پس از کش و قوس های فراوان بالاخره قانون رتبه بندی معلمان تصویب شد. به دنبال آن، وزارت آموزش و پرورش برای اجرایی شدن قانون مذکور، جدولی به نام جدول امتیازات رتبه بندی معلمان به صورت پیش نویس آماده کرده و در فضای مجازی قرار داد تا نظر جامعه معلمان را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد. بنابراین نوشته حاضر سعی دارد ارزیابی خود از جدول امتیازات رتبه بندی معلمان به شرح زیر ارایه کند:
ارزیابی جدول مذکور را می توان به دو شکل زیر انجام داد. نخست، ارزیابی کلیت جدول و دوم، ارزیابی جزییات آن. اما این نوشته، ارزیابی اش به کلیت جدول امتیازات مربوط است و نه جزییات آن. کلیت جدول امتیازات در واقع شامل چهار شاخص اصلی یعنی شایستگی های عمومی، تخصصی، حرفه ای و نهایتا تجربه است. هر کدام از این شاخص های اصلی نیز دارای زیرشاخص ها و مصادیق مختلف می باشند. با این توضیح می توان ارزیابی جدول مذکور را در دو قسمت زیر چنین بیان کرد:
الف) محاسن:
به انصاف باید گفت که شاخص های جدول به همراه زیرشاخص ها و مصادیق آنها از جامعیت لازم برخوردار هستند. یعنی این شاخص ها قادر هستند که ارزیابی نسبتا جامع و کاملی از شایستگی های حرفه معلمی ارایه کنند. بر همین اساس رقابت نسبتا مطلوبی بین معلمان فعال و غیرفعال ایجاد می گردد. اما از جنبه دیگر نیز می توان استدلال کرد که وجود زیرشاخص ها و مصادیق متنوع و فراوان موجب می شوند که بسیاری از معلمان نتوانند در برخی از آنها امتیاز کسب کنند و در نتیجه این حس در آنان شکل می گیرد که طراحان جدول مذکور سعی کرده اند با طراحی زیرشاخص ها و مصادیق متنوع در پی کسر امتیاز از آنان باشند. بر همین مبناست که برخی معلمان به دنبال این هستند که صرفا از شاخص های ساده، همه شمول و عینی مثل مدرک تحصیلی، سابقه، دوره های ضمن خدمت و ارزشیابی سالانه استفاده گردد.
ب) معایب:
چنان که اشاره شد چهار شاخص اصلی جدول امتیازات دارای زیرشاخص ها و مصادیق فراوان و متنوعی می باشند. این زیرشاخص ها و مصادیق را به لحاظ برخورداری از ویژگی عینی و سنجش پذیری می توان به دو نوع تقسیم بندی کرد. به این معنی که برخی از مصادیق، ویژگی عینی داشته و به راحتی قابل سنجش هستند. مثل سابقه تدریس، مدرک تحصیلی و ... اما برخی از مصادیق، ویژگی عینی نداشته و به راحتی قابل سنجش نیستند. برای مثال درباره مصداق «تهیه نرم افزار آموزشی، تربیتی در راستای تسهیل آموزش» می توان گفت که شاید معلمی این ادعا را داشته باشد که پاورپوینت درسی اش، نرم افزار آموزشی بوده و جریان آموزش را تسهیل می کند. یا مثلا درباره مصداق «تشکیل کانال های آموزشی و گروه های تعاملی در شاد» برخی معلمان، سریعا کانال هایی را ایجاد کرده و محتواهای آموزشی دیگر همکاران فعال خود را که به وفور در فضای مجازی وجود دارد در آن کانال ها بارگذاری کنند تا بتوانند امتیاز مربوطه را کسب کنند.
در پایان و به عنوان نتیجه گیری از ارزیابی فوق می توان چنین پیشنهاد کرد که برخی از زیرشاخص ها و مصادیق جدول امتیازات که از ویژگی عینی بودن و سنجش پذیری لازم برخوردار نیستند، از فهرست زیرشاخص ها و مصادیق حذف شوند. چرا که به راحتی می توان پیش بینی کرد که این زیرشاخص ها و مصادیق موجب نارضایتی و اختلاف در بین معلمان می شود. بنابراین با حذف زیرشاخص ها و مصادیق غیرعینی و غیرسنجش پذیر اولا از فراوانی و تنوع زیاد زیرشاخص ها و مصادیق کاسته می شود. چرا که موجب سردرگمی و سختی فرایند رتبه بندی می شوند. ثانیا با کمتر شدن زیرشاخص ها و مصادیق، احساس معلمان مبنی بر از دست رفتن امتیازشان در زیرشاخص ها و مصادیق مذکور، مرتفع می گردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان