بازی تراکتور- پرسپولیس در داخل مستطیل سبز آزادی فقط ۹۰ دقیقه طول کشید. ولی اکنون که در حال نگارش این یادداشت هستم و ۷۲ ساعت از آن میگذرد همچنان در فضای سانهای و افکار عمومی ادامه دارد.
ویدیوهایی که در فضای مجازی هم رسانی میشود و جدلهایی که در کامنتها و گروههای مجازی به راه افتاده است نشان از درگیری قسمتی از افکار عمومی نه چندان کم شمار با حاشیههای این بازی دارد.
تحلیل فنی بازی نه مورد علاقه من است و نه در آن کمترین تخصصی دارم.
آنچه که در این یادداشت به آن خواهم پرداخت فضای خشن و دور از مسئولیت اجتماعی مترتب بر یک بازی کاملاً معمولی فوتبال است.
شعارها و کریهایی که در این بازی از سکوهای آزادی بلند شد در حکم تیرهای زهراگین بی هدفی بودند که از کمان کماندارانی نابخرد و جاهل و جوگیر رها میشدند که حاصلی جز جریحهدار کردن احساسات عمومی و زشت نمایاندن آزادی نداشتند.
این کریهای فوتبالی حول دو مقوله مهم جنسیت و قومیت بود .
در این یادداشت بر آنم که به کریهایی که ماهیت جنسیتی داشت بپردازم .
۱- در همین آغاز می خواهم به دو نکته اذعان کنم : اول خوشحالی ام از فراهم شدن امکان تماشای بازی در استادیوم برای زنان و ابراز هیجان آنان از روی سکوهای آزادی و دوم این که به عنوان یک آذربایجانی مایل بودم تیم تراکتور برنده از میدان خارج شود.
۲- استفاده از فحشها و تکیه کلامهای جنسیت زده در ادبیات غیر فاخر مردانه امری رایج است . در فرهنگ عامه این نوع ادبیات نشانهای از مردانگی و قدرت و اقتدار است. در این نوع ادبیات واژههای جنسیت زده ابزاری میشوند برای تحقیر دیگری و به رخ کشیدن برتری.
از طرف دیگر در محیطهای جمعی مانند استادیوم چون هیجان جمعی در فضا بسیار بالاست دیگر فکر و احساسات و رفتار فرد از کنترل او خارج میشود و به تابعی از افکار و احساسات و رفتار جمعی بدل میشود .
حال فضایی را تصور کنید که جو غالب به جهت تعداد بیشتر مردان و کمترین تعداد زنان دست خوش هیجان جمعی مردانهای میشود که ماحاصل چرخاندن توپ در داخل مستطیل سبز توسط ۲۲ مرد است .
سکوها در التهاب فوتبال میسوزند و هیجان جمعی فوران میکند.
ساختارهای ذهنی جنسیت زده مردان بر زبانهای مردانه شان جاری میشود و واژهها و فحشهای جنسیتی فضای آزادی را میآلایند. دوربین موبایلها از این همه خشونت کلامی بیدرنگ و پیاپی ویدیو میگیرند و چند ساعت نمیگذرد که فضای مجازی هم به تسخیر محتوای دیجیتالی در میآید که سراسر خشونت کلامی است و آزار کلامی جنسیتی. ولی هنوز این چرخه تولید خشونت تمامی ندارد.
کامنتهای زیر ویدیوها، خشونت کلامی و جنسیتی آن ۹۰ دقیقه منحوس را به صورت تصاعدی باز تولید میکنند. نا به هنجارترین بخش این پدیده زشت، ویدیوهایی هستند که زنان جوان با ادبیاتی احلیل مدار که بنیادش بر برتری جنسی مرد استوار است، هوار میکشند و خواهران شان را که نقش مادر، همسر یا خواهر حریف را دارند، بی مهابا مورد خشونت کلامی و جنسیتی قرار میدهند تا نشان دهند که خشونت زنان علیه زنان توهم نیست.
۳- به عنوان یک زن ایرانی آذربایجانی روی سخن من با تمام مردان و زنان تماشاگری است که پریروز حرمت آزادی را نگه نداشته و زن بودن مادران، همسران و دختران ایرانی را ابزاری برای تحقیر و تخفیف بازیکن حریف قرار دادند.
سخنی هم با آن دسته از خواهران و دخترانم دارم که فرصت حضور در آزادی را یافتند ولی با آن مسئولانه رفتار نکردند.
دخترم!
آیا میدانی برای اینکه در سکوهای آزادی بنشینی و فوتبال ببینی مدیون سال های سال تلاش مصلحانه و مطالبه متعهدانه زنان و مردانی هستی که امروز استادیومها را برای شما دست یافتنی کردهاند؟
خواهرم!
آیا میدانی که فریادهای هولناک و شرم آور پر از واژه های جنسی و تحقیرهای جنسیتی تو رفتاری به غایت غیر متعهدانه نسبت به آرمانی بزرگ و تاریخی بود؟
بی تردید درشت گویی از هر کسی که سر بزند، چه زن و چه مرد ناپسند و نامقبول است ولی از زنان ناپسند تر. چرا که زنان به واسطه نسبت وثیقی که با مادرانگی دارند شایسته است کلام شان آغشته به مهر و کردارشان از جنس حمایت گری و مدارا باشد.
در پایان ؛
عمیقاً امیدوارم در آینده پیچیدن طنین فریاد ایرانین قیزلاری گویلرین اولدوزلاری در فضای استادیوم یادگار، زشتی خاطره ی این بازی را از خاطره ها بزداید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
انحطاط زنان
هم افزایی انحطاط ترکیبی زنان و مردان
موسیمانه از ۹۶ روزی که در ایران بوده است، ۲۴ روز را برای خودش تعطیل کرده است، یعنی کلا ۷۲ روز بالای سر تیم بوده است
.با این حساب در آمد این مربی در ایران روزی یک میلیارد و ۱۶۰ میلیون تومان بوده، که البته رقم دستیاراش هم محاسبه نشده است.
تقریبا هر امتیازی که او برای استقلال گرفته ۵ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان آب خورده است.
اکثر جامعه ایرانی زیر خط فقر هستند واین ارقام نجومی صرف فوتبال بی خاصیت می شود
طبق خبرهای رسیده، باشگاه استقلال حتی پیش از اینکه موسیمانه در امارات حساب باز کند، رقم مذکور را به حساب دیگری که او ارائه کرده بود، واریز کرد اما به خاطر بحث تحریمهای بانکی این مبلغ برگشت خورد و به همین خاطر باشگاه از سرمربی وقت خود خواست در امارات حساب باز کند. البته نباید فراموش کنیم که طبق قوانین فیفا، اگر مبلغ پرداختی از طرف یک باشگاه به بازیکنان و مربیان خارجی برگشت خورده یا بلوکه شود، مسوولیت برعهده آن باشگاه بوده است و حساب فقط زمانی از نظر فدراسیون جهانی فوتبال تسویه میشود که فرد طلبکار بتواند پول خود را برداشت کرده یا به حساب دیگری منتقل کند
ظاهرا در تفهیم ارزش و جایگاه این دو، بیشتر دچار مشکل هستیم تا نمایش ظاهری دعوای ترک و فارس که شاید از دوره قاجار تاکنون درگیر آن هستیم. من برترم یا تو؟ من هستم تو لازم نیستی.