در اینکه ماهواره، در این جهان پرهیاهو، فرصتی بزرگ و تعیین کننده است هیچ شکی نیست،چه آنکه ، از اینکه تهدیدی جدی و موثر می باشد نیز جای تردیدی وجود ندارد.
پس چه بایدکرد؟
ما در زمانه ای زیست می کنیم،که سرعت پیشرفت تکنولوژی و به روزشدن و ارتقا لحظه به لحظه آن،کل مناسبات انسانی و جز آن را نه تنها به شدت تحت تاثیر قرار داده،بلکه منش ها و کنش های متفاوتی را ایجادمی کند.
در این شرایط خاص،عکس العمل ما می بایست،سنجیده و درست باشد،حذف تکنولوژی که یکی از انواع آن ماهواره است،بهترین واکنش به این پدیده جهانی نیست.
در واقع مانند این مثال معروف است که همانند چاقویی است که هم در جنایت و هم دراعمال جراحی برای بهبودی وشفای انسان ها از آن استفاده می شود.
نادیده گرفتن ماهواره دراین دهکده جهانی،نه تنها نادرست بلکه نشدنی است.اینکه درجهان شاید؛ بدترین استفاده ها از ماهواره می شود،مجوزی برای انتخاب گزینه ی حذف نیست.
منطقی ترین برخورد با این پدیده اجتناب ناپذیر،به رسمیت شناختن آن و سپس،آگاهی بخشی به شکل های مختلف و ساخت فیلم ها،برنامه ها،موسیقی و آیتم های هنری است که بتواند در این فضای رنگارنگ ،عرض اندام کند،زیرا مردم فقط زمانی به حرف دست اندرکاران،گوش می دهند که ببینند به حق انتخاب و شعورشان احترام گذاشته می شود.
بهترین نوع برخورد را می توان از قرآن آموخت،آن جایی که مهمترین عمل پیامبر خود،حضرت موسی(ع) را بازگو می کند،در ماجرای پیامبری ایشان و زمانی که درآن موقعیت،جادو و جادوگری حرف اول را می زد، قرآن چه زیبا می فرماید که به موسی گفته شدبه ساحران بگوید اول شما بساط جادوی خود را پهن کنید تا همه ببینند و آن گاه، موسی به امرخدا معجزه خود را به منصه ظهور رساند و تمامی جادوهای آنان راباطل نمود. دراین داستان حضرت موسی(ع) به مردم خود نمی گوید اصلا جادو و جادوگری را نبینید،بلکه روش وی به امرخدا این گونه است که می گوید شما برنامه خود را پیاده کنید ولی روش و متد من برتر است،و این برتری رادر عمل و نه درحرف ،نشان می دهد.چرا که می داندحتی اگربه مردم بگوید به سمت ساحران وپیروی از آنان نروید،جذابیت این قضیه به حدیست که کسی این سیاست را نخواهد پذیرفت.
پس راه حل چیست؟
راه حلی که ایشان به کار برد این بود که روشی رابه اجرا بگذارد که نه تنها جذاب تر باشد،بلکه عملا حرف آخر را بزند،طوری که مردم خود دسته دسته،و تاپای جان،به وی و تفکرش روی آورده و در واقع،ایمان قلبی پیدا نمایند.
نباید این درس تاریخی رافراموش کرد که زمانی که رضاشاه استفاده از رادیو را ممنوع کرد،نمی دانست خودش خواهد رفت ولی رادیو می ماند،و همچنان ساختارجهان را تحت تاثیر قرار می دهد،چه آن که حضرت علی(ع) چه حکیمانه می فرماید مردم به طرف همان هایی می روند که منع شده اند.
کلام انتهایی این است که،ما درفرهنگ و عرف و مذهب خود،دارای آن چنان غنای سرشاری هستیم،که می توانیم به جای خارج شدن از میدان،درمیدان بمانیم و توانایی های بی شمارخود را عرضه کنیم و حتی میدان دار باشیم،به مردم خود اعتماد کنیم و جادوی تمامی رسانه های ریز و درشت راباعصای هنر و فرهنگ باطل نماییم.
ایمان بیاوریم که این کار شدنی است....
نظرات بینندگان
تبدیل می نماید ایجاد فضا ورویکردی اقناعی مبتنی بر نقد همه جانبه درجامعه است وتصمیم سازان درجامعه باید چنین رویکردی
را در اجرا از خود بروز دهند. با سپاس
دقت نظر شما در خصوص ماجرای حضرت موسی و جادوگران قابل تحسین بود. سپاس فراوان