صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

تا روزی که وزارت آموزش و پرورش از این « تعلیق » ایران سوز و زندگی ستیز خارج نشود امیدی به سامان گرفتن نظام تعلیم و تربیت نیست

آموزش و پرورش در تعلیق

حسین میرزانیا

تعریف و ویژگی های آموزش و پرورش در تعلیق در صدای معلم

امروز به طور رسمی خدمت سی ساله من‌ در آموزش و پرورش پایان یافت و قاعدتا به طور رسمی بازنشسته می شوم . سی سال برای آدمی در واقع بهترین و نادرترین دوره زندگی و عمر او می باشد . دوره ای که توام با شور جوانی ، انگیزه بالا برای کار و ساختن و امید به فردای بهتر است .

برای جمع بندی آنچه که در این سه دهه پشت سر گذاشتم نگاهی سریع به آنچه که گذشت می کنم :

دوره کودکی و نوجوانی ام در هوای یک مهندس کشاورزی یا افسر پلیس وظیفه شناس گذشت ! رویایی که از آن‌ لذت می بردم و همیشه مهندس کشاورزی سوار بر یک لندرور یا پلیسی شیک پوش در جاده ها را تصور می کردم ! این رویا با بزرگ شدنم رفته رفته رنگ‌ باخت و در پایان دوره متوسطه منجر به علاقه مندی و شیفتگی به شغل آموزگاری و معلمی شد .

در دوره متوسطه رشته حسابداری خواندم ولی در آزمون کنکور تربیت معلم را برگزیدم و وارد مجموعه آموزش و پرورش شدم .

در همان آغاز دبیران و دوستانی که در کسوت معلمی بودند مرا از ماندن در آموزش و پرورش بر حذر می داشتند و در نهایت ماندن در این شغل را به تنهایی کافی نمی دانستند و توصیه می کردند که حتما شغل دیگری در کنار معلمی داشته باشم !

من در این شغل ماندم ! نه پس کشیدم نه وارد شغل دیگری به موازات شغل معلمی شدم ! آن هم به مدت سی سال از بهترین دوره زندگی و جوانی خود را برای آن گذاشتم .

حال ماموریت کاری و شغلی ام در این زمان به پایان رسیده است و از منظر یک عضو از خانواده بزرگ فرهنگیان ایران موظف به آسیب شناسی آنچه که در این دهه ها بر من و هم نسلانم گذشته هستم .

عنوان این نوشتار را « آموزش و پرورش در تعلیق » گذاشتم ! و در ادامه توضیح خواهم داد که چرا آموزش و پرورش در ایران در تعلیق است !

۱- بودجه نویسی در ایران‌ و بودجه وزارت آموزش و پرورش

در نظام بودجه نویسی کشور تقریبا هیچ سالی نبوده است که وزارت آموزش و پرورش دچار ابربحران همیشگی و مزمن کسر بودجه نباشد ! نزدیک به ۹۸ درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و هزینه های جاری آن می شود ! و از همین روست که نظام آموزش و پرورش همه ساله با مشکل عدم تامین بودجه برای پرداخت سرانه دانش آموزی ، عدم‌ پرداخت پاداش معلمان بازنشسته که گاه با تاخیر دو ساله و به صورت اقساط و با احتساب نرخ تورم عملا ارزش پاداش تا یک سوم یا بیشتر سقوط می کند !

عدم تامین اعتبار برای مدارس محروم و کم برخوردار ، عدم تامین بودجه برای نوسازی مدارس ، عدم تامین اعتبار برای حذف مدارس کپری و یا فرسوده و خطرناک ! عدم پوشش بیمه مناسب و شایسته و کامل برای معلمان ، عدم تامین بودجه جاری مدارس که عملا مدارس را از عنوان رایگان بودن خارج کرده و هزینه مدارس را بر دوش خانواده ها نهاده است ! و عدم تسهیلات حمایتی و رفاهی از معلمان برای برخورداری از مسکن ، خرید اتومبیل و داشتن حداقلی از توانایی جهت مسافرت و ...

از نخستین سال ورودم به کسوت معلمی تا آخرین روز پایان آن هیچ سال و ماه و زنگ تفریحی نبود که همکاران از حقوق پایین معلمی نسبت به سایر دستگاه ها و تسهیلات و امکانات رفاهی آن و رنج خانواده و عمر بر باد رفته نگویند و آه از نهاد بر نیاورند و اندوهی عمیق بر چهره شان ننشیند . بخشی از این شکایت ها در حدود درد و دل فردی یا محفلی بود و بخش دیگری از همکاران سالهای سال اقدام به تجمعات و تحصن ها و اعتراضات کردند و گرچه گاه گشایشی هر چند کوچک حاصل شد ولی اغلب مطالبات همچنان بر زمین ماند و این شکایت و اعتراض و رنج از تبعیض و درماندگی از زیست حداقلی آن طور که شاهد و ناظریم اینک در کسوت بازنشستگی هم باید تداوم یابد و گویی این حرمان را پایانی نیست !

تعریف و ویژگی های آموزش و پرورش در تعلیق در صدای معلم

۲- نگرش ایدئولوژیک بر نظام تعلیم و تربیت

دومین کلان آسیبی که بر آموزش و پرورش سایه انداخته و عمر آن به سال ۵۷ و ادعای برساخت انسان تراز نوین و الگوی جهانی دارد .گفتمان ایدئولوژیک تمامی ساحت های زیست دانش آموزان و آموزگاران و معلمان و دبیران و کادر نظام آموزشی را در برگرفته و هر چه زمان گذشته نه تنها در آن تعدیل یا اصلاح و انعطافی صورت نگرفته که بر ضخامت آن نیز افزوده شده است ! باور و نگاه ایدئولوژیک پدیدآورندگان‌ ۵۷ به انسان ایرانی چونان مومی است که باید طبق میل و خواست و هدف گذاری ذهنی ، فکری ، عقیدتی آنان ساخته و پرداخته شود تا از نو انسان نوین مورد نظر خود را به منصه ی ظهور برسانند ! از همین رو از لحظه ای که یک دانشجو ، رشته تربیت معلم یا دبیری را بر می گزیند و پس از کسب رتبه علمی وارد پروسه مصاحبه ی عقیدتی - ایدئولوژیک می شود باید خود را مجزا از دنیای واقعیت آدمیان محاسبه کند و چونان تبعیدی در جزیره ای با مقررات ویژه زیست دوره دانشجویی و تمام دوره خدمت و کار و اشتغالش را با آن مطابقت دهد ! از نحوه پوشش تا شرکت در برنامه ها و آزمون های عقیدتی ، سیاسی ، دینی و فقهی همه و همه باید در چارچوب از پیش تعیین شده و ثابتی باشد و هراس و اضطراب مداومی که به مدت بیش از سه دهه به جان بخرد تا مبادا از این چارچوب ها تخطی نماید !

این چتر ایدئولوژیک در ادامه تمامی کتب درسی و کلاس های درسی و حتی فوق برنامه دانش آموزان را نیز در بر می گیرد . به جز کتاب های اختصاصی دینی و قرآن و آمادگی دفاعی ، برنامه های هر روزه صبحگاهی قرآن و دعا و شعار ، نمازهای هر روزه و احکام و مناسبت های مختلف عزاداری و سوگواری و ادعیه و شرکت در تظاهرات های سیاسی و برنامه های مساجد و حضور طلبه ها در کلاس های مدارس و اخیرا هم آوردن تابوت و برگزاری برنامه تشییع در مدارس ؛ تقریبا در اکثر کتابهای درسی مطالب یا تصاویر عقیدتی و سیاسی درج شده است و می توان گفت هر لحظه دانش آموزان بدون آن که از منظر جامعه شناسی ، روان شناسی ، روش های تعلیم و تربیت و شرایط ذهنی و روحی و روانی مورد توجه و سنجش قرار بگیرند در معرض بارش مداوم و بی وقفه تعالیم ایدئولوژیک هستند بدون آنکه نتایج و فرجام این گفتمان چندین ده ساله مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد !

فرجام چنین گفتمانی برای همه دست اندرکاران تعلیم و تربیت هم به وضوح عیان شده است اما هیچ کس در هیچ حوزه ای جسارت و شجاعت یا احساس مسئولیت اخلاقی و وجدانی در بیان آسیب های این شیوه تعلیم و تربیت را ندارد و سال از پی سال و نسل از پی نسل در چنبره نفاق ، ریا ، تناقص و تعارض ، تشدید شکاف خانه با مدرسه و مدرسه با جامعه و انحطاط هویتی و معرفتی و اخلاقی و ملی نسبت به سرنوشت کشور و جامعه و آینده میهن را در پی داشته و دارد .

نظام آموزشی کشور به تکثر ، تنوع ، حضور شادی ، بازی ، موسیقی ، هنر و طیف های رنگارنگ سلایق و خواسته های کودکان و بچه ها در مدرسه یا اعتنایی ندارد و یا بدان نگرش حاشیه ای دارد !

با این توصیف و شرح ماوقع به عنوان نخست این نوشتار می رسیم که آموزش و پرورش در ایران در تعلیق است ! بدین معنی که دهه هاست هم از منظر مادی ( نظام بودجه نویسی ) و هم از منظر معنوی ( جذب نیرو و تالیف کتب درسی و برنامه های آموزشی برای دانش آموزان ) در بن بست و تعارض و بی آیندگی است ولی بدون کنکاش و نقادی راه طی شده و چاره جویی و درمان و جست و جوی پاسخ به تماشای این روزمرگی تباه کننده نشسته ، شاید که گلیم خویش از این ورطه بر کشد تا روزی که برگه ی پایان ماموریت و اشتغال به کار را‌ دریافت کند و این راه فروبسته را به دیگری بسپرد !

تا روزی که وزارت آموزش و پرورش از این « تعلیق » ایران سوز و زندگی ستیز خارج نشود امیدی به سامان گرفتن نظام تعلیم و تربیت نیست .

در پایان این راه و سپری شدن مقطع طلایی از عمر معمولی که آدمیان باید طی کنند تا روزی که به نزدیک یا دور به میهمانی مرگ و آن خواب ابدی بروند باید یادآوری کنم که علی رغم همه این ناملایمات و ناراستی ها و عسرت و دژخویی روزگار ، اکثریت قریب به اتفاق همکارانی که سالهای سال در کنار هم جوانی خود را برای فرزندان و نونهالان ایران گذاشتیم از هیچ کوششی برای تعالی و شکفتگی و شکوفایی بچه های ایران در حد توان خود دریغ نورزیدیم‌ ، بدان امید که نسل آینده روی سعادت و توسعه را ببیند و آن گونه که بایسته است قدر بیند و به حقوق شایسته خود دست یابد .

تعریف و ویژگی های آموزش و پرورش در تعلیق در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعریف و ویژگی های آموزش و پرورش در تعلیق در صدای معلم

سه شنبه, 03 مهر 1403 16:19 خوانده شده: 122 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1403/07/04 - 08:18
خسته نباشید. حتما معلم خوبی بوده اید. خودتون رو سرزنش نکنید. همه درین محنت سرا آسیب دیده ایم. امید که مابقی دوران را سالم بمانید. خدانگهدارتان
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1403/07/04 - 12:04
سیستم همان سیستم کره شمالی است منتهی شیک ترونرم تر.دیکتاتوری آفت جان کشورهای جهان سوم ازجمله کشورماشده است.
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1403/07/04 - 20:59
به حق 14معصوم و 124000 پیامبر و 72 شهید مشهور و 313 یار امام زمان(عج)، در هر صبح و شام و نیمه شب و لحظه و ایام و نفس، مـلـعـون و معلق باد وزارتخانه ای که غصب شغل در آن وجود دارد یا بیداد می کرده و می کند.
و ملعون باد مجلسی که با قوانین ناقص و بد غصب شغل را بوجود می آورد و ملعون باد سازمان اداری و استخدامی که قوانین بد را اجرا می کند و ملعون باد وزیر و معاون وزیر و مشاور وزیری که لایحه خوب و درستی که غصب شغل بوجود نیاید به مجلس نمی فرستد.
ملعون باد غاصب و حامی غاصب و تایید کننده غاصب و هر علم و عمل و نفسی که آفریننده و ادامه دهنده غصب است.
ملعون و بی برکت باد مال و درآمد غاصب ولو همسری گرفته باشد و به اولادی خورانده باشد.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا کنکور معیار مناسب و قابل اتکایی برای ارزیایی در مورد اثربخشی و کارایی نظام آموزشی ایران می باشد ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور