صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

یاد محسن خشخاشی دبیر بروجردی گرامی باد

با خانواده و بستگان این همکار گرامی همدردی کنیم/ نوشته همکار بروجردی از سر درد است اما حاوی اطلاعات و تحلیل غلط است/ همشهری گری نباید ما را از بیان واقعیت منحرف کند/ افراد زیر 18 سال کودک محسوب می شوند/ طبق قانون مجازات اسلامی قاتل زیر 18 سال را نمی توان اعدام یا زندانی کرد/ خانواده نوجوان قاتل مرحوم خشخاشی حتی توان مالی گرفتن وکیل نداشته اند / پرچم کردن نام خشخاشی، قاتل او را در چشم برخی دانش آموزان تبدیل به نمادمقاومت علیه معلمان می کند/ مجازات سبک قاتل مرحوم خشخاشی توطئه ای علیه معلمان نیست/ دفاع برخی همکاران از مجازات اعدام کودکان مجرم ( زیر 18 سال ) شگفت انگیز است/ طبق کنوانسیون حقوق کودک  اجرای مجازات اعدام و حبس‌های طولانی مدت برای کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است/ در ایران از سال 92 به بعد اعدام کودکان زیر 18 سال متوقف شده است/ مسئولیت و تکالیف معلم و دانش آموز همسنگ نیست/  اگر دانش آموز دوره دبستان فرد بزرگسالی را بکشد، اصلا مجازات نمی شود/ اگر دانش اموز  دوره اول متوسطه فردی را بکشد به اقدامات تامینی و تربیتی در حد نصیحت و تعهد و نگهداري در كانون اصلاح و تربيت از سه ماه تا يك سال محکوم می شود/ پیشنهاد اعلام روز مبارزه با خشونت در مدارس پروژه سیاسی است و به خشونت دامن می زند / مجرمان 15  تا  18 سال به زندان محکوم نمی شوند اما برای تربیت به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل می شوند/ در تعرض دانش آموز به معلم چون یک طرف ماجرا کودک است، باز هم معلم در معرض انتقاد قرار می گیرد/ سیاسی یا صنفی قلمداد کردن قتل مرحوم خشخاشی باعث تحریک بیشتر دانش آموزان به خشونت می شود/ در اندوه خانواده خشخاشی شریکیم،اما پرچم کردن نام خشخاشی توسط معلمان خطرناک است/ معلمی مانند هر حرفه ای نیاز به مهارت دارد/  معلم باید روش مدیریت کلاس، رفتار در شرایط بحرانی ، روان شناسی کودک و نوجوان و شیوه رفتار با دانش آموزان گستاخ را بیاموزد/ در کلاس های پر چمعیت حاشیه شهر ها نقش معلم حرفه ای و آموزش دیده آشکار می شود/ جایگاه معلم و دانش آموز در مدرسه برابر و یکسان نیست و تقابل بین این دو مصنوعی و فاقد پایه در علوم تربیتی است

تحلیل حکم قاتل محسن خشخاشی معلم بروجردی   محسن خشخاشی دبیر فیزیک یکی از دبیرستان های بروجرد در آبان 93 به دست یک دانش آموز و با ضربه چاقو ، پای تخته سیاه کشته شد . به مناسبت سالگرد این حادثه تاسف بار ، گزارشی در سایت صدای معلم منتشر شد. یادداشت از نظر شرح واقعه خیلی خوب بود . یاد آوری این حادثه تلخ و ابراز همدردی با همسر و فرزندان این همکار عزیز کاری پسندیده است. از این بابت از نویسنده گزارش باید تشکر کرد. اما برخی اظهار نظرها و تحلیل ماجرا غیر دقیق و از روی تعصب  است.

آقای آزادپور ( اینجا ) می نویسد : " در روزهای آغازین پس از دستگیری قاتل، گمانه زنی ها حاکی از این بود که قاتل پس از آن که سنش به حد نصاب قانونی برای تعزیر برسد، با توجه به اقرار خودش و دلایل محکم از جمله ایجاد رعب و وحشت در مکان عمومی به اعدام و یا دست کم ابد، محکوم می شود."

آقای آزادپور می افزاید : "موج تحریک احساسات فرهنگیان، فروکش کرد.خیزش تشکل های صنفی نیز از تب و تاب افتاد. رفته رفته خبرهای غیر قابل باور و ناامید کننده ای،به گوش می رسید. در گوشه و کنار محافل فرهنگی شنیده می شد: «قاتل شهید خشخاشی از قصاص نفس تبرئه شده است» نخست کسی این خبر را باور نمی کرد، تا پس از مراجعه به خانواده آن مرحوم و وکیل خانواده، دریافتیم که مع الاسف آن خبر، صحت دارد و قاتل فرهنگ و اندیشه به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده است!" بر اساس این جملات،  گویا در اجرای توطئه ای حساب شده علیه معلمان ، دادگاه صبر کرده تا احساسات فرهنگیان فروکش کند و خیزش صنفی از تب و تاب بیفتد آنگاه متهم را از قصاص نفس تبرئه کرده است.

مجازات متهم بر اساس گمانه زنی صورت نمی گیرد بلکه بر اساس مواد قانون صورت می گیرد. من همان زمان ( 9  آذر 93 ) در یادداشتی با عنوان " قتل معلم در پای تخته سیاه" ، به استناد قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92، نوشتم که احکام قصاص و حبس در مورد متهم زیر 18 سال جاری نمی شود و طبق قانون، متهم به نگهداری در کانون اصلاح و تربیت بین ۲ تا ۵ سال محکوم خواهد شد. نظر من، گمانه زنی یا پیش گویی نبود بلکه هر ناظری بر اساس مفاد بندهای قانون مجازات اسلامی در مورد مجازات کودکان (زیر 18 سال ) می توانست حکم قاتل مرحوم خشخاشی را تا حدودی پیش بینی کند. عواطف خانواده و بستگان و دوستان قربانی خیلی مهم و قابل درک است. اما غم و اندوه ناشی از مرگ یک انسان شریف و یا همشهری بودن  نباید ما را از واقع بینی دور کند.

وکیل خانواده  محترم خشخاشی که با پرونده درگیر بوده ، چون دانش حقوقی دارد قطعا می داند که چه اتفاقی افتاده و احتمالا به دوستان مرحوم خشجاشی گفته است که طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی، قاضی نمی توانسته حکم قصاص نفس در مورد متهم زیر 18 سال صادر کند. القای این تصور که حکومت یا بخشی از حکومت مثلا قوه قضاییه، با این پرنده سیاسی و توطئه گرانه برخورد کرده تا متهم تبرئه شود ، فاقد سند و دلیل عقلی است. البته اگر کسی از مواد قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 اطلاعی نداشته باشد و فرق بین وقوع جرم از سوی بزرگسال و کودک را نداند قطعا با تعجب خواهد گفت که در کشوری که قانون قصاص اجرا می شود چرا قاتل مرحوم خشخاشی با وجود اعتراف به قتل  به قصاص محکوم نشد؟

نویسنده محترم برای آنکه ماجرا را داغ و احساسی کند می افزاید : " وقتی چند وچون ماجرا را از خانواده مرحوم خشخاشی، جویا شدیم خودشان نیز از اعلام این حکم شوکه شده بودند.پدرایشان می گفت : ما فقط یک بار و آن هم کوتاه مدت در دادگاه حضور پیدا کردیم که با دو وکیل تسخیری قاتل مواجه شدیم." داشتن وکیل تسخیری چه چیزی را اثبات می کند؟  داشتن وکیل حق متهم و نیز حق شاکی است. اگر متهم به دلیل ناتوانی مالی نتواند وکیل تعیینی بگیرد، دادگاه برای او وکیل تسخیری انتخاب می کند . این هم یک روال قضایی است. ظاهرا خانواده متهم از اقشار حاشیه نشین و فقیر عشایر بروجرد بوده و حتی توان گرفتن وکیل برای فرزندشان را نداشته اند. چنین خانواده ای چگونه می توان روی دستگاه قضا تاثیر بگذارد و حکم قصاص را به سه سال زندان تبدیل کند؟  

آقای آزادپور می نویسد :"همه قراین حاکی از مجازات سنگینی برای قاتل این معلم فرهیخته و پاک طینت وجود داشت ولی متاسفانه سرانجام ناباورانه ای، رقم خورد." اما نمی گوید کدام قرینه ها ؟بعد هم در یک مقایسه غیر دقیق قضیه را سیاسی جلوه می دهد : "حدود دو ماه پس از شهادت دراماتیک مرحوم خشخاشی ... در جنایت مشابه دیگری در همین شهر یک مامور آگاهی درخیابان به دست یک تبهکار ، به شهادت رسید و در مدت زمانی کمتر از یک سال قاتل ایشان را اعدام کردند.علی رغم این که قاتل همواره گفته بود که قصد عمدی برای کشتن آن مرحوم را نداشته ام." علت اینکه قاتل خشخاشی اعدام نشد سن زیر 18 سال قاتل بود. این نکته ای است که نویسنده محترم به طور کلی نادیده می گیرد و به همین دلیل به تئوری توطئه پناه می برد.

نویسنده، قتل یک مامور انتظامی و قصاص قاتل او را مطرح می کند تا این شبهه را ایجاد کند که گویا دادگاه ، در پرونده قتل مرحوم خشخاشی ، چون مقتول معلم بوده ، قاتل را قصاص نکرده است. مقایسه این دو پرونده نیاز به اطلاعات حقوقی از محتوای پرونده دارد. به عنوان نمونه آیا قاتل مامور انتظامی هم زیر 18 سال سن داشته است؟ مقایسه دو اتفاق وقتی صحیح است که اجزاء آنها با هم مشابه باشد. این یک تفکر بیمارگونه است که تصور کنیم همه قوای حکومتی و مطبوعات و رادیو تلویزیون و نهادهای مدنی و دولتی و کارمندان ادارات دیگر و اولیا و دانش آموزان و خلاصه عالم و آدم دست به دست هم داده اند و شب و روز علیه معلمان توطئه می کنند. این تفکر پارانویایی ، به زیان معلمان است و اگر گسترش یابد معلم را تبدیل به موجودی عصبانی و منزوی می کند.

نویسنده در ادامه  می نویسد :"چرا باید با وجود دلایل زیادبرای قصاص این معلم شهید، نظیر ایجاد رعب و وحشت، گستردگی و فراگیری خبری، تحریک احساسات ضد خشونت،جریحه دار شدن عواطف فرهنگیان و...این پرونده این گونه مختومه شود؟" پرونده همانطور که خود نویسنده گفته منجر به صدور حکم شده است. اما نویسنده با طرح این سوال باز هم القا می کند که توطئه ای علیه فرهنگیان و علم و اندیشه صورت گرفته است. او در نهایت نتیجه گیری می کند که اگر قوه قضاییه جوانب اجتماعی و عاطفی و حتا تربیتی ماجرا را مدنظر قرار می داد و اگر آموزش و پرورش چند وکیل مبرز برای دفاع از پرونده تعیین می کرد و اگر کانون های صنفی از مجراهای قانونی و حقوقی مستمراً به دفاع و اطلاع رسانی می پرداختند نتیجه از لونی دیگر بود . یعنی متهم اعدام و یا حداقل به حبس ابد محکوم  می شد.

این همه اصرار نویسنده برای اعدام یک نوجوان با موازین حقوق کودک و قوانین جمهوری اسلامی ناسازگار است. طبق ماده ۳۷  پیمان‌نامه حقوق کودک که معتبرترین سندجهانی در باره حقوق کودک است ،  اجرای مجازات اعدام و حبس‌های طولانی مدت و ابد بدون امکان آزادی برای کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است. دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و بە تصویب مجلس رسیده و در حکم قوانین داخلی قرار گرفته است. تصویب و اجرای ماده 91 قانون مجازات اسلامی در سال 92 گام مهمی در جهت پای بندی ایران به این پیمان نامه بود. ماده ۹۱ مجازات اسلامی مقرر می دارد:  "در جرائم موجب حد یا قصاص،  هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازات های پیش بینی شده در این فصل محکوم می شوند."

در قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 هرگاه فرد نابالغ ، مرتكب يكي از جرائم موجب حد يا قصاص گردد درصورتي كه از دوازده تا پانزده سال قمري داشته باشد در مورد او اقدامات تامینی اخطار و تذكر و يا أخذ تعهد كتبي به عدم تكرار جرم و یا نگهداري در كانون اصلاح و تربيت از سه ماه تا يك سال اعمال می شود. اما اگر بین 15 تا 18 سال سن داشته باشد براساس ماده 91 رفتار خواهد شد. تقریبا در همه کشورهای دنیا و به خصوص در کشورهای غربی بین مجازات کیفری افراد بالای 18 سال و افراد زیر 18 سال تفاوت کیفی وجود دارد. چون افراد زیر 18 سال کودک محسوب می شوند. ایران سالها به خاطر اعدام کودکان ( زیر 18 سال ) تحت فشار سازمان های حقوق بشری و حقوق دانان داخلی بود. این قانون در سال 92 مورد بازنگری قرار گرفت و اعدام افراد زیر 18 سال متوقف شد. کلید رمز ماجرا اینجا است و گویا نویسنده اصولا از این مباحث اطلاعی ندارد.

توطئه ای علیه فرهنگیان صورت نگرفته است. مجازات های تعزیری برای افراد زیر 18 سال با مجازات های تعزیری افراد بالای 18 سال متفاوت است. طبق قانون افراد 15 تا 18 سال اگر دست به قتل بزنند چنانچه شبهه در کمال عقل و رشد آنها به وجود آید، حدود و قصاص برای آنها اجرا نمی شود. معمولا در کمال عقل و رشد اطفال زیر 18 سالی که مرتکب جرم شده اند، شبهه وجود دارد و اگر دادگاه نیز این شبهه را قبول کند، مجازات حدود و قصاص برای آنها اجرا نمی شود یعنی اصلا به این مجازات محکوم نمی شوند. در واقع با این ماده قانونی مساله تعارض بین سن قانونی مجازات در فقه اسلامی و حقوق عرفی کودکان در قوانین بین المللی برطرف شد. این قانون یک سال قبل از قتل مرحوم خشخاشی تصویب شده است. در قانون قبلی کودکان 15 تا 18 سال مثل افراد بزرگسال محاکمه و محکوم به قصاص می شدند اما حکم بعد از 18 سالگی اجرا می شد.

حالا بگذار قانون را به زبان ساده تر بگویم :  اگر دانش آموز دوره دبستان و یا دوره اول متوسطه به شخص بزرگسالی معلم یا غیر معلم آسیب جسمی برساند یا حتی او را بکشد، چه مجازاتی در انتظار کودک است ؟  دبستانی ها اصلا مجازات نمی شوند و دانش آموزان دوره اول متوسطه به اقدامات تامینی و تربیتی در حد نصیحت و تعهد و نگهداري در كانون اصلاح و تربيت از سه ماه تا يك سال محکوم می شوند . اما دانش آموزان دوره دوم متوسطه که بین 15 تا 18 سال سن دارند در صورت ارتکاب جرح و  قتل، باشبهه قاضی در رشد و کمال عقل متهم به همان اقدامات تامینی و تربیتی محکوم می شوند. می گویند حالا اعدام و حبس نه ! اما سه سال حبس کم است. من حکم قاتل مرحوم خشخاشی را ندیده ام اما طبق قانون مجازات اسلامی جدید اصولا مجازات حبس یا دیه برای افراد زیر 18 سال حذف شده و جای خود را به اقدامات تامینی داده است.  

مجازات اعدام و زندان برای کودکان با نُرم های جدید حقوقی و اسناد بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک در تعارض است. بخشی از افکار عمومی و حقوق دان ها هم به اعدام و مجازات کودکان واکنش منفی نشان می دادند. نتیجه این شد که قانونگذار ، تحت عنوان "شبهه در رشد و کمال عقلی" فرمولی شرعی برای توقف اعدام کودکان پیدا کرد. بعد از تصویب ماده 91 اعدام افراد زیر 18 سال متوقف شده است. در قانون قبلی سن شرعی مسئولیت کیفری برای دختران 9 و برای پسران 15 سال بود که همواره مورد اعتراض سازمان های جهانی حقوق بشری  قرار داشت. افراد زیر 18 سال مانند قاتل مرحوم خشخاشی به زندان محکوم نمی شوند اما برای تربیت به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل می شوند و چنانچه والدین صلاحیت نگهداری او را نداشته باشند، این گونه اطفال برای تربیت به شخص حقیقی یا حقوقی صالحی سپرده می شوند.

حادثه قتل مرحوم خشخاشی بسیار دردناک و حقیقتا یک تراژدی است. کافی است که لحظه ای خودمان را جای خانواده و بستگان این عزیز بگذاریم. اما همدردی و تاسف نباید ما را از موضع عقل و انصاف و علم دور کند. تبدیل این حادثه فجیع به پرچمی برای دامن زدن به تضاد معلم و دانش آموز، برای معلمان بازی دوسر باخت است. سیاسی کردن یا صنفی کردن این قتل باعث تحریک بیشتر دانش آموزان به خشونت می شود. برخی فعالان معلمی سعی کردند این بحث را به کلاس های درس بکشانند اما خیلی زود فهمیدند که طرح موضوع نشان دادن یک راه غلط به دانش آموزان عاصی و ناراحت در مدارس برای تسویه حساب با معلمان است. ما همراه خانواده خشخاشی باید سوگواری کنیم. اما پرچم کردن نام خشخاشی و بزرگ کردن قاتل او خطرناک است و ای بسا این موجود کم عقل و فاقد رشد را تبدیل به الگویی برای دانش آموزان ناراحت کند.

ما به عنوان معلم چه بخواهیم و چه نخواهیم با یک سری واقعیت ها روبه رو هستیم.  اگر معلم دانش آموز را کتک بزند، اولیا ، فعالان حقوق کودک ، مدیران آموزش و پرورش و افکارعمومی معلم را محکوم می کنند و مجازات قضایی و اداری هم در انتظار معلم است. در تعرض دانش آموز به معلم هم چون یک طرف ماجرا کودک است، باز هم معلم در معرض انتقاد قرار می گیرد. علاوه بر این دانش آموز نه اخراج می شود و نه به زندان می رود.این تفاوت به این دلیل است که جایگاه معلم و دانش آموز در نظام آموزش و پرورش برابر نیست.  قرار دادن دانش آموز و معلم رو در روی هم خطرناک است. جبهه گیری برخی معلمان علیه دانش آموزان و یا همسنگ کردن خشونت معلم علیه شاگردان و خشونت دانش آموزان علیه معلم ، ناشی از عدم درک فلسفه تاسیس مدرسه است.

معلمی مانند هر حرفه ای نیاز به مهارت دارد. معلم باید روش مدیریت کلاس ، رفتار در شرایط بحرانی ، روان شناسی کودک و نوجوان و شیوه رفتار با دانش آموزان گستاخ را بیاموزد. معلم باید در معیارهای انضباط و نظم کلاس تجدید نظر کند و خندیدن و جنبیدن و حرف زدن و تکلیف ننوشتن و حاضرجوابی و...  را از لیست تخلفات دانش آموزان حذف کند و هنر معلمی را بیاموزد.

برخلاف گذشته معلم به خصوص در دوره دوم متوسطه که دانش آموز جثه بزرگتری دارد ،باید رفتار و گفتار خود در کلاس را بیشتر کنترل کند. معلم امروز دیگر با شاگردانی مطیع و ساکت و بی اطلاع که معلم را اَبَرانسان و دانای کل تصور کنند سروکار ندارد. به نظر من بهره برداری های سیاسی و صنفی از قتل مرحوم خشخاشی دبیر شریف بروجردی بخصوص توسط برخی از همشهری ها نوعی سوء استفاده از خون ایشان است.

در دوره ابتدایی و متوسطه اول هم که اصولا دانش آموز توانایی تعرض به معلم را ندارد و تقریبا 100 درصد خشونت ها از جانب معلم و مدیر و ناظم صورت می گیرد. در متوسطه دوم هم به ندرت دانش آموزی دست روی معلم بلند می کند، نوع خشونت در مدرسه با خشونت در جامعه متفاوت است. چون مدرسه یک موسسه تعلیم و تربیت است. اگر دانش آموزان تربیت شده و کامل بودند نیازی به تاسیس مدرسه نبود. خطا و اشتباه از جانب دانش آموز امری طبیعی است . برعکس خطا از جانب معلم پذیرفتنی نیست چون فرض بر این است که معلم صلاحیت کافی برای تربیت را دارد و به همین دلیل استخدام شده و حقوق می گیرد. از همه اینها گذشته طبق قوانین بین المللی حقوق کودک و طبق قوانین داخلی ایران و مقررات آموزش و پرورش کودک مسئولیت کیفری ندارد . اما معلم مسئول رفتار و اعمال خودش است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 01 آذر 1395 14:44 خوانده شده: 1553 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +12 -1 --
ناشناس 1395/09/01 - 15:34
قانون هست. و ظاهرا برای همه یکسان.
ولی در اجرا کاملا قضیه فرق داره.
در منظومه حاکمیت معلم جایی در درجه بندی اجتماعی ندارد.
یعنی اگر این اتفاق برای یکی از اون نورچشمی ها میفتاد تا به حال طرف هفت تا کفت پوسونده بود.
یعنی چی؟!!!
مگه میشه که طرف با اون قساوت معلم رو بکشه و بعد از ۳ سال راست راست تو خیابون راه بره، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده.
جناب شیرزاد در اینجا نیز قانون فقط برای ضعفا اجرا میشه.
چون معلم از اون دانش آموز جانی دیوار کوتاه تری داره ، پس جنبه رافت اسلامی گل میکنه. حال اگر این دانش آموز یک مقام قضایی رو زده بود، اقتدار اسلامی گل میکرد.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 22:45
بحث رافت اسلامی نیست .طبق ماده ۳۷ پیمان‌نامه حقوق کودک که معتبرترین سندجهانی در باره حقوق کودک است ، اجرای مجازات اعدام و حبس‌های طولانی مدت و ابد بدون امکان آزادی برای کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است. دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و بە تصویب مجلس رسیده و در حکم قوانین داخلی قرار گرفته است. تصویب و اجرای ماده 91 قانون مجازات اسلامی در سال 92 گام مهمی در جهت پای بندی ایران به این پیمان نامه بود. ماده ۹۱ مجازات اسلامی مقرر می دارد: "در جرائم موجب حد یا قصاص، هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازات های پیش بینی شده در این فصل محکوم می شوند."
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/09/02 - 11:32
ما قانون رو باریم.
حرف در اجرای قانون.
لطفا از اجرای قانون حرف بزنید. آیا در اجرا با همه یکسان ب خورد میشود.
پاسخ + +4 0 --
عبدالرضا خسروی 1395/09/01 - 16:30
باسلام خدمت جناب عبداللهی
۱-حقیر دانش آموز مورد نظر را ازخانواده ی آموزش وپرورش میدانم وبا مجازات اعدام صرفنظر ازبحث حقوقی آن برای نامبرده مخالفم.ولی رای صادر شده را با توجه به ابعاد اجتماعی وفرهنگی آن بسیار سبک دانسته و می بایست مجازات زندانی متناسب تری در نظر گرفته میشد.
۲-دیدگاه شما را بدلیل اینکه مرحوم خشخاشی چون همشهری آقای آزادپور بوده و در مطالب ایشان نوعی نگاه ناسیونالیستی بوده را نمی پذیرم.
ایشان بعنوان یک معلم صرفا دیدگاه ودغدغه های خود رامطرح کرده اند نه از باب همشهری بودن.
۳-حقیر مقاله ی آقای آزادپور را چند بار قبل و بعد از مقاله شما مطالعه کردم .خروجی مطالب را اینگونه ندیدم که جریانی علیه فرهنگیان ،علم واندیشه در رای صادره شکل گرفته باشد.بلکه نوعی عدم توازن در دستگاه قضایی دربرخورد با پرونده هایی که بازتاب رسانه ای دارند وجود دارد.
۴-بنده در باب در دفاع از آقای آزادپور برنیامدم.چراکه دیدگاه خود را تحت مقاله ای با عنوان "مسئله ای که پاسخش ناتمام ماند"در آذر ۹۳در سایت وزین صدای معلم مطرح کردم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:06
من آقای آزادپور را نمی شناسم و فقط متن او را نقد کرده ام. می فرماید : "همه قراین حاکی از مجازات سنگینی برای قاتل این معلم فرهیخته و پاک طینت وجود داشت ولی متاسفانه سرانجام ناباورانه ای، رقم خورد."..در روزهای آغازین پس از دستگیری قاتل، گمانه زنی ها حاکی از این بود که قاتل پس از آن که سنش به حد نصاب قانونی برای تعزیر برسد، با توجه به اقرار خودش و دلایل محکم از جمله ایجاد رعب و وحشت در مکان عمومی به اعدام و یا دست کم ابد، محکوم می شود.مدت ها سپری شد ؛ حوادث دیگری رخ داد . موج تحریک احساسات فرهنگیان، فروکش کرد.خیزش تشکل های صنفی نیز از تب و تاب افتاد.رفته رفته خبر های غیر قابل باور و ناامید کننده ای ،به گوش می رسید. در گوشه و کنار محافل فرهنگی شنیده می شد:«قاتل شهید خشخاشی از قصاص نفس تبرئه شده است» نخست کسی این خبر را باور نمی کردتا پس از مراجعه به خانواده آن مرحوم و وکیل خانواده، دریافتیم که مع الاسف آن خبر، صحت دارد و قاتل فرهنگ واندیشه به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم شده است!"
پاسخ + +9 -3 --
معلم 1395/09/01 - 16:31
دوره شما با فانی تمام شد

چیزی وجود دارد به نام جوان و نوجوان بزهکار که در درمان آن حیطه تخصص معلمی نیست

کمتر حرفهایی را بزنید که نشان از عدم تخصص شما دارد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:11
ادعای تخصص نکرده ام . فکت هایی از پیمان نامه حقوق کودک و قانون مجازات اسلامی سال 92 آورده ام. نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا بجز چندکشور عقب مانده ، جرایم کودکان وصف کیفری ندارد. بلکه در مورد آنها اقدامان تامینی و اصلاحی صورت می گیرد. اینها مطالب تخصصی نیست. هر معلمی باید کم و بیش این مطالب را بداند. به نظر من مایه شرمساری است که یک معلم از اعدام افراد زیر 18 سال دفاع کند.
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/09/02 - 13:08
شرمساری مربوط به کسی می شود که تهمت ناروا میزند

در کجای نظر من حمایت از اعدام کودکان هست

در هر حال شما بعلت دوری از جو مدارس صلاحیت اظهار نظر بصورت غیرکارشناسانه را ندارید

در همان بلد کفری که مثال زدید هیچ شخصی که از سمتی دور شده یا جدا شده به خود اجازه اظهار نظر را نمی دهد.


معلم متخصص روانشناسی بزه نوجوانان نیست چونکه در این زمینه صلاحیت علمی ندارد وقتی این را فهمیدید بعد با شما صحبت می شود کرد
پاسخ + +4 -1 --
شهاب 1395/09/01 - 17:12
اگر دانش آموز زیر 18 سال وزیر آ.پ را بکشد باز برای او سه سال زندان وپرداخت دیه را در نظر می گیرند اقای شبرزاد شما حقوقدان نیستی وبهتر است وارد چنین مقوله هایی نشوی وبا این مقاله های غیر تخصصی و مغرضانه دانش آموزان را به قتل معلمان وافراد بزرگتر از خودشان تحریک نکنی مجازات قتل عمد برای افرادزیر وپالای 18 سال اعدام است با این تفاوت که حکم افراد زیر 18 سال بعد از رسیدن به سن قانونی اجرا می شوددراین پرونده قاضی خواسته تخفیفی بدهد واگر اولیای دم اعتراض کنند مجازات سنگین تری اعمال خواهد شد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:19
از نظر قانونی فرقی نمی کندوزیر را بکشد یا معلم یا یک رهگذر در خیابان. به نظرم این گفته که برای قاتل مرحوم خشخاشی سه سال زندان وپرداخت دیه را در نظر گرفته اند دقیق نیست. افراد زیر 18 سال را زندانی نمی کنند . آنها را برای بازپروری در کانونهای اصلاح و تربیت نگهداری می کنند. در قانون مجازات اسلامی قبلی مجازات قصاص و اعدام شامل افراد 15 تا 18 ساله هم می شد و محکومین را بعد از رسیدن به 18 سال اعدام می کردند. اما ماده 91 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 شرط رشد عقلی را مطرح کرده و اعدام نوجوانان بعد از آن متوقف شده است. اگر حکم نهایی نشده باشد خانواده مقتول می توانند اعتراض کنند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/09/01 - 17:34
جناب استاد شیرزاد من احترام زیادی برای شما قائلم ولی به نظر شما چرا دانش اموزی که سابقه جرم دارد باید در مدرسه باشد چرا قانون اموزش و پرورش اخراج را برداشته است و هرکسی بایدمدرسه رود حتی مجرم خلافکار معلم بیچاره چه گناهی کرده برای 1 لقمه نون باید هر انسان مشکل دار را تحمل کند ایا نباید ادارههای اموزش و پرورش برای برخورد با دانش اموزان اشرار قبل از ایجاد مشکل فکری کنند؟؟؟/ اما چون خودشان دورندمی گویند معلم باید توانایی کنترل انها داشته باشد اما خود روسا 1 ساعت نمی توانند انها را تحمل کنند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:29
تا جایی که من می دانم ، قانون اخراج دانش آموز به دلیل بی انضباطی وجود نداشته که برداشته شده باشد. دانش آموز را می شود اخراج موقت کرد یا مدرسه اش را تغییر داد ولی اخراج دایم غیر قانونی و معنایش محروم کردن یک کودک از تعلیم و تربیت است. مدرسه یک نهاد تربیتی است و وظیفه مدرسه اصلاح رفتار و تربیت دانش آموزان بی تربیت است. در مورد افراد مجرم رسیدگی با دادگاه است نه با مدرسه. مدرسه کار تربیتی می کند. تنبیهات مدرسه هم انضباطی است. در مواردی که دانش آموز رفتارهای غیرعادی و پرخطر از خود بروز دهد وظیفه مشاور و مدیر مدرسه است که دانش آموز را به مراکز مشاوره ای و درمانی خارج از مدرسه معرفی کنند . اگر هم جرمی مرتکب شد به پلیس اطلاع بدهند. البته دانش آموز اگر درمان شود و یا از نظر این مراکز نیاز به درمان نداشته باشند یا حتی بازداشت شود و دوباره آزاد شود ، مدرسه موظف است او را بپذیرد.
پاسخ + +1 -2 --
سلیمی ساعتلو 1395/09/01 - 18:17
معلمی از یک نظر شغلی سخت و بسیار پیچیده است در کنار زیبایی و شیرینی خاص خودش. با گسترش رسانه های مدرن، در زمانه جدید دیگر دانش اموزان مثل سابق سر به زیر و مطیع نیستند. معلمی که به خاطر یک خنده بجا یا نابجا 4 نفر را از کلاس اخراج می کند و عذرخواهی آنها را هم نمی پذیرد خودش زجر خواهد کشید. همه دانش آموزان را که نمی توان اخراج کرد.
البته این میز و نیمکت ها معجزه ای که می کنند این است که افراد را وادار به صحبت کردن و گوش نکردن می کنند. (چندی پیش در کلاس ضمن خدمت، حدود 30 معلم بودیم، استاد کلاس به زحمت می توانست ما را ساکت کند و حتی گاهی کم می ماند از کوره در برود!) به هر حال بازیگویشها، تنبلی ها، مقاومت در برابر بعضی معلمان و .... در زمانه جدید بیشتر شده اند و بیشتر هم می شوند. آقای عبدالهی به نکات ظریفی اشاره کرده اند، هنر معلمی و کلاسداری را باید جدی گرفت. البته خود ماها هم کم معلمان خود را اذیت نکرده ایم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:32
جناب سلیمی فرمایش شما درست است. تعریف بی انضباطی و تعریف نظم کلاس و تعریف اتوریته معلم در کلاس، تغییر کرده است. اگر فکر یک معلم متناسب با این تغییرات، تغییر نکرده باشد ، در اداره کلاس دچار مشکل می شود و کارش به درگیری با دانش آموز می کشد. درگیری هم عواقبش نامعلوم است و در هر صورتی به زیان معلم است.
پاسخ + +1 -2 --
محمد باقر 1395/09/01 - 21:40
اصلا قانون اعدام ، در هر جامعه ای ،معنا و مفهومی چیزی جز توحش را نمی رساند حتی اگر قصاص در مورد قتل عمد باشد . فقط کافی است آزادی شخص خاطی و یا قاتل را از او بگیرند و از حضور در اجتماع او را منع کنند و به کار اجباری بگمارند . باید شخص خاطی را تربیت کرد و اصل آمدن پیامبران برای همین اصل تربیت بوده است .زندگی و حیات هبهء خداوند به انسان است و هیچ کسی نمی تواند حق حیات را از دیگری سلب نماید. کشتن و اعدام کاری ندارد اگر می توانند به انسانها حیات ببخشند.با احترام
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/09/01 - 22:25
پس چرا اون جانی به خودش حق داد جان معلم را بگیرد.
حداقل میتوانستند اون رو به۳۰ سال محکوم کنند، نه ۳ سال.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:36
جناب محمد باقر بحث بر سر مجازات اعدام به طور کلی نیست. بنده با مجازات اعدام در مورد برخی جرایم موافقم. بحث بر سر قانون جزای کودکان است. طبق ماده ۳۷ پیمان‌نامه حقوق کودک که معتبرترین سندجهانی در باره حقوق کودک است ، اجرای مجازات اعدام و حبس‌های طولانی مدت و ابد بدون امکان آزادی برای کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع است. دولت ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و بە تصویب مجلس رسیده و در حکم قوانین داخلی قرار گرفته است. تصویب و اجرای ماده 91 قانون مجازات اسلامی در سال 92 گام مهمی در جهت پای بندی ایران به این پیمان نامه بود.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:41
جناب ناشناس قاتل به سه سال زندان هم محکوم نشده . او به نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم شده است. دلیلش این است که پیمان نامه حقوق کودک و نُرم های حقوقی دنیا و قوانین تقریبا همه کشورهای دنیا بین جرایم کودک و فرد بزرگسال تفکیک قایل شده اند. اگر دانش آموز دوره دبستان و یا دوره اول متوسطه به شخص بزرگسالی معلم یا غیر معلم آسیب جسمی برساند یا حتی او را بکشد، چه مجازاتی در انتظار کودک است ؟ دبستانی ها اصلا مجازات نمی شوند و دانش آموزان دوره اول متوسطه به اقدامات تامینی و تربیتی در حد نصیحت و تعهد و نگهداري در كانون اصلاح و تربيت از سه ماه تا يك سال محکوم می شوند . اما دانش آموزان دوره دوم متوسطه که بین 15 تا 18 سال سن دارند در صورت ارتکاب جرح و قتل، باشبهه قاضی در رشد و کمال عقل متهم به همان اقدامات تامینی و تربیتی محکوم می شوند.
پاسخ + 0 0 --
درخشان 1395/09/01 - 21:54
آقای شیرزاد تنها دانایی عالم این خبر رو چطور تحلیل می کنید هیچ رسانه رسمی کشور پوشش نداد

ه گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، مامور شهرداری در فومن بانوی دستفروش روستایی را مورد ضرب و شتم قرار داد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:45
ماموران شهرداری معمولا با دستفروشان رفتار خشن دارند و گاهی دست به ضرب و شتم می زنند این کار غیر قانونی است. اگر فردی تخلفی انجام می دهد باید به دادگاه معرفی شود مجازات افراد فقط باید توسط قاضی تعیین شود . نه فقط مامور شهرداری بلکه پلیس ، مامور اطلاعات ، بازجو، قاضی دادگاه و... حق سیلی زدن به یک متهم یا مجرم ولو قاتل را ندارند. وضیفه شهرداری ساماندهی دستفروشان است نه ضرب و شتم آنها .
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/09/01 - 21:54
قبلاً هم در یکی از مقالات جناب آقای عبداللهی که در مورد تنبیه و خشونت در مدارس و از سوی معلمان در همین سایت منتشر کرده بودند، در نظری نوشتم که با برخی از نظرات ایشان موافق نیستم از جمله تحمل هر نوع دانش آموزی در مدرسه. آقای عبداللهی مدرسه و معلم معجزه نمی کنند، آن هم در عرض چند ساعت... دانش آموزی که مشکلات حاد تربیتی دارد، نمی تواند در هر حال در کلاس باشد. برادر گرامی شما صورت مسئله را پاک می کنید. مسئله ای که تا حل نشود وقوع فجایعی مانند قتل مرحوم خشخاشی دور از انتظار نیست... مسئله این است که علت این گونه حوادث و خشونت هایی که در مدرسه اتفاق می افتد چیست؟ آیا معلم باید برای انجام وظایف شغلی خود هر نوع خطری را بپذیرد؟!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/01 - 23:52
دانش آموزی که مشکل حاد تربیتی دارد باید به مشاور مدرسه و مدیر معرفی شود. اگر مشاور تشخیص دهد که نمی تواند کاری بکند و دانش آموز نیاز به درمان دارد باید او را به مرکز مشاوره خارج از مدرسه معرفی کند . اصل بر اصلاح و تربیت و درمان دانش آموز است. خشونت دانش آموزان اصولا قابل مقایسه با خشونت دانش آموزان نیست. ضمن اینکه جایگاه این دو به عنوان مربی و متربی متفاوت است. تخلف دانش آموز طبیعی است. اما تخلف معلم غیر قابل قبول است. ضمنا در طول تاریخ 120 ساله آموزش وپرورش مدرن در ایران مرحوم خشخاشی تنها معلمی است که به دست دانش آموز کشته شده است اما اگر از موارد ضرب و جرح دانش آموزان که بگذریم در 10 سال اخیر دست کم سه دانش آموز توسط معلمان به قتل رسیده اند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/09/02 - 14:34
این‌که می‌فرمایید دانش‌آموزی که مشکل دارد باید به مشاور و مدیر مدرسه معرفی شود، یعنی این‌که می‌پذیرید چنین دانش‌آموزی تا وقتی مشکل دارد نباید در کلاس باشد... در نظام آموزشی ما، اصلی‌ترین بخش وظایف معلمی که اجرای تدریس است در کلاس درس صورت می‌گیرد... پس معلم مؤظف نیست چنین دانش‌آموزی را در کلاس بپذیرد، مگر آن‌که مشکل او به نحوی رفع شود. در ضمن آقای عبداللهی، چند درصد از مدارس ما مشاور دارند؟!
پاسخ + 0 -1 --
جلیل 1395/09/01 - 22:36
در دوره ابتدایی و متوسطه اول هم که اصولا دانش آموز توانایی تعرض به معلم را ندارد و تقریبا 100 درصد خشونت ها از جانب معلم و مدیر و ناظم صورت می گیرد. در متوسطه دوم هم به ندرت دانش آموزی دست روی معلم بلند می کند.....خطا از جانب معلم پذیرفتنی نیست چون فرض بر این است که معلم صلاحیت کافی برای تربیت را دارد و به همین دلیل استخدام شده و حقوق می گیرد. جناب شیرزاد شما اگر اینجا به اداره ای بروی و با کارمند حتی اگر کاملا حق با شما باشد تندی کنی طبق قوانین مجازات به حبس و شکنجه محکوم خواهی شد کارمندان ده برابر یک معلم حقوق می گیرند انان فقط بلدند بیکار نشسته و مفت پول بگیرند بر عکس معلم که مجبور است ساعتها در کلاس به تدریس بپر دازد زمانی نبیاد از معلم انتظار خطا داشت که مثل سایر کشورها یا حداقل به اندازه کارمندان مفت خور حقوق دریافت می کرد با ماهی یک و نیم میلیون چه انتظاری از این معلم دارید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/02 - 00:02
مقایسه شما غلط است. در مثال شما درگیری بین دو فرد بزرگسال است. ادارات نقش تربیتی ندارند .در مدرسه درگیری بین یک فرد بزرگسال و یک کودک است. معلمی که قرار است تربیت کند حق ندارد بزند. ضمنا کسی را به خاطر تندی با کارمند محکوم به حبس و شکنجه نمی کنند! البته درگیری فیزیکی و کتک زدن کارمند یا فحاشی به او حین انجام کار جرم است فرقی نمی کند کارمند دارایی باشد یا کارمند آموزش و پرورش یا مدیر مدرسه یا معلم مدرسه. بحث بر سر مشکلات و حقوق معلم نیست. معلم خشونت ورز ، اگر مشکل دارد نباید سر دانش آموز خالی کند . به جای کتک زدن دانش آموز ، برود توی گوش مدیرکل و وزیر سیلی بزند. معلمی که پذیرفته با حقوق یک و نیم میلیون استخدام شود به بهانه کمی حقوق حق ندارد بچه مردم را کتک بزند.
پاسخ + 0 0 --
حسن درویشی 1395/09/02 - 01:13
سلام بر شما استاد عزیز و محقق بیشتر اعتراض معلمان و همچنین خود بنده عدم تناسب جرم ونحوه ی انجام آن با مجازات تعیین شده است . بنده درچند سایت خبری ( که می دانم نمی توان استناد کرد) خواندم که در کشور های اروپایی وآمریکا مجازات های حبس سنگین برای چنین جرایم خشنی حتی برای افراد شانزده تا هجده سال درنظر گرفته اند و حتی همین الان در امریکا چندین نوجوان شانزده هفده ساله به تحمل حبس تا بیست سال محکوم شده اند . اگر قبول زحمت کنید وتحقیقی مستند کنید که در دیگر کشورها برای قتل در کلاس با چاقو در جلوی چشمان دانش اموزان چه حکمی صادر می شود ممنون می شوم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/02 - 11:28
جناب درویشی ممنون از لطف شما. انجام تحقیق کارشناسی و مستند در خصوص قوانین داخلی کشورها درموضوع مجازات افراد زیر 18 سال مستلزم اطلاعات و دانش حقوقی و وقت و امکاناتی است که در توان و بضاعت من نیست. اما می دانم که در برخی از ایالت های امریکا ، نوجوانان 16 تا 18 ساله نه تنها به حبس محکوم می شوند ، حتی به اعدام هم محکوم می شوند. البته در امریکا حکم اعدام مراحل حقوقی پیچیده ای دارد و حتی برای بزرگسالان هم به ندرت اجرا می شود. دو کشور سومالی و امریکا کنوانسیون حقوق کودک را به دلایل مختلف امضا نکرده اند. کنگره ایالات متحده تصویب این قانون را اعمال نفوذ آن بر قوانین داخلی آمریکا می داند. از دید قانونگذاران آمریکا هیچ پیمان و معاهده بین المللی نباید قدرت تاثیر گذاری بر قانون اساسی آمریکا را داشته باشد. اغلب کشورهای اسلامی هم مشروط پیمان را امضا کرده اند. در ایران ماده 91 قانون مجازات اسلامی ، بسیار پیشرفته است و از بابت حقوق کودک در مسایل کیفری از برخی ایالات امریکا جلوتریم.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/02 - 11:38
من تصور می کنم معلمان باید در قضایای مربوط به کودکان در سمتی بایستند که اصلاح و تربیت را بر مجازات اعدام و زندان ترجیح دهند. احساسات و عواطف ما نسبت به قتل دردناک یک همکار نباید منجر به قرار گرفتن ما در سمت نیروهایی شود که حقوق کودکان را به رسمیت نمی شناسند. تبلیغ روی این موضوع و کمپین برای مجازات و یا اعدام دانش آموز بزهکار توسط معلمان مانند فریاد زیر آب است و باعث خفگی خود مامی شود. من یک پرسش تجربی در برابر همکاران طرفدار مجازات شدید متهم می گذارم. فرض کنیم ما روی این موضوع در رسانه ها تبلیغ کنیم و موضوع در افکار عمومی مطرح شود و به کلاس درس و مدارس متوسطه و هنرستانها بکشد و دانش آموزان هم در مورد این مساله اظهار نظرکنند . با وضعیتی که در مدارس حاکم است، پیش بینی اینکه برخی دانش آموزان از لج برخی معلمان با قاتل همذات پنداری کنند و او را بستایند مشکل نیست. کاری نکنیم که با حرفهای خود سرود یاد مستان بدهیم.
پاسخ + +11 0 --
حسن درویشی 1395/09/02 - 14:16
سلام خدمت استاد عبدالهی عزیرکه از معدود اساتید عزیز هستید که نوشته هایتان محققانه است. بنده هم با اعدام این نوجوان مخالفم . ولی حرف بنده وخیلی از معلمان این است چنین حکمی برای شخصی که چند مورد سابقه درگیری با چاقو از قبل داشته( به نقل قول از یکی همکاران مرحوم خشخاشی اگر مایل باشید آی دی تلگرامشان را خدمتتان ارسال می کنم)و حتی دستگیریش در تهران هم در پی یک نزاع ودرگیری بوده یعنی بعد قتل هم چندان متنبه نشده. بسیار سهل انگارانه است. اگر میشد از دانش اموزانی که شاهد قتل بوده اند نظرخواهی کرد گمان نکنم همذات پنداری کنند و احتمالا انها هم از این خکم تعجب می کنند وحتی ممکن است با خود بگویند عجب جان معلم هم خیلی ارزان است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/08 - 02:39
جناب درویشی "طبق قانون مجازات اسلامی افراد 15 تا 18 سال اگر دست به قتل بزنند چنانچه شبهه در کمال عقل و رشد آنها به وجود آید، حدود و قصاص برای آنها اجرا نمی شود." فرمایش شما این است که قاتل مرحوم خشخاشی یک آدم عاقل و رشدیافته و نرمال نیست. احتمالا تشخیص قاضی این بوده که که نوجوان 15 ساله ای با این همه شرارت ، عقل درستی ندارد و شخصیتش هم رشد یافته نیست. به همین دلیل حکم اعدام و حبس نداده است. این نوجوان باید درکانون اصلاح و تربیت نگهداری شود. اگر مشکل روانی دارد معالجه شود. اگر مشکل تربیتی دارد تربیت شود. قانون ، بین جرایم افراد زیر 18 و بالای 18 سال تفاوت کیفی گذاشته. در مورد نظر خواهی از دانش آموزان ، با شما هم نظرم که اکثر قریب به اتفاق دانش آموزان با چنین خشونت هایی مخالفند اما اگر با تبلیغات ما این قاتل، الگوی فقط 1 درصد دانش آموزان متوسطه دوم ( افراد مستعد خشونت ) قرار گیرد باز هم رقم وحشتناکی است و بهتر است مطرح نکنیم.
پاسخ + +1 0 --
احمد 1395/09/02 - 22:18
جناب عبداللهی عزیز؛ جنابعالی فرمودید:
"معلمی مانند هر حرفه ای نیاز به مهارت دارد. معلم باید
روش مدیریت کلاس ، رفتار در شرایط بحرانی ، روان
شناسی کودک و نوجوان و شیوه رفتار با دانش آموزان
گستاخ را بیاموزد. معلم باید... "
و هزار باید و نباید دیگر!؟
همه سخنان جنابعالی قبول.
این هم قبول که باید با یک کودک قاتل طبق قانون برخورد
شود. چه مقتول معلم باشد؛ وزیر باشد یا هر کس دیگری!
من به خصوصیاتی که شما از یک معلم امروزی برشمردید
یک مورد دیگر را هم اضافه می کنم: معلم امروز ما باید در
جامعه آماده مرگ در تریبون کلاس هم باشد!
لیکن سوال اساسی اینجاست:
آیا منزلت و معیشت معلمی که شما فرمودید و تجربه نشان
داده که امروزه باید آماده مرگ هم باشد! مطابق با واقعیت
است؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/08 - 02:50
احمد عزیز این حرفها را که من از خودم در نیاورده ام! اینها بدیهیات علوم تربیتی است. پذیرش هر شغلی الزاماتی دارد. کسی که شغل معلمی را انتخاب می کند یعنی می پذیرد که رفتارش مطابق نُرم های تربیتی و آموزش های معلمی باشد. ای کاش در گزینش ها در کنار این همه توجه به مسایل عقیدتی - سیاسی ، کمی هم در مورد ویژگی های شخصیتی و توانایی های معلمی افراد دقت می کردند. تا گفتن چند کلمه بدیهی با این همه اعتراض روبرو نشود. منزلت معلم دست خود معلم است. معلمانی که رفتار حرفه ای دارند و کار خود را درست انجام می دهند قطعا در دید جامعه منزلت بالایی دارند. در مورد معیشت ، امروزه نه تنها معلم بلکه 90 درصد مردم مشکل معیشتی دارند . معلمان باید برای افزایش حقوق خود به دولت و مجلس فشار بیاورند. اما کم و زیاد حقوق ربطی به دانش آموزان ندارد و معلم حق ندارد کمی حقوق را با کم کاری و اذیت و آزار دانش آموز یا بداخلاقی در کلاس جبران کند. ضمنا معلم نباید خودش را تا سطح دانش آموز پایین بیاورد.
پاسخ + +1 0 --
ادامه- احمد 1395/09/02 - 22:19
ادامه :
واضح و مبرهن است، که نیست!
مثال: امروزه معیشت و منزلت کارمند یک موسسه مالی دولتی در یک شهر
کوچک که با اسکناس و مشتی اعداد و ارقام خشک و
رایانه ای بی جان سر و کار دارد بالاتر از معلمی است که با
کودک یا نوجوانی دارای احساس و تفکر سر و کار دارد!
مشکل ما اینجاست!
کارمند تحویلدار این موسسه نیازی به تشکیل سازمان تحویلداران
و اعتراض یا تحصن سکوت و از این دست ندارد!
بهتر است دلمان را با :
" شغل انبیا و سوختن چون شمع و 12 اردیبهشت و...
خوش کنیم"!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/08 - 03:02
شما اگر همین بحث را با یک کارمند بانک در میان بگذاری ، او هم حرفهایی در دفاع از خودش می زند و می گوید وضع معلمان نسبت به ساعت کارشان از کارمند بانک بهتر است! من اینجا قضاوت نمی کنم. اما طعنه زدن ها و پرخاشگری نسبت به دارندگان مشاغل دیگر ( این شغلها که قبلا پزشک و مهندس و کارمندبانک بود . حالا گسترده شده و تقریبا همه مشاغل دولتی و غیردولتی را شامل می شود) ، معلمان را در چشم دیگران کوچک می کند. همه اش چشممان به درآمد و مال دیگران نباید باشد. این کار عزت نفس ما را کاهش می دهد. من نگفته ام شما دلتان را به شغل انبیا و سوختن و... خوش کنید. شما حق دارید به هر طریقی که صلاح می دانید برای افزایش منزلت و معیشت خود اقدام کنی . اما نه در تقابل با دانش آموز! تقابل با دانش آموز معلم را کوچک می کند و اعتبار و منزلت او را کاهش می دهد.
پاسخ + 0 -1 --
مجید علیپور 1395/09/03 - 17:53
صبر و متانت شما تحسین برانگیزه جناب عبداللهی. بنده توانایی این همه صبر و تحمل در برابر عصبانیت ها و بددهنی ها را ندارم.
برخی از همکاران شبهه شان درباره میزان حکم قاتل مرحوم خشخاشی است که طبعا از صلاحیت همه ما خارج است. مرجع صالح در این امور دادگستری و قوانین داخلی و بین المللی است. اگر اعتراضی هست به خود قانون باید داشت اما اظهار نظر از روی عصبانیت و تحریک حس انتقام نه تنها شایسته معلمان که شایسته هیچ انسان شریفی نیست. درباره نتیجه بخش بودن اعدام (چه کودک و چه بزرگسال) هم بهتر است اظهار نظر را به اهالی جامعه شناسی و پژوهشگرانی که در این زمینه تحقیق کرده اند بسپریم .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/09/08 - 03:14
ممنون جناب علیپور . برخی همکاران در برابر بدیهیات تربیتی و حقوق بشری و مخصوصا حقوق کودکان ، چنان موضع گیری می کنند که آدم انگشت به دهن می ماند! برخی هم فکر می کنند که این حرفها نظرات شخصی بنده است و مثلا پیمان نامه حقوق کودک یا قانون مجازات اسلامی و یا ممنوعیت تنبیه بدنی دانش آموزان را من (شیرزاد عبداللهی ) نوشته ام! گاهی از خودم می پرسم که آیا این دوستان حداقل یک کتاب تربیتی نخوانده اند؟ یک مقاله در باره روانشناسی کودک مطالعه نکرده اند؟ اخبار رادیو تلویزیون گوش نمی دهند ؟ روزنامه و مجله نمی خوانند؟ چه طور ممکن است یک معلم نه از پیمان نامه حقوق کودک اطلاع داشته باشد نه به اعلامیه جهانی حقوق بشر اعتقاد داشته باشد نه قانون مجازات اسلامی را بپذیرد. نه اعتقاد به منع شکنجه و اذیت و آزار کودکان داشته باشد اما در عین حال مرتبا بگوید حقوقم کم است و منزلتم پایین است. به نظرم معلمی که به حداقل اصول تعلیم و تربیت آشنا نیست و احترامی برای کودکان قایل نیست و حتر طرفدار ضرب و شتم بچه ها است صلاحیت معلم بودن ندارد و اگر سیستم درستی برقرار شود باید آموزش ببیند و اگر نظراتش عوض نشد اخراج شود.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور