصبات نژادپرستانه طرد می شود و بر توحید به عنوان اساس تکوین وگسترش روابط اجتماعی تاکید می گردد.
• شایستگی هاي پايه:
مجموعه ای ترکیبی از صفات و توانمندی های فردی و جمعی ناظر به همه جنبه های هویت ( عقلانی، عاطفی، ارادی و عملی )و نیز تمام مولفه های جامعه بر اساس نظام معیار اسلامی است،که متربیان برای دستیابی به مراتب حیات طیبه جهت درک موقعیت خود و دیگران و عمل فردی و جمعی برای بهبود مستمر آن،باید این گونه صفات و توانمندی ها را کسب کنند.(سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،فصل اول ،کلیات).
حیات طیبه در قرآن:
حیات طیبه فقط یکبار در قرآن، درسوره نحل آیه 97 آمده است: " مَنْ عَمِلَ صلِحاً مِّن ذَکرٍ أَوْ أُنثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسنِ مَا کانُوا یَعْمَلُون " یعنی: هر کس عمل صالح انجام دهد در حالی که مومن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می بخشیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند، خواهیم داد.
اشاره به برخی تفاسیر در مورد حیات طیبه:
مرحوم طبرسی در تفسیر بزرگ مجمع البیان برخی از آنها را بدین صورت بیان نمودند: رزق و روزی حلال؛ زندگی شرافت مندانه همراه با قناعت و خشنودی؛ بهشت پر طراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا؛ زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی.(تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 734ـ735)؛ برخی دیگر حیات طیبه را عبارت می دانند از: «عبادت همراه با روزی حلال» و «توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن» را نیز افزوده اند.(تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 394).
مرحوم علامه طباطبایی در مورد «حیات طیبه» بیانی عمیق و عالی دارند، ایشان در تفسیر خود و در ذیل آیه 97 سوره مبارکه نحل می فرماید:" مراد از «احیاء» بخشیدن و افاضه حیات و زندگی است و آیه شریفه دلالت دارد که خداوند سبحان، انسان با ایمانی را که عمل شایسته و مصالح انجام می دهد با زندگی جدیدی که غیر از زندگی معمول مردم است، اکرام می کند و آثار زندگی حقیقی که همان علم و قدرت است با این زندگی جدید همراه و همگام است و این درک جدید و قدرت باعث می گردد چنین فرد مؤمنی، چیزها را چنان که هستند ببینید؛ یعنی می تواند امور و اشیاء را به دو قسم حق و باطل تقسیم کند. سپس با قلب و روحش از امور باطل که در معرض فنا و زوال هستند که همان زندگی و حیات دنیوی است روی گردان می شود و به آن پشت می کند و دل به زینت ها و مظاهر فریبنده دنیا نمی بندد و چون از بند این تعلقات دنیوی و ظواهر گول زننده آن رها شد، شیطان نمی تواند او را خوار و ذلیل خود سازد و در بند خود گرفتار آرد. و در مقابل، قلب و روحش به پروردگار باقی و جاوید مرتبط و پیوسته می گردد و جز ذات پاک او و قرب و جوار او را طلب نمی کند و جز از خشم و دوری از او از چیزی هراس ندارد و در این هنگام برای خود زندگی پاک و جاودانه و بی زوال مشاهده می کند که کارگردان این زندگی و مدبر امور آن، پروردگار بخشنده و مهربان او است و در سراسر این زندگی معنوی و پاک جز زیبایی و جمال چیزی مشاهده نمی کند و تنها اموری را که خداوند آنها را قبیح و زشت شمرده، زشت و ناپسند می شمرد.این چنین انسانی چنان نور و کمال و قدرت و عزت و لذت و شادمانی در زندگی خود می یابد و مشاهده می کند که پایان و انتهایی ندارد. (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 12، ذیل آیه 97 نحل).
حیات طیبه در کلام معصوم (ع):
در نهج البلاغه از امیر مؤمنان(ع) آمده است: «و سئل عن قوله تعالی فلنحیینه حیاه طیبه» فقال هی القناعه؛ از امام علی (ع) پرسیدند: منظور از گفتار خداوند بلند مرتبه که فرموده است:" فلنحیینه حیاه طیبه "چیست؟ فرمودند:" قناعت"(نهج البلاغه، کلمه قصار 229.)
ادامه دارد
( انشاء الله ،ادامه مطلب در قسمت های بعدی نوشتار خواهد آمد).
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان