نقص بزرگی که در همه ی سطوح متوجه نظام آموزشی ایران است و در نگاه به جامعه و تعاملات در آن خود را به وضوح نشان می دهد، این درد بزرگ است که متاسفانه نظام آموزشی ایران خروجی مطلوبی برای زیست جمعی و مشارکت پذیر و قانون مدار تربیت نمی کند.
تحلیل محتوای آموزشی در سطوح مختلف نشان می دهد که محتواهای آموزشی در ایران در قبل و بعد از پیروزی انقلاب ، پیوسته به نفع ایدئولوژی غالب و حاکمیت بوده است و از این رو است که شاهد بودیم و هستیم که نظام آموزشی کشور چه از نظر سازمان و ساختار دوره های آموزشی و چه محتواهایی که به دانش پژوهشان ارائه می کند ، بیشترین تغییرات را به نفع ایدئولوژی و نگاه و منافع حاکمیت دیده است که آن هم در نگاه به نتیجه ، موفق نبوده است.
خدا باوری ، وطن دوستی ، نوع دوستی ، تمکین به قانون و رعایت حقوق دیگران، از جمله محورهای اصلی در همه ی نظام های آموزشی هستند. در نگاه به محتواهای آموزشی در ایران به جز مقوله خدا پرستی ؛ دیگر محورهای اساسی آموزشی منتهی به پرورش و تربیت را کم ، ضعیف و فاقد اثرگذاری اقناعی منتهی به وفاداری و تعهد پذیری می بینیم.
در گذشته ، دانش آموز کلاس اول دبستان در پایان درس فارسی ، قادر بود شعر زیبای مرحوم استاد نعیمی شریف که روح وطن دوستی و ایمان را در دانش آموز می دمید، بخواند و حفظ کند و با زیبایی تکرار کند که :
ما گل های خندانیم / فرزندان ایرانیم.
این درس حذف شد، همان طور که داستان خاله مرجان حذف شد که پند آن از سرنوشت خروس حرف نشویی که به لانه نمی رفت ، لزوم اطاعت از رهبری و قانون در زیست جمعی بود. کوکب خانم زن پاکیزه ای بود ، هم حذف شد. کوکب خانم وقتی میهمان سرزده برایش می آمد با چند تا تخم مرغ مدیریت تغذیه خانه را به خوبی پیش می برد. از رستوران و کترینگ غذا سفارش نمی داد ، نه اینکه بد باشد ، نه ! این داستان می خواست صرفه جویی و بهینه مصرف کردن را به دانش آموز بیاموزد که در این دوره ما به آن اقتصاد مقاومتی می گوییم .
در دبیرستان ، نیروی گریز از مرکز را فهمیدیم که چیست و با نیروهای ایکس و ایکس پرین آشنا شدیم . اما نفهمیدیم که کارکرد این نیروها در میدان عمل کجاست و همین شد که بیشترین تعداد تلفات جاده ای را داریم. مثال ها و نمونه ها زیاد است. مثل کرونا و الزام قانونی و ضرورت اجتماعی و بهداشتی در پوشیدن ماسک و خودداری از ترددهای غیر ضرور که در نهایت امر هم بنا بر آمار رئیس جمهوری وقت حداکثر ۴٠ درصد رعایت کردند.
یک دانش آموز ایرانی طی دوره تحصیل حداقل پنج سالی زبان خارجی می خواند . به جز چند نفری که آنها هم زمینه های دیگری دارند ، ندیده ام دانش آموزی قادر باشد وقتی دیپلم می گیرد ، در حد یک دقیقه آن هم در معرفی خودش به زبان خارجی سخن بگوید. اما دیده ام دکتری و مهندسی ! که دکتری و مهندسی اش را با پول و تقلب، و دزدی از رساله دیگران و جا زدن آن به اسم خود و خرید پایان نامه و رساله از میدان انقلاب گرفته است و بدون پیشوند دکتر و مهندس ، خطابی را اعتنا نمی کند.
همین دانش آموز در مقابل ، انبوهی از تلقیناتی را در ذهن خود باید از تاریخ فلان سرزمین ، واقعه و یا سرگذشت فلان فرد و یا اقدامات فلان کس بپذیرید که ما به ازای خارجی در دوره حاضر ندارند و دانش آموز نمی تواند با آن هم ذات پنداری داشته باشد.
نظام آموزشی موفق و به روز ، نظامی است که خروجی آن بر اساس و مبنای ارزش های والای انسانی و ایمانی یعنی اخلاق مدار، قانون مدار ، تعهد پذیر و مسئولیت پذیر تربیت شده باشد که دین هم همین را می گوید و این فقط با محتواهای ارزشمند ، مطالعه شده و حاصل از خرد نخبگان و مهم تر از همه رفتار جمعی نخبگان ، مدیران و طبقه مرجع ممکن است که حاکمان الگوی همیشه در مقابل چشم هستند.
***
کاریکاتور زیر از مجله ملانصرالدین مربوط به 120 سال پیش است . بسیار تلخ و گزنده!
مدارس سنتی را نقد می کند که بچه ها از یک درِ آن وارد، و از درِ دیگر آن به شکل چهارپایان خارج می شوند!
اما تصویر پایین مربوط به مدارس مدرن و جدید است که بچه ها از یک درِ آن وارد و از درِ دیگر آن به شکل انسان های متمدن و مودب خارج می گردند... ( دل نوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با پوزش از نویسنده محترم همه آنچه به عنوان خاطره خوب واثر گذار از نظام آموزشی نوشته اید مربوط به کتب درسی قبل از انقلاب است. تنهانشانه حضور ایدئولوژی حاکم درکتب درسی آن دوره وجود عکسهای شاه وملکه وولیعهد آن دوره بود وبس کتب دینی آن دوره را افرادی تالیف کردند که خودشان از رهبران فکری انقلاب اسلامی بودند. افرادی مثل شهیدمطهری.شهید بهشتی.دکتر علی گلزاده غفوری.وو به عبارت دیگر نظام آموزشی آن دوره بیشتر به اهمیت وجود متخصص در تالیف کتب درسی اهمیت میداد لذا هردو نظام آموزشی را با یک چوب زدن بی انصافی وتحریف تاریخ است
اگر غصبی نباشد امکان بها دارد و اگر غصبی باشد نه تنها که بها ندارد بلکه بی بها بوده و بهای منفی یا همان ستمگری دارد و عذاب خداوند ستمگران و جامعه تاییدکننده ستمگران را تعقیب می کند.
لعن خدا بر قوانینی که غصب را بوجود می آورد و می آورَد و خواهد آورد
حقیقت تلخ از المپیک ۲۰۲۴ پاریس/ ۳۸ درصد از اعضای تیم پناهندگان ایرانی هستند!