صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

دبیر کل سازمان معلمان ایران تجمعات خیابانی را قبول نداشت/ بازداشت علیرضا هاشمی در اواخر فروردین 94 ضربه ای بود که تحول مثبت در سازمان را اگر نگوییم عقب برد ،در همان نقطه منجمد کرد!

هاشمی دبیر کل سازمان معلمان تجمعات خیابانی را قبول نداشت/  بازداشت علیرضا هاشمی در اواخر فروردین 94 ضربه ای بود که تحول مثبت در سازمان را اگر نگوییم عقب برد ، در همان نقطه منجمد کرد / حیدر زندیه در تاسیس سازمان معلمان نقش کلیدی داشت/ انجمن اسلامی ،حسین مظفر را به خاتمی معرفی کرد/ علیرضا هاشمی و پورسلیمان در زندان رادیکال و تندرو نشدند/علیرضا هاشمی: با اقتدارگرایان علیه دولت روحانی هم صدا نمی شویم/ هاشمی : تجمعات خیابانی مقصدش ناکجا آباد است/ سال 94 گردانندگان سازمان دنباله رو کانون شدند/ابراز ارادت ها و رفتار دنباله روانه برخی از افراد موثر سازمان تاثیری در تغییر نگاه جریان تندرو نسبت به سازمان ایجاد نکرد/ اعتراض فعال کرد به عکس هاشمی در کنار عکس بداغی و عبدی و.../ فعالیت سازمان معلمان خلاصه شده در صفحه مدرسه روزنامه اعتماد /سازمان از کهولت و افسردگی و غیبت دبیرکل رنج می برد

 

آسیب شناسی سازمان معلمان ایران و کانون صنفی معلمان ایران و تشکل های فرهنگیان  در زمستان سال 76  تعدادی از معلمان ، به دعوت نصرت الله جواهری پور مدیرکل وقت آموزش و پرورش شهر تهران گفت و گو در باره ایجاد تشکل صنفی را شروع کردند. از درون مباحث دوخط فکری شکل گرفت ؛ یک عده طرفدار  ایجاد تشکلی مطلقا صنفی و مستقل، متشکل  از معلمان گچ به دست و بدون حضور مدیران و گروه دیگری خواهان  ایجاد تشکلی به محوریت مدیران اصلاح طلب و مشارکت معلمان مناطق آموزش و پرورش تهران با مشی سیاسی – صنفی  بود.

این دو گرایش بعد از چندماه به تلخی از هم جدا شدند و هریک جداگانه راه وزارت کشور را در پیش گرفتند و دو تشکل « کانون صنفی معلمان » و « سازمان معلمان » را به ثبت رساندند.

همان زمان آقای حکیمیان ،مشاور مدیرکل و مدیر روابط عمومی اداره کل نامه ای به من نشان داد که آقای مظفر وزیر آموزش و پرورش در هامش گزارش جواهری پور از جلسات صنفی نوشته بود که با ایجاد تشکل معلمان مخالفتی ندارد به شرط اینکه نقاط کلیدی در اختیار افراد مورد وثوق باشد .

جمله مظفر این حس را القا می کرد که ما معلمان مورد سوء استفاده قرار گرفته ایم.

تضاد بین دو گرایش بیشتر شد و هردو طرف به این نتیجه رسیدند که نمی توانند با هم کار کنند. مدیران به ما اعتماد نداشتند و می خواستند گلوگاه ها را کنترل کنند ؛ ما هم که سرمست از باده دوم خرداد بودیم بر طبل مخالفت با مدیران می کوبیدیم !

تا قبل از این تاریخ فقط دو تشکل « انجمن اسلامی معلمان » و « جامعه اسلامی فرهنگیان » در آموزش و پرورش فعالیت می کردند که  متعلق به دو خط فکری چپ و راست مدیران آموزش و پرورش بودند. بعد از پایان جنگ و حذف مدیران وابسته به انجمن اسلامی ، انجمن به کندی به سمت گرایش اصلاح طلبانه رفت.

ظاهرا، این انجمن اسلامی معلمان بود که حسین مظفر را به عنوان وزیر به خاتمی معرفی کرد . به نظر می رسید که مدیریت آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس یک توافق سیاسی در اختیار گرایشی کمتر محافظه کار قرار گرفته بود.این گرایش اصلاح طلبی بعدا در قالب حزب مشارکت ایران اسلامی متبلور شد. 

در تشکیل و سازماندهی سازمان معلمان ، حیدر زندیه معاون نصرت الله جواهری پور نقش کلیدی داشت. زندیه  فردی تشکیلاتی و دارای تجربه سیاسی بود.  زندیه نگاه مثبتی به  جلسات بی درو پیکر معلمان در اداره کل  نداشت و فاصله خود را با این طرح حفظ کرد.

به محض شکست این پروژه در تابستان 77 ، آقای زندیه ابتکار عمل را به دست گرفت و سازمان معلمان را به ثبت رساند. سازمان معلمان بخشی از پیکره جریان اصلاح طلبی دوم خرداد بود و تبار سیاسی آن به چپ های اسلامی دهه 60 می رسید.

اما  کانون صنفی معلمان از نظر تبارشناسی به هیچ یک از جریان های سیاسی موجود و سابق جمهوری اسلامی پیوند تاریخی نداشت.  

 

سازمان معلمان بر اساس الگوی اداری آموزش و پرورش شکل گرفته بود. در هر منطقه یک شورای منطقه ای ایجاد شد و در بسیاری از مناطق شهر تهران مدیران منطقه در راس شورای منطقه ای سازمان قرار گرفتند، به گونه ای که تفکیک سازمان از بافت اداری در برخی مناطق ممکن نبود.

عیب تشکل های متکی به مدیران دولتی این است که با جابه جایی مدیران متلاشی می شوند. سال 83 با نزدیک شدن به پایان دوره دوم دولت اصلاحات ، انگیزه مدیران مناطق و اداره کل برای ادامه حضور در سازمان کاهش یافت و از سویی معلمان عضو سازمان می خواستند که انگ وابستگی به مدیران از روی سازمان برداشته شود.

کناره گیری زندیه ، نقطه عطفی در سرنوشت سازمان معلمان بود.

 

سازمان معلمان با بافتی نیمه دولتی، قاعدتا باید با پایان دوره اصلاحات در سال 84 به نقطه پایان می رسید . اما در سال 83 با کنار رفتن مدیران ، برخی از فرهنگیان عضو سازمان تلاش کردند جای مدیران را پر کنند و سازمان را به سمت استقلال پیش ببرند. این دگردیسی تا حدودی رخ داد و سازمان معلمان بدون اتکا به رانت مدیریتی توانست زنده بماند و  هویت اصلاح طلبی خود را هم حفظ کند.

سازمان معلمان در اعتراضات خیابانی سال 85 مقابل مجلس حضور داشت و هاشمی سنجانی دبیرکل سازمان، هم در تجمع سخنرانی کرد و هم برای مذاکره با نمایندگان همراه با اعضای تشکل های صنفی وارد مجلس شدو نهایتا همراه با تعداد زیادی از فعالان صنفی در 23 اسفند 85 بازداشت شد.

 

در دوره دبیرکلی زندیه دو اتفاق غیر متعارف در سازمان رخ داد. اتفاق اول رای گیری برای حضور در تجمع 26  دیماه سال 80 در مقابل مجلس بود. در این رای گیری 24 نفر از 25 نفر شورای مرکزی رای به شرکت در تجمع خیابانی دادند،  اما بعد که احضارها و تذکرها شروع شد هیچ کس حاضر نشد مسئولیت این تصمیم را بپذیرد.

اتفاق دوم ، تلاش سازمان برای ابقای حسین مظفر در دولت دوم خاتمی بود. در این قضیه مدیران عضو شورای مرکزی از ماندن حسین مظفر حمایت می کردند اما معلمان حاضر در شورا مخالف ابقای مظفر بودند.

سازمان معلمان مانند انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در طبقه بندی وزارت کشور حزب سیاسی محسوب می شود. رابطه بین کار صنفی و سیاسی یکی از موضوعات حل نشده و چالش برانگیز در بین فعالان معلمی بوده است.

 

ظاهرا راه حل این مساله در ماده 27 اساسنامه سازمان پیش بینی شده است:  "سازمان کلیه فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سازمان باید به‌گونه‌ای باشد که جنبه صنفی و فرهنگی سازمان تحت‌الشعاع قرار نگیرد."اما عملکرد سازمان در حوزه صنفی تا سال 93 متاثر از خط مشی سیاسی و اصلاح طلبانه سازمان بود.

اما در ماده 27 اساسنامه سازمان آمده است : " کلیه فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی سازمان باید به‌گونه‌ای باشد که جنبه صنفی و فرهنگی سازمان تحت‌الشعاع قرار نگیرد." اعضای سازمان، فرهنگیان بازنشسته و شاغل هستند. از این منظر سازمان یک تشکل صنفی است. اما تنها فرهنگیانی می توانند عضو سازمان شوند که همراه اساسنامه ، مرامنامه سازمان را بپذیرند. در مرامنامه بر اهداف سیاسی سازمان به عنوان یک تشکل اصلاح طلب معلمان تاکید شده است.

 

« علیرضا هاشمی سنجانی » دبیرکل سازمان و « علی پورسلیمان » عضو فعال شورای مرکزی ، متعاقب اعتراضات خیابانی سال 85 و حوادث سال 88 هزینه های سنگینی برای فعالیت های صنفی – سیاسی خود پرداختند. برخلاف برخی فعالان صنفی ، هاشمی و پورسلیمان در مقابل فشارهای دستگاه امنیتی و قضایی اسیر واکنش های احساسی و مقابله جویانه نشدند و حرکت جامعه به سمت میانه روی و اعتدال را درک کرده و خود را با آن تطبیق دادند.

 

روز 8 اسفند 93و در شرایطی که کانون صنفی معلمان تهران با استدلال همراهی با حرکت خودجوش ، فراخوان تجمع خیابانی بدون مجوز صادر کرده بود، علیرضا هاشمی در گفت و گو با صدای معلم از نگاه "تخصصی و حرفه ای به آموزش و پرورش" و پرهیز از "شعر وشاعری و ساده انگاری" سخن گفت. ( این جا )

هاشمی تغییر نگاه سازمان را حاصل 15 سال تجربه و دادن هزینه فراوان دانست.

هاشمی با رد " وظیفه گرایی "بر "تاثیر عمل" و هماهنگی بین اهداف و وسایل تحقق اهداف تاکید کرد و گفت : " با آن که دولت آقای روحانی دولت اصلاح طلبان نیست ولی در مقابل اقتدارطلبان از این دولت حمایت می کنیم .قصد آن را هم نداریم هم صدا با اقتدارطلبان به دولت منتخب مردم فشار بیاوریم . ما اوضاع بسیار بد آموزش و پرورش را به صورت علنی و با صدای بلند فریاد زده و می زنیم."

دبیرکل سازمان معلمان افزود : از همکاران و معلمان به جد خواسته ایم به جای « حرکات خیابانی » با کار رسانه ای و عضویت در تشکل ها ، قدرت معلمها را بالا ببرند و افزود : "قدرت را قدرت تغییر می دهد."

هاشمی گفت:"اعتراض حق همه اقشار از جمله معلمان است ولی به طور مشخص حرکات اخیر و احتمالا آتی مقصدش جز " ناکجاآباد " جای دیگری را نخواهد پیمود."

این یک پیش بینی درخشان بود و سیر وقایع صحت آن را اثبات کرد.

 

سازمان معلمان که بعد از دبیرکلی زندیه ، تحت تاثیر "سونامی عصبانیت" بخش هایی از معلمان به سمت هیجان زدگی و چالش های بی ثمر بدون توجه به توازن قوا و روحیات معلمان رفته بود ؛ در سال 93 موقعیت متعادل و اصلاح طلبانه خود را بازیافت اما بازداشت علیرضا هاشمی در اواخر فروردین 94 ضربه ای بود که تحول مثبت در سازمان را اگر نگوییم عقب برد ، در همان نقطه منجمدکرد.

در هفت ماهه نخست سال 94 ،غیبت عیرضا هاشمی از صحنه به سود جریان های رادیکالی تمام شد که تنها تاکتیک اعتراضی را "تجمعات خیابانی" می دانند و آن قدر بر تکرار تجمع خیابانی بدون توجه به روحیات و توان معلمان اصرار می ورزند که نهایتا به "ناکجا آباد" یاس و سرخوردگی  ختم می شود.

بازداشت هاشمی یک وزنه تعادل را از سر راه طرفداران سونامی عصبانیت برداشت.

 

در غیاب هاشمی خطی که دبیرکل در 8 اسفند ترسیم کرده بود کنار گذاشته شد و راهبرد سازمان تغییرکرد. سازمان معلمان به طور رسمی در قبال تحرکات خیابانی سیاست سکوت را انتخاب کرده بود، اما در عمل مشی اصلاح طلبانه و حمایت از دولت روحانی را کنار گذاشت و دنباله رو کانون های صنفی شد. در نیمه اول سال 94 ، واقع گرایی اصلاح طلبانه مغلوب پوپولیسم شد. 

 

به نظر می رسید که سیاست گذاران جدید سازمان از مشی اصلاح طلبانه خود شرمسار بودند ؛ هر چند در ظاهر سیمای اصلاح طلبانه خود را حفظ می کردند اما برخی افراد موثر این جریان در گروه های تلگرامی مرتبا ارادت خود را به جریان تندرو ابراز می کردند و در بعضی موارد در انتشار عکس و پوسترهای تهییجی و تحریک کننده از تندروها سبقت می گرفتند !

واقعیت این بود که نظرات دبیرکل در سازمان نهادینه نشده بود .

نکته جالب اینکه ؛ ابراز ارادت ها و رفتار دنباله روانه برخی از افراد موثر سازمان تاثیری در تغییر نگاه جریان تندرو نسبت به سازمان ایجاد نکرد.

 

« مهدی بهلولی » بعد از انتخابات 7 اسفند بالحنی عصبی نوشت: "در هنگام برگزاری گردهمایی ها،برخی از همکاران عضو برخی گروه های سیاسی معلمی،با تحلیل هایی نادرست و بی بنیاد،یا در برابر گردهمایی ها، موضع گرفتند و آنها را نفی و رد کردند و یا خاموش ماندند و در آن شرکت نکردند. بماند که به درستی پیدا نیست که این گروه های سیاسی معلمی،از چه جایگاه و پایگاهی در میان فرهنگیان برخوردارند."

 

جریان تندرو داخل کانون ها اصولا سازمان معلمان را یک جریان معلمی نمی شناسد. با اصلاح طلبان مشکل اساسی دارند و تشکل هایی مانند سازمان معلمان و مجمع و انجمن اسلامی را فاقد جایگاه و پایگاه در میان معلمان می دانند . سکوت ، همراهی و حتی دنباله روی سازمان معلمان از جریان افراطی هم آنها را راضی نمی کند.

 

چندماه پیش یکی از فعالان صنفی کردستان در تلگرام به عکس هاشمی در کنار چهار زندانی دیگربا این استدلال که هاشمی فعال صنفی نیست اعتراض کرد . احتمالا بعد از این اعتراض بود که عضو موثر شورای مرکزی سازمان معلمان،  عکس هاشمی را از بالای پوستر به ردیف دوم و کمی بعد به ردیف سوم تنزل داد !

من به این همکار نازنین و مهربان به شوخی گفتم ، حتی اگر عکس دبیرکل سازمان معلمان را بنا به مصلحت و برای حفظ وحدت حذف کنید، ممکن است آقای هاشمی اعتراض نکند،  اما به طور قطع فعالان تندرو شما را به عنوان فعال صنفی به رسمیت نخواهند شناخت و قدر مهربانی بی دریغ شما را نمی دانند!

 

در غیاب هاشمی سازمان معلمان با هویت جا افتاده خود بازی کرد و مجذوب پوپولیسم خیابانی شد و دنباله روی پیشه کرد و نتوانست بر روند حوادث تاثیر بگذارد. نحوه فعالیت سازمان در 6 ماهه نخست سال را می توان انحلال طلبی سازمانی نامید.   

هر چند سازمان پس از مدتها موفق به برگزاری مجمع و انتخاب شرای مرکزی شد، اما به نظر می رسد شورای مرکزی منتخب فعالیت چندانی ندارد و افرادی خارج از سازوکار قانونی و حقوقی ، از پشت صحنه سازمان را اداره می کنند. 

فعالیت کنونی سازمان معلمان خلاصه شده در انتشار هفتگی صفحه مدرسه روزنامه اعتماد که بیشتر شامل مطلب انتقادی از وزارتخانه و بیان مشکلات است . سازمان حتی از به روز کردن سایت اختصاصی خود عاجز است. بعد از جدایی پورسلیمان از سازمان ، « سخن معلم » تبدیل به یک رسانه مستقل شد و با تغییر نام آن به « صدای معلم » ، آخرین پیوند آن با سازمان معلمان هم قطع شد.

 

سازمان معلمان از کهولت ، سرگردانی بین مشی اصلاح طلبی و مشی تندروانه صنفی و نیز تفاوت بین ساختار حقیقی و حقوقی رنج می برد.

بازگشت هاشمی به صحنه می تواند سازمان را از افسردگی و سرگردانی نجات دهد و جایگاه ان را به عنوان یک تشکل اصلاح طلب و با پرنسیپ معلمی که به اصلاح طلبی و مشی اعتدالی خود مفتخر است تثبیت کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یکشنبه, 29 فروردين 1395 14:28 خوانده شده: 1665 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +21 -3 --
مخالف 1395/01/29 - 16:02
هدف شما انحراف افکار معلمان از حقوق پایمال شده شان است
وضع معلمان از روز معلم پارسال تا امسال چقدر تغییر کرده است؟؟؟ فانی چه گلی زده به سر وزارتش؟

معلمان حقوق و مزایای برابر با سایر کارمندان می خواهد.

کدام بانکی نفتی یا کارمند دادگاه برای گرفتن حقش مجبور به این همه پرداخت هزینه شده است؟

شما فقط با تیترهای زرد و بدون دادن راهکار پیشنهادی از اقدامات سایر معلمان انتقاد می کنید و خودتون رو تنها معلم دانا و عقل کل می دونید

ادبیات شما هم درپاسخ به منتقدان نوشتار ضعیفتون به روش محمود هست

کمی صبور باشید تنها معلم دانای ایران
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 02:15
موضوع این مقاله بررسی اجمالی تاریخچه و مواضع سارمان معلمان از بدو تشکیل تا کنون است. یک بحث جدی و متکی با فکت. یکی از نکات مهم در گفتگو و اظهار نظر، رعایت چارچوب موضوع است. اظهار نظر شما مثل این است که وسط یک بحث تاریخی در باره نقش احزاب درتاریخ معاصر ایران، یک نفر بگوید دیروز برق خانه ما قطع شد. یا مثلا بگوید من دیشب شام نیمرو خوردم. این حرف غلطی نیست اما حرف بیجایی است. بیجا به معنای اینکه در جای خود بیان نشده است. به همین دلیل است که گفته اند : "هر سخن جایی و هر نکته مقامی (مکانی ) دارد." یکی از ویژگی های حرفه ای معلم خودداری از پراکنده گویی و آشفته گویی است
پاسخ + 0 0 --
مخالف 1395/01/30 - 12:25
در جواب شما عرض کنم شما در جواب دادن به من طفره رفتید و غلط کردید که این جواب رو می دهید
اما غلط کردید در فرهنگ لغت به چه معنا شده
غلط کردن . [ غ َ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خطا کردن . به خطا رفتن . اشتباه کردن . نادرست گفتن و کردن
وقتی جوابی ندارید بهتره سکوت کنید شما بایست به حرفه بودن خودتون شک کنید.
پاسخ + 0 0 --
بیر انسان 1395/01/30 - 15:33
من با مخالف موافقم
آقای شیرزاد ادبیات مغرورانه و غیر منطقی و اکثرا تخریبی ات به خصوص در جواب دادن به نظر همکاران اکثرا باعث ایجاد یک حس نا مطلوب در خواننده می شود نمی دونم چرا با این لحن می نویسی
پاسخ + +18 -1 --
یار فانی 1395/01/29 - 16:05
رتبه های ما رو چرا فانی جونت نمیده؟؟؟؟

طبق کدوم حق 7 ماه دادن رتبه عالی و خبره معلمان رو متوقف کرده

جواب بده فانی زاد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 02:28
با این ادبیات و سواد لابد انتظار داری رتبه عالی و خبره را هم بگیری ؟ اگر واقعا فانی به توصیه من عمل کند پیشنهاد می کنم از برخی معلم ها ، قبل از دادن رتبه ، امتحان خواندن و نوشتن و چهارعمل اصلی بگیرد.
پاسخ + 0 0 --
بیر انسان 1395/01/30 - 15:34
خخخخخخخخ شیرزاد ناراحت نشو برا فشارت ضرر داره نمی دونم برا خودت الان جوش می زنی یا برا فانی؟
پاسخ + +16 -1 --
معلم 1395/01/29 - 17:32
عدم اعتنا به حرفهای شما بهترین کار از سوی معلمان است

شما گویا از اصحابی هستید که فقط خودتان را معلم و برحق میدانید و هرکسی کوچکترین انتقادی کند سریع میگویید شما هم دلت خوشه معلمی

نه از اعمال و رفتار شما طی دوران معلمی که وضع کنونی مهلمان به این حال و روز است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 02:37
1-حرفی که منطقی و بر اساس فکت و استدلال باشد شنونده خود را پیدا می کند. 2- مثلا این کامنت شما انتقاد است ؟ واقعا انتقاد ، ایراد و اشکال شما به این مقاله چیست؟ 3- من در جواب انتقاد و حتی متلک و دشنام کسی هرگز نگفته ام : "شما هم دلت خوشه معلمی" 4- فرمایش بزرگان است که ماقال را نقد کنید و نه من قال را. 5- آشفته گویی زیبنده معلم نیست. معلم باید مخالفت و موافقت خود را به صورت روشن و با دلیل بیان کند.
پاسخ + +12 -1 --
اکبر 1395/01/29 - 17:50
کسی نظری ندارد شما خیای خوب می نویسید
ولی فرهنگیان به حمایت وهدایت وهمراهی بیشتر نیاز دارن تا نظر مثل شما اقایان محترم
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 02:45
1- شما می تونی فقط از جانب شخص خودت اظهار نظر کنی، مثل من که هیچگاه حرف خودم را به معلمان و فرهنگیان نسبت نمی دهم و می گویم نظر من این است. 2- فرهنگیان کجا و کی به شما نمایندگی داده اند که از قول آنها بنویسی به چه چیزی نیاز دارند یا ندارند. شما می توانید بگویید نیاز من معلم به نام آقای اکبر این است. 3- این حق شما است که نوشته مرا نخوانی و یا بخوانی ، بپسندی یا نپسندی ، حتی نقد و تخطئه کنی . از اینکه نوشته مرا دیده ای از شما تشکر می کنم.
پاسخ + +13 -2 --
معلم 1395/01/29 - 18:04
وزارت دوران فانی جونت خیلی وزارت سیاه و کثیفه میگی چطور 7ماه رتبه عالی من رو نداده بعبارتی 7تا 200 تومن یک و چهارصد بعد حالا حکم جدید میزنه بدون افزایش رتبه اینجا هم ی ضرر دیگه به جمع کثیر معلمها میزنه بعدش اخر تابستون با کلی منت رتبه جدید رو میده اونم شاید
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 02:53
من که شما را نمی شناسم اما براساس همین چهار خطی که نوشته ای و از نظر نگارشی نامفهوم است و چندین اشکال و غلط دارد، اگر من بودم به شما رتبه نمی دادم . فقط زمانی به شما رتبه می دادم که می تونستی منظور خودت را در چهار جمله بدون غلط نگارشی، بنویسی. فانی هم متاسفانه توی دام پوپولیسم افتاد و طرح رتبه بندی بر اساس سنجش توانایی و پیشرفت معلم را تبدیل به طرح معیشتی کرد. اگر رتبه را همین جوری بدهند که دیگر رتبه بندی معنا ندارد.
پاسخ + 0 0 --
کاو 1395/01/30 - 14:14
امثال ... مثل شما مملکت و به ویژه آموزش و پرورش رو به گند کشیدن.
پاسخ + +12 -3 --
معلم ناامید 1395/01/29 - 18:17
موافقم
کاش منزلت معیشت و احترام معلم نزد عام و خاص ایران مهم بود و زیادی محسوب نمیشدیم
کاش جواب اعتراض های مدنی و صنفی سرکوب و زندان نبود
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 03:04
90 درصد احترام و منزلت معلم دست خودش است. ادبیات مبتنی بر عصبیت و احساسات و بی منطقی، بیش از هر چیز منزلت معلم را از بین می برد . وقتی منزلت معلم سقوط کند و معلم در چشم جامعه به عنوان موجودی عصبی و پرخاشگر و حسود و از زیرکاردررو وبیسواد (مطابق مدل صنفی ) معرفی شود . یعنی موجودی که فقط به فکر خودش است و تلافی معیشت خود را سر دانش آموز خالی می کند ، هیچکس به معیشت او هم توجه نمی کند. حقوق ومزایای معلم باید تابعی از سواد و رفتار حرفه ای و عملکرد او باشد. اینکه معلم باسواد و بیسواد ، با اخلاق و بی اخلاق ، حرفه ای و ناشی ، حقوق یکسان بگیرند عادلانه نیست.
پاسخ + +4 -11 --
مهرداد 1395/01/29 - 19:28
سلام
جناب عبداللهی
نقد زیبا و جامعی بود .
ما به وجود شما افتخار می کنیم .
پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 08:40
ممنونم جناب مهرداد
پاسخ + +15 -2 --
مختار 1395/01/29 - 19:30
اقای شیرزاد عزیز پدر من بازنشسته فرهنگی هستش یادمه بچه که بودیم میگفت صبر کن وضعمون خوب میشه الان من به پسرم همینو بگم . !؟؟؟اقای شیرزاد عزیز از نظر خودم اینه ک این مسولینی که من دیدم در این نظام حرف حساب حالیشون نمیشه اگه می خواست بشه شده بود پس بگذارید معلما خودشون تصمیم بگیرند. با تشکر
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 03:17
دوست عزیز من که جلوی کسی را نگرفته ام . هرکس مختار و در عین حال مسئول عملکرد خود است. فرمایش شما درسته وضع حقوق معلمها هیچوقت خوب نبوده، به نظر من هیچوقت هم حقوق معلم به پای مشاغلی مانند پزشکی و مهندسی نمی رسد نه در ایران و نه در تقریبا همه کشورهای دیگر. هیچ جای دنیا حقوق افراد را بر اساس نیاز زندگیشان نمی دهند. همه جا شاخص اصلی برای تعیین حقوق، میزان درآمد یک شغل در بازار رقابتی است. در بازار رقابتی میانگین قیمت کار یک معلم ماهانه 700 هزار تومان است.( گنگوزهی 450 هزار تومان حقوق می گرفت) الان میانگین حقوق معلم در بخش دولتی سه برابر این مبلغ است. البته این مبلغ تکافوی زندگی یک خانواده 4 نفره در تهران را نمی دهد اما بیش از 70 درصد از جامعه ما درآمدشان از این سطح پایین تر است. والبته 10 درصد جامعه هم بسیار مرفه هستند. بهترین روش این است که دولت بر اساس نیاز افراد به همه شهروندان حقوق بپردازد. اما این یک طرح اتوپیایی است و فقط در عالم خیال امکانپذیر است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 03:20
ما باید برای افزایش سطح حقوق خود تلاش کنیم. هرکس هرکاری از دستش برمی اید انجام دهد چه فردی و چه جمعی . اما خودمان را خوار و ذلیل نکنیم . همه جانگوییم ما معلمان بدبخت و گرسنه ایم. عزت نفس خوب است. به بالا که نگاه می کنیم پایین را هم ببینیم. به داشته های خودمان هم فکر کنیم که گفته اند شکر نعمت نعمتت افزون کند....
پاسخ + +4 -3 --
فرهنگی 1395/01/29 - 21:27
خوبه یک نفر بالاخره شرحی از پیشینه این سازمانها و کانون خا و انحمنها نوشت.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 08:40
ممنونم جناب فرهنگی
پاسخ + 0 -4 --
حسینی 1395/01/30 - 00:19
متاسفانه جناب هاشمی در بعضی موارد مواضعی سست چند پهلو ومحافظه کارانه داشتند .واین از یک معتمد صنفی زیبا نیست !!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 07:52
هاشمی صاحب دوتا ویژگی است: 1- سواد سیاسی دارد که برای هر فعال معلمی ضروری است . معنای سواد سیاسی ، سیاسی کاری نیست. اگر یک فعال معلمی سواد سیاسی نداشته باشدمورد سوء استفاده سیاسیون قرار می گیرد. سواد سیاسی هاشمی باعث شد که در زندان مثل بعضی ها کمونیست و رادیکال نشود. 2- هاشمی شجاعت لازم برای ایستادن پای نظراتش را داشت و دارد. یعنی ثابت کرد که پای عقایدش می ایستد. به نظر من در زندان نگه داشتن هاشمی ناشی از یک سوء تفاهم است. حضور هاشمی در خارج از زندان به عقلانی شدن فعالیتهای صنفی کمک می کند.
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1395/01/30 - 22:02
دفاع ایشان را از آقای حاجی بابایی در یکی از جراید تهران به یاد دارید ؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/31 - 20:53
نه دفاع هاشمی از حاجی بابایی را به یاد ندارم و بعید می دانم. اگر لینک دارید لطفا اینجا بگذارید.
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1395/02/04 - 21:28
با پوزش بنده اشتباه کردم
پاسخ + +5 -1 --
صابر اردبيلي 1395/01/30 - 05:56
در پيشرفته ترين كشورهاي دنيا نيز حق اعتصاب و اعتراض به رسميت شناخته شده و سنديكاهاي صنفي با دقت آن را اجرا مي كنند و معلمان نيز همچنين.
در مورد ايران كه يك كشور جهان سوم است و كار تشكيلاتي به معناي سياسي شدن و دخالت در حريم نهاد سياسي جامعه است تشكيل چنين سنديكاهايي هرگز م مطلقا ميسر نخواهد شد و آنچه عموشيرزاد در مقالاتشان بدان اشاره مي كنند اوهامي بيش نيست. كدام حزب و دسته سياسي را سراغ داريد كه در 40 سال گذشته دوام آورده باشد؟ مگر اينكه بخشي از حاكميت شود كه آن هم ديگر تشكل صنفي نيست. پس سفارش من به عموشيرزاد اين است كه دست از رجزخواني و نااميد كردن معلمان بردارد و گل به دروازه خودي نزند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 08:06
صابر عزیز من در باره فعالیت صنفی در ایران حرف می زنم نه در فرانسه و آمریکا و انگلیس .به نظر من می شود در چهارچوب صنفی و البته با رعایت قوانین کشور فعالیت صنفی کرد . برای فعالیت صنفی دو قید قائلم : 1- فعالیت در چهار چوب قوانین عادی کشور باشد. یعنی اگر یک تشکل می خواهد تجمعی در فضای باز برگزار کند مجوز بگیرد و اگر ندادند در فضای بسته مانند یک سالن این تجمع را برگزار کند. 2- فعالیت صنفی ، به جای خیابان در مدرسه و روی ده ها مشکل ریز و درشت معلمان در مدرسه متمرکز شود و فعالان صنفی پا به پای معلمان ترسو و محافظه کار عادی مدرسه حرکت کنند...... اگر این دو شرط رعایت شود اصولا دخالت نهادهای امنیتی منتفی می شود. آنچه الان جریان دارد این است که 400-500 تا معلم سیاسی با گرایش های سیاسی و قومیو ایدئولوژیک ضد حکومتی مطالبات صنفی معلمان را گروگان گرفته اند. من آدم واقع بینی هستم و هیچگاه معلمان را به انجام حرکات رادیکال تشویق نکرده ام در نتیجه اهل رجز خوانی نیستم.
پاسخ + 0 0 --
صابر اردبيلي 1395/01/30 - 11:50
پاسخ عموشيرزاد قياس مع الفارق است. تشكيلات فرهنگي و صنفي كه در اواخر دهه هشتاد متلاشي گرديد و معلمان دعوت شده از سراسر كشور كه قرار بود در منزل يكي از فعالان تهراني جلسه داخلي(خانگي) داشته باشند همگي در ايستگاه مترو يا خيابان دستگير و به زندانهاي طويل المدت محكوم شدند و زندگي خانوادگي آنها هم در معرض فروپاشي قرار گرفت. وقتي حاكميت در كشور جهان سومي چون ايران از تعميق مطالبات يك صنف(خاصه فرهنگيان) خوشش نيايد آن را سركوب مي كند و منتظر ديدگاه تئوريك عموشيرزادها باقي نمي ماند. روش برخورد نهاد سياسي جامعه با مطالبات طبقه اي كه گمان مي كند(و تاكيد مي كنم: گمان مي كند) حقش پايمال شده، راهي به جز برخورد راديكال و در پيش گرفتن مشي سلبي باقي نمي گذارد.
معذلك ادعاي عموشيرزاد در مورد گروگان گرفتن مطالبات اين طبقه توسط عده اي خاص، توهم محض است و با عرض معذرت عين بلاهت!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 12:15
صابر جان من در باره تشکل های صنفی حرف می زنم. اینکه مطالبات معلمان را عده ای فعال سیاسی و فعال قومی گروگان گرفته اند توهم نیست. می توانم فکت های آن را ارائه دهم . تا اسفند 85 فضای صنفی معلمان امنیتی نبود. در تجمعات و راه ییمایی های خیابانی 12 روزه زمستان سال 80 فقط عده ای احضار و بازجویی شدند. افرادی هم که بازداشت شدند کمتر از 24 ساعت آزاد شدند و کسی به دادگاه انقلاب فرستاده نشد. در سال 82 کانون فراخوان یک هفته تعطیلی مدارس از 16 اسفند را داد. در این رابطه در تابستان 83 دو فعال صنفی بازداشت و در دادگاه تبرئه شدند. این برخوردها نشان می دهد که فعالیت صنفی در صورت رعایت قانون و حتی عبور گاهگاهی از مرز قانون تحمل می شده . در همین نزدیکی نیروهای امنیتی با تجمعات غیر قانونی اسفند 83 و فروردین 94 و اردیبهشت 94 برخورد نکردند اما با تجمع 31 تیر برخورد کردند. دستگیری ایستگاه مترو احتمالا مربوط به سال 89 است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 12:16
حکومت ایران جهان سومیباشد و یا هرچه شما می گویی کار فعالان صنفی نه تغییر حکومت است و نه تغییر رفتار سیاسی حکومت. فعالان صنفی در چارچوب معین غیر سیاسی دنبال حل مشکلات خودشان هستند که ارتباط مستقیمی به سیاست و امنیت ندارد و اگر در این چارچوب بماند تحمل می شود.
پاسخ + 0 0 --
صابر اردبيلي 1395/01/30 - 18:33
دقت كنيد!
عموشيرزاد هنوز عادت يكي نعل يكي به ميخ را كنار نگذاشته!
عموجان شما واكنش به اعتراضات معلمان در دوره احمدي نژاد را قياس مي كني با برخورد دولت خاتمي و روحاني. انتظار داري از قياس شما خنده نيايد خلق را؟
زنهار كه اين سه قابل قياس نيستند. اگر در همان سال 80 و 82 هم احمدي نژاد بر سر كار بود همان مي شد كه سال 85 شد. مگر اين خودت نبودي كه گفتي شخص (محمدرضا محدث خراساني) در دولت احمدي نژاد بود كه حركت معلمان را بعد امنيتي بخشيد. چرا حالا حرفت را عوض مي كني عمو جان؟! چرا دولتها را با يك چوب مي راني؟
الان هم بروي محدث را بياوري دوباره همان ميشود كه نبايد بشود.
مطالب را خلط نكن عمو. من جاي شما بودم بيشتر اين روزهاي عمرم را به استراحت و تمدد اعصاب و قدم زدن در سواحل زيباي كاليفرنيا و بازديد از موزه دانشگاه (يو سي ال اي) مي گذراندم.
پاسخ + 0 0 --
صابر اردبيلي 1395/01/30 - 18:35
القصه...
حرفهاي شما براي كلاس تئوريك آسيب شناسي حركات صنفي در ممالك جهان سوم خوب است اما به درد نسخه پيچيدن براي توده يك ميليون نفري معلمان ايران نمي خورد.
شايد آنجا شنيده باشي كه يك ضرب المثل آمريكايي مي گويد: حرفهاي قشنگ ميزني!!!
فراموش نكن كه نظام آگاهي بخشي (در رويكرد ماركسيستي) كه لازمه وقوع حركات راديكال است بواسطه رشد سرسام آور شبكه هاي رايگان مجازي افزايش يافته و گذشت آن روز كه صفحه الفباي روزنامه اطلاعات و آفتاب يزد و اعتماد و ... را در تيول خويش داشتيد.
راستي (معلم مزدور) را يادت هست؟؟!!
پاسخ + 0 0 --
صابر اردبيلي 1395/01/30 - 18:41
القصه...
حرفهاي شما براي كلاس تئوريك آسيب شناسي حركات صنفي در ممالك جهان سوم خوب است اما به درد نسخه پيچيدن براي توده يك ميليون نفري معلمان ايران نمي خورد.
شايد آنجا شنيده باشي كه يك ضرب المثل آمريكايي مي گويد: حرفهاي قشنگ ميزني!!!
فراموش نكن كه نظام آگاهي بخشي (در رويكرد ماركسيستي) كه لازمه وقوع حركات راديكال است بواسطه رشد سرسام آور شبكه هاي رايگان مجازي افزايش يافته و گذشت آن روز كه صفحه الفباي روزنامه اطلاعات و آفتاب يزد و اعتماد و ... را در تيول خويش داشتيد. در همين صفحه مي خواني سرگذشت غم انگيز معلم بازنشسته اي را كه مرحوم گرديده و پاداش نقدي او بعد از مدتها تأخير به خانواده اش ايفاد و خرج كفن و دفن او شده است. طبعاً چنين اخباري افكار و احساسات همقطارانش را عميقاً جريحه دار مي كند و دقيقا همين جاست كه تئوريهاي كلاسيك شما نقش بر اب و همه چيز تابع احساسات. سواري گرفتن برخي از اين امواج احساسي امري كاملا طبيعي است.
راستي (معلم مزدور) را يادت هست؟؟!!
پاسخ + +2 -2 --
ناشناس 1395/01/30 - 11:04
بازگشت هاشمی نمی تواند بین مشی اصلاح طلبانه و تندرو وفاق ایجاد کند ..چون حضور معلمان در صنوف منشعب شده معلمان اولا حداقلی است ثانیا سیستم اداره کشور نمی تواند فعالیت های صنفی را تحمل کند .نمونه ان زندانی بودن هاشمی و امثال اوست ...شاید فعالیت های سیاسی در کشور برای سیستم قابل تحمل تر است جایی پای پول در میان باشد در شرایط فعلی خط قرمز محسوب می شود ..دولت بیش از این نمی تواند برای فرهنگیان کاری کند مگر اینکه مجبور شود و در حالت اضطرار کاری انجام دهد . البته مقاله شما جالب و حاوی نکات بسیار مهمی است که همگان قادر به درک ان نیبستند و تقصیری متوجه انان و شما نیست
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 12:23
1- نگفتم که بازگشت هاشمی بین مشی تندرو و اصلاح طلب وفاق ایجاد می کند. گفتم بازگشت هاشمی رویکرد اصلاح طلبانه را در جریانهای صنفی تقویت می کند. 2- سیستم اداره کشور فعالیت صنفی را تحمل می کند اما جریانهای موجود را به عنوان جریان صنفی نمی شناسد و با آنها برخورد می کند. 3- بله درست است دولت درآمدهایش پایین آمده و نمی تواند بودجه بیشتری به آموزش و پرورش اختصاص دهد.
پاسخ + +3 -1 --
ناشناس 1395/01/30 - 12:13
صدای معلم محترم یا نظرات را کاملا حذف کنید یا جوری سانسور کنید که بشود از نظر ارایه شده چیزی فهمید .جای تعجب است که کامنتهای پر از الفاظ توهین امیز را بدون دخل وتصرف انتقال می دهید اما نظرات تحلیلی وپنطقی را سا نسور می کنید این جای سوال دارد مثلا نظر ناشناس را که خیلی تحلیلی ومتین است جوری منتشر کرده اید که نمیتوان چیزی از ان فهمید بهتر است در این مورد تجدید نظر کنید تحقق هدف گفتگوی نقاد با این شیوه محقق نمی گردد با تشکر
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:15
اغلب کامنتها این ویژگی های مشترک را دارند: 1- مفهوم و محتوای ندارند و فقط معلوم است که نویسنده ناراحت و عصبانی است. 2- از نظر نگارشی ایراد دارند. 3- به جای استدلال حاوی متلک و نیش و کنایه هستند. 4- به نوشته ای که زیر آن کامنت می گذارند ارتباط موضوعی ندارد. 5- به جای نقد نوشته یا نظرات نویسنده به خود نویسنده حمله می شود. 6- به ندرت کامنتهای انتقادی و دارای مفهوم روشن و مرتبط با مطلب هم نوشته می شود. 7- کامنتها فاقد اسم و مشخصات نویسنده هستند و به نظر می رسد تعداد معدودی از روی لجبازی حرفهای تکراری می نویسند تا به خیال خودشان فضا سازی کنند. 8- دربین نویسندگان حوزه آموزش و پرورش دو رویکرد و دو گفتمان در برابر هم هستند. رویکرد عقلانی و واقع گرا که شعور معلمان را مخاطب قرار می دهد و رویکرد احساسی و هیجانی که روی غرایز ابتدایی معلمان حساب باز کرده است. 9- به نظر من رویکرد احساسی و هیجانی مبتنی بر تحریک غرایز اولیه معلمان توان ایستادگی در برابر رویکرد معقول و متکی به دانش و شعور را ندارد و به حاشیه رانده می شود. .
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1395/01/30 - 12:47
اقای عبداللهی درست گفتید که بعضیها مطالبات راگروگان گرفته اند اما باید بدانید این نتیجه اجتناب ناپذیر بی توجهی به نظرات ومطالبات بحق فرهنگیان وبرحورد تند وامنیتی با انان است در چنین شرایطی احتمالا جریاناتی هم از اب گل الود ماهی می گیرند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:24
عوامل مختلفی دست بدست هم داده اند تا این وضعیت ایجاد شود. افراطی ها معمولا در دو سو ، آب به آسیاب هم می ریزند. و به نوبت یک طرف پاس می دهد و یک طرف گل می زند. پرونده تشکل های صنفی بعد از قضایای سال 85 و 86 به بخش امنیتی و قضایی سپرده شد و بخش سیاسی حاکمیت تاثیر اندکی در قضایا داشته است. در دوسال اول دولت روحانی ، دولت و وزیر آموزش و پرورش تلاش کردند با ارائه چهره ای معقول از تشکل ها به تدریج پرونده تشکل ها را به بخش سیاسی و اداری برگردانند. وزیر ، جایگاه تشکلها را به رسمیت شناخت و با آنها باب مذاکره را گشود. اما از اسفند 93 ، تشکل ها دوباره حرکات خیابانی غیر قانونی را آغاز کردند و تحلیل جریان امنیتی که این تشکل ها قابل اعتماد نیستند در محافل حکومتی تایید شد.
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1395/01/30 - 12:59
اقای عبدالهی درست است سیستم اداره کشور فعالیت صنفی را تحمل میکند اما مثل بقیه چیزها که همه نمایشی وبله قربان گو باشند واصطلاحا پا روی دمشان نگذارند .فرهنگیان چیزی جز اجرای قوانین عدالتخواهانه نمی خواهد پس چرا به جای پاسخگویی به این خواست منطفط با بی توجهی باعث این همه خسارتهای مادی ومعنوی که نتیچه مستقیم ان به دانش اموزان واولیا بر می گردد شدند
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:31
ناشناس عزیز منظور شما کدام "قوانین عدالتخواهانه" است که اجرا نشده و باید اجرا شود؟ لطفا بند و مواد مورد نظر و عناوین این قوانین را اعلام فرمایید تا بنده هم همصدا با شما خواهان اجرای انها بشوم. مشکل اصلی ما معلمان این است که مطالبات را به صورت کلی ، مبهم و با زبان عاطفی و گاهی خشم بیان می کنیم. فرمایش شما بسیار خوب است چون پایه ای منطقی دارد که هم حکومت و هم معلمان قبول دارند یعنی قانون. قدم بعدی این است که بفرمایید کدام قانون ؟ کدام بند ؟ کدام ماده ؟
پاسخ + +3 0 --
حسن 1395/01/30 - 13:23
اقای شیرزاد میفرمایند که میانگین قیمت حقوق معلم 700هزار است اونمعلم فداکار هم 450هزار میگرفت بعد هم فرمودید معلما الان دارن سه برابر اونو میگیرن از طرفی هم فرمودند این مبلغ تکافوی زندگی چهار نفره رو نمیکنه پس اقای شیرزاد چطور انتظار معلم باسوادو دارند که بر اساس ان بخوان رتبه بندی رو اجرا کنن ایا یک معلم با اون مبغ سه برابرش به نظر شما مشغله فکری در تامین معیشت نداره
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:37
مسلما معلم هم مشعله فکری در باره معیشت دارد . 70-80 درصد مردم ایران به شمول معلمان مشغله فکری معیشت دارند. اما راه حل چیست؟ دو راه متصور است اولی عدالت توزیعی و دومی توسعه مبتنی بر رشد اقتصادی و بالابردن تولید ناخالص داخلی . خوب است مطالعه کنیم که کشورهایی مانند سنگاپور و تایوان و مالزی و کره جنوبی و... جگونه به توسعه و پیشرفت و رفاه رسیدند؟ عدالت توزیعی متکی به نفت یک سیاست شکست خورده است.
پاسخ + +2 0 --
معلم دیده 1395/01/30 - 16:26
چناب آقای شیرزاد.شما میفرمایید اگر بجای فانی بودید از معلمها امتحان املا و چهار عمل اصلی میگرفتید.برادر گرامی شما مطمئنا سالها ی سال آموزش داده اید و در کلاسهای تربیت معلم بوده اید و معلمهای بسیاری از زری دست شما خارج شده اند و با نمره شما مدرک گرفته اند و اکنون مشغول فعالیت هستند. درست نیست به دست پروردگان سیستم آموزشی خودتان انگ بیسوادی بزنید.خواهشمندم در نوشتار بعدیتان یک مطلب بنویسید و بدون غرض و با شجاعت بفرمایید نسل معلمی که از سی و هفت سال پیش شاگرد شما بوده اند چرا از نظر سواد به این روز افتاده اند که شما که خودتان استاد آنها بوده اید دارید بهشان میخندید.و زخم زبان میزنید.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:45
پیش فرض شما غلط است من استاد تربیت معلم نبوده ام.اما در مورد علت بیسوادی گروه هایی از معلمان با بخشی از فرمایش شما موافقم. به نظرم به سه عامل بر می گردد: 1- نظام جذب معلم و گزینش های عقیدتی و سیاسی غیر مرتبط با صلاحیت های حرفه ای . 2- نبود یک نظام درست آموزش ضمن خدمت . 3- نبود یک سیستم ارزشیابی کارآمد و پرداخت حقوق یکسان به معلمان بر اساس سابقه و مدرک . در حالی که حقوق معلمان باید متناسب با کیفیت و کمیت کارش متفاوت باشد.
پاسخ + +4 0 --
معلم دیده 1395/01/30 - 16:30
آقای عبد اللهی از شما بعید است که کلماتی استفاده کنید مانند فکت. خوب راحت بگو حقیقت یا واقعیت.شما باید مبلغ زبان شیرین فارسی باشی نه اینکه مثل طوطی دو کلمه یاد بگیری و هی تکرار کنی.اگر براستی فکت بار معنایی دارد که زبان فارسی بنظر شما انتقال دهنده معنی آن نیست خوب لااقل یک توضیحی بده تا مخازبیت به این نتیجه گیری نرسد که آقای شیرزاد دارد از شاگردانش امتحان درک مطلب میگیرد.نکته آخر اینکه برادر عزیزم باور بفرمایید خیلی از حرفها گفتن ندارد. چرا توضیح واضحات میدیهید بطوریکه این شائبه ایجاد میشود که در یک موضع تدافعی قرار گرفته اید؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1395/01/30 - 21:47
ممنون از راهنمایی شما . بله باید فارسی را پاس بداریم. استفاده از کلمه فکت در بین روزنامه نگاران بسیار رایج است اما انتقاد شما وارد است و سعی می کنم در عمل اجرا کنم .

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور