صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«فرهنگ ایرانی شهیدپرور بوده تا فیلسوف پرور! در حالی که این جامعه به فیلسوف و روشنگری از نانِ شب محتاج تر بوده است »

مهجوریت و مظلومیت " عقلانیت و فلسفه " در فرهنگ ایرانی !

علی مرادی مراغه ای

جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

در ایران هیچ حوزه ای به اندازه عقلانیت و فلسفه مظلوم نبوده و فیلسوفان کمتر روی آرامش و آسایش دیده اند. شاعران، عارفان، صوفیان، متکلمان، فقیهان و شاهان...هرگز چشم دیدن فلسفه و فیلسوف را نداشته اند!

از زندانی که سهروردیِ در آن کُشته شد تا زندانی که ارانی در آن، جان سپرد، تقریبا هزار سال فاصله هست. چقدر از زمان سهروردی دور هستیم اما در عین حال، چقدر به زمان او نزدیکیم! و شگفت انگیز است که هر دو فیلسوف جوانمرگ و در زمانِ مرگ 38 ساله بودند!

جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

ارانی در زندان رضاخان با همان بیماری درگذشت که «روبر دسنوس» در اردوگاه های آلمان فاشیست: تیفوس!

فرهنگ ایرانی شهیدپرور بوده تا فیلسوف پرور! در حالی که این جامعه به فیلسوف و روشنگری از نانِ شب محتاج تر بوده است. بدون فکر و اندیشه و کار فرهنگی، در افتادن با مرغ ماهی خوار خودکشی است و شهیدسازی.

در کتاب «ماهی سیاه کوچولو» یک جمله ای وجود دارد که به مانند یک آیه ای مقدس، ورد زبان چپ ها مخصوصا چریک ها بوده و اطاعت از آن را واجب می شمردند ؛ آنجا که ماهی ها در شکم مرغِ سقا گرفتار شده اند و ماهی سياه کوچولو، ماهی‌ريزه‌های ترسیده را مورد خطاب قرار داده می گوید:

«شما زيادی فکر می‌کنيد، همه‌اش که نبايد فکر کرد، راه که بيافتيم، ترسمان به کلی می‌ريزد».

این تاکیدی افراطی است بر تقدم عمل و نفیِ کتاب، نفی فکر کردن... و در یک کلمه یعنی:

تقدم پراتیک و عمل بر تئوری و نظر.

جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

جالب اینکه، ابتدا اسم كتاب ‌«ماهی‌ سياه‌ كوچولوی‌ دانا» بوده، اما بعداً کلمه «دانا» از آن حذف شده، چرا که دانایی در میان چریک ها نه تنها ارزش نبوده، بلکه بار معنایی منفی نیز در بر داشته!.

پر واضح است که صمد این جمله ی نصیحت گونه را از مارکس گرفته و در واقع، سخنِ مارکس را در دهانِ ماهی سیاه کوچولو گذاشته است، آنجا که مارکس در «تزهایی درباره فویرباخ» و سپس در کتاب «مانیفست» تاکید می کند:

«فیلسوفان تا به ‌حال جهان را تفسیر کرده‌اند، اما مسأله‌ی اساسی ما تغییر جهان است.»

جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

همین تک جمله، به مدت نیم قرن بر تاروپود جامعه روشنفکری ایرانی، سیطره داشته به طوری که در سالهای منتهی به انقلاب، اگر کسی سخن از کتاب و اندیشیدن و بالاتر از همه، اگر از کار فکری و از لزومِ کار فرهنگی سخن می گفت با بدترین انگ ها و فحش ها مواجه می شد که از انگِ محافظه کاری شروع می شد تا به مزدور ساواکی بودن...

اما همین فاصله گرفتن از کتاب و تحقیر کار فرهنگی، فاجعه به بار آورد و بهترین استعدادها و بهترین جوانان این سرزمین را به راهِ سلاح، سیانور، خشونت، تعصب و انجماد فکری کشانید...

چرا که:

بدون فکر و اندیشه و کار فرهنگی، در افتادن با مرغ ماهی خوار خودکشی است و شهیدسازی. که در نهایت هم شهید می گردد و در پایان نیز، در حالی که تمامی ماهی ها می خوابند، تنها یکی بیدار می ماند تا دوباره راه او را ادامه دهد و شهید گردد !

