انتخابات انجمن اولیای مدارس:
امسال توفیق خدمت در یکی از چالشی ترین دبیرستان های کرج نصیب من شده است. مدرسه ای که در آن کلن حاشیه بر متن غالب بوده و انواع تنش ها و « فقر فرهنگی » ترمزی جدی در مسیر اصلاحات مد نظرم می باشند.
در جلسات ابتدایی برای تشکیل انجمن و اولیا هر چقدر تلاش کردیم شرکت کنندگان به مرز ۲۰ درصد هم نرسیدند. شاید هم حق دارند چون تلقی عامه از جلسات عمومی انجمن اولیا، خوانش تراژدی « ننه من غریبم» مدیران جهت خفت کردن اولیا برای گذران عادی مدارس محروم دولتی است.
وقتی سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور از ۲۵ درصد دهه هفتاد به زیر ۹ درصد فعلی می رسد یعنی دو سوم بار آموزش و پرورش یواشکی و تدریجی به دوش مردم حواله شده است.
مدیران مدارس با سرانه دانش آموزی صفر به عنوان خط مقدم آموزش و پرورش در کشمکشی بی امان با اولیا برای اداره نیم بند مدارسند بگذریم از سایه روشن های مبهمی که در دریافت کمک های مردمی بر برخی از مدارس سایه افکنده است.
جدال در جلسات انجمن اولیا و مربیان
امروز در جلسه چالشی انجمن اولیا مباحث زیادی بین حاضرین رد و بدل می شد. مطالبی که ملهم از آرمان های ناب و البته انتظارات قانونی اولیا در داشتن مدرسه ای استاندارد و قابل تحمل برای فرزندان نسل سومی بود.
انتقاد از نارسایی در نظافت مدرسه تا چرایی فرسودگی عمومی واحد آموزشی ، چرایی عدم رنگآمیزی و زیباسازی مدرسه تا به روز نبودن تاسیسات گرمایشی، مرتب نبودن سرویس های بهداشتی تا تاخیر در هماهنگی سرویس دانش آموزان، گلایه از تنش های مسلسل درون و برون مدرسه ای تا آسیب های اجتماعی چند لایه و....
واقعیت این است که انتظارات ذی نفعان از آموزش و پرورش تخیلی و ماورایی نیست. بلکه مبتنی بر اصول مصرح قانون اساسی همانند اصول معطل ۳۰،۱۵،۱۹ و...می باشند. به عبارتی انتظارات ذی نفعان دستگاه تعلیم و تربیت منبعث از وظایف ذاتی دولتها بوده و اغلب دلالت های قانونی دارند.
ولی از دیگر سوی در پشت دروازه های متروکه مدارس عادی دولتی واقعیت های تلخ و عریان جاریست ؛ در کف مدارس خبری از اجرای اصل سی قانون اساسی (مبنی بر آموزش رایگان) نیست و عملا نقش دولت ها در اداره مدارس به پرداخت حقوق ناکافی معلمان معترض تنزل یافته است.
محله محوری یا مدرسه محوری؟
در این طرح مدیر باید در کنار تبیین اولیا برای مشارکت در تجهیز و تکمیل مدارس با مراجعه به همسایگان و کسبهی جوار مدارس، آنها را نسبت به کمک و مساعدت به مدرسه محله تشویق و ترغیب نماید. مثلا با نجار محله برای مشارکت داوطلبانه در ترمیم میز و نیمکتها و شیشه بر برای تعویض شیشه پنجرههای اسقاطی و... رایزنی نماید.
تصور کنید در مدرسهای مسئولیت دارید که محله آن با فقر شدید فرهنگی و اقتصادی روبه روست و شما به خاطر محافظت از سرایدار و خفت نشدن دانشآموزان تان با برخی از اوباش و مزاحمین محله درگیر هستید. همچنین به خاطر عدم ثبتنام فرزندان مسئله دار چند تا از همسایگان در تردد به مدرسه متلکهای ملیح و مختلفی بارتان میگردد. همسایگان جوار مدرسه نیز که معمولاً شاکی از صدای بلندگوی مدرسه و همچنین تردد و مزاحمت احتمالی دانشآموزانند. برخی از دله دزدهای محله نیز گاها با خواب کردن سرایدار سرکی به پستوها و نقاط کور مدرسه میکشند و وقتی به عنوان شاکی به پلیس مراجعه میکنی در جواب میشنوی که: « برو دزد را پیدا کن تا ما بیاییم دستگیرش کنیم! »
حال تصور کنید شما در چنین محیطی بخواهید به کسبه و همسایگان مراجعه و از آنها برای مشارکت در تکمیل و ترمیم مدرسه کمک بخواهید.
به نظرتان چه جوابهایی ممکن است دریافت کنید؟
بودجه آموزش و پرورش ؛ واقعیت یا خیال ؟
هر ساله وزرا و مسئولین وزارت آموزش و پرورش و همچنین سخنگوی دولت با آب و تاب تمام خبر از افرایش چند درصدی بودجه آموزش و پرورش میدهند. در صحنه عمل نه معلمین خیری از این افزایش بودجه میبینند و نه مدارس دولتی کم برخوردار.
در حالی که طبق نص قانون اساسی ، آموزش و پرورش تا اخذ دیپلم رایگان است ؛ در عوض هر سال به بهانههای مختلف دولت برخی از مسئولیتهای ذاتی خود را از طریق مدیران مدارس بر دوش مردم بار میکند و در عمل دست مدیران و معاونین (سفیران فرهنگی) خود را برای گذران امورات مدرسه به طرف جیب اولیا نشانه میروند.
یک علامت سوال درشت بر زمین میماند:
آیا اخبار مربوط به افزایش فلان درصدی بودجه آموزش و پرورش نادرست است یا جیب وزارتخانه سوراخ بوده و این افزایش بودجه در جای دیگر برای از ما بهتران صرف میشود؟
توسعه آموزش و پرورش در گرو مشارکت اولیاست
پس از آزمون و خطا و پشت سر گذاشتن معلم محوری و دانش آموز محوری بالاخره به مدرسه محوری رسیدهایم.
خلاصه مدرسه محوری میگوید که هر مدرسه حداقل باید دخل و خرجش بالانس باشد و مدارس همه جانبه به مرحله خودکفایی رسیده و دست به جیب دولت دراز نکنند.
واقعیت آنست که با توجه به شرایط پیش رو و در اولویت نبودن آموزش و پرورش در تمامی دولتها، برای بهبود اوضاع مدارس و دانشآموزانمان مشارکت دلسوزانه و مساعدت متعهدانه اولیا، خیرین، کسبه محله مورد انتظار است.
مخلص کلام اینکه:
در کشاکش نزاع انتظارات و امکانات جاری در کف مدارس اگر میانجی گری نشود و هر کس ساز خود نوازد شالوده ترک برداشته دستگاه تعلیم و تربیت به تدریج متلاشی خواهد شد. برای تقویت ترک های دستگاه تعلیم و تربیت علاوه بر توجهات ویژه دولتمردان،چاره ای جز مشارکت جدی و مسئولانه ذی نفعان آموزش و پرورش نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خدمت دوستان و همکاران ارجمند
تو متن هم به این مسئله اشاره شده
چون شفافیت چندانی نیست همه چیز محتمله
اگر دولت وظایف مالیش رو درست انجام بده رابطه مالی بین مردم و مدرسه و حواشی آن حذف میشه