یکی از مهمترین و اساسی ترین حقوق طبیعی و ذاتی انسان، حق بر زبان مادری می باشد. زبان مادری مقوله ای فرهنگی ، مدنی و حقوق بشری است که تحت هیچ شرایطی قابل تعلیق نمی باشد. اما متاسفانه، این مسئله که امری فرهنگی، مدنی و انسانی است تبدیل به یک موضوع سیاسی و امنیتی در اکثر کشورهای چند زبانه گشته است.
در اینجا نگاهی می اندازم به اصول پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی:
«اصل پانزدهم: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است».
همچنین در اصل نوزدهم نیز آمده:
«اصل نوزدهم: مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».
پر واضح است که بدون تامین امکانات آموزشی از سوی دولت ها، امکان بقای زبان مادری وجود ندارد لذا جهت جلوگیری از مرگ زبان ها و اضمحلال تدریجی آنها، باید استفاده از زبان محلی در مناطق خاص خود همراه با زبان رسمی کشور الزامی گردد.
سوال این است که در اصل 15 تنها آمده است که « تدریس زبان های محلی و قومی در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است» اما در این اصل فقط «آزاد است» آمده و مشخص نشده که آیا دولت هیچ گونه تعهدی در ارتباط با تدریس زبانهای قومی و تامین امکانات آموزشی ندارد؟ و خود اقوام باید به هزینه خود، زبان مادری شان را آموزش دهند؟
به عبارتی، آیا دولت موظف است که امکانات سخت افزاری و نرم افزاری لازم از جمله تامین فضای آموزش، تامین معلمان مربوطه و تهیه کتب درسی لازم را فراهم آورد یا نه...؟
برخی معتقدند که این اصل، هیچ تکلیفی برای دولت ایجاد نکرده است. اما سوال اینست که اگر دولت مکلف به تامین آن امکانات آموزشی در مدارس نباشد در آن صورت، بدون مساعدت دولت، خود این اقوام چگونه می توانند تمام امکانات سخت افزاری، نرم افزاری و از جمله معلمان و کتب لازم برای آموزش زبان مادری خودشان را تامین نمایند؟
پاسخ اینست که اگر چه کلمه مکلف و متعهد بودن دولت نیامده است اما روح حاکم بر این دو اصل، دولت را کاملا متعهد می کند چرا که، توجه به مشروح مذاکرات مجلس در زمان تصویب قانون اساسی نیز بر تعهد دولت دلالت داشته و زوایای پنهان این اصل را مشخص می سازد.
جالب اینجاست که در آن زمان، آخرین سؤالی که قبل از رأی گیری این اصل، مولوی عبدالعزیز در خصوص الزام یا اختیار دولت در اجرای این اصل، از نائب رئیس مجلس (دکتر بهشتی) می کند، دکتر بهشتی چنین جواب می دهد:
«بلی، دولت موظف است یعنی وقتی آنها حق داشتند این زبان را تدریس کنند دولت موظف است چیزی که آنها حق دارند برایشان تهیه بکند»
و حتی دوباره مولوی عبدالعزیز سؤال می پرسد که «یعنی هم کتاب و هم معلم باید تهیه بکند؟»
که ایشان می گویند«بلی».
مولوی عبدالعزیز می پرسد:
«...اگر کسی بخواهد مثلا زبان عربی بخواند دولت برای او معلم عربی می گیرد یا نه؟ و یا اگر کسی بخواهد با زبان بلوچی بخواند آیا دولت ملزم است که برای او معلم بلوچی بگیرد یا نه؟
پاسخ: بلی دولت موظف است. ..
و سپس رأی گیری شروع می شود.
کانال تاریخ تحلیلی ایران
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.