کسی که خواب است می شود بیدارش کرد ولی کسی که خود را به خواب می زند هرگز! متاسفانه این ضرب المثل هم مصداق معلمان است و هم مصداق مسوولان!
از این جهت مصداق معلمان است که معلمان به رغم مطالبات به حق و شایسته ؛هیچ اقدام درخور و تاملی در راستای ارتقای معیشت و منزلت خویش انجام نداده و نمی دهند.
از سوی دیگر ، مصداق مسوولان است که اقدامات شایسته ای در راستای ارتقای معیشت و منزلت آموزگاران انجام نداده و یا به رغم اقدامات انجام شده نتایج اقدامات بسیار کم اثر بوده است. مسوولان ممکن است اداها و ادعاهایی در راستای ارتقای معیشت و منزلت معلمان داشته باشند . اما واقعیت این است که آموزگاران در زیر خط فقر قرار داشته و در پایین ترین میزان دریافتی در بین کارکنان و کارمندان دولت جمهوری اسلامی قرار دارند .
از سویی متاسفانه معلمان و آموزگاران احترام و منزلت شایسته ی خود را نزد دانش آموزان، اولیا، صاحبان مشاغل مختلف و عامه ی مردم از دست داده اند؛ به طوری که نگاه ترحّم آمیز به معلمان به صورت امری طبیعی درآمده است.
درحال حاضر، عده ای از معلمان نه تنها به شغل خود افتخار نمی کنند بلکه معلم بودن به آنها احساس سرشکستگی می دهد.
همچنین،این نگرش در جامعه ایجاد شده است که اغلب افرادی که به حرفه ی معلمی روی می آورند، در تصدی مشاغل دیگر توفیقی نیافته یا سرمایه ای برای فعالیت های اقتصادی و تجاری نداشته اند.
در چنین شرایطی،منفی بودن نگرش نسل جوان به شغل معلمی چندان تعجب آور نیست.
از دلایل و نشانه های دیگر پایین بودن منزلت اجتماعی معلمان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- جوانان مستعد و علاقه مند از شغل معلمی استقبال نمی کنند و اگر هم به این شغل روی می آورند، از روی ناچاری و وجود بیکاری در جامعه است.
- در تعاملات اجتماعی و روابط بین فردی، رفتار مردم و حتی دانش آموزان با معلمان ترحم آمیز و گاهی تحقیرآمیز است.
-رسانه های گروهی که نماینده ی واقعی افکار مردم محسوب میشوند- به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران- معلمان را افرادی محبوب و در عین حال فقیر و محروم نشان می دهند.
- شاخص های منزلت اجتماعی (تحصیلات، دانش، تخصص و صلاحیت های حرفه ای،طبقه ی اجتماعی، حقوق و مزایا و برخورداری از امکانات زندگی و فرصت های مختلف) در میان معلمان نسبتا پایین است.
- خودپنداره ی مثبت، اعتماد به نفس و پذیرش خویشتن-که نوعی،بازتاب منزلت اجتماعی تلقی می شود- در میان معلمان مرد نسبتا پایین است.
چه باید کرد تا معلم"قدر بیند و بر صدر نشیند "؟
همان گونه که در ابتدای یادداشت بیان شد ؛ مهمترین نقش در راستای ارتقای معیشت و منزلت آموزگاران برعهده ی خود خود آموزگاران می باشد که می بایست در راستای تحقق مطالبات خویش تلاش نمایند و همه مطالبات خویش را به مساله معیشت محدود نکنند و برای بیان خواسته های منطقی خویش به کف خیابان و تظاهرات خیابانی روی نیاورند بلکه از ابزارهای عقلایی و مدنی و کارآمد در راستای تحقق مطالبات خویش اقدام نمایند.
تشکیل « سازمان نظام معلمی » می تواند اقدام مهمی در راستای ارتقای منزلت و تحقق معیشت باشد.
سازمانی که هویت مستقل داشته و از بازی های سیاسی (چپ گرایی و یا راست گرایی) پرهیز نماید و به این اصل معتقد باشد که هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان دغدغه چندانی به حل مشکلات آموزگاران نداشته و ندارند و سازمان نظام معلمی فقط به دغدغه های معلمان اعتقاد داشته باشد.
البته با وجود تشکل های صنفی فرهنگی ،سازمان نظام معلمی حلقه مفقوده تشکل کارآمد در راستای مطالبات معلمان است.
نظرات بینندگان
معلم شخصیتی محبوب در عین حال فقیر و محروم واقعیت است و ابتدایی ترین راه حل افزایش حقوق و مزایای معلمی است و این بر کسی پوشیده نیست بعدش تخصص و...
وقتی فکر مسئولان و افراد صاحب قدرت در کشور ما خراب است کار درست نمیشه فرهنگیان چقدر حرف بزنند و بنویسند چی شد
بنده عرض کردم در مساله معیشت و منزلت معلمان هم معلمان مقصرند و هم مسوولان و سازمان معلمان هم باید مستقل و فقط برای معلمان باشد
...همین را میخواهد, یعنی نباید معلم مرجع اجتماعی دانش اموز باشد.
معلم له شده, بهترین حالت برای ... میباشد.
فکر می کنید معلمان هیچ نقش و مسوولیت ندارند؟حرفم این است هم معلمان و هم مسوولان مقصرند. فقط مسوولان مقصر نیستد . بنده معلم هستم و همیشه به نقد دولت ها در حوزه آموزش و پرورش پرداخته ام..