« وقتی بعضی چیزها در خاطراتت و یا در تصوراتت میپوسند، قوانین سکوت دیگر کار نمیکنند. این درست مثل این است که خانه دارد در آتش میسوزد و تو دلت میخواهد فراموش کنی که خانه در حال سوختن است. اما نبودنِ آتش هم تو را نجات نمیدهد. سکوت دربارۀ یک مسئله فقط آنرا بزرگتر میکند، رشد میدهد و همه چیز را میپوشاند » .
تنسی ویلیامز
از کتاب'' گربه روی شیروانی داغ"
***
کلیپی دست چین شده و کوتاه ؛ علیرضا منادی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی را در ملاقات با تعدادی از « معلمان حق التدریس » نشان می دهد .
این فیلم واکنش های بسیاری را در فضای مجازی و محافل گوناگون برانگیخت و برخی خواهان استعفا و یا کناره گیری این نماینده مجلس شدند .
( فیلم را مشاهده فرمایید : )
خبرگزاری تسنیم نوشت :
اخیراً فیلمی در فضای مجازی با عنوان رفتار عجیب و زننده یکی از نمایندگان مجلس در دیدار با مردم منتشر شده که با واکنشهای منفی همراه بود.
در این فیلم، منادی نماینده تبریز و رئیس کمیسیون آموزش مجلس به جای گوش دادن به توضیحات و درد و دلهای معلمانی که از استانهای دیگر به دفتر وی آمدند، با رفتارهایی که در شان یک نماینده، به ویژه رئیس کمیسیون نیست با این افراد برخورد میکند. معلمانی که با وجود نق زدن های فراوان و گلایه های بی شمار که جزئی فرهنگ سازمانی مدرسه و نیز جامعه شده است ؛ سال هاست که در موسم انتخابات ، ستادهای انتخاباتی را می چرخانند و تبلیغات می کنند و رای جمع می کنند و یا بزرگ ترین هنر و زرنگی شان آن است که با وجود تحصیلات بالا ، بعدها « میرزابنویس » نمایندگان مجلس شوند فقط برای این که از دردسر و زحمت حضور در کلاس ها و مدرسه رهایی یابند.
در این فیلم، فردی به نمایندگی از معلمانی که از استان خوزستان آمده بودند، مشکلات صنفی خود را به رئیس کمیسیون آموزش منتقل میکند اما آقای منادی رفتارهای عجیبی همچون باد زدن خود با چند ورقه کاغذ، بازی دادن صندلی و حتی مشغول شدن به خوردن تنقلات از خود بروز میدهد.
این گونه حرکات ناشایست که نه در شأن مجلس است و نه کرسی نمایندگی، آن هم در حالی که مجلس انقلابی در دوره یازدهم با حضور بسیاری از نمایندههای مردمی و دلسوز توانسته گامهای بزرگی در جهت مصالح و منافع کشور بردارد، ضربه مهمی را به اعتبار نمایندگی وارد میکند.
این اتفاق تلخ آن هم در سال انتخابات و در ارتباط با مردمی که ولی نعمت همین نمایندگان هستند، نشان میدهد که اولاً مردم باید در انتخاب یک شخص برای جایگاه نمایندگی باید تمام نکات لازم را بسنجند و فرد اصلح را انتخاب کنند و ثانیاً زنگ هشداری برای نهادهای نظارتی همچون شورای نگهبان است که اشخاص تأیید صلاحیت شده، توانایی حفظ شأن نمایندگی مجلس شورای اسلامی ایران را به ویژه در ارتباط با مردم داشته باشند.
این انتظار هست که هیئت رئیسه مجلس و همچنین هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان به این موضوع ورود پیدا کرده و با رفتارهای زننده این نماینده برخورد داشته باشند؛ همچنین منادی که فیلم وی با معلمان دست مایه کانالهای ضد انقلاب شده، اگر واقعا دلسوز نظام است باید دست کم از این رفتار خود رسماً و بدون معطلی عذرخواهی کند » .
آن گونه که منادی بعدا توضیح می دهد این ملاقات در « تابستان » انجام شده است و البته جای پرسش و ابهام است که چرا این فیلم همان موقع منتشر نشد و علت این تاخیر معنادار چه بوده است ؟
( فیلم را مشاهده فرمایید :)
چیزی که عیان است و قابل کتمان نیست آن است که تعدادی از معلمان در آن جا شاهد و نظاره گر این حرکات بوده اند .
پرسش این است که اگر این حرکات « توهین آمیز » بوده و یا ناشایست ارزیابی شده است ؛ چرا آن معلمان همان جا و در همان زمان نسبت به این برخوردها حتی کوچک ترین انتقاد و یا اعتراضی بیان نکرده اند ؟
این معلمان که به « هوای استخدام » به دفتر این نماینده رفته اند و از قرار معلوم شب را هم در همان جا سپری کرده اند ؛ قرار است « فردا » کدام دانش آموز منتقد ، با شهامت و مسئول را در مدرسه تربیت کرده و تحویل جامعه دهند ؟ معلمانی که حاضر نیستند حتی از شان شهروندی و شخصی خود دفاع کنند ؟
آیا این معلمان پس از آن که استخدام شدند باز هم حاضرند برای احقاق حقوق قانونی و نیز دفاع از جایگاه آموزش ، در خیابان بخوابند ؟
( فیلم را مشاهده فرمایید : )
قصد دفاع از رفتار این نماینده را ندارم اما وقتی آقای منادی در سخنان خود ، هنر معلمان را در « چانه شان » خلاصه می کند ؛ باز هم چرا سکوت می کنند ؟
سکوت به معنای تایید است و زمانی خلاف آن ثابت می شود که موضعی آشکار و صریح بیان شود .
( فیلم را مشاهده فرمایید : )
منادی پس از این اعتراضات ؛ عذرخواهی می کند اما پرسش این است وقتی این نماینده از حجم زیاد کار و ترافیک و خستگی می گوید ؛ چرا برای دیگران نشست می گذارد و با آنان گفت و گو می کند؟
آیا ایشان در آن نشست متوجه نیست که از ایشان فیلم گرفته می شود و یا حداقل باید « ظاهر » امر و نمایش را رعایت می کرد ؟
آیا این نماینده ی مجلس که مهارت « نه گفتن » به دیگران را نیاموخته یا قادر به مدیریت زمان نیست ؛ آیا می ترسد که در آستانه برگزاری انتخابات مجلس ، طرفداران خود را از دست بدهد و یا در سازمان رای تشکیکی حاصل شود ؟
معلمانی که با وجود نق زدن های فراوان و گلایه های بی شمار که جزئی فرهنگ سازمانی مدرسه و نیز جامعه شده است ؛ سال هاست که در موسم انتخابات ، ستادهای انتخاباتی را می چرخانند و تبلیغات می کنند و رای جمع می کنند و یا بزرگ ترین هنر و زرنگی شان آن است که با وجود تحصیلات بالا ، بعدها « میرزابنویس » نمایندگان مجلس شوند فقط برای این که از دردسر و زحمت حضور در کلاس ها و مدرسه رهایی یابند .
و کنش گرانی که پس از دیدن این صحنه ها ، بلافاصله « جو زده » شدند و عنان اختیار از کف دادند و بر طبل کهنه و همیشگی « پوپولیسم » نواختند ؛ نشان دادند که صلاحیت هدایت « تغییرات » را در ماشین آموزش ایران ندارند و هنوز از ملاک و معیار مهم باسوادی که همانا « سواد تغییر » است فرسنگ ها فاصله دارند .
و این واقعه ی کوچک و البته روزمره ، بخش مهمی از واقعیت های نظام آموزشی ایران و نیز جامعه بزرگ تر را عیان کرد .
به صراحت و بدون تعارف باید گفت که همه چیز در این جامعه به هم می آیند و به قول معروف :
« در و تخته با هم جورند » .
هم مردم با مسئولان و هم مسئولان با مردمی که آنان را بالا برده اند .
نظرات بینندگان
طبق ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی هر کس به کارمندان دولتی توهین کند علاوه بر جزای نقدی و شلاق به مجازات حبس نیز محکوم می شود. در واقع قانونگذار برای افرادی که به کارمندان دولتی توهین می کنند، مجازات بیشتری در نظر گرفته است؛ البته زمان اهانت به کارمند تعیین کننده است.
درود
می شود مشخص کنید کجا توهینی صورت گرفته است ؟
و قانون فوق با کدام حرکت تطابق دارد ؟
پایدار باشید .
در مملکتی که دزد و پلیس را نمی شود از هم تشخیص داد از دست قانون چه بر می آید؟!
نمایندگان که پرچونه تر از معلمان هستند. حداقل گفته های معلمان یاد گرفته می شود اما گفته های نمایندگان باد هواست.
و اما چه شد در پایان قصه، پایانی که رجل سیاسی در ایران همیشه دارند مثل عنابستانی.
کلیپ تلخ برای ماستمالی رفتار نماینده مجلس
پس از آن که انتشار ویدیوی رفتار غیرمنتظره علیرضا منادی نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی با گروهی از معلمین خبرساز شده بود و نماینده مجلس با نقدهای جدی مواجه شد، همان معلم معترض در آن ویدیو، ویدیوی تازه ضبط کرد و به تقدیر از این نماینده پرداخت؛ ویدیویی که تدوین شده و مشخص نیست بتواند آنچه رخ داده را ماستمالی کند. در تابناک میبینید.
خسته بودم، ناهار نخوردم و ضعف کردم.
چگونه رییس کمیسیون آموزشی هستند که از گرسنگی صبحگاهی چند صد هزار معلم و چند میلیون دانش آموز هر روز خدا در کلاس درس بی خبرند؟
گرسنگی به دلیل نداشتن برای خوردن و یا وقت نکردن برای خوردن!
اگر یکی از کشورهای اروپایی یا آسیای شرقی بود صد در صد بعد از عذرخواهی استعفا می داد. هر چند سطح رفیع فرهنگ آنان، انجام چنین هنجارشکنی را به یک نماینده مجلس نمی دهد. خلایق هر چه لایق.
درود دوباره
1- این حرکات در علم ارتباطات ، موانع و یا پارازیت های ارتباطی نامیده می شوند که مانع ارتباط اثربخش و معنادار می شوند اما از نظر حقوقی - تا جایی که می دانم - جرم به شمار نمی آید .
2- در یادداشت هم اشاره کرده ام .
اگر معلمان حاضر در آن نشست این حرکات را « توهین آمیز » و « ناشایست » ارزیابی کرده اند ؛ چرا همان جا و همان زمان اعتراض خود را بیان نکرده اند ؟
نکند پس از ترک نشست و چند ماه بعد ، تازه متوجه شدند که به آنان توهین شده است !
3- اگرآن معلمان در مورد این برخوردها تذکر می دادند و آقای منادی توجه نمی کرد ؛ ماندن آنان در نشست توجیه و منطقی نداشت .
البته با توجه به شناختی که من از جامعه معلمان دارم ؛ بعید می دانم که این کارها را انجام دهند .
معلمان و جامعه ما در مجموع با تحقیر خو گرفته است .
پایدار باشید .
واقعا در ایران ؛ چند صد هزار معلم و چند میلیون دانش آموز هر روز از گرسنگی صبحگاهی رنج می برند ؟
این آمار را از کجا استخراج کرده اید ؟
پایدار باشید .
جرم واژه پرچانه ایشان نسبت به جامعه معلمان است.
بسیاری از معلمان خصوصا بانوان چون پاسخگوی نیازهای هر یک از افراد خانواده هستند فرصت صبحانه خوردن ندارند. در عرض ۵ دقیقه زنگ تفریح هم تعارفات معمول مابین همکاران سخت فرصت ایجاد می کنند.
گرسنگی فقط به دلیل فقر نیست، وقت نمی کنند. بیشتر بانوان معلم خصوصا اگر فرزند مهد رو هم داشته باشند که بدتر.
اما آیا واقعیت جز این است ؟
بارها در صدای معلم از فرهنگ نوشتاری و عدم مطالعه معلمان انتقاد شده است .
چند درصد معلمان ما « اهل قلم » هستند ؟
معلمان ما سالی چند کتاب می خوانند ؟
شما جست و جویی کنید .
چند درصد در مورد همین قضیه ، دست به قلم برده و تحلیل نوشتند ؟
تعارف را باید کنار گذاشت .
ما همین هستیم و بیش از این نیستیم .
پایدار باشید .
قانون کلی برای نویسندگی همه معلمان وجود ندارد.
افراد در هر قشر و طبقه ای، به تنهایی نیز می اندیشند. یا تفکرات خود را مابین اعضای خانواده و جمع دوستان و آشنایان در بین می گذارند که باعث بحث و گفت و گو و روشنگری می شود.
بیشتر انسانها موجود متفکری هستند اما بیشتر انسانها، واکنش های خود را فقط با نوشتن و نقد به نمایش نمی گذارند.
پس ضرورتی جهت توهین به شعور یک جمع مشخص یا نامشخص، وجود ندارد.
به نظر می رسد نظام سیاسی با یک
ابداع و جهشی مفهوم کاپیتولاسیون را
که به موجب آن، اتباع یک کشور در قلمرو دولتی دیگر مشمول قوانین قضایی کشور خود می باشند، به نحوی دستکاری کرده که حق مصونیت را به سیاستمداران داخلی از هر نوع اعتراض، حمله و نقد داده است.
کدام نماینده خاطی مجلس تاکنون استعفا داده است یا عزل شده است؟
با یک عذرخواهی غیررسمی موضوع مکنون باقی مانده است.
یا نماینده پرحاشیه منادی مجبور به عذرخواهی شد/ فشار افکار عمومی جواب داد.
شعور یک نماینده نباید همانند یک کودک بر چرخه خطا و عذرخواهی بچرخد.
او انتخاب شده است و باید حق این برگزیدگی را بپردازد. مگر آن که به نحوه انتخاب ها ایراد وارد باشد.
پایدار باشید .
ناشناس بودن مان بود و بس.
از کجا می توان یقین حاصل کرد که حقیقتا حسن، آذر یا اسدزاده است؟
تضمینی برای باور وجود دارد؟
اما فرد ناشناس، فقط نام خود را
نمی نویسد. این فضای مجازی است که او را با نام ناشناس، معرفی می کند. و ناشناس نیز دلایل خاص خود را دارد که وظیفه ما احترام به این دلایل است. حال موجه یا ناموجه، محافظه کارانه یا حسابگرانه.
اما کسی که از نام مستعار استفاده
می کند حیله گر است.
کشور عجیبی داریم .
سر « ناشناس بودن » دعواست !
بعد به نمایندگان مجلس گیر می دهند که چرا شفافیت ندارند و با مردم صداقت ندارند .
پایدار باشید .
می آورید و یا قصد ختم بحث دارید با طرح ناشناس ماندن، خود را خلاص
می کنید. جمله شما:
شاید اگر معلمان حاضر و ناظر کمی شجاعت و شهامت اظهار نظر و انتقاد داشتند و در هیات « ناشناس » خود را گم نمی کردند ...
دفاع شما از منادی احساس می شود.
قدری منصف باشید و بازبینی کنید اگر صادق باشید خودتان نیز اعتراف
می کنید البته جسارت می خواهد.
کدام دعوا ؟
کدام کم آوردن ؟
مگر این جا میدان نبرد است ؟
مگر در گفت و گو قرار است « برنده » و یا « بازنده » داشته باشیم ؟
قصد من از طرح موضوع ، بیان یک مساله و کنکاش در گره های اجتماعی است تا جامعه « خود واقعی » خود را پیدا کند .
در ضمن ؛ شما آن گونه که تصور می کنید ؛ خیلی ناشناس نیستید !
حداقل برای من که 10 سال است این رسانه را مدیریت می کنم .
پایدار باشید .
این دیگر مضحک ترین و بی پایه ترین اتهامی است که مطرح می کنید .
در این یادداشت هم رفتار معلمان و هم کنش آقای منادی مورد نقد و کنکاش قرار گرفته است .
فراموش نکنید ؛
صدای معلم ، رسانه ی صنفی نیست .
مدیر صدای معلم هم یک « فعال صنفی » نیست .
« صدای معلم » رسانه مستقل در حوزه عمومی آموزش می باشد .
پایدار باشید .
شما پایدارتر باشید.
این سازمان که در حال حاضر وجود ندارد .
در صورت تشکیل - که آن را بعید می دانم- خیلی هنر داشته باشد جلوی فروش اموال آموزش و پرورش را بگیرد !
پایدار باشید .
جناب پور سلیمان عزیز ، مطلبی که نوشتید بسیار عالی بود و نقدی منصفانه داشتید به خصوص آن پاراگراف که بعضی از معلم ها از ترس حضور در کلاس درس ....سلامت باشید
آقای شیوایی اسکویی
سپاس از توجه شما .
واقعیت ها را باید بدون تعارف و لکنت زبان بیان کرد حتی اگر مخالف ما باشند .
پایدار باشید .
مجلس مردمی توسط چند درصد از آراء واجدان شرایط شرکت در انتخابات تشکیل شده، کجای این مجلس مردمی بوده، مجلس انقلابی: این که باید تعریف شود منظور از انقلاب چه بود اگر شعار اصلی انقلاب استقلال آزادی جمهوری اسلامی بود الان وابسته به چین و روسیه نمی تواند دم از استقلال بزند، آزادی که الفاتحه، جمهوریت که تبدیل به دیکتاتوری شده و از اسلام که فقط یک اسم باقی مانده از کدام انقلاب صحبت می کنید که خود را هم وابسته به آن می دانید؟
این مجلس چه خدماتی کرده آنها را از اول بر شمارید اصلا این مجلس آیا قادر است از حقوق خود دفاع کند چه برسد به حقوق مردم مشتی نمایندگان منتخب شورای نگهبان جز گرفتن خودرو و دروغ گفتن زدن سرباز و به تمسخر گرفتن معلم چه حاصلی داشته اند؟
با نظرات شما موافقم .
اما در برابر این گونه نمایندگان ؛ مردم ما جز سکوت آیا کاری کرده اند ؟
و شما مقایسه کنید اعتراض مردم در برخی از کشورها در برابر بعضی از لوایحی که دولت می آورد .
برخی اوقات جامعه به خاطر یک لایحه ماه ها دچار ناآرامی و اعتراض می شود .
پایدار باشید .
آقای علی ادامه
آموزش و پرورش همچون قایقی شده که هر کسی سعی می کند خود را به هر طریقی خود را به درون آن پرتاب کند .
در جوامع توسعه یافته ، برای معلم شدن مسیری سخت و علمی تعبیه شده است چون آموزش مهم است و تعیین کننده .
در ایران هم هر کسی چند سال که تدریس می کند برای خودش حق آب و گل قائل می شود و با هزاران ترفند و دیدن این و آن و فشار به نماینده و.... معلم می شود .
وقتی این گونه باشد ؛ معلمی هم شان و جایگاه خود را از دست می دهد و معلمانی هم که این گونه وارد آموزش و پرورش می شوند با رویه های مرسوم در جامعه ی ایرانی ، فقط توجیه گر وضعیت موجود خواهند شد .
پایدار باشید .
درود
صحیح است .
اگر مبنا رفتار و اخلاق انسانی باشد ؛ چند درصد رفتارهای کارمندان در ادارات آموزش و پرورش با این معیار مطابقت دارد ؟
آیا همه برخوردهای معلمان در کلاس صحیح و بدون مشکل هستند ؟
البته بیان این گزاره ها به هیچ وجه به معنای تایید رفتار این نماینده مجلس و سایرین نیست .
پایدار باشید .
تعداد نمایندگان فعلی رد صلاحیت شده به ۱۳ نفر رسید؛ از مسعود پزشکیان تا علیرضابیگی و نوری قزلجه مخالف طرح صیانت /
غلامرضا نوری قزلجه، جلیل رحیمی جهانآبادی، جلال محمودزاده، علیرضابیگی، مسعود پزشکیان و علیرضا منادی سفیدان، رجب رحمانی، سمیه محمودی، احمد رسولی نژاد، مصطفی نخعی، سید ناصر موسوی لارگانی، رحمت الله فیروزی پور و محمد خدابخشی ۱۳ نماینده فعلی مجلس رد صلاحیت شدند.