نسل صمد یکی از تاریخ نخوانده ترین نسل بودند و به خاطر این، هرگز توجه نکردند که در تاریخ ایران بدونِ کار فرهنگی، بارها از از شکمِ مرغ ماهی خوار بیرون جسته اند اما به آسانی در شکمِ هزاران نهنگ دیگر گرفتار آمده که حسرتِ بازگشت به شکم ماهی خوار می خورده!

جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

برگردم به نقدِ سخن مارکس.

مارکس در تاکیدی افراطی بر پراگماتیزم و عمل گرایی، توجه نمی کند که برای هر گونه تغییرِ جهان، باز ابتدا شما نیازمندِ نوعی تفسیر از جهان«هستی» هستی! تا براساس آن تفسیرت، دست به تغییرِ جهان بزنی...

هایدگر در نقدی جانانه بر این سخنِ مارکس به درستی می گوید:

«در سخن مارکس این نادیده گرفته می شود که دگرگون کردن جهان، مستلزم دگرگون شدن مفهوم جهان است و اینکه، مفهوم جهان صرفا می تواند به وسیله ی تفسیری مناسب از جهان به دست آید...»
یعنی در هر صورت و در همه حال، شما نیازمندِ به تفسیری از جهان هستید...

⚡️فیلم زیر را ببینید:


جایگاه عقلانیت و فلسفه در فرهنگ ایرانی

چهارشنبه, 13 دی 1402 14:23 خوانده شده: 728 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1402/10/13 - 16:50
استاد همانجا که علم فلسفه ناکارآمد مانده است، علم جامعه شناسی متولد شده تا بر اساس
شناخت های فلسفی گوناگون که در فقط در تفسیر باقی مانده است، جهان و جامعه را به دگرگونی و تغییر برساند.
تا حدی که بجای قلمداد کردن فلسفه مادر علوم ، علم
جامعه شناسی را جایگزین کرده اند.
و در واقعیت، جامعه شناسی به دنبال ایجاد تغییر ، دگرگونی و تحول در ارزش ها، هنجارها، خردجمعی، فرهنگ عمومی و فرهنگ کلی است. رسیدن به نوعی جهان بینی که بنیان آن فلسفی است اما تاروپود و نتیجه آن
جامعه شناختی است.
شاید چون ما در فلسفه خصوصا فلسفه اسلامی باقی مانده ایم، پیشرفت همه جانبه ای نداشته ایم. و اگر به فراتر و ره آورد علم نوین یعنی جامعه شناسی، می رسیدیم ما هم جایگاهی برای ابراز وجود داشتیم.
پاسخ + +1 -6 --
ناشناس 1402/10/13 - 22:22
امثال صمدبهرنگی ،جلال آل احمد،شریعتی و...باافکارغلط و بااتکا به دیدگاههای چپی وکمونیستی ،خیل عظیمی ازجوانان این مرزوبوم راازراه به درکردندوچه جوانهای پاک وبیگناه ودرعین حال ساده لوحی که جانشان رابخاطرناآگاهی وبیفکری این آقایون ازدست ندادند.این باصطلاح روشنفکران!!!ایران عزیزمارابرای سالیان طولانی به قهقرابردند.همان صمدی که درارس غرق شدوگفتندساواک کشته همان آل احمدکمونیستی که درحال حاضرباکمال تعجب درمتروی تهران نوشته های خالی ازمحتوایش به نمایش گذاشته می شودو...
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 08:32
شریعتی چگونه کمونیستی بود که اسلام را از من و شما بهتر می شناخت؟!

یا جلال آل احمد، هر چند برای نوشته او دوران دانشجویی نقدی نوشتم، اما به هر حال او خسی در میقات را نوشت؟

اگر صمد بهرنگی جایی رسما اعتراف کرده که توده ای یا کمونیست است، قبول، اما پشتیبان مردم محروم بودن به معنای ضد خدا بودن نیست.
پس بسیجیان و جهادگرانی که به مردم محروم روستاها، کمک می کنند همگی کمونیست هستند!

بنده مخالف برچسب های اجتماعی و سیاسی هستم. مگر این که خود فرد رسما منکر واقعیت های الهی باشد و خط مشی سیاسی خود را اعلام نماید.
به دیدگاه های مختلف احترام بگذاریم تا بیهوده برچسبی، نداشته باشیم.
هر سه تن با تفاوت هایی که نیازی به پیدا کردن وجوه مشترک مابین آنها نیست، مخالف ظلم ظالم و افرادی روشنفکر و روشن بین در زمان استبداد بوده اند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 08:39
دکتر علی شریعتی متفکّری مسلمان بود و، در عین حال، رویکردی نقادانه نسبت به برخی از باورهای مذهبی داشت. او به‌طور خاص، تشیع صفوی، را مظهر سنت مسخ شده می‌داند و آن را توأم با اسارت‌پذیری، خرافه، تقلید و جبرگرایی معرفی می‌کرد.

وی همچنین از نگاه سطحی به مدرنیته نیز انتقاد می‌کرد و معتقد بود که راه پیشرفت و ترقی ملت‌های شرقی، متفاوت از راهی است که غرب پیموده‌است. البته استفاده آگاهانه از تجربیات مدرنیته در غرب، مورد پذیرش شریعتی قرار داشت. شریعتی، محمدرضا حکیمی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده ‌است.( ویکی پدیا)
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 08:47
سید جلال‌الدین سادات آل احمد روشنفکر سوسیالیست، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی بود. آل احمد در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر به‌سزایی گذاشت.(ویکی پدیا)
به ۶ تفاوت کمونیسم و سوسیالیسم که نگاه کنید در سوسیالیست آزادی مذهب مجاز شمرده است اما در کمونیسم دین رسما منسوخ شده است.
۵ تفاوت دیگر سوسیالیسم نیز برای ما ناآشنا نیست!
پاسخ + +6 0 --
مردانی 1402/10/13 - 22:59
درود
متن جالبی بود
شروع خوبی داشت اما در ادامه به نظر می آید دچار فرضیات تاریخی اجتماعی شخصی شده است. از آنجایی که گفته می شود دوره قبل انقلاب دوره اندیشندگی نبوده و همینطور قبل از آن و حتی فرهنگ فکر نکردن شکل گرفته بوده است.
تایید آن هم به نظرم امکان ندارد.
پیش فرض ها یا مستندات به خوبی مشخص نیستند یعنی از کجا به این نتایج رسیده اید. و همچنین برخی از کلمات مبهم اند.
و همچنین نظر اصالت عمل بر فکر هم که در ایران شکل گرفته بوده است را هم نمی توانم تایید کنم و این که جوان ها گول خوردند.
جامعه را می توان تا حد کمی به پیازی تشبیه کرد لایه هایی دارد از نظر بخش های مختلف مانند فرهنگ، اقتصاد، تاریخ ، فکر غالب و ... که همه با هم در زندگی انسان دخالت دارند.
پاسخ + +7 0 --
مردانی 1402/10/13 - 23:06
خیلی نمی توانم وارد بحث شوم چون اینجا این امکان را نمی دهد.
آیا قرار است همه مردم فیلسوف باشند؟
آیا برای اداره یک کشور به فیلسوف احتیاج است؟
آیا جوان هایی که به دنبال چپ ها افتادند به خاطر فکر نداشتن بوده است یا فکر داشتن یا چیز دیگری مثل شرایط جهانی و خواست دنیای آرمانی و ..؟
آیا اندیشندگی یعنی همان فیلسوف بودن؟
آیا ما به اندیشه نیاز داریم یا اندیشیدن یا اندیشمند؟
و ...
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 15:13
همه فیلسوف علمی نیستند اما هر فرد فلسفه تجربی خاص خود را در طول زندگی دارد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/15 - 18:38
عصر ایران - فلسفه (Philosophy) در لغت به معنای "دوست‌داریِ دانش" است. "فیلو" یعنی دوست‌داری، "سوفیا" نیز یعنی دانش. با این حال سوفیا را "خرد" نیز ترجمه کرده‌اند و بر این اساس، فلسفه را "خرددوستی" نیز معنا کرده‌اند.

فیلوسوفیا واژه‌ای است که ظاهرا فیثاغورس*، فیلسوف و ریاضیدان یونانی، آن را ابداع کرده است. فیثاغورس در قرن ششم قبل از میلاد می‌زیست. او در سال 570 قبل از میلاد مسیح به دنیا آمد و در سال 495 ق.م از دنیا رفت. بنابراین واژۀ فلسفه تقریبا عمری بیش از 2500 سال دارد.
اما همۀ ما آگاهانه یا ناآگاهانه آراء و افکار فلسفی داریم زیرا انسان صاحب قدرت تعقل است و نمی‌تواند با فلسفه سر و کار نداشته باشد. هر کسی کم و بیش به عقاید و طرز تفکر و ارزش‌هایی نیازمند است. فارغ از اینکه او این عقاید را از محیطش گرفته یا خودش به آن‌ها رسیده، نظام فکریِ پشتوانۀ اعمال هر فردی، کم و بیش برآمده از فلسفه است. او با تکیه بر نظام فکری‌اش دربارۀ خوب و بد امور تصمیم می‌گیرد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/15 - 18:40
فیلسوف هر پاسخی را به صرف اینکه درست به نظر می‌رسد، نمی‌پذیرد. او می‌خواهد به پاسخ‌هایی برسد که در درستی آن‌ها خللی نباشد. بنابراین فیلسوف هیچ عقیده یا مجموعه‌ای از عقاید را به صرف اینکه مقبول گذشتگان بوده یا "فی بادی النظر" درست به نظر می‌رسند، نمی‌پذیرد.
به همین دلیل، فیلسوفان معمولا اهل عمل نیستند و عمرشان عمدتا صرف نظرورزی می‌شود. سیاستمداران، بویژه اگر انقلابی باشند، فاصلۀ زیادی با فیلسوفان دارند چراکه بنا به طبیعت کارشان اهل عمل‌اند. انقلابیون اگر بخواهند مثل فیلسوفان مدت‌های مدید در درستی یا نادرستی اعمال مداقه کنند، عملا باید دست از سیاست‌ورزی و انقلابی‌گری بشویند.
مارکس معتقد بود فیلسوفان اساسا اهل عمل نیستند و کارشان صرفا تفسیر جهان است؛ در حالی که باید در پی تغییر جهان بود. به همین دلیل به نظر می‌رسد که "فیلسوفی" با "انقلابی‌گری" منافات دارد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/15 - 18:41
مارکس معتقد بود فیلسوفان اساسا اهل عمل نیستند و کارشان صرفا تفسیر جهان است؛ در حالی که باید در پی تغییر جهان بود. به همین دلیل به نظر می‌رسد که "فیلسوفی" با "انقلابی‌گری" منافات دارد.

بسیاری از دینداران و غیردینداران نیز گفته‌اند که فلسفه با دین نیز منافات دارد چراکه اهل فلسفه، هیچ گزاره و عقیده‌ای را بدون دلیل نمی‌پذیرند ولی دینداران باورهایی مبتنی بر "ایمان" دارند و ایمان وقتی به میان می‌آید که از "یقین" خبری نباشد.
اگر همۀ باورهای دینی "یقینی" بودند، دیگر ایمان فاقد ارزش بود و همۀ مردم دنیا دین‌دار می‌شدند. از نظر دینداران مخالف فلسفه، ایمان‌آوردن با یقین‌طلبیِ فیلسوفان منافات دارد و اگر کسی بخواهد همۀ عقایدش مبتنی بر یقین فلسفی باشد، بسیاری از باورهای دینی را نمی‌پذیرد و به همین دلیل دیندار نیست.
پاسخ + +7 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 09:01
ضرغامی: گردشگر نجس نیست / خادم مسجد گردشگران خارجی را از مسجد پرت کرده بیرون و گفته شما نجس هستید!
پاسخ + +5 0 --
مردانی 1402/10/14 - 12:24
اینکه قحط فیلسوف است و توجه کم و ظلم به فیلسوف هم وجود دارد تا حدی درست.
اما اینکه در اداره خوب یک اجتماع اصالت با چیست خود مسئله دیگری است.
به طور مثال اصالت بر نقد است یا اندیشه خالی یا تجربه گرایی و یا سنت گرایی و ...
آیا می توان همه را در یک جا جمع کرد؟
آیا باید دنبال مقصر بود یا دنبال ایراد و مشکل ؟
به طور مثال روشنفکری ایران حتی در عمل نتوانسته ترویج کتابفروشی سازی و کتاب خریدن را ترویج کند و مخاطب ندارد آن وقت چگونه توقع فیلسوف سازی و فیلسوف پرستی در صورت وجود دارد. این روشنفکر نالان ناراضی خود چه چیزی برای عرضه دارد.
حتی در اندیشه گری ایرانی های به اصطلاح فیلسوف و اندیشمند ما یک ساختار نظام مند و با اصالت نداریم آن وقت چگونه می توانیم توقع اصالت اندیشه در اجتماع را داشت.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/14 - 15:16
کجاست توجه ارزشمند به دروس علوم انسانی! در مدارس، دانشگاه و جامعه
از مهجوریت و انزوای حیثیتی بهره مند هستند.
پاسخ + +5 0 --
مردانی 1402/10/14 - 12:26
منظورم این است که به طور مثال در همین متن این مقاله ما شاهد اندیشه نیستیم که بر مبنای منطق باشد بیشتر شاهد یک مقاله ای هستیم که از گفتار فیلسوفان غربی و چند مورد مثال یک نظری را ارائه می دهد یعنی آنقدر اعتماد به اندیشه خود ضعیف است و یا نویسنده می داند ( که احتمالا درست است ) که بدون نقل قل از فیلسوفان معروف و ... نمی تواند نظر خود را غالب کند چگونه توقع اهمیت به فیلسوف و اندیشه را داریم. به عبارتی چیز زیادی هم برای عرضه نداریم (نمی خواهم خودسرکوبی کنم اما باید قبول کنیم اندیشه ورزی به اصطلاح اندیشمندان ما هم خود در سطح نازل و بیشتر حالت خطبه های منبری را دارد)
حکومت هایی هم که بر سر کارند به دست افراد الیگارشی فاقد اصالت طبقات اجتماعی که چیزی از اندیشه نمی داند اداره می شوند
هر چه هست نظام فکری ایرانی با وجود پیشرفت های خوب در 100 سال اخیر اما نه به خاطر نبود اندیشه بلکه به دلیل عدم اصالت فیلسوفان و همچنین نبود حکومت های طرفدار این شرایط و نیز نظام فکری ضربه ها خورده است
پاسخ + +6 0 --
مردانی 1402/10/14 - 12:39
در مورد شریعتی اقوال مختلف است اما به نظر من مسلمان بودن یا نبودن برایش مهم نبود همانطور که برخی از همان ابتدای انتشار افکارش با او بودند و برخی نبودند ولی هر چه بوده است او به نظرم نقطه عطفی در تاریخ فکری ایران دارد چرا که توانست از اسلام و سوسیالیست ایده جدیدی ارائه دهد به گونه ای که اسلام را در خدمت سوسیالیست قرار دهد که البته فرصت طلبان و بدفهمان و ... این جهت را برعکس کردند.
و به این ترتیب ضربه بزرگی بر مذهب پرستی چند هزار ساله ایران زد.
او کارش را کرد تا راه سوسیالیست و دموکراسی باز شود اما نیاز به ادامه دارد و بیان ایده های جدید برای رفتن به سوی ایده آل های اجتماعی.
به نظر من اندیشندگی ایران در این 100 سال قابل توجه بوده است و اکنون با ایجاد ایده های کارگشاتر و با توجه به شرایط باید راه را ادامه داد و به سمت حکومتی سکولار و سوشیال حرکت کرد
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/10/26 - 15:09
طبق تجربه اقشارمختلف مردم اعم ازهنرمند،نویسنده،شاعر،حتی فعالان سیاسی وورزشکاران ونیزاشخاص معمولی درصورتی که آلوده به سیگاروسایرمخدرات بشوندتعادل روحی وفکریشان دچارتزلزل می شود.شریعتی وامثال اوهم مستثنی ازاین امرنبودند.
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1402/10/16 - 21:39
آیا در اسلام چیزی بنام فلسفه به رسمیت شناخته می شود یا نه؟ منظورم این است که از یک پوسته و قالب از قبل تغیین شده میشه بیرون زد؟ نه نمیشه! میشه قرآن از منظر فلسفی نقد کرد؟
ضمنا هنوز تکلیف علم یه دین روشن نشده است.آیا ادیان دارن زیر یوغ علوم مختلف و پیشرفته خرد و خمیر می شوند؟ ایا هر چه علم جلو میاد دین غقل نشینی می کنه؟
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/11/10 - 16:54
رفتار عجیب کاظم زعفرانچی‌لر، عضو شورای کلانشهر تبریز در واکنش به خبرنگاری که می‌گوید چندوقت هست می‌خواهیم با شما مصاحبه کنیم اما از درب پشتی رفت‌وآمد می‌کنید: حتما لازم است که از درب پشتی استفاده می‌کنم، ورود خروج مارو هم شما کنترل می‌کنید! باید بابت آن به شما جواب پس دهم؟! اینکه از کدام در می‌روم به شما ربط دارد؟! به خودم مربوط است!/چندثانیه

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور