گروهی که خود را جمعی از اعضای هیئت علمی اعلام نموده اند با بیانیه ای متناقض و ساده لوحانه با طرح سوالاتی در خصوص منشاء لایحه رتبه بندی ، