بيش از يك سال از دوره دولت سيزدهم سپري شده است و در طول اين يك سال وزير محترم آموزش و پرورش كاري فراتر عزل و نصبها و مسافرت به استان ها انجام نداده است. شايسته است به وزير آموزش و پرورش كمك شود تا سهم بيمها كاهش و سهم اميدها افزايش يابد.
با اين هدف، به وزير محترم آموزش و پرورش توصيه ميشود:
1) در سخنراني و مسافرت به استانها را تا جايي كه ممكن است كاهش دهد. شايسته است ايشان از سخنراني در جمعهاي مختلف اجتناب كرده و بيشترين وقت و انرژي خود را به نظارت بر كار بخش هاي مختلف آموزش و پرورش اختصاص دهد. فراواني سخنراني و مسافرت وزير با استانها نقطه قوت نيست بلكه نشانه ضعف و اضطراب و گاهي علامت تكانش است.
2) از وعده هاي غيرقابل اجرا خود داري كند. اجراي سند تحول با توجه به منابع و شرايط موجود و نيز مشكلات و كاستيهاي خود سند، مقدور نيست. وعده اجراي سند نوعي تسليم در برابر تمايلات برخي مراكز و مراجع قدرت است و چنين وعدهاي به شدت در معرض آلوده شدن به ريا و تزوير قرار دارد. بهبود وضع معيشت معلمان در اختيار سرپرست آموزش و پرورش نيست. لذا، وزير آموزش و پرورش نبايد در مصاحبههاي مطبوعاتي به معلمان وعده بهبود وضع معيشتي و رفاهي را بدهد. شايسته است پرداخت حقوق معوق معلمان را با جديت پيگيري كند ولي وعده بهبود وضع معيشتي دور از واقعيت است.
3) بر خلاف يك سال گذشته در انتصابها از اختيارات خود استفاده كند و تابع ارباب فشار نباشد. براي جلب رضايت ارباب فشار، آموزش و پرورش را پیش فروش نكند. ضوابط روشني براي انتصابها تعيين كند.
4) دستور اجراي طرحهاي متعدد توسط مدارس تا حد زيادي لوث شده است. مدارس منابع و بضاعت كافي براي اجراي برنامههاي متعدد ديكته شده از طرف معاونتهاي مختلف را ندارند.لذا شايسته است وزير محترم آموزش و پرورش تعهد اجراي هيچ طرح و بر نامهاي را بدون تأمين منابع و تخصيص آن نپذيرد.
5) در راستاي اجراي سند تحول بنيادين، شايسته است استقرار زيرنظام پژوهش و ارزشيابي و تعيين دامنه فعاليت مركز سنجش آموزش و پرورش را در اولويت قرار دهد تا بتواند به نيازهاي پژوهشي وزارتخانه پاسخ داده و بر مبناي يافتههاي پژوهش، به اتخاذ تصميمهاي سرنوشت ساز بپردازد و از روزمرگي فاصله بگيرد.
7) داشتن رفتار اصيل و درون زا و اجتناب از افكار عاريتی برای حفظ اتوريته وزارت آموزش و پرورش بسيار ضروري است. بنابراين، شايسته است جناب آقاي دكتر نوري پيشنهادها و القائات اطرافيان را با عمق بيشتري پردازش كرده و بدون سنجيدن پيامدها، موضعي اتخاذ نكند.
8) نقش شوراي عالي آموزش و پرورش در هدايت نظام آموزشي چندان محسوس نيست. به نظر ميرسد اعضاي شورا تا حد زيادي منفعل شده و مصوبات شورا بيش از اندازه محافظه كارانه است. براي نمونه، شوراي عالي آموزش و پرورش بعد از گذشت بيش از 30 سال از اجراي برنامه شاخه كاردانش و انحراف اين شاخه از مسير تعيين شده، هنوز قادر نيست در مورد اين شاخه تصميم بگيرد و همچنان شاهد اجراي كجدار و مريز برنامه شاخه كاردانش هستيم. بيش از يك سال از دوره دولت سيزدهم سپري شده است و در طول اين يك سال وزير محترم آموزش و پرورش كاري فراتر عزل و نصبها و مسافرت به استان ها نداده است.
9) گسترش نسبي مدارس خاص در شهرهاي بزرگ به طبقاتي شدن نظام تعليم و تربيت منجر شده است. به يمن وجود مدارس خاص، مدارس دولتي از نيروي انساني و دانش آموز مطلوب خالي شده است. سرند معلمان حرفهاي و دانش آموزان مستعد توسط مدارس خاص، بافت دانشآموزي و نيروي انساني مدارس دولتي را تغيير داده و آسيبپذير ساخته است. شايسته است چارهانديشي براي اين معضل در اولويت اول قرار بگيرد.
10) نظام آموزش و پرورش از تغييرات مكرر آسيب ديده است و وزارت آموزش و پرورش طاقت تحمل تغييرات ديگر را ندارد. بدنه آموزش و پرورش نسبت به تغييرات فرمايشي خوگير شده است و مقاومت كاركنان صف در برابر تغييرات مشهود است. بنابراين، شايسته است در باقيمانده دوره دولت سیزدهم از هرگونه تغيير در ساختار و محتوا جداً خودداري شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نکته اول چرا خبری از پرداخت حق التدریس فروردین تا خرداد نیست؟
نکته دوم بیمه آتیه مطالبات بعد عید معلمان رو ماست مالی کرده و نپرداخته
و اما
اگر قرار است مبلغی به نام رتبه بندی به حقوق معلمان اضافه شود ، آن را ذیل همان مواد اجرا نشده قانون مدیریت خدمات کشوری و یا نظام همانگ پرداخت حقوق برای معلمان انجام دهند
رتبه بندی معلمان را در غیاب سازمان نظام معلمی وآیین نامه شفاف و عادلانه
بیش از این لوث و بی معنا نکنیم !
فراموش نشود؛
دغدغه معیشت و منزلت همه تمرکز معلم را به حاشیه می برد و اجازه نمی دهد معلمان زمان و فکر خود را در آستانه سال جدید تحصیلی به توسعه حرفه ای شان اختصاص دهند»