همیشه به مدیر به عنوان یک « ناظر » نگاه کرده ام. من یک معلم هستم ، یک سال زحمت تدریس و کلاس داری را می کشم و در پایان هم با شناختی که از دانش آموز دارم و بر اساس نمره ای که در برگۀ امتحانی گرفته است دانش آموز را ارزیابی می کنم.
ممکن است دانش آموزم در ارزشیابی های مستمر یا ملاک های دیگری که خودم برایش در نظر گرفته ام لایق نمره گرفتن باشد و ممکن است نباشد.
چند سالی است که برای ورود به رشتۀ تجربی در مدارس سمیرم شرط معدل گذاشته اند ؛ بعضی مدارس معدل بالای 19 و بعضی هم بالای 18. در مورد این که در این میان چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد که دانش آموزی بتواند وارد این رشته شود حرفی ندارم؛ چون امری روشن برای همۀ ما فرهنگیان استاما لازم می دانم که یکی از پیامدهای این اقدام را بنویسم :
در طول سال ها خدمتم در آموزش و پرورش یادم نمی آید که حتی در 25 / 0 حق دانش آموزی را ضایع کرده باشم. حتی اگر مجبور بوده ام صدمی به کسی اضافه کنم به بقیه هم اضافه کرده ام.
دو سال قبل در یکی از دبیرستان های منطقه تدریس داشتم که فرزند یکی از همکاران دانش آموزم بود، وقتی همکارم کارنامه نوبت اول فرزندش را دریافت کرد با دیدن نمره اش که خوب هم بود با ناراحتی گفت : " وای می خواست رشتۀ تجربی برود ، این جوری معدلش نمی رسد. فهمیدم راه پر پیچ و خمی در پیش دارم. چون در نمره دادن الکی ،سخت گیر بودم و دانش آموز مذکور هم عملکرد مناسبی در کلاس نداشت ، وجدانم اجازه نمی داد به او نمره بدهم. گفتم صبر کن نوبت دوم اگر نیاز داشت اضافه می کنم به این امید که شاید با دروس دیگرش جبران کند یا حداقل نوبت دوم نمرۀ بهتری بگیرد. نمرۀ نوبت دومش به زور به ده می رسید که با دست و دل بازی هایم به 75 / 11 رسید . وقتی برگه ها و ریز نمرات را برای تحویل به مدرسه بردم همکار مورد نظر با زبان بی زبانی تقاضای نمره می کرد.
یادم به حرفی افتاد که نوبت اول به او زده بودم که صبر کند برای نوبت دوم.به او گفتم من دیگر به این مدرسه نمی آیم اگر قرار است بروم خانه و دوباره برگردم برای نمره دادن همین الان این کار را بکنم. گفت زحمتش را بکش.
علی رغم میل باطنی ام نمره اش را به 75 / 14 رساندم و به خانه آمدم. فردای آن روز مدیر با عجله به من زنگ زد که فلانی شمارتو از من خواسته برای فلان بستگانش که معدلش نرسیده نمره بگیرد به او گفته ام که شما سخت گیرید ، نمره نمی دهید به او نمره ندهید. جریان نمره دادن به فرزند معاون را هم به مدیرگفتم. بلافاصله معاون زنگ زد و ابراز ناراحتی کرد. با ناراحتی گفتم هر دو دانش آموزان من هستند ؛ من به عنوان یک معلم می دانم به چه کسی نمره بدهم و به چه کسی ندهم ، در ضمن دانش آموزی که مدیر می گوید نباید نمره بگیرد از فرزند شما بهتر بوده و من به دلیل عذاب وجدانی که دارم یا باید به هر دو بدهم یا هیچ کدام !
به شدت از کارم پشیمان شده بودم چرا که واقعا دانش آموز مورد نظر که مدیر مخالف نمره دادن به او بود دانش آموز با استعدادتری بود. همان حرف هایی را که به مدیر زده بودم تکرار کردم یا هر دو یا هیچ کس. با مشورت با مدیر قرار شد نمرۀ اصلی فرزند مدیر وارد شود .چون مدیر گفته بود که معاونش موضوع را جور دیگری به او گفته بود، بسیار ناراحت شدم و با درخواست مدیر برای کم کردن نمره دانش آموز موافقت کردم و برگه اصلاح شد.
چون این مدیر بسیار شتاب زده عمل می کرد چه در حرف چه در عمل ، به محض دیدن من ، ریزنمرات نوبت اول را به اشتباه جلو من گذاشت و من هم به دلیل ناراحتی تمرکز نداشتم دیدم نمرۀ او خیلی بالاتر از نمرۀ واقعی است گفتم حدس می زدم ماجرا طور دیگری باشد (با این ذهنیت که مدیر گفته بود که معاون ماجرا را جور دیگر به او گفته است حتی در مورد میزان نمرات اضافه شده). بله مدیر اشتباه کرده بود و من هم زود قضاوت کردم .
با این اتفاق به نتایج زیر رسیدم :
1- نمره دادن به دانش آموز در صورتی بی اشکال است که دانش آموز لیاقتش را داشته باشد . ممکن است عملکرد مناسبی در کلاس داشته اما شرایط روز امتحان برایش مناسب نبوده.
2- اجازه ندهیم حق هیچ دانش آموزی ضایع شود. عده ای از معلمان با وجود این که در بین دانش آموزانشان نمره 20 دارند ، هنگام وارد کردن نمرات 5 / 19 را هم 20 می کنند و این حق کشی است؛ به خصوص در مدارسی که به معدل دانش آموز زیاد اهمیت می دهند و رقابت بیشتر است.
3- مدیران در بحث نمره دادن یا ندادن معلمان حق دخالت ندارند؛ چون تمام زحمت کلاس داری و تدریس به عهدۀ معلم بوده است.
4- شرط معدل گذاشتن برای ورود به رشته های تحصیلی چنین پیامدهایی ممکن است داشته باشد.
5- متصدی پست مدیریت فردی دقیق و باحوصله باشد. کسی که شتاب زده عمل می کند باید منتظر قضاوت نادرست دیگران هم باشد.
6- همیشه لازم نیست معلمان تابع دستورات مدیران باشند تا خوب و دوست داشتنی به نظر برسند. مطمئنا کسی که همواره طبق میل مدیرش چه درست چه نادرست رفتار و عمل می کند دوست داشتنی تر است.
در پایان با توجه به این که تغییر و تحول نشان زندگی و باعث شادابی و نشاط و پیشرفت می شود؛ پیشنهاد می شود که اگر لازم است یا مجبوریم که برخی افراد را در پست های مدیریتی نگه داریم حداقل هر چند سال یک بار چرخشی عمل کنیم و مدیران مدارس را با هم جابه جا کنیم. یکی از دلایل کاهش انگیزه میان برخی از معلمان همین است.
« مدیران محترم لطفا در کار معلم ها دخالت نکنید »
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نمیشه با سلیقه کار ها رو اداره کرد.
وظیفه مدیر کارهای اجراییه نه دخالت در کار اموزش و تدریس.
باید خود معلمها توسط نظام معلمی یا گروههای اموزشی مسایل اموزشی رو اداره کنند.
کاملا موافق مطلب مورد نظر هستم .اما بیایم از زاویه ای دیگر به موضوع بنگریم.
درست است شاید مدیر تدریس و کلاس داری نکرده است .اما مدیری که چندین سال در یک مدرسه مدیریت می کند در گرما وسرما و ۱۲ماه سال درگیر مشکلات مدرسه ووضعیت دانش آموزان است و در نهایت چند امضا قبولی یا مردودی دانش آموز را بر عهده اوست،آیا از معلمی که ۶یا۷ماه با یک دانش آموز درگیر است حق نظر کم تری دارد؟خوب بیندیشیم بعد قضاوت کنیم!!
اکثر مدیران از روی رابطه انتخاب شدن و شایستگی ندارن.
همه چیز را همگان دانند.
به همین دلیل در کار تدریس معلم دخالت میکنند.
میمونه مدیر و کادر اجرایی مدرسه و منطقه که میرن و وظیفه اصلیشون که برقراری نظم و تهیه امکانات..... رو انجام میدن.
اگر این کار منطقی و امتحان شده(مانند دانشگاه) انجام بشه, تمام این برخوردها و تنشها جمع میشه.
نباید به امید سلیقه افراد موند. باید قانون و سیستم اصلاح بشه.
خداوند در قران کریم حداقل 114 با کلمه رحمان و رحیم را استفاده کرده است ولی از عدالت زیاد صحبت نشده است .
ایا شما از شرایط روحی دانش اموز اطلاع کافی دارید ؟
ایا سوالات یکسان از دانش اموز می پرسی ؟
و ایا های دیگر
ما درحدی نیستیم که بتوانیم واقعا عدالت را اجرا کنیم .
بنده در اول سال به شاگردان می گویم 18 به بالا را 20 می دهم
چرا که معتقدم دانش آموزی که 18 بگیرد لیاقت 20 را هم دارد
وممکن است شرایط داشته باشد که نتوان 20بگیرد.
درضمن هدف از تدریس یادگیری است نه نمره . نباید دانش آموزان را نسبت به نمره حساس کرد بلکه باید راهی رفت تا یادگیری شان بیشتر شود.
چرا اینقدر حساسیت . امروزه صندلی های دانشگاه خالی هستند . واحتیاج به معلومات هم ندارند .فقط پول باشد کافی است
با هیچ معیاری قابل توجیه نیست.
ممنون.
انشالله در تمام مراحل زندگی سربلند و موفق درگاه احدیت باشید
من از نمره ی برگه ی امتحان نوبتم یک نمره کمتر وارد کارنامم شده
با خود دبیر بارها صحبت کردم،ایشون ۲بار حلویه بنده شمارش رو انجام داد و متوجه شد ولی قبول نکردن و بطوریکه از روی اجباره فقط ۷۵صدمش رو توبرگه لحاظ کردن.با اصرار زیادم گفتن میبرن خونه و اونجا باتمرکز بیشتری تصحیحش رو انجام میدن... زمانیکه کارنامه به دستم رسید اون یک لحاظ نشده بود،بنده هم بدلیل پافشاری هام
بعدش معلمم گفت حقته یک نمره ازت کم کنم اخه این یعنی چه
بجای اینکه خودمان را توجیه کنیم ، ای کاش ما معلم ها دین و ایمانمان و درست کاریمان را به گونه ای پیش می بردیم که امروز معلمان تلویزیونی اینقدر محبوبیت پیدا نکنند .
مثلا گزینش دو که حالا شد یادگیری برتر که واقعا مفهوم جمع هم نمی دانست ولی با حمایت های خارج از ایران و ارتباط با اساتید برتر دانشگاه های خارجی چنان نون درآورده اند که دانش آموزان اصلا دیگر کتاب های آموزش و پرورش و معلمان آنها را حتی یک سر سوزن هم قبول ندارند.
بخش خصوصی و دولتی واقعا چرت است ، امروز در شرایط فعلی حاضر همه ی معلمان فقط فکر پول و خراب کردن همکار خودشان هستند .
بهتر شغل معلمی را دیگر ایران جمع کند والا همان یارانه دو میلیون تومان را بدهند حکومت و نیز و دفتر و قانون و بوروکراسی و با هر کوفت دیگر نوش جان امسال بالایی ها ..
دیگر فرصت رفته ولی آینده باقی است بهتر به فرزندانمان درس مقاومت و پاکی و تلاش بی وقفه را آموزش دهیم هر کسی در وسع خودش تلاش کند آن شاءالله حقانیت رخ می نماید.