اول: دولت يازدهم در طول ١٧ ماه از فعاليت خود ٩ بار كارت زرد از مجلس نهم دريافت كرده است. اين تعداد كارتهاي زرد و فراواني پرسشها و سوالات از وزرا در شرايطي است كه همين نمايندگان در طول چهار سال دولت محمود احمدينژاد تنها ٨ بار كارت زرد به عملكرد مديران او داده بودند. از ميان وزيران دكتر حسن روحاني اگر وزير صنعت، معدن و تجارت و وزير آموزش و پرورش يك بار ديگر مورد سوال و پرسش نمايندگان مجلس قرار بگيرند و نتوانند آنها را قانع كنند سه كارته شده و بستر مناسب براي استيضاح آنها فراهم ميشود. آگاهان به امور مجلس ميگويند نبايد از نقش پررنگ پشت پرده و علني منتقدان دولت در تعدد سوالها و تكرار كارتهاي زرد به سادگي گذشت، هر چه هست انسان به اميد زنده است و منتقدان دولت علاوه بر دلواپسيهاي تعريف شدهاي كه دارند در صفحه سياسي و رقابتهاي آن براي خود اميدهايي نيز دارند.
دوم: توجه ويژه دولت به حوزه سلامت و اعتبار بالايي كه براي تحول در امر سلامت و بهداشت در نظر گرفته شده موجب شده است كه وزارت بهداشت و درمان دوران پوست اندازي خود را شروع كند، اين پوستاندازي و برخي توجهها به حقوق معيشتي بخشي از بدنه دولت موجب كم توجهي به عيال وارترين وزارتخانه يعني آموزش و پرورش شده است، از طرفي معلمان و فرهنگيان اين پرسش را از وزير آموزش و پرورش ميپرسند كه چگونه است وزير جامعه پزشكان و پرستاران از خوان نعمت بودجه دولت ميتواند برخوردار شود اما وزير معلمان همچنان تماشاگر توزيع نامناسب بودجه شده و تنها معلمان را به «همراهي» با تدابير دولت و «صبوري» در برابر مشكلات و «اعتماد» به برنامههايش دعوت ميكند؟
آنها بيخبر از سعي و تلاش وزير در ميان همتايانش در هيات دولت و طرح مشكلات جامعه فرهنگيان، ميگويند وزير بايد «صداي معلمان» باشد، شايد معلمها هم مصاحبهها و هياهوي گفتوگوهاي تبليغاتي و هيجاني برخي وزراي آموزش و پرورش را «صداي معلم بودن وزير» ميدانند! روحيهاي كه متاسفانه يا خوشبختانه علياصغر فاني در سلوك و روش مديريت خويش به آن اعتقادي ندارد.
سوم: اين انتظارات معلمان به خوبي از نگاه تيزبين نمايندگان منتقد دولت پنهان نمانده است و آنها هم با توجه به شنيدن گلايههاي معلمان از تصور تبعيض دولت بين عائله خود با يك سياست ظريف و دقيق، پيكان انتقاد با دولت را به نام «معلم» و به كام مطامع سياسي خود متوجه وزير و دولت تدبير و اميد كرده تا منتقدان دولت با بياني احساسي و معلم پسند در صحن علني از علي اصغر فاني به عنوان نماينده دولت بپرسند: چرا دولت در بودجه پيشنهادي ٩٤ براي ارتقاي سطح حقوق و مزاياي فرهنگيان پيشنهادي افزونتر از ساير وزارتخانههاي دولتي اعلام نكرده است؟!
چهارم: آنچه گفته شد شمهاي از فضاي حاكم بر مجلس، دولت و معلمان بود. واقعيت آن است كه مشكلات و تنگناهاي وزارت آموزش و پرورش پيش از آنكه به وزير فعلي برگردد به دولت و مجلس نيز برميگردد .کارن خانلري عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ميگويد: «من دغدغه دوستاني كه بحث سوال از وزير را مطرح كردند درك ميكنم، اما مشكلاتي مانند بحث استخدام معلمان و مربيان و انباشته شدن مطالبات، حاصل سوء مديريت وزير نيست بلكه نتيجه مشكلات اقتصادي كلان كشور و مساله بودجه است. فاني به تنهايي نميتواند دغدغههاي مجلس را پاسخگو باشد، هم نمايندگان هم دولت به خوبي اين واقعيت را ميدانند.»
بررسي فضاي حاكم بر مدارس نشان ميدهد معلمها علاوه بر پرسشهايي كه از فاني دارند، از مجلس و نمايندگان هم ميپرسند. سوال و استفاده از اهرمهاي نظارتي يكي از حقوق نمايندگان است اما اين بزرگواران كه چشمان خود را به نتايج ويرانگر تصميماتشان در خصوص ورود فوج فوج نيروي انساني به آموزش و پرورش طي هشت سال گذشته بسته بودند، آيا فراموش كردهاند بخش اعظمي از سنگيني بار آموزش و پرورش و مشكلات اين وزارتخانه به سوءمديريت در هشت سال گذشته مرتبط است كه در زمان نمايندگي همين بزرگواران صورت گرفته است و اين در حالي است كه آنها طي اين سالها حتي يك سوال در راستاي حقوق نظارتي خود از وزير آموزش و پرورش وقت نداشتهاند!
پنجم: معلمها در فضايي كه همهچيز آن سياسي شده است به درك سياسي خوبي رسيدهاند، آنها وقتي آن سكوت سنگين و ديده فروبستن به تبديل شدن آموزش و پرورش به نهادي شتابزده، بيبرنامه و باري به هر جهت را در كنار اين گريبان دري و هياهو و غوغا قرار ميدهند؛حتي اگر دل خوشي از تصور تدبير تبعيض آلود حسن روحاني و مديريت وزير خود نداشته باشند . . .
آن قدر در فضاي سياست زده كشور، به پختگي رسيدهاند كه ميدانند اين كارتها و سيل سوالات و برخورد با وزيران دولت و دلنگرانيهايي از اين جنس قبل از آنكه براي گشودن گرهي از گرههاي زندگي معلمان باشد پوششي براي بهانههاي سياسي برخي نمايندگان و استفاده ظريفانه از ظرفيتهاي آموزش و پرورش و مرجعيت معلمان در شرايط سخت و نفس گير انتخابات است.
كلام آخر اينكه: از منظر روان شناسي اجتماعي ميتوان اذعان كرد كه مردم ما، بسيار كم صبرند و خيلي سريع تصميمات خود را تغيير ميدهند و طبيعتا فرهنگيان نيز از اين ويژگي مستثني نيستند. معلمها در هشت سال گذشته «دل زدگي» را تجربه كردهاند در انتخابات ٢٤ خرداد ٩٢ به يك باره حماسهآفرينان يكه تاز عرصه اجتماعي و سياسي كشور شدند و پس از انتخابات نيز دل سپرده فضاي «نشاط و اميد» شدند. معلمان اين روزها، دوران «ارزيابي و نظارهگري» خود را سپري ميكنند و با سپري شدن برگريزان پاييز و زمستان بدون باران با آمدن بهار، وارد فصل كنش گري ميشوند و اگر ارزيابي آنان از عملكرد دولت و شرايط موجود مثبت باشد كنش آنان نيز مثبت و اگر ارزيابي آنان منفي باشد كنش گري منفي با دولت خواهند داشت و طبيعي است كه گروهها و جناحهاي سياسي مخالف دولت، فرصتطلبان طماع كنشگري منفي معلمان خواهند بود و آن را غنيمت خواهند شمرد.
در اين شرايط به نظر ميرسد دولت يازدهم لازم است با ادبيات و گفتماني روشن و عملكردي شفاف خود را به جامعه معلمان بباوراند و به آنها نشان دهد كه به تعهدات خود پاي بند است و اعتماد معلمان را به عنوان عاليترين سرمايه نمادين اجتماعي پاس ميدارد، تنها با اين رويكرد است كه ميتوان مجال فرصتطلبي را از موج سواران بزنگاه انتخابات ستاند.
پرتال وزارت آموزش و پرورش
نظرات بینندگان
من نمیدانم چرا در جنگ های به اصطلاح سیاسی معلم باید قربانی شود.
خودتان را قربانی کنید.
چرا مطامع سیاسی تون را به زمین معلم و آموزش و پرورش کشانده اید.
از معلم صبورتر دراین مملکت نمی توان سراغ داشت.(عجب ادبیاتی!!!!!35 سال کم است؟؟؟؟؟) شما امر فرمایید تا 35 سال دیگر صبرکنیم تا شاید این جنگ زرگری شما پایان یابد.(راستی کی پایان می یابد؟)
گفته هایتان ضدو نقیض است از یک طرف ادعا می کنید نمی خواهید رسانه ای شود و از طرف دیگر با همراهی رسانه ملی آبروی معلم را در بوق و کرنا می کنید.
دیگر به امثال شما مسئولین اعتمادی نیست.
شما معلم گونه فکر کنید و عمل کنید تا آب گل آلود نشود.
ضمن احترام به نظر شما اساسا بحث بر سر شخص نیست مساله اینست که جایگاه معلم در بین خود معلمان و مردم و جامعه از انچه که در زمان حاجی بابایی بود بدتر شده و در این نقیصه هر بخشی یک سهمی داره و سهم روابط عمومی هم قابل انکار نیست. ما که قصد محاکمه نداریم ولی اینکه آقای جدایی و تیم ایشان نتوانسته به توفیقی دست پیدا کنه را از خصوصیات شخصی ایشان باید جداکرد. نقد دوستان به عملکرد ایشان است که به زعم بنده بسیار ضعیف و منفعلانه بوده.
به دوستان و سایت سخن معلم
در بین بخش های ستاد ، روابط عمومی از معدود جاهایی است که به درد معلمان گوش می کند .
البته ایرادهایی هم هست .
اما آقای جدایی به روابط عمومی نگاه علمی و نظام مند دارند .
موفق باشید .
خواهشا دفاع از بی تدبیری نکنید که این عین خیانت است
امید که نسبت به انتشار بی کم وکاست دیدگاه وارجاع به نویسنده اقدام نمایید
درود بر شما
1-معلم تبعیض را بر نمی تابد واگر در شرایط فعلی امکانات در حداقل است باید توجیه مناسب ومعقولی برای دیگرانی که در این شرائط ازامتیازاتی فراتر از امکانات موجود بهره مند شدند داشت .
2- به خصوص وقتی این امتیازات به فعالیت و رایزنی وزیر مربوط منتسب میشود آنوقت صرف یاد کرد از فعالیتهای پشت پرده وزیر متبوع استدلال اقناعی نیست .
3- مطالبات معلم در حوزه معیشتی بر کسی پوشیده نیست والبته بیان تحقیر آمیز آن آن هم با واژه هایی چون "احساسی و معلم پسند " از اهمیتش نمی کاهد.
معاون اول ریاست جمهوری فرمودند کم حاشیه ترین وزیر این کابینه شما هستید! مشکل ما همین جاست! شما گفتید باید منابع را افزایش دهید. نگاه حاکمیت به معلم نگاه ضعیفی است.
آقای فانی ..!
شما در این زمینه چه کارهایی کرده اید .؟
حال همه ماخوب است ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور، که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان
راستی خبرت بدهم خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده، بی پنجره، بی در، بی دیوار ... هی بخند ..!
از نو برایت می نویسم حال همه ما خوب است،
اما تو باور مکن ...؟؟؟؟
اما تو باور مکن ...؟؟؟؟
و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان ...!
خیلی زیباست .
به یاد حدیث شریفی می افتم که فرمودند قیمت جسم تان بهشت است به کمتر از آن نفروشیدش
آفرین !
تا حالا صداقتی ندیده ایم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ما که دادمان به آسمان نرسید، شاید دودمان برسد ..!!!!!!!!
شما چه دوست قدیمی هستی که رفیقتون رو نمی شناسید؟ جدایی و مشورت؟
ما که فقط دستور و خودمحوری دیدیم و بچه های روابط عمومی دست به دعا شدن برای تغییر این اوضاع غیرقابل تحمل
(برادر پورسلیمان لطفا سانسور نکنید تشکر از شما برادر عزیز)
نگارش متن متاسفانه از تدبیر به دور است و شتابزده و کمی از روی دستپاچگی نوشته شده
اینا عرضه و جسارت می خواهد که در وزیر و اطرافیانش نیست ؟
آقای جدایی مدیرکل محترم روابط عمومی میگه: "از منظر روان شناسي اجتماعي ميتوان اذعان كرد كه مردم ما، بسيار كم صبرند"
توهینی بالاتر از این سراغ دارید؟
من واقعا به حال اموزش و پرورش متاسفم که برای سرپوش گذاشتن روی مطالبات به حق و مظلومیتهای قشر شریف فرهنگی ، فربکارانه به هر مستمسکی متوسل میشوند.
نوشته ای که آقای جدایی ، مدیر کل محترم روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش مرقوم فرموده اند ، حاوی نکاتی است .
بنده نیز با بخش زیادی از نوشته های ایشان موافقم .
1- این که مجلس برخورد سیاسی با وزیر آموزش و پرورش دارد و به وظایف نظارتی خویش در دوره قبل عمل نکرده است .
جالب است که آقای حاجی بابایی در مجلس قبل حتی یک تذکر جدی هم دریافت نکرد !
2-مقایسه ای که فرهنگیان میان خود و وزارت بهداشت انجام می دهند و حتی فانی را با نجفی مقایسه می کنند قیاس مع الفارقی است که نیاز به تحلیل دارد .
3-مدیریت منابع انسانی در دوره قبل در فامیل بازی و... غوطه ور بوده است و این که ردیف های استخدامی پیش خور شده است . این حرف درستی است .
4-این که در دوران قبل شتاب زدگی وجود داشته است و وزرای محترم خواسته بودند طوری وانمود کنند که در حال هوا کردن" یک فیل " هستند و وزرای قبل و حتی دولت های پیشین همه بیکار بوده اند !
5-این که در مدیریت اعتراضی مطالبات معلمان چند صدایی وجود دارد و یک یا چند تشکل و گروه های بی شناسنامه نمی توانند خود را صدای همه معلمان ایران بپندارند و آقای جدایی از پختگی این معلمان که به عملکرد آن ها انتقاد کرده اند تقدیر نموده است و این جای تشکر دارد .
6-این که معلمان و مردم ما کم صبرند . این که معلمان حوصله فعالیت صنفی ، رسانه ای و... را ندارند و فکر می کنند با چند تحصن ، تجمع و... همه چیز سرجای خود قرار می گیرد و نگاه مسئولان و جامعه نسبت به معلمان و آموزش و پرورش و اصلا مقوله " آموزش " به یک باره عوض می شود !
اگر چنین بود ، اعتراضات سال 80 وو 82 و 83 و 85 و.. به دوران بسته ی 8 سال گذشته ختم نمی شد ....
دوست و یا دوستان عزیز
نقد فقط کوبیدن و بزرگ نمایی نقاط ضعف نیست .
نقد باید متوجه محتوای مکتوب باشد و نه شخصیت افراد .
باید منصفانه و به دور از حب و بغض و اغراض شخصی و نیز توجه به مصالح جمعی انتقاد کرد .
البته بنده نیز در مورد این مسائل و نظایر آن مطالبی دارم که در آینده تقدیم دوستان خواهم نمود .
از حوصله همکاران گرامی سپاسگزارم .
بر نوشته علمي، متين و بيطرفانه شما توضيحي دارم:
اضافه كنيد هماهنگي تشكيلاتي رسانه هاي زنجيره اي اصولگرا را كه ناجوانمردانه حمله مي كنند و به هيچ كس و هيچ قانوني هم تمكين نمي كنند. حقا كه كار روابط عمومي ها در اين وانفسا دشوار است.
همچنين منصفانه بايد اضافه كرد كه نظام رسانه اي وزارت آموزش و پرورش در يكسال گذشته نتوانست به يك استراتژي واحد در مديريت فضاي افكارعمومي و نيز جلب مشاركت همه كنشگران و فعالان حقيقي و حقوقي حوزه رسانه دست پيداكند و از اين بابت آموزش و پرورش خيلي خسارت ديد. ساده انگاريست كه فقط اصلاح طلبانه و اتوكشيده حرف زدن را ملاك بدانيم. عملكرد روابط عمومي عليرغم هياهوي زياد خيلي دندانگير نيست.
من ضعف را در شيوه مديريت روابط عمومي مي دانم كه در كنار زحماتشان اما كارنامه قابل قبولي نسبت به حداقل انتظاري كه بعد از هشت سال مديريت خسارت بار اصولگرايان مي رفت حاصل نشد.
درپايان از شما كه خوانندگان را به منطقي ديدن مسائل دعوت مي كنيد بسيار متشكرم.
قصد داشتم نوشته جناب پورسلیمان را نقد کنم که دیدم حرف و منظور اصلی من را "کارشناس سازمان پژوهش" گفته. دقیقا وضعیت همینه. هجمه ها زیاد و متقابلا انفعال روابط عمومی هم زیاد بود توی این یکسال و اندی.
ممنونم از موضع منطقی شما
1- وزیر قبلی چندین بار مورد سوال قرار گرفت و تا آستانه استیضاح هم پیش رفت . بنابر این " تذکر" به این معنا بارها متوجه ایشان بوده است .
2- مقایسه هایی که توسط همکاران عزیز بین وزرا صورت می گیرد از نوع "قیاس مع الفارق" نیستند بلکه از نوع " تقابل" و یا "تخالف " عملکردی است . و برای توجیه این تفاوتها و تقابلها باید پیش فرضها و مبانی و ابزار و ملزومات و... " مقایسه شونده ها" تبیین گردد.
3- غالب فرهنگیان افرادی صبور و بردبار هستند که متاسفانه به چشم نمی آیند و پر سرو صداترها عیان تر هستند
اعلام نظرات تان در توجیه مسایل و مواردی که بدانها اشاره داشتید خبر مسرت بخشی است که حتما قابل استفاده خواهد بود . ممنون و متشکر.
من هم دردولت اصولگرا مسئولیت داشتم وهم در دولت اعتدال مدیریت یک مدرسه را عهده دارم
اگر به دور از حب وبغض قضاوت کنیم ،انصافا خدمات دولت قبل اصلا قابل قیاس نیست با این دولت ،در بحث سرانه ها،اضافه کار،ماموریت اداری وآموزشی،پرداخت اضافه کاربه مدیران ومعاونان مدارس،پرداخت هزینه های فوت وازدواج،نپرداختن مقرری ماه اول از افزایش ناشی از حقوق ومزایا ،ساخت وساز مدارس وایمنی ومقاوم سازی و.... دولت اعتدال که صدمتاسفانه خودم حامی آن بودم جز به فکر سرمایه دار نیست
مصادیقش هم،تلاش برای واگذاری مدارس به بخش خصوصی،واگذاری خودروهای گرانقیمت خارجی از طرف صندوق ذخیره که بالطبع باهدف خدمت به متمکنین ومتمولین می باشد نه قاطبه معلمان زحمتکش،ومهمتر از همه سیاسی کردن محیط آموزش وپرورش است که به قول اهالی رسانه ،کلیدروحانی به داس بدل ،ودراختیار مسئولین آموزش وپرورش قرارداده شدو هزاران مورد دیگر که نشان از بی تدبیری دولت مردان وتناقض صددرصدی شعاربا عمل دولتمردان دارد
مدیر محترم سایت ،با عنایت به رعایت اصول رسانه ای ،انتظار درج مطلب بی کم وکاست دارم
باسپاس
به نظر من تنها آقای پور سلیمان مطلب را خوب گرفته است .
از فرهنگیان انتظار تحلیل عمیق تری انتظار می رود ضمنا بد نیست چند کتاب جامعه شناسی از جمله جامعه شناسی خودمانی را بخوانیم
خودم حتما طرفدار حق وحقیقتم اگرباشد
معلمان حتی یک کتاب هم نمی خوانند !!!
باسلام بنده هم در دلوت قبل مدیر کل بوده ام و هم این دوره از پست خوبی برخوردار هستم . هجمه ها و سازماندهی و همگرایی در تیم حاجی بابایی هنوز هم در بیرون و جودارد و تک صدایی و هماهنگی به قوت خود باقی است .
در خصوص کم صبری جامعه ایرانی و معلمان این یک واقعیت تاریخی است و جنبه توهینی یا تشویقی ندارد یک ضعف ملی و تاریخی ایرانی هاست و این فراز و نشیب های سیاسی و سکوت محض معلمان در یک دوره و طومار نویسی و تحصن در یک دوره شاهد و گواه این بی صبری است که باید نیاموختن تجربه را هم به آن افزود . عملکرد روابط عمومی وزارت و بخش رسانه آن بالاتر از تصور بوده است . در ستاد جوجه اردک زشت و وصله ناجور بازماندگان از اتوبوس قبلی ها تنها روابط عمومی ان هم نه کلیت آن که دو یا سه نفر آن است .
دکتر کاظمی پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسی و تملق در بین افرادی دیده می شود که تخصص و اطلاعات کافی ندارند و با این روش سعی می کنند خود را حفظ یا ارتقا بخشند (ولی آنچه به رواج این عادت رفتاری دامن می زند شرایط جامعه خصوصاً سیستم اداری ما است و ما شاهدیم که افراد متملق از جایگاه و موقعیت ویژه ای برخوردارند و البته مدیران و رؤسا نیز از این رفتار (احساس رضایت می نمایند) این رفتار ها در جوامع جهان سوم بیشتر به چشم می خورد و دلیل آن هم حاکمیت رابطه به جای ضابطه و قانون است. بنابراین چاپلوسی راه حلی برای برقراری ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار می گیرد.)
به هر حال نوشته خوب وقوی بود و باید هم وزن این روابط عمومی فانی به انها طلا بدهد معلمها هم در عین موضع انتقادی مراقبت کنند در دام اصول گریان و مخالفان دولت نیفتند
شماهم مانند جناب جدایی با عینک سیاسی به موضوع نگاه کرده اید اینکه نمایندگان مجلس مخالفند را همه می دانند و اینکه رسانه های اصولگرا بی رحمی می کنند را نیز همه می دانند
مساله ما عملکرد رسانه ای وزارت اموزش و پرورش است که نتوانست همگرایی ایجاد کند. دوستان در عموم تنگناها به جای آنکه مشارکت و نظر رسانه های همسو را از جمله همین سخن معلم را جلب کنند ستیز کردند و به خودی گل زدند. بحث بر سر ضعف و انفعال حوزه روابط عمومی و رسانه است نه چیز دیگر.
ممنونم
در عین حال این قسمت سخن جناب آقای جدایی مورد سوال است:"گلايههاي معلمان از تصور تبعيض دولت بين عائله خود".چراکه گلایه های معلمان یک "تصور "از تبعیض نیست،بلکه تبعیضی واقعی،فاحش و روشن است که کمر معلم رازیر بارهزینه های زندگی خم کرده،که باید این شرایط را از نزدیک دید وحس کردتا عمق ودردآن فهمیده شود.
من فکر می کنم ادبیات آقای جدایی از نظر فنی به سمت فرافکنی و جاخالی دادن متمایل است.
بیاییم منصفانه و همدلانه به موضوع نگاه کنیم: وزیر با افت شدید محبوبیت مواجه شده و روابط عمومی با زیرکی داره خودشو مبرا میکنه. اتفاقا یک روابط عمومی حرفه ای و اخلاقی باید سازمان خودشو در روزهای دشوار راهبری و همراهی کنه نه اینکه جاخالی بده. این متن نوعی بهانه آوردنه.
ممنونم از سخن معلم
به عنوان مثال نامه های مربوط به تبعیض آمیز بودن بند سایر و پاسخ های کذایی روابط عمومی را یک بار دیگر مطالعه نمایند.
جناب آقای فانی ویا هر وزیر دیگری چه کاری میتواند انجام دهد جالب اینست که بعضی از همین نمایندگان مجلس یا به دلیل سیاسی و حزبی ویا به دلیل وجود فرزند خود یا اقوام شان در مد رسه ای خاص که مشکلات مالی و اداری آن قابل اثبات است سفت سخت پشت مدیر مدرسه ایستا ده اند وحتی تا جابه جایی مدیر کل استان ویا شهر وحتی دادن کارت زرد به وزیر جلو می روند عزیزان فرهنگی کمی با دقت تر وهوشمندانه تر به قضایا باید نگاه کرد یکی از مشکلات به وجود آمده در آموزش وپرورش کم رنگ شدن نقش نظارتی وباز دارندگی و قدرت اجرایی ارزیابی وعملکرد در برخورد با مفاسد اقتصادی واداری در آموزش پرورش می باشد که گاهی با سفارشات و وگرو کشی ها وتهدید ارعاب ها به چالش ومشکل بر می خورد .
کاشکی در آخر آرزو میکنم همگی به ذات مقدس اولیه خود که منشا آن از حضرت باری تعالی می باشد باز گردیم
انشا الله
من از آقای جدایی سوال دارم چرا و تا چه زمانی قراره ضعف عملکرد و کارنامه ضعیف اطلاع رسانی وزارتخانه را به پای مانع تراشی های مجلس اصولگرا بگذارید؟
خوشحال می شوم این آقا از همین رسانه مستقل پاسخ بنده را بفرمایند. ممنون شما