در جامعه ما دهه هاست که تلاش می شود برای دفع و کم شدن فساد اخلاقی، زمینه های برقراری ارتباط میان زنان و مردان و حضور زنان کاهش یابد. متولیان سیاسی و فرهنگی کشور یکی از راههای کم کردن این ارتباط را ایجاد برخی ممنوعیت ها برای زنان (مانند ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها) یا تفکیک و جداسازی زن و مرد در ورودی دانشگاه و اتوبوس و مدرسه و پارک و امثالهم می دانند و قوانین بسیاری هم در این زمینه تصویب و اجراء کرده اند.
حال بعد چندین دهه اجرای چنین سیاست هایی کافی است سری به دبیرستان های پسرانه (دخترانه اطلاع خاصی ندارم) کشور بزنیم تا شکست و نتیجه معکوس چنین سیاست هایی را به وضوح مشاهده نماییم. امروزه در اغلب دبیرستان های کشور با نوجوانانی مواجه می شویم که هنگام سخن گفتن از دختران و زنان از واژه های به شدت زننده و زشتی استفاده می کنند. نوجوانانی که شناخت شان از زن در هاله ای از جهل و خشونت کلامی استوار است و از زن چیزی جز چند کلیپ «بدن نمایان اینستاگرامی» و برخی جوک های جنسی چیز دیگری نمی دانند. اغلب این نوجوانان برداشتی به شدت مخدوش و کاملا جنسی از زن دارند دارند و از زن چیزی جز برجستگی های بدن را نمی بینند. در این دبیرستان ها از دیوار نوشته های دست شویی ها و میزهای کلاس گرفته تا شوخی های رکیک با برخی کلمات و نقاشی های مخفیانه که در کلاس های حوصله سر بر ترسیم می کنند، همگی واژه ها و تصاویری رکیک و توهین آمیز در مورد زنان است. بسیاری از این نوجوانان برای شناخت جنس مخالف و ارضاء حس کنجکاوی به روش های دیگری مانند سرچ در اینترنت یا تماشای برخی کلیپ ها و فیلم ها روی آورده و درک مخدوش و نادرستی از زنان به دست می آورند.
نظام آموزشی با جدا کردن دختران و پسران از همان کودکی باعث می شود آنها شناخت درستی از کارکرد و توانایی های جنس مخالف خود نداشته باشند.
نظام آموزشی با تفکیک جنسیتی اجازه نمی دهد، پسران از همان کودکی، دخترانی را در کنار خود ببینند که:
- ممکن است از آنها باهوش تر باشند (که اگر در آینده همسری موفق تر داشتند، حسادت نکرده و با راحتی بپذیرند)
نمرات بهتری از آنها کسب کنند (که اگر در آینده زنی به رتبه های بالای علمی رسید به دنبال حذف او نروند)
در مواجه با تنبیه همکلاسی ها عواطف انسانی بیشتری به خرج دهند. (با تاثیرپذیری از آنها روحیه دگر ستیز و آزارگرشان تلطیف شود)
- با دخترانی آشنا شوند که جذب و قدرت مدیریت بالایی داشته و مبصر کلاس باشند (که اگر در آینده زنی را مدیر یا مسئول خود دیدند شاخ درنیاورده و به دنبال تمسخر و توهین به او نباشند)
- دخترانی را مشاهده کنند که نه بر اساس عواطف بلکه عقلانیت کامل تصمیم می گیرند.(در بزرگسالی مدام نگویند که زن ناقص العقل است و توان تصمیم گیری عقلانی ندارد و به درد قضاوت نمی خورد و...)
از خشونت و نگاهی جنسی شان به زنان تلطیف پیدا کند. (با دیدن دختران در کنار خویش، برای شناخت زن به رویاپردازی جنسی درباره آنها مبادرت نورزند)
دخترانی را مشاهده کنند که مهارت و استعداد ورزشی و فنی بالاتری دارند (در بزرگسالی وقتی راننده و زن ورزشکاری دیدند، سعی در تمسخر و آزار او نداشته باشند و مهارت و قدرت آنها را به رسمیت بشناسند)
پسرانی که از ابتدا از دختران جامعه به صورت جداگانه رشد یافته و تعلیم می بینند، هیچ گاه به صورت تجربی با دختری با چنین ویژگی ها و توانایی هایی (علمی، مدیریتی، عاطفی، ورزشی، هنری و..) مواجه نمی شوند و در ذهنیت خود از دختران، موجودی که کارکرد اصلی آرایش و بدن نمایی و خدمت جنسی به مردان است، ترسیم می کنند و با چنین ذهنیتی به سراغ زنان جامعه خود می روند. در چنین جامعه ای بسیاری از زنان هم کم کم به موقعیت و نگاه ایجاد شده به آنها توسط مردان (ابژه جنسی مردانه) تن می دهند و نقش خود در این قالب را می پذیرند. این میزان غیر طبیعی از مصرف لوازم آرایشی تا اعمال جراحی زیبایی و صورت های دفورمه شده توسط مواد آرایشی و شیمیایی توسط زنان همگی نشانگر و برون داد چنین وضعیتی و پذیرفته شدن آن توسط آحاد زنان و مردان جامعه است.
کانال خرمگس
نظرات بینندگان
و اما با این استدلال های ضعیف و غیرمستند، و با آن فضاحت های جنسی (مانند رواج همجنس بازی و تجاوز به عنف) در جوامع فاقد تفکیک جنسیتی، نمی توان هیچ مردمی را از فرهنگ تاریخی خود جدا کرد.
مردم فکر می کنند و تصمیم می گیرند و دیگر آزادی های جنسی در اولویت آنها نیست چرا که بی بند و باری های جنسی روی اعصاب تعداد کثیری از مردم است.
اکنون اولویت اول و آخر مردم، فقط و فقط معیشت و اقتصاد است و از این صحبت ها عبور کرده اند.