در شمارۀ 128 ماهنامۀ خواندنی (فروردین و اردیبهشت 1403) مقالۀ مهمی با عنوان « تشکیل کنفدراسیون ایران و ارمنستان، مرهمی بر ترکمن چای و مقابله با توطئۀ خفگی همه جانبۀ ایران » نوشتۀ دکتر مهرداد میرسنجری منتشر شد. همسو با این مقالۀ ارزشمند لازم است الحاق نخجوان به سرزمین مادری را مطرح و سریعاً پیگیری کنیم. الحاق نخجوان به سرزمین مادری نه یک پروژۀ بلکه یک موضوع بسیار ساده و مهم است.
برای ثبت در تاریخ به جمهوری اسلامی تاکید می کنیم؛
به پشتوانۀ پایان قرارداد ترکمن چای مبنی بر اشغال 90 سالۀ آن سرزمین ها و به پشتوانۀ خواست بیشینۀ مردم آن دیار شایسته و بایسته است نخجوان به آغوش سرزمین مادری برگردد. دریغ و هزار دریغ که در زمان فروپاشی شوروی، دولت وقت ایران به علت همسو بودن با گلوبالیسم، الارغم درخواست مردم نخجوان برای بازگشت به مام میهن، به ایران بزرگ خیانت کردند.
فردا هشتم تیر ماه 1403 نوچه های آن دولت وقت در پی به دست آوردن کاخ ریاست جمهوری به هزار ترفند و حیّل به دریوزگیِ رأی افتاده اند.
به سران جمهوری اسلامی هشدار می دهیم :
از عجز و درماندگی در برابر پوتین که جهانخواریش کم از اسلاف خود، پِتر، کاترین، رومانوف ها و استالین نیست، دست کشیده و با اتکا به ملت و پشتوانۀ قوانین جهانی، سهم دریای کاسپین و الحاق خاک پاک نخجوان به سرزمین مادری که کاری قانونی و جزء حقوق ملت ایران است را سریعاً پیگیری و به نتیجه برسانند.
آن چه هشتصد سال پیش خاقانی شروانی در باب سیاست فهمید و حاکمان امروز نفهمیدند اینست که ثبات حکومت در اقتدایش به ملت است:
بى مقتداى ملت نه کلک و نه کتاب بى شهسوار زابل نه رخش و نه ستام
امروز حاکمیت در راستای بیشینه سازی رأی دهندگان، نامزدی عوام فریب از صافی شورای نگهبان گذرانده است. مسیری که ایشان در پیش گرفته، ایران را به یک فدرالیسم سوق می دهد و فدرالیسم برای ایران مقدمۀ تجزیه است. چنین فردی مواضع ایران را در پروژۀ ترکستان بزرگ موسوم به «ز ن گ ز و ر» تضعیف می کند. به همین دلایل چنین نامزدی باب طبع روسیان هم می تواند باشد. چون دانسته یا ندانسته دو چیز را هدف قرار داده است؛ نخست تمامیت ارضی و دوم زبان و ادب پارسی، یکی از بنیادهای هویت ملی ایران. آنچه نمی فهمند نه اینکه نمی دانند، نمی فهمند اینست که آب در آسیاب گلوبالیسم می ریزند.
این نامزد دسته چندم که از دو سو شیر شده یکی نمایندگان گلوبالیسم و دیگری اصلاح طلبانی که فقط و فقط در پی سهم خواهی از قدرت هستند، پس از بیرون آمدن از صندوق، دست کم در دام سه مسألۀ مهم خواهد افتاد :
- پروژۀ ترکستان بزرگ موسوم به « ز ن گ ز و ر »
- جنگ افراطیان و تمامیت خواهان اسرائیل در غزه
- افزایش بهای بنزین
در ضمن با توجه به جهت گیری های او در گذشته، به زعم خود سیاستی را پیش خواهند برد که تجزیه طلبان را بدیلی در برابر رشد مردم سالاری در دست آنها نگه دارد.
در پایان به آنهایی که از تاریخ درس نمی گیرند تأکید می کنم قوام و استحکام هر ملت به وجود مردمی است که گوهر و ریشه دارند و زندگی خود را به آرمانی گره زده و در مسیر رسیدن به آن کوشا و پایدارند.
به حاکمانی که حفظ نظام را اوجب واجبات می خوانند یادآوری می کنم تمام تجزیه های ایران، در روزگاران استبداد صورت گرفته است نه روزگارانی که قانون اساسی مشروطیت مستقر بود. بی توجهی به این مهم را یا باید به حساب بی تدبیری حاکمان گذاشت و یا سیاستی که تجزیه طلبان را بدیلی در برابر رشد مردم سالاری در دست آنها نگه می دارد.
به نامزدی که نمی فهمد یا خود را به نفهمی می زند هشدار می دهم :
زبان و ادب دیرین و شیرین و گرانمایۀ پارسی زبان علم و هنر و فرهنگ ایران است فراتر از زبان رسمی. گرچه زبانهای محلی در رشد و ارتقای زبان و ادب پارسی سهم به سزایی داشته و دارند و نیز زبان و ادب پارسی در تحکیم و ثبات آنها، هیچ یک از زبانهای محلی، ادبیات جهانی ندارند.
در ادبیات جهانی هزار و دویست سالۀ پارسي، ویژگیهایی نهادینه شده که چند نمونه عبارتند از :
1) راضی کننده و پاسخ گوی رنج ها و آرزوهای ضمیر آگاه و ناآگاه فردی و جمعی ایرانیان؛
2) مسئولیت پذیری در برابر سرنوشت بشر و سرنوشت ایران؛
3) با رعایت اصل دوم، مشروطیت محوری است برای حفظ و پایداری فرهنگ و تمامیت ارضی؛
گرچه آزِ قدرت، برخی از حاکمان را کور و کر کرده، وظیفۀ ملی ما است که دوباره به حکومت هشدار دهیم : « میراث گرگ مرده به کفتار می رسد ». پیش از آن که سطحی نگران با هجوم کور، خشک و تر را با هم بسوزانند و تجزیه طلبان، توهم پروژۀ ملت سازی را بسط دهند، تصمیم درستی بگیرید.
فعلاً قانون اساسی مشروطه را ملاک قرار داده و گام به گام شرایط گذار مسالمت آمیز را هر چه سریع تر برای ملت فراهم کنید.
لازم است آرتش و سپاه و وکلای مستقل حقوق بشر (به جز معدود کسانی که دستشان به فساد و خون مردم آلوده است و باید به دادگاه های آزاد و عادلانه سپرده شوند) پذیرفتار و ضامن اجرای قانون اساسی مشروطه شوند تا مسیر گذار مسالمت آمیز بدون کینه و انتقام فراهم شود. بی شک اولویت مردم، رشد و اعتلای همه جانبۀ کشور و حفظ شرافت ملت و تمامیت ارضی ایران است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ایران هم با توجه به یکدست نبودن کامل فرهنگ و زبان و ... حتما باید اینگونه شود که بهترین راه حل است مثل دوره اشکانیان که نزدیک ۵۰۰ سال به خوبی حکومت کردند
بدین سان از نظر تساوی حقوقی شهروندان نمیشد آموزش به زبان مادری را به عربی، آذری و کردی محدود کرد و دیگران را نادیده گرفت.
مشکل سوم یافتن نسخهای واحد مورد قبول همه از سه زبان مورد بحث بود. در ایران، در آن زمان دستکم چهار نوع متفاوت از عربی، دو نوع متفاوت از کردی و دستکم چهار نوع متفاوت از آذری یا ترکی آذربایجانی، وجود داشت.
ایرانیانی که یکی از انواع ترکی را زبان مادری خود میدانند محدود به استانهای شمال غربی ایران نیستند. در کرمان، قیچاقها نوع ترکی خود را دارند و در فارسی قشقاییها نوعی دیگر را به کار میبرند. گروههای کوچکتر در چند نقطه خراسان، ازبک، تاتار و قرقیز را ریشههای تاریخی خود میدانند. ترکمانان ایران نیز دستکم دو زبان متفاوت هر چند نزدیک به هم دارند. برگزیدن هر یک این انواع زبانها به عنوان زبان آموزشی واحد میتوانست به تلخیها، کدورتها و احیانا اعتراضات گسترده منجر شود وبه جای حل یک مشکل، مشکلی تازه بیافریند.ادامه
قسمتهایی از مقاله امیر طاهری با عنوان زبان فارسی ودشمنانش
لطفا منبع مقاله آقای طاهری را بطور کامل ارائه دهید
باتشکر