مهرماه امسال « مجید بدرقه» یکی از نیروهای پای کار (از کادر اداری آموزش و پرورش) با سوابق مکفی و چندگانه را برای معاونت پرورشی معرفی کردم و علی رغم رد صلاحیت شان در شورای معاونین (لویی جرگه ناحیه ۳ کرج) دوباره و سه باره بر پیشنهادم پافشاری کردم ؛ نهایتا زور دوستان ناحیه فائق آمد و به خاطر همین لطف دوستان؛ امروز در انتهای آبان هنوز از نعمت معاون پرورشی محرومم .
دلیل ظاهری مخالفت اداره با گزینه پیشنهادی معاونت پرورشی، نداشتن دو سال سابقه مربی گری بود.
امروز علی رغم دفاع تمام قد رئیس جمهور ، « مسعود فیاضی» وزیر پیشنهادی برای آموزش و پرورش در جلب نظر و کسب رای اعتماد مجلس ناکام ماند.
واقعیت آن که قصد دارم آقای « مسعود فیاضی » را غایبانه به عنوان معاون پرورشی شهیدستان به اداره معرفی نمایم ، هم یک دلجویی از وی باشد و هم آزمونی برای لویی جرگه!
به نظر شما ؛ اگر اسم و فامیل مسعود فیاضی را فاکتور بگیرم ، تنها با رویت رزومه ؛ فیاضی شرایط احراز پست معاونت پرورشی شهیدستان کرج را دارا خواهد بود؟
معلمان در صدر گروههای مرجع
معلمان قشری هستند که یک عمر غلطهای املایی و انشایی دانشآموزان را گرفته و با مهر پدرانه و عطوفت مادرانه دستان کوچک شاگردانشان را صمیمانه میفشارند. مضاف بر این نباید از کنار لایوهای شتاب زده و غیرکارشناسی باغگلی در اینستاگرام و نشست های فیاضی با سلبریتی های مجازی (به جای نشست با تشکل های نسبتا مستقل معلمان و رسانه های مستقل ) به سادگی عبور کرد، برنامههایی که در آن سوتی پشت سر سوتی موج می زد.
از منظری دیگر ، فرهنگیان همچنان از گروههای پیشتاز مرجع بوده و با وجود تنزل منزلتی و سقوط آزاد معیشتی کماکان مورد وثوق مردمند. به پاس تحصیلات بالا و تیزبینی خاص همواره با نکتهسنجی تحولات جامعه پیرامونی خود را رصد و پایش مینمایند.
ضرورت بازشناسی جامعه فرهنگیان
در دول قبلی به واسطه ظرفیت جامعه بزرگ فرهنگیان دولتها در هر دستگاه و نهادی که کم میآوردند از مدیران پرتوان آموزش و پرورش استفاده می کردند و همچنین در ادوار مجلس حداقل ثلث نمایندگان مجلس شورای اسلامی ریشه و تبار معلمی دارند.
حال معرفی گزینه هایی بی تجربه، مدعی و خارج از آموزش و پرورش برای اداره جامعه میلیونی معلمان با مختصات یادشده در آغاز ، بیتوجهی و توهین آشکار به شعور معلمان و نادیده گرفتن ظرفیتهای بالای آنان است.
در این راستا جا دارد رییسجمهور محترم بیواسطه مشاورانش جامعه فرهنگیان را مجددا مطالعه و اطلاعات خود را از این حوزه پرچالش بهروز نماید تا در انتخاب وزیر آموزش و پرورش آتی ، گاف باغگلی و فیاضی تکرار نشود.
فیاضی نسخه ضعیف شده باغگلی
در عرض چند روز وقوع برخی اتفاقات چون کاتالیزوری قوی باعث شد تا علیرغم میل و رغبت دولت و تأکیدات مؤکد رییسجمهور باغگلی و فیاضی وزیران پیشنهادی آموزش و پرورش از اوج تکبر و غرور به کف مجلس هبوط نمایند.
این در حالیست که در ایام تبلیغات انتخابات ، رییسی بر لزوم توجه خاص بر آموزش و پرورش و پرداختن بر عدالت آموزشی تأکید کرده بود .
همچنین خبر نسبت فامیلی باغگلی جوانِ غیرمعلم با همسر رییسجمهور و فیاضی با زاکانی شهردار پایتخت ، جامعه خاموش و خموده فرهنگیان را نسبت به موضوع چیستی و کیستی وزیران پیشنهادی حساس نمود. در ادامه برخورد و انکار سادهلوحانه واقعیت باعث مضاعف شدن حساسیتها و تیز شدن شاخکهای جامعه فرهنگیان نسبت به موضوع گردید.
خلط برنامه با اهداف سند تحول
در دیدار باغگلی با کمیسیون آموزش آش چنان شور شد که یکی از نمایندگان گفت: « برادر برو انصراف بده ! تو این کاره نیستی، نه وقت خودتو تلف کن و نه وقت مجلس و ...
برآیند ارزیابی کمیسیون آموزش از برنامه های ارائه شده توسط باغگلی و فیاضی؛ شعاری بودن برنامهها و خلط برنامهها با اهداف بالادستی سند تحول بود.
مضاف بر این نباید از کنار لایوهای شتاب زده و غیرکارشناسی باغگلی در اینستاگرام و نشست های فیاضی با سلبریتی های مجازی (به جای نشست با تشکل های نسبتا مستقل معلمان و رسانه های مستقل ) به سادگی عبور کرد، برنامههایی که در آن سوتی پشت سر سوتی موج می زد.
جنبش معلمان نتیجه داد
دید مصرف گرایانه و برباد دهنده بودجه توسط دولت در معنای عام به آموزش و پرورش رویکردی ویرانگر در حوزه تعلیم و تربیت است ، این دید معیوب باعث شده که آموزش و پرورش در بین ده اولویت اول دولتها هم دیده نشود.
البته نباید از معرفی کاندیداهای وزارت آموزش و پرورش از نسل به اصطلاح اساتید دانشگاه توسط دولتها غافل شد. در حالی که آموزش و پرورش خود همواره صادرکننده مدیران با کفایت بوده امروزه باید تحقیر تحمیل وزیرانی آبکی و طبلهای توخالی را بر سیمای خراشیده خود تحمل نماید .
معلمان نیز با درک و لمس برخوردهای تبعیض آمیز و متکبرانه دولتمردان نسبت به آموزش و پرورش دست به کار شده و در نتیجه هژمونی قلمی و رایزنی و فشار جنبش معلمان به نمایندگان، جو مجلس واقع بینانه تر گردید.
نمایندگان نیز که معمولا پا بر دوش معلمان راهی پارلمان شدهاند ، به ناچار و شاید علیرغم میل باطنی خود تحت فشار و هژمونی جامعه فرهنگیان به وزیران نامتجانس و ناهمگون پیشنهادی رییسی یک نه معنادار دادند.
امیدواریم وزیر پیشنهادی بعدی از جنس معلمان بوده و عاریتی نباشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کدام جنبش؟
با کدام آمار ، فکت یا پدیدار شناسی ، صحبت از جنبش می کنید؟ حداقل برای شخص بنده که تا به حال فقط معلم بوده و خوشبختانه یا بدبختانه ، حتی معاون یک مدرسه دورافتاده هم نبودم ، اینکه معاون پرورشی یک ناحیه یا منطقه یا مدیر کل یک استان یا وزیر تقی یا نقی باشد ، چه توفیری می کند؟!
اگر معلمان جنبشی داشتند ، چرا سالهاست که نظام پزشکی،
مهندسی ، پرستاری ، مامایی، کانون وکلا ، اتحادیه نانوایان ، اتحادیه رانندگان شرکت واحد و ... تاسیس شده ، ولی خبری از معلمان نیست؟ آیا حدود یک میلیون شاغل این حرفه! نباید اتحادیه ، سندیکا یا مانند این داشته باشند!؟
اگر معلمان جنبشی داشتند ، چرا قانون یک دهه ای "رتبه بندی" باید بر زمین بماند! مطمئن باشید که این نمایندگان تحت تاثیر هیچ جنبشی به خصوص ، جنبش خیالی معلمان قرار نمی گیرند و شما باید تحلیل خود را از عدم رای اعتماد به این دو نفر در جای دیگری که نزدیک به خود این حضرات وکیل الدوله است، جستجو کنید!
بدون هیچگونه نظرسنجی به شما قول می دهم که عینک سیاسی-ایدئولوژیک شما هیچ اهمیتی برای معلمان نداشته و در حال حاضر فقط و فقط اجرای طرح رتبه بندی واقعی معلمان و نه کاریکاتوری از آن که بیشتر مدنظر فرادستان است، تنها دلمشغولی معلمان است.چون هر کودکی می داند که میزان درآمد است که جابه جایی افراد را از زیر خط فقر به بالای آن تعیین می کند.
در ده سال گذشته انواع و اقسام وزرا از اصولگرا ، اعتدالی و ... را با چشم دیده ایم که انواع و اقسام جنگ های زرگری سیاسی را برای مشغول نگه داشتن اذهان به کار گرفته اند ، ولی جملگی در یک معنا همدست و همفکر بوده اند و آن همانا ، جلوگیری از تشکیل سازمان یا اتحادیه قانونی معلمان ، نگه داشتن معلم زیر خط فقر،کالایی و خصوصی سازی آموزش و سلطه بر صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است.
والسلام.
احسنت.