قانون، در اطلس و قاموس هستی و جوامع بشری به مثابه وجدان عمومی، شرف و ناموس انسان ها تلقی می شود. قانون، متضمن سعادت و سلامت و تعادل و رشد و کمال و امنیت آدمیان بوده و پس از مرحله ابلاغ و ارشاد و انعطاف و در فاز جراحی و موضع قاطع، به منزله بندی گران در گردن گردن فرازان، قانون گریزان و عدالت ستیزان عمل می کند." آلفرد نورث وایتهد " معتقد است قانون در نظر برخی حکام و زمامداران همانند ورق پاره ای است که به زباله دانی انداخته می شود! اساسا ثبات یا زوال هر تمدن و دوستی بستگی به چگونگی برخورد مسئولان و حاکمان و قانون دانان و قانون گرایان و مجریان با قانون اعم از الهی و مدنی دارد.
متاسفانه علی رغم آن همه توصیه و سفارش ادیان الهی، کتب آسمانی، سفیران الهی و امام (ره) و رهبری و دلسوزان واقعی و قانون گرایان حقیقی و راستین، برخی افراد مدعی قانون دانی و قانون مندی و منشور گرایی در مسانید گوناگون و همانانی که از خدا و رسول و ائمه و ولایت و قانون دم می زنند اما فاصله زیادی با این مقدسات و ارزش ها دارند آن جا که پای منافع باندی و جناحی و گروهی و شخصی در میان باشد و یا خویشتن را بر لبه پرتگاه سیاسی، اقتصادی و حیثیتی ببینند،همچون آن پاسبان طاغوتی می مانند که در قبال دریافت پول، چای قند پهلو و یا یک پاکت سیگار اشنو و هما و یک پرس چلوکباب، قانون را به زیر پای خود می نهاد!
خدا رحمت کند معلم شهید دکتر شریعتی را چه خوب می گفت که بالاترین مصلحت، حقیقت و اجرای عدالت است. راستی برخی آقایان در کجای دالان وجدان و عقل و انصاف و دین قرار دارند و مگر نمی دانند حکام دنیا و میز و صندلی و پست و مقام هرگز دوام نداشته و وفا نخواهد داشت و مگر فلسفه انقلاب غیر از این بود که بساط فامیلیسم و طبقاتی اندیشی، فساد، رانت خواری، طمع ورزی، تبعیضات و خود محوری ها جمع شود و آیا مگر غیر از این است که جهاد با نفس ،بالاترین مرتبه و مرحله جهاد بوده و علاوه بر عدالت و انصاف و ظلم ستیزی و اجحاف گریزی و مساوات و برابری و برادری و ... ایثار و از جان گذشتگی و خویشتن را فدای خلق خدا ساختن می بایستی رویه و مشی و مرام مدعیان دین و مذهب و انقلاب باشد. پس چه شد آن همه شعارها و ادعاها !؟ ترکتازی نا اهلان و نامحرمان و استحاله گران تا کی و تا کجا!؟ " فاین تذهبون !؟"
مگر حضرت امام (ره) آن همه در مذمت و خطرات و ضررهای روانی، فکری و مرامی و سیاسی کاخ نشینی و کاخ گرایی نگفت و مگر نفرمود با این مردم کوخ نشین و پابرهنه ها باشید این مردم بودند که همه شما و ما را از حبس بیرون آوردند؟ اگر با این مردم نباشید ...به هنگام خطر مردم برای شما تره هم خرد نخواهند کرد و یا آنجا که می فرمود نکند هر یک از ما خدای ناکرده یک شاه شویم!؟
راقم این سطور، ملاحظه هیچ یک از گروه ها و باندها و احزاب و جناح ها را نمی کند و فقط برای خدا و به خاطر وجدان و رضای خدا و خون پاک و سرخ شهدا و شادی روح پرفتوح حضرت روح الله و به عشق پایداری اسلام و قرآن و ولایت و تمنای سرافرازی و پیروزی قطعی موحدان و مستضعفان و محرومان عالم و محور انهدام ستمگران و مستکبران و منافقان و صهیونیسم پلید و خون آشام و وهابیت و تکفیری های خون ریز ضد بشر می نویسد و وامدار هیچ فرقه و طایفه و گروهی نیست و تنها به " ن والقلم وما یسطرون" می اندیشد!
همگی باید بدانیم که نجات در صدق است ولاغیر و این کلام قدسی و نورانی معصوم است. لحظات و آنات حساس و سرنوشت سازی در پیش داریم و دست به اقداماتی نزنیم که همچون موریانه، درخت پاک و مقدس و خدادادی انقلاب را بپوسانیم و دشمن را شاد سازیم تا گرفتار سنت لایتغیر استدراج نشویم و قهرو انتقام الهی دامن گیرمان نشده هر چه از بیت المال را تصاحب کرده ایم به صاحبان اصی اش یعنی ولی نعمت مان در این انقلاب و کشور برگردانیم. چه لزومی دارد هنوز که هنوز است ماشین های گران قیمت و ساختمان ها و املاک ذی قیمت و بسیاری امتیازات و رانت ها در اختیار برخی دولتیان سابق و مشاوران و معاونان رئیس جمهوری سابق باشد!؟
چگونه است که معاون محکوم و خاطی آقای احمدی نژاد در آستانه مجلس هشتم به قریب 170 نفر از کاندیداهای جناح خاصی از بیت المال، رانت و کمک اقتصادی – می کند؟! همانانی که به همراه محرم اسرار رئیس جمهور سابق به زندان محکوم شده اند چگونه فرار به جلو آغاز کرده، نعل وارونه می زنند و دانسته و ندانسته آب به آسیاب دشمنان خارجی می ریزند کسانی که در برابر آن همه قانون شکنی و اختلاس ها در دولت سابق، سکوت اختیار کرده و یا بعضا نقش کاتالیزور داشتند هم اینک برداشت از صندوق توسعه ملی آن هم برای پروژه های عمرانی و با هماهنگی، مجلس و دولت را اختلاس قلمداد کرده و در بوق و کرنا می کنند و یا در جریان مذاکرات هسته ای که رهبر معظم و خود مجلسیان به تقدیر و تشکر از تیم هسته ای مبادرت ورزیدند، گاها اتهاماتی را وارد می سازد که از دهان "عاموس یادلین" اسرائیلی و صهیونیستی بیرون می آید؟! برخی افراد همان مسیری را طی می کنند که در جریان سفر مک فارلین به ایران و ماجرای ایران گیت یا ایران کنترا یا نورث گیت مورد خطاب و عتاب حضرت امام قرار گرفتند و آن یار سفر کرده، آنان را با "... این تذهبون..." ؟! خطا کار و مذموم و محکوم نمودند! جالب است که فردی از همان قافله، امروزه به غلط مدعی می شود که امام (ره) را از برخی ماجراها و مسائل خطیر و مهم بی خبر نگه می داشتتند و غیره؟!
....و اما در میان کسانی هم که در نقطه مقابل تندروها و به اصطلاح منتقدین افراطی دولت قرار دارند هستند افرادی که نمی دانند اگر امروزه برخی سیاست های غلط و یا خیانت بار گذشتگان نقد شده و به زیر علامت سوال می رود و از تاریخ گذشته می گویند و می نویسند و و به ارزیابی می نشینند، فردا هم نوبت خودشان است! "تلک الایام نداولها بین الناس"! کسی که از میان توده محروم و مظلوم و فقیر جنوب شهر برخاسته و عمری را با فقر و فقرا و زحمت کشان و گرسنگان به سر برده و به جای اتومبیل گران قیمت و لوکس از "ایران دو پا" استفاده می کرد هم اینک نبایستی با فراموش کردن گذشته و مردم کوچه و بازار جنوب تهران و جوادیه و قلعه مرغی و راه آهن و شوش با فراچنگ آوردن پست مهم وزارتی او و برخی سرمستان قدرت پیرامونی و سوءاستفاده چیان در برج عاج نشسته و فرداها را به تاق نسیان بسپارند!( کی بود کی بود ما نبودیم!!؟)
یک وزیر یا هر مسئولی وقتی می بیند، فردی ولو برادر خویش در دوران طاغوت و در اوج خفقان و خون و قیام و شهادت مردم ، موضعی غیر انقلابی و مخالف خط امام (ره) داشته و با انجمن حجتیه و سازشکاران و یا ساکتین دم خور بوده و دانسته و ندانسته به خط اسلام راستین و امام و شهدا و مجاهدان پاک باخته مردمی دهن کجی می نموده و یا برخی ابوذرهایی قلابی و مدافعان منحرفینی خود را به آنان می چسبانند ؛ فی الفور بایستی از خود دور نموده و به فرصت طلبان و ابن الوقت ها میدان و فرصت ندهند! زیرا چه بسا از این ناحیه، خطرات و لطماتی متوجه انقلاب و نظام مقدس بشود که جبران آن بس مشکل و یا محال خواهد بود.
انقلاب، ملک مطلق فردی نیست چه خوب بود شمشیر داموکس منهای موضع و فلسفه سابق و ذاتی خویش در زمان لاحق و در سایر موارد به ویژه در ارتباط با مسئولان و مجریان و مدعیان پر طمطراق نیز کاربرد پیدا می کرد و خواص را از آن گریزی نبود! همگان شاید پاشنه آشیل به انحاء گوناگون و در شکل و شمائل مختلفه داشته باشند اما هیچ چیزی همانند پاشنه آشیل برگزیدگان، نخبگان، سرمایه سالاران، سیاست مداران و "الیت" های جامعه و آریستوکرات ها و الیگارشیسم و تازه به دوران رسیده ها نمود و مصداق ندارد.
این جا مملکت امام زمان (ع) است. این جمهوری و انقلاب و نظام میراث حضرت روح الله است و فراتر از آن چه که " کرین برنتون" در کالبد شکافی چهار انقلاب می گفت!
جمله آخر از مولایمان علی (ع) است که نامش همچنان بر تارک تاریخ و زمان و مکان می درخشد و چه درخشیدنی: "عبرت فراوان است اما عبرت گیرندگان کم." " برای ملت برای تاریخ"
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.