خبر خودکشی یکی دیگر از پزشکان یعنی پزشک متخصص کودکانی که دوره کارورزی اش را در یزد می گذراند بار دیگر افکار عمومی را به سمت چرایی خودکشی های غیر معمول رزیدنت ها و پزشکان جوان سوق داد به ویژه که این پزشک مادر فرزند خردسالی نیز بود اما شوربختانه نه تنها نتوانست ازعلم و تخصص خود برای رشد سالم فرزندش استفاده کند بلکه حتی فرصت مادری او را هم از دست داد . ( 1 )
خودکشی در رِنجِ معمولیِ آماری به عنوان یک افسردگی روانی رایج؛ پدیده ای جهانی و از قدیم الایام همزاد بشر بوده و هست به عبارت دیگر در همه جوامع از هر صدهزار نفر تعداد بسیار کمی ازمردم به دلایل و انگیزه های متفاوت به مرحله ای از افسردگی و نومیدی مطلق می رسند که ترجیح می دهند عطای گوهر شیرین زندگی و جان را به لقایش ببخشند و به قول شاعر از جهان مانده که فقط جان ، مرا ترک کند من چنانم که محال است کسی درک کند ؛ تنها وجه تمایز جوامع در این پدیده اجتماعی؛ یکی تفاوت در آمار خودکشی ها و دیگری در تنوع انگیزه خودکشی ها ست و اتفاقا نکته هم در همین تفاوت آمار و انگیزه هاست که دلسوزان جامعه را نگران می کند ؛ از این رو اگر آمار خودکشی در یک جامعه در مقایسه با سایر کشورها بالاتر باشد و یا آمار خودکشی در یک صنف (مثلا پزشکان جوان ) و یا اقشار دیگر اجتماعی رو به فزونی برود؛مطالعه این پدیده از دایره صرف روان شناسی فردی و رِنج آماری معمول فراتر رفته و به حیطه جامعه شناسی و رفتارشناسی (رفتارهای نابه هنجار) متقابل در محیط کار و زندگی و اجتماع و تاثیر و تاثر متقابل این رفتارها کشیده می شود ؛ تاثیراتی که اگر با آن مقابله نشود و تحت کنترل درنیاید گاه آن قدر جدی و غیر قابل تحمل می شود که شخص درگیر را به اتخاذ چنین تصمیم سخت و درد آوری وامی دارد یعنی دست از جان می شوید.
لذا برای مقابله با این پدیده آزاردهنده ؛ این عناصر حتما باید مورد مطالعه و آسیب شناسی قرار بگیرند چرا که زندگی و جان شیرین گرانبهاترین گوهر برای هر موجود زنده به ویژه انسان است و انسان ها به طور غریزی برای بقا و حفظ جان حتی سخت ترین شرایط را تحمل می کنند (مثل تحمل زندان های طولانی مدت و یا بیماری های صعب العلاج و ...).
با این همه اگر عوامل محیطی تحمیلی و یا دل مشغولی های شخصی (جدا از درست و یا نادرست بودن) این گوهر گرانبها را آن قدر سنگین کند که جسم فرد قادر به حمل آن نباشد؛ فرد دیر یا زود برای رسیدن به آرامش آن را بر زمین می نهد و جسمش را از سنگینی جان با همه شیرینی هایش رها می کند.
فیلم سینمایی « ریش قرمز » اثر ماندگار « اکیروکوروساوا » کارگردان نامی ژاپنی را احتمالا خیلی ها به خاطر می آورند. این فیلم که به اصطلاح اهل فن در ژانر فیلم های درام اجتماعی ست به نقش پزشکی مشهور به « ریش قرمز » می پردازد که زندگی خود را وقف اقشار آسیب پذیر اجتماعی کرده است. در این مسیر پزشک به خانواده ای بر می خورد که از شدت فقر بنا به سنت ژاپنی ها در یک تصمیم جمعی دست به خودکشی زده اند .
ریش قرمز با تلاش فراوان آنها را از مرگ نجات می دهد . در خلال این عملیات کارگردان صحنه ای از دیالوگ تکان دهنده بین همسر مرد و ریش قرمز را به شرح زیر به تصویر می کشد :
« دکتر پس از نجات مرد خانواده از مرگ کنار تخت بیمار خود ایستاده و مرد نجات یافته روی تخت بیمارستان به خواب عمیقی فرو رفته است.دکتر با لبخند حاکی از رضایت از نجات مرد؛ خطاب به همسر مرد می گوید : ببین چه راحت خوابیده و زن با تکان دادن سرحرف دکتر را تایید و بلافاصله از او می پرسد : راستی می دانید چرا این قدر راحت خوابیده؟ و سپس بدون اینکه منتظر پاسخ دکتر شود با لبخند تلخی خودش پاسخ می دهد. چون واقعا فکر می کند که دیگر مرده است و بار زندگی بر دوشش نیست! چرا که من در طول سال ها زندگی مشترک مان هیچ وقت چنین خواب راحت و عمیقی از او ندیده ام !
