مرگ مهسا، مرگ فرهنگ است.
نگوییم پلیس، ما هم مقصریم؛ ما معلمان مدارس و مدرسان دانشگاه ها.
اگر کلاس ها، درس تسامح، درس تساهل، درس انسان ورزی، درس عشق، درس زیبایی، درس عدالت و انصاف بود؛ و اگر ارزش های دموکراتیک و سیاست تفاوت را در برنامه درسی، کتاب ها، آموزش ها و منش معلمان و مدرسان می آموختیم، امروز مهسا و مهساهای دیگر زنده بودند.
عاملان زور، درس خوانده اند و از ما معلمان و مدرسان درس گرفته اند.
وقتی به جای فرهنگ، ضدفرهنگ را آموزش می دهیم، فرهنگ می میرد. مدرسه جدید را «اداره فرهنگ» نامیدند؛ یعنی فضای فرهیختگی، ادب و تربیت یافتگی. معلمان و مدرسانی که غم ایران و غصه زنان و شهروندانش را دارند، از فردا سال تحصیلی جدید آغاز می شود، عهد کنند و کنیم ارزش های حقوق بشری، دموکراسی، انسانیت و اخلاق را در کلاس ها و درس ها بگنجانیم؛ حتی اگر نخواهند و حتی اگر نگذارند.
کانال نویسنده
***
صدای معلم ضمن تقبیح اِعمال خشونت توسط هر فرد و در هر مقامی ، درگذشت « مهسا امینی » را تسلیت می گوید .
نظرات بینندگان
به راستی که چنین است
میگی این حکومت بده، ok، برنامت برای حکومت جایگزین چیه؟ کادرتون کیان؟ قانون اساسیتون چیه؟
اصلا نه برنامه کل حکومت جایگزین، بلکه برنامتون برای فردای براندازی که نیروهای نظامی رو تصفیه کردید و نیروهای جدایی طلب سر به آشوب برداشتن، برنامتون چیه؟
بذار اینجور بگم، شما هیچ چیز ندارید جز یک دهن باز...
.چو تیر از ترکش رستمی ست
نه بر مرده بر زنده باید گریست
کاش مسئولین آموزشی در همه سطوح از کودکستان گرفته تا دانشگاه.در کنار علم اموزی رواداری وتساهل ومدارا راهم خود قبول داشته باشند وهم به نو آموزان خود بیاموزند
با اجازه اصلاح می شود:
گر این تیر،ازترکش رستمی ست
نه بر مرده بر زنده باید گریست
گشت ارشاد؛ غلط غلط غلط - مانع از فاجعه بعدی شوید.
شما پاسخ دهید؟
سوال:آیا تعلیم و تربیت حاکمیتی صحیح است یا حاکمیت تعلیم و تربیتی؟
راه میانه و واسطی ندارد.بعضا توجیحات، همان راه میانه ای است که ما را از قله ها بازداشته که هیچ، بلکه به سراشیبی بیشتر و در دامنه ای تیزتر قرار خواهیم گرفت. جدال خرد و وهم همان توجیحات خلاف واقع و پرده پوشی بیشتر حقائق ناپیداست.
حال بر اساس سئوال شما:
تعلیم و تربیت حاکمیتی صحیح است یا حاکمیت تعلیم و تربیتی؟
پیام آیت الله بیات زنجانی در پی درگذشت تلخ مرحومه مهسا امینی
ما زمانی رسیدیم بالای سر مهسا یا در واقع جسد مهسا که اینها میتوانستند آثار هر چیزی را با یک آمپول درست کنند. ما اصلاً نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است. مگر کار سختی است آثار را از بین بردن! مساله این است که وقتی یک نامحرمی دست میبرد و یک دختری را از پیش چشم مادر و پدر به زور میبرد! چه روایتی از اسلام است؟ البته برادر مهسا آنجا بوده و وقتی خواسته مقاومت کند و اجازه ندهد گاز اشکآور زده و پراکنده کردهاند.
اونموقع؟؟؟
بیخیال مرد .... خودش خندش نگرفته اینو گفته
۱- چرا بعداز گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب، رفتار نیروهای نظامی و امنیتی، با زنان ما اینگونه است؟
۲- چرا جامعه نسبت به این رفتارهای زشت، بی تفاوت شده؟ مهمتر اینکه، چرا مراجع و علما، همچنان ساکتند؟
۳- چه شخص، سازمان یا ارگانی (بدون توجیه) پاسخگوست؟
و نهایت اینکه: در روز محشر و در درگاه عدل الهی، چه پاسخ و توجیهی برای اینگونه رفتارهای خود خواهید داشت؟
از این ظلمی که به مردم مان می رود پدرم به تو شکایت آورده ام .
آن روز که پشت دوربین تلویزیون از حجاب اختیاری گفتی، اگر این صحنه قتل مهسا امینی را متصور می شدی، یقینا از خشم عمامه به زمین می کوفتی.
می دهد که:
در سی تی اسکن مغزی علایمی مبنی بر هیدروسفال بودن (عارضه قبلی) گزارش شده است. وی در پنج سالگی هم تومور مغزی عمل کرده و مبتلا به بیماری صرع و دیابت نوع یک بوده است.
نامبرده مجدداً بعد از ظهر روز جمعه ایست قلبی میکند و نهایتاً پس از ۴۵ دقیقه عملیات احیای قلبی cpr، به علت ایست قلبی ریوی فوت میکند.
هم سکته قلبی هم تومور مغزی!
فهرستی بلند پایه از انواع بیماری!
یکی را می گفتید شاید باورمان
می شد اما بیماری صرع و دیابت و تومور مغزی و سکته قلبی!!!
ماموران که برای دستگیری زن رفتند وی دچار ترس و اضطراب شد و جنین خود را در مسیر سقط کرد و جنین از دنیا رفت. علی علیه السلام که در مسجد پیامبر حاضر بود دستور داد عُمر بندهای آزاد کند و دیه کامل جنین را بپردازد.
احسنت بر شما
ارتباط یا عدم ارتباطش با موضوع فوق بماند
چنین مطلبی را شنیده یا خوانده بودم، مرجعش یادم نیست. مرجع هم می دادید.
البته قطعا قتل سهوی دیه دارد و نه قصاص
فقط دیه برای ثروتمندان آب خوردن و برای فقرا همچون مردن است.
می دانید.
علی علیه السلام که در مسجد پیامبر حاضر بود دستور داد عُمر بندهای آزاد کند و دیه کامل جنین را بپردازد.
جمعی از طلاب حوزههای علمیه تهران در واکنش به هتک حرمت مقدسات و آتش زدن پرچم ایران به بهانه درگذشت مهسا امینی تجمع کردند.
این بیانیه تأکید کرده است: فارغ از همه مجادلات و بحثها در رابطه با شیوه و روش تأمین امنیت اخلاقی از سوی نیروی انتظامی، غفلت از رسالت این نیرو و سایر دستگاههای ذیربط، به تزلزل روابط صحیح انسانی و اجتماعی خواهد انجامید.
او نوشت: با دلی رنجیده از نادانی ها و قلبی آکنده از ناامیدی و ذهنی بیمار شده و بغض هایی فروخورده و زخم هایی کهنه که دائم تازه می شوند برای همیشه از دنیای بازیگری و متعلقاتش رخت برمی بندم.
او با تاکید براینکه مصوبه ای نداریم که از گشت ارشاد و نوع برخورد او حمایت کند،می گوید؛«معلوم نیست کدام قانون دارد گشت ارشاد را حمایت میکند؟ چرا که من شخصا هیچ قانونی درباره گشت ارشاد ندیدم و حتی مصوبات شورای انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگی عمومی هم گشت ارشاد و نحوه برخورد آن را تایید نمی کند و باید تجدید نظری صورت گیرد.»
باید یک تجدید نظری روی گشت ارشاد و نحوه مواجهه آن صورت گیرد و حداقل باید در همان ابتدای فوت مرحومه مهسا امینی یک عذرخواهی میکردند. این عذرخواهی هم توجیه دارد و اینطور نیست که ما بگوییم یک عذرخواهی تصنعی بکنند، به هر حال اگر برخی مدعی هستند که این خانم سابقه عمل جراحی داشته و قبلا در ۸ سالگی سابقه عمل جراحی داشته پس چرا تا الآن فوت نکرده بود؟
مردم یک اعتراض نسبت به شیوه مواجهه حاکمیت با خودشان دارند، به نوعی احساس طردشدگی سیاسی، طردشدگی اقتصادی و طردشدگی فرهنگی دارند. مردم احساس می کنند که به حساب نمی آیند و این به حساب نیامدن هم می تواند به لحاظ مشارکتی باشد، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ فرهنگی.
و
در حالی که در اتفاقات اخیر دانشگاه شریف، بخشی از افرادی که خود را به عنوان دانشجو معرفی میکردند با سلاح سرد و فحاشی به نوعی اعتراض دانشجویی را به آشوب کشیدند. به نظر شمایی که سالهای زیادی در دانشگاه شریف بودهاید اینها چه کسانی هستند و چرا چنین رفتاری انجام دادند؟
من در آن روز در دانشگاه حضور نداشتم، ولی به طور کلی شاهد قضایا هستم. در این خصوص باید یادآوری کنم که متأسفانه روی فرهنگ در این کشور کار نشده است
اگر از دبستان و دبیرستان روی فرهنگ کار و حس هویت ملی و دینی در دانشجو تقویت میشد، ما شاهد این اتفاقات نبودیم ولی متأسفانه به دلیل اینکه روی فرهنگ در این کشور کار نشده، سطح فرهنگی بسیار پایین است.
متأسفانه فرهنگ در این کشور فراموش شدهاست. به سیاست و اقتصاد اهمیت داده میشود، ولی آن چیزی که به آن پرداخته نشده فرهنگ است؛ حس هویت باید تقویت شود تا فرد منافع ملی را تشخیص دهد و حتی اگر فرضاً اعتراضات بحقی هم دارد، کاری نکند که خارجیها برضد کشور از آن بهرهبرداری کنند. الان از وقایعی که در دانشگاه شریف اتفاق افتاده فقط خارجیها بهرهبرداری میکنند.
جوانان دهه هشتاد را نه پدر مادران تربیت کردهاند نه مدرسه و نه جامعه .آنان دانش آموخته ارزشهای مدرن هستند. این آموزه ها به واسطه شبکه جهانی به آنها آموخته شده است . به واسطه آشنایی و مراوده با جوانان ،نارضایتی پدری از فرزند متولد دهه هشتادش را چنین پاسخ دادم : نسل امروز احترام به پدر و مادر را امری پیشا مدرن میدانند . ارزشی که برای ما آنچنان والا بود که پدر و مادر تبهکار نیز به واسطه تولید فرزند دارای ارزش ذاتی بودند به اینجا رسیده که در نظر جوانان تولید مثل امری برای ارضای نیاز پدری و مادری است و هیچ منتی بر فرزند نیست و هیچ تقدسی برای پدر و مادر بعنوان تولید کننده کودک قائل نیستند . به او گفتم خدارو شکر کن که فرزندت برایت احترام قائل است.
این نسل رابطه های فیزیولوژیک و خاکی و خونی و عاطفی را ارزشمند نمیداند . انسان را نه بخاطر جایگاهش بلکه بواسطه وجودش ارزشمند میداند . القاب و جایگاه برایش اهمیتی ندارد بلکه انسان بودن برایش کافی است و هر آنچه از انسان بودن میکاهد مخاطبش را کم ارزش میکند . طرف حساب او چه پدر و مادرش باشدچه معلم و مدیر و چه بزرگتر و چه کوچکتر ، اگر این عناوین با انسانیت در تضاد باشند برای نسل دهه هشتادی ضد ارزش هستند . اگر جایگاه باعث ظلم و فساد باشد برای نسل هشتادی باید کنار رود.
چقدر نسل نوجوان و جوان را به نادانی، کمفهمی و بیاعتناییهای اجتماعی متهم میکردید؟ اشتباه میکردید. فهم این نسلهای نوجوان و جوان از مفاهیم شاید ناپخته باشد، اما بیراه نیست.
ابتدا باید سکانسی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» را یادآوری کنم. دختر با پدرش به پمپ بنزین میرود. پدر دختر را میفرستد بنزین بزند تا روابط اجتماعیاش تقویت شود. وقتی دختر سوار ماشین میشود، پدر متوجه میشود متصدی پمپ بقیۀ پول را کم داده و دختر را مجبور میکند برود و بقیۀ پول را بگیرد و از آینه بچه را زیر نظر میگیرد... همۀ حرفم، در این سکانس بیان شده.
«آگاهی» با «سواد» فرق دارد. ممکن است کسی در رشتهای دشوار دکتری داشته باشد یا بسیار باسواد باشد، اما الزاماً فرد آگاهی نباشد. مجاری متعددی برای کسب آگاهی وجود دارد که «سواد» فقط یکی از آنهاست. مگر در این مملکت دکتر، فیلسوف، نویسنده و به اصطلاح روشنفکر کم داشتهایم که اسوههای تاریکاندیشی بودهاند؟ پس منتظر نباشد کتاب خواندن (به ویژه کتاب درسی) الزاماً باعث تربیت فردی آگاه شود. همانطور که تصور نکنید هر کس دانشگاهرفته یا کتابخوانده نیست، حتماً فرد «ناآگاهی» است؛ زیرا عنصر «تجربه و تربیت» عناصر بسیار مهمتریاند.
اما «تربیت» هم فقط این نیست که کسی آگاهانه در مقام مربّی بالا سر کودکی بایستد و دائم امر و نهی کند. هرگز! بخش عمدۀ تربیت «ناخودآگاه» است. یعنی فرد درون خانواده شبانهروز زیر تربیت است. حتی دعواهای پدرومادر برایش پر از نکات تربیتی است. مادری که اجازه نمیدهد حقش در خانه پایمال شود، سر حقوقش دعوا میکند و بحثهای اجتماعی را به خانه میآورد. پدری که شبانهروز سختافزار و نرمافزارِ «فردیتآگاهی» را در اختیار فرزندش قرار میدهد. والدینی که برای کودکشان از دو سالگی شخصیتی کامل قائلند... اینها اوج تربیت است! نه آن شعارهایی که سر صف در مدرسه به خورد بچهها میدهند.
این شما و این هم شگفتانگیزترین اولِ مهر تاریخ
اگر شاهد تصاویر نامأنوس در مدارس هستیم به این دلیل است که خوراک فکری لازم برای دانش آموزان نداریم.
وی افزود : در دو ماه اخیر شاهد این هستیم که شهر سراسر غم است، هنوز بنرهای عزاداری ماه های محرم و صفر در شهر وجود دارد با اینکه وارد فضای شادی رسیدهایم و مردم به این شادی و تغییر احوال نیاز دارند.
دانشآموز تنبیهشده: نمیخواهم ماجرایم مانند «مهسا امینی» ادامه پیدا کند.
این دانشآموز در پاسخ به سوال درباره رشته تحصیلیاش و روز حادثه میگوید: «من رشتهام مکانیک است. قضیه آن روز موضوع خاصی نبود. حادثه را فراموش کنید. خبر مربوط به ماجرای من به قدر کافی در فضای مجازی منتشر شده است و نمیخواهم مانند ماجرای «مهسا امینی» جریان من هم ادامه پیدا کند. از دفتر ریاستجمهوری با آموزش و پرورش شهرستان بهار هم تماس گرفتند. ما به معلممان رضایت دادیم. یک اتفاق کوچک بود و تمام شد.»
پیشنهاد مطالعه
نام یادداشت:
افشاکننده سیسمونی دختر قالیباف: مهسا امینی بهانه بود؛ اوضاع خرابتر از این حرفهاست.
حکمرانان به جای اینکه درصدد بازگرداندن جامعه دانشگاهی به تعامل باشند، فقط به یک بخش از دانشگاهیان چشم دوختند و آنها را تحویل گرفتند و به آنها پر و بال دادند و خطرناکتر اینکه تصور کردند دانشگاه فقط همین است و خبر دیگری در آن نیست. این غفلت که متاسفانه به یک عادت تبدیل شده، اکنون دانشگاه را به سمتی میبرد که دقیقاً خلاف جهت مورد نظر و برنامه حکمرانان است. دانشگاه، خطر نیست ولی اینگونه با دانشگاه بازی کردن خطرناک است و فرصت بسیار مهم این محیط علم و فکر و فرهنگ را به تهدید تبدیل میکند. حکمرانان اگر رفتارشان را با مردم بر عدالت و صداقت و خدمت استوار کنند، نیازی به دخالت در دانشگاه ندارند و خود دانشگاه
به سوی آنان خواهد آمد و به بازوی توانایشان تبدیل خواهد شد.
نماینده تبریز: سه گروه از گشت ارشاد ، نان می خورند!
عده زیادی از بازداشت شدگان آب و غذا میخواستند، اما هیچکدام یک مهر نماز نخواستند / با حجاب میتوان تشخیص داد اسلام در یک جامعه حاکم است.
دستور داده شده دانشآموزان با فاصله و یکییکی از مدرسه خارج شوند/ لباسشخصیها در مقابل مدارس دیده میشوند.
به ما اعلام شد که استفاده از تلفن همراه از سوی دانشآموزان به شدت کنترل شود، میزان گشتن کیف بچهها و بازرسی بدنی، مورد توجه قرار گیرد.
اگر مجلس به جای تصویب لایحه حمایت از حقوق زنان، مشغول رسیدگی به مجارات نگهداری سگ و گربه نمی شد، کار به اینجا نمی کشید.
شهر دوحه قطر دومین شهر امن شد.
سن سباستین در اسپانیا سومین شهر امن جهان شناخته شد.
شهر تایپه پایتخت تایوان چهارم شد.
شهر کبک در کانادا پنجم شد.
شهر عجمان در امارات، شارجه در امارات و دبی در امارات نیز به ترتیب ششم، هفتم و هشتم شدند.
زوریخ سوئیس و برن در سوئیس نیز رتبههای نهم و دهم را کسب کردند.
لیو یوهانه اولمان (Liv Johanne Ullmann؛ متولد ۱۶ دسامبر ۱۹۳۸) بازیگر نروژی و کارگردان فیلم، و همچنین همسر و یکی از «منابع الهام» اینگمار برگمان کارگردان سوئدی بودهاست.
او در یک ویدئو طی پیام کوتاهی با دستان لرزان خود از جلو، موی خود را قیچی کرد.
در کشور ما جسارت و شهامت چنین رفراندمی وجود دارد؟
به گزارش ایرنا در این بیانیه که نسخه ای از آن به دست خبرنگار ایرنا رسیده آمده است: با توجه به شرایط و جهت پیشگیری از هر گونه مسأله ناگوار، در روز چهلم ژینای عزیزمان مراسمی نخواهیم داشت.
خانواده مرحوم مهسا امینی همچنین در این بیانیه از تمام کسانی که در این مدت با تمام توان در کنارشان بوده اند قدردانی و با تمام کسانی که در این روزها هزینه ای متحمل شده اند اعلام تسلیت و همدردی کرده اند