برخی افراد با روش هایی همچون گفتن بخشی از حقیقت ، سخن گفتن بدون منبع و کلی گویی سعی بر آن دارند که معلمان را افرادی ناسپاس، کم منطق و زیاده خواه نشان دهند .
« شیرزاد عبداللهی » در نوشتاری بیان می کند که « تقریبا هر سه یا چهار سال یک بار بودجه دولتی آموزش و پرورش دو برابر می شود، اما تغییری در کیفیت آموزش و پرورش ایجاد نمی شود، یا مثلا کل بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق می شود »
اما فراموش می کند که عواملی همچون وضعیت حاد قبل و حال حاضر سیستم و میزان عقب ماندگی منزلتی و معیشتی معلمان را در نظر بگیرد ، از آن هم ساده تر در بحث بودجه عنوان می کند همه بودجه صرف حقوق می شود ؛ آیا مشکل معلمان است که بودجه کم درخواستی وزیر یک جا صرف پرداخت حقوق آن هم حداقلی به معلمان می شود ؟
برای مثال ، اگر شما پنج فرزند کوچک دارید و پولی هم ندارید مقصر کودکان شما هستند که زیادند یا شما که نه در گذشته دور اندیشی کرده اید و نه در حال حاضر برایشان تلاشی در خور می کنید؟
طبق منطق برخی ، حتما مقصر فرزندان شما هستند که زیادند و برای زنده ماندن در پایین ترین درجه بشریت، نیازمند مایحتاج اولیه زندگی همچون خوراک ، پوشاک و مسکن خود هستند.
متاسفانه برخی افراد یک محاسبه ساده نسبت ریاضی را گویا فرا نگرفته اند؟
وقتی در عمل شاهدیم که تنها 70 تا 300 هزار تومان حداقل و حداکثر ، با اجرای طرح ابتر رتبه بندی به حقوق معلمان افزوده شد نکند انتظار شق القمر هم دارند؟
ضمنا قابل ذکر است باقی افزایش های سنواتی شامل تمام کارمندان دولت شد پس کسی منتی بر سر فرهنگیان ندارد بلکه انجام وظیفه معمول بوده است.
جالب اینکه کاسه داغ تر از آش هم می شوند.
وقتی شخص وزیر و معاونانش که خود مستقیم دستی بر آتش دارند اعلام می کنند حقوق معلمان ناچیز است ، در کمال تعجب وزیر را به گردن کج کردن و زبان کندی در برابر خواسته ی به حق معلمان متهم می کند ، دیگر خنده دار است.
متاسفانه در جامعه ما فرهنگ زشت انگ زنی امری بسیار ساده و سهل شده است.
تا یک نظر مخالف به خود یا یک منتقد نسبت به عملکرد خود را می بینم آن را وابسته به سمت و سویی می دانیم ، گویا در کشور ما منتقد بدون وابستگی وجود ندارد.
به عنوان یک فرهنگی عرض می کنم:
نه راست هستم ، نه چپ ، نه افراطی ، نه محافظه کار ، نه اصول گرا ، نه اصلاح طلب ؛ به هیچ جایی هم اتصال و تعلق و تملق ندارم. قبل از فانی منتقد عملکردهای حاجی بابایی و قبل از روحانی منتقد احمدی نژاد هستم.
زمان آن رسیده فرهنگ نقد پذیری را پذیرا باشیم.
در قسمتی دیگر در موضوع فیش های حقوقی فرهنگیان ، عنوان می کنند که « معلمان مقایسه کنید چقدر افزایش داشته اید » ولی فراموش کرده اند حرف ما چیز دیگریست ، ما معترض افزایش نیستیم ؛ ما معترض به تبعیض و فرق هستیم هر چند اکثر این افزایش ها برای همه بوده است.
موضوع جالب دیگر اینکه با منطقی عجیب عنوان می کنند چون که در بخش های دیگر دولت پرداخت حقوق مناسب، در کارایی و عملکرد کارکنان سایر ارگان ها نتیجه بخش نبوده پس استاندارد کردن منزلت و معیشت معلمان هم بی فایده است و باید همیشه در سطح حداقلی باشند یا اگر افزایشی داشتند همیشه احساس خطر برای از دست دادن آن کنند.
زبان آدم از این منطق بند می آید و موضوع دیگر تاسف بار می شود.
بر اساس کدام منطق این حرف قابل اثبات است؟
در جایی دیگر بدون هیچ مطالعه ی عنوان می کنند « شما کشوری را نشان بدهید که بودجه دولتی آموزش و پرورش از بودجه نظامی و امنیتی و تامین اجتماعی و... بالاتر باشد؟ »
اولا کسی عنوان نکرد بودجه آموزش از بودجه نظامی بیشتر باشد.
اما گفتار بدون مطالعه حداقلی هم بسیار اشکال دارد .
در رد این گفتار یک نمونه بسیار روشن وجود دارد. سال گذشته در امریکا بعد از بودجه نظامی بودجه آموزش در بالاترین رتبه قرار داشت نزدیک به صد و سه بیلیون دلار و پس از آن حمل نقل عمومی با هشتاد و پنج بیلیون دلار بود .
این هم منبع معتبر ( این جا )
برخی واگذاری مدارس و اجرای برنامه ریزی عملیاتی را عنوان می کنند اما مورد اول که مخالف اصل سی ام قانون اساسی کشور است.
اصل سی ام قانون اساسی می گوید:
دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد.
اما در موضوع اجرای برنامه ریزی عملیاتی در مدارس ؛ آیا از معایب برنامه ریزی عملیاتی مطلع هستند؟
معایبی همچون:
- عدم اجرای عدالت
- مشکلات در طبیعت بودجه
- فقدان شفافیت
- کاستی های شکلی قانون بودجه
- عدم امکان ارزیابی عملکرد واقعی مدیران
- مشکلات قانون محاسبات عمومی
- عدم پاسخ گویی درست مدیران و بیان مشکلات تکراری و بهانه جویانه
- مشکل نظارت بر انجام هزینه ها
- مشکل تصویب تبصره های رنگارنگ
-
- (منبع موارد: مقاله بودجه ریزی عملیاتی در شرکت های دولتی؛ چالش ها، راه کارها و راهبردهایی برای استقرار نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد /هاشمی /عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور استان گیلان)
در آخرین مورد عنوان می شود که مشکل از استخدام دولتی افراد و دادن حقوق بازنشسگی مادام العمر به آنها است. این مورد دیگر واقعا نوبر است. از جوامع سرمایه داری تا کمونیست تا مسلمان این را حق قانونی و مسلم هر انسان مفید برای جامعه خود می دانند.
حق مسلم هر شخص است که نه تنها به پاس سی سال خدمت به مملکت خود بلکه براساس پرداخت ماهیانه حق بازنشستگی خود به صندوقی تحت همین عنوان از حقوق بازنشستگی خود بهرمند شود. هر چند حتی ، در برخی جوامع غیر مسلمان و سرمایه داری هر شخصی که به سن بالای شصت سال برسد چه در قبل شاغل بوده یا بیکار از کمک دولتی بهره مند خواهند شد ، مثلا در کشور استکبار جهانی همه افراد بالاتر از شصت سال که اقامت این کشور را دارند حتی اگر سابقه کار نداشته و مالیات پرداخت نکرده باشند از حقوق ماهانه و مزایای بسیار کامل بهداشتی دولتی برخوردارند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ممنون از نوشته متین تان برادر
دوست عزیز
آقای علی معلم
انسان آزاد اندیش و معقول از شنیدن عقاید و دیدگاه های گوناگون و مخالف نه ناراحت می شود و نه احساس عدم امنیت می کند !
او همه را می بیند و می شود و بهترین را انتخاب می کند .
این اصل و فلسفه مفهوم " اختیار " و " عقلانیت " است .
پایدار باشید .
متاسفانه این ... رو افراد ...اداره میکنند. پس نمیتونند پیشرفت معلم رو ببینند.
تا زمانیکه این روحیه ... و مدیران ...راس کار باشند وضعیت ما همین خواهد بود.
در طویله برپا می شود
زمان کنار گذاشتن تمام تعارف ها است
نمی شود بیرون گود بود و فریاد زد لنگش کن
تحول در آموزش و پرورش بی امکانات و سرمایه میسر نیست
مثل جراحی با دست خالی
اکثر مسئولان از وضع معلمان مطلع و ناراضی هستند اما
دریغ و افسوس
بر اساس تقسیم بندی دهک ها معلمان در دهک دوم جامعه قرار دارند
یعنی از فقیرترین افراد جامعه
وقتی کاندیدی حاضر به توافق و تعهد به تحول در منزلت
معلمان شد به او رای خواهیم داد. ما می توانیم
نه فقط کلی گویی
می بایست معلمان بیشتری دست به قلم شوند
اساتید بزرگی داریم که متاسفانه دست به قلم نمی شوند
نمیدنم این وزیر ...معلمان را چی فرض کرده....
خوشبختانه این حربه شکست خورد
معلمانی که بنده با آنها ارتباط دارم همگی خواستار
اجرای نظام هماهنگ پرداخت قبل از هر رتبه بندی هستند.
اما وجدان تنها محکمه است که نیاز به قاضی ندارد .
با این بودجه کم نمی توان بزرگترین و پرجمعیت ترین
ارگان کشور را اداره کرد و انتظار معجزه هم داشت.
دوره شعار بدون عمل به پایان رسیده
متاسفانه افرادی چون شیرزاد عبداللهی متعصبانه به نفع یک طرف و اکثر اوقات بر علیه معلمانمقاله می نویسند. ایشان یادشان می رود که هر کارمندی مانند معلم نیازمند حداقل یک زندگی آبرومندانه است.
امیدوارم ایشان دفاعیات خود را در این مقاله بیان نمایند
خدا مارو خواست که این ... را وزیرمان کرد...
فقط یه ضعف خییییییییییییییییییییلی کوچک داره . اونم اینه که:
از روز اول آمدنش آیینه دق شده براهمه مون
خدایا ورش دار.
با سلام و درود به حضور حضرتعالي از مقاله و مطالب زيبا و منطقي و واقعي شما كمال تشكر را داريم . از اينكه درد دل جامعه فرهنگيان كشور را به خوبي شناخته و تحليل كرديد باعث ايجاد اميد در دل فرهنگيان هستيد كه هنوز منتقداني در اين كشور وجود دارند كه درد واقعي را مي شناسند و تحليل واقعي دارند و به دور از هر گونه مطالب غير منطقي هستند .
از صداي معلم هم در انتشار مطالب تشكر مي كنيم .
به اميد روزي كه مسئولي در اين كشور 80 ميليوني اين واقعيت ها را مثل شما درك كند و اقدامي اساسي ، انقلابي و پايدار براي معيشت پاكترين قشر جامعه ، مظلوم ترين قشر اجتماع يعني فرهنگيان گرانقدر بنمايد .
هرچندمطالب امثال شیرزادنیازی به مطالعه وجواب دادن ندارنداماحوصله شماراتحسین میکنم.
بیت زیربهترین جواب به امثال شیرزاداست.
گربجای نانش اندرسفره بودی آفتاب
تاقیامت روزروشن کس ندیدی درجهان.
درود بشما متن فوق العاده زیبایی بود وبرهان درستی داشت.
ذت بردم.
گمان میکنم ایگونه موض گیریه فقط محضض حمات جناحی وجلوگیری از افت دوآلت کنون درر انتخابات.
ومتاسفانه این مصلحت بینی های جناح ضره ب حقوق فرهنگیان میشود.
پتمام فراددوجناح بادپیوسته درمسیرنقدباشندتبه درمانگری همیشگیی مشکلات دوجناح ؤموم مردم باشد.
روحانی احمدی نژادو.،...همه بایدخآدمان ملت بوده وحمایت ازآآنهافقط برای این هدف بایدانجام گرددرغیراینصورت لایق هیچ حمایتی نیستنوعدالتخواهی رانبیدفدای هیچ شخص وگروهی کرد.
بهمین علت بارها عرض کردم رو این یکی تزویر وآن دیگری خودکمگی وانحصارطلبی است.
واین کشاکش بنفع آینده خودشان ونظام و ملت نیست.
یاحق
تغییر اسم و شخص برای ما مهم نیست
رتبه بندی که قرار بود اجرا شود تبدیل به یک اضافه حقوق خیلی معمولی شد که به کارمند های دیگر سالها ست که اضافه می شود واز این مبالغ که به فرهنگیان اضافه شد هم بیشتربه آنها اضافه میشود
همه معلمان نظام هماهنگ میخواهند