کروساوا با زبان هنرمندانه فیلم نشان می دهد که خواب راحت مرد به این خاطر است که فکر می کند که در دنیا نیست و دیگر دغدغه زندگی طاقت فرسای دنیایی را ندارد.
افزایش آمار خودکشی در بین پزشکان جوان که اتفاقا از موقعیت اجتماعی و احیانا اقتصادی خوبی هم بهره مند هستند؛ آیا سئوال برانگیز نیست و نباید زنگ هشداری برای مسئولین باشد؟
آیا علت در روابط اداری و بوروکراسی دیکتاتور مابانه استاد و دانشجو و یا مدیران مراکز درمانی و سخت گیری های احیانا بی مورد آنها نهفته است؟ و یا آیا به لحاظ عدم ظرفیت فکری و روانی دانشجویانی ست که نه به میل خود بلکه با فشار پدر و مادر و اطرافیان وارد این رشته شده اند (به لحاظ علاقه همه خانواده های ایرانی به پزشک شدن فرزندانشان) و یا به علت وجود بعضی سهمیه های غیر کارشناسی شده است که اجازه می دهد بعضا دانشجویانی با رتبه های کنکوری بالا و غیر معمول ؛ بدون صلاحیت علمی لازم وارد این رشته شوند و تحصیل در این رشته خارج از توان آنهاست و در نهایت به مرحله ای می رسند که به علت رودربایستی با فامیل واطرافیان نه قادر به ترک تحصیل هستند و نه قادر به ادامه آن. در واقع به دور باطلی می رسند که می توان آن را بن بست تحصیلی نامید.
این علت ها و دلایل دیگر هرچه باشند خود معلول علت بزرگ تری هستند که آن را باید در نظام آموزش عالی به ویژه در حوزه آموزش پزشکی جست و جو نمود .
( 1 ) منبع خبر سایت عصر ایران کدخبر981991مورخ 24 تیر ماه. مناسفانه بنا به گزارش رسانه ها در دو سه سال اخیر چندین مورد خودکشی در بین رزیدنت ها و پزشکان فارغ اتحصیل در حال گذراندن طرح خود اتفاق افتاده به طوری که به گزارش سایت انتخاب تنها در یک سال اخیر 16 رزیدنت پزشکی اقدام به خودکشی کرده اند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
جناب موسوی بهتر است یکی از مهمترین دلایل را در فشار والدین گاه هر دو و گاه یکی بیشتر و
مرضی تر از دیگری، بدانیم.
محرومیت از زندگی معمولی آنان که هنوز سال اول متوسطه بوده اند.
تا سال چهارم فشار اصرار، تاکید و خط و نشان والدین بعلاوه شرکت در انواع و اقسام کلاس های پیشرفته درسی و کنکور و بیشتر علیرغم میل باطنی فرزند یا
دانش آموز.
مثل فنر تمامی فشارها موجب فشردگی روح و روان و سلامتی ذهنی شده و سپس زمانی که همه مراحل طی شد و در حال دکتر شدن، با خود می اندیشد چه کردم با جوانی و زندگی خود!
فرزندان خود نکرده اند. پدر و مادر هر دو پزشک بوده اند. همسر مرحوم شان رتبه یک و خودشان رتبه دو.
اما باز اصرار نکرده اند و فشار وارد نیاورده اند و یکی از امتیازات ممتاز ایشان.
مسبب اصلی والدین هستند.
زندگی گوهر شیرینی نیست بلکه شربت تلخ ی است که نمی دانیم برای چه می نوشیم
در متون دینی هم انسان برای تحمل دشواری ها امتحان های الهی ومجازات شدن به دنیا آمده
سعی کنیم این گوهر تلخ را به کسی هدیه ندهیم
مرگ آسان، مرگ اختیاری به معنی مرگِ خوب است، در اصطلاح، شرایطی است که در آن بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد.
کسانی که در شرایط این نوع از مرگ قرار دارند، بیشتر افراد دارای ویژگیهای بیماران لاعلاج یا افرادی که از یک بیماری سخت روانی (اختلال افسردگی اساسی و…) رنج میبرند و با رضایت خود، از افرادی مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا افراد خانوادهٔ خود بخواهند که به آنها در مردن کمک کنند. در زبان فارسی به آن مرگ شیرین، مرگ باوقار، مرگ خودخواسته، مرگ موقّرانه یا مرگ بدون بیحرمتی نیز گفته شده است.
ویکی پدیا
محمد شریفی مقدم در خصوص اینکه این آمارها توسط چه نهاد یا فردی غیرقابل انتشار شده، توضیحاتی ارائه نکرد، اما گفت به عنوان نمونه در بحث خودکشی آمار خودکشی پرستاران به مراتب بیشتر از خودکشی پزشکان است، اما نمیتوان از جزئیات آن سخن گفت.
حالا این آمارها دربقیه صنوف وآحاد جامعه چگونه است خدا داند
زندگی قصه تلخی است که از آغاز است
زندگی یکی از دشوارترین مراحل حیات است فقط یک معنا یا انگیزه قوی می تواند این مسیر دشوار را تحمل پذیر کند