علی رغم تاکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در فصل ششم؛ راهبردهای کلان مبنی بر « استقرار مدیریت اثر بخش، کارآمد، مسئولیت پذیر و پاسخ گو و بستر سازی برای استقرار نظام کار آمد منابع و مصارف در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی» متاسفانه مدیران آموزش و پرورش به لوازم مسؤلیت پذیری تن نمیدهند .
یکی از معضلات دستگاه تعلیم و تربیت، عدم پاسخ گو بودن مدیران به ذینفعان است چون پاسخ گو نبودن هزینه چندانی برای مدیران نداشته و ندارد بنابراین به راحتی از پاسخ گویی شانه خالی میکنند. این امر باعث بیاعتمادی و کاهش انگیزه در ارکان اصلی یعنی معلمان میشود.
از دلایل آن می توان به ناتوانی مدیران ، عدم شفافیتِکاری، بدهِ بستان های سیاسی، عدم رعایت شایستهسالاری و حضور کم رنگ شایستگان در حوزههای مدیریتی، استمرار حضور مدیران ناکارآمد و غیرحرفه ای... اشاره کرد.
مدیرانی که از پاسخ گویی سرباز میزنند آنهایی هستند که تصمیماتشان براساس ضوابط قانونی نیست ؛ به همین دلیل به خودشان جرئت پاسخ گویی نمیدهند چون هزینهای برایشان ندارد ؛ فلذا روند معیوب مدیریت، بیاعتمادی و بدبینی واحدهای اجرایی از واحدهای ستادی را هر روز بیشتر و بیشتر نشان میدهد.
هر چقدر از «کف مدرسه » به راس قدرت «وزیر» در دستگاه تعلیم و تربیت نزدیک میشویم میزان پاسخ گویی مدیران کمتر و کمتر میشود .
،یکی از ضعف های مدیران دستگاه تعلیم و تربیت ؛ عدم شفافیت در برخی از امور مانند اعزام سرپرستان مدارس خارج از کشور با تصمیم وزیر ولی معلمان اعزامی با برگزاری آزمون است که خود تبعیض ناروا و غیر قابل قبول است ، مصداق بارز بیعدالتی است و این فرآیند همچنان ادامه دارد بنابراین عدم شفافیت در امور مشکل پاسخ گویی را به دنبال دارد و مدیران خود را موظف به اقناع ذی نفعان نمیبینند.
پیشنهاد میشود وزیر محترم آموزش و پرورش سال جدید تحصیلی را « سالِ پاسخ گویی و عملیاتی کردن بند ۹ راهبردهای کلان سند تحول » اعلام فرمایند تا بیشتر از این شاهد بیاعتمادی و دلسردی ذینفعان نباشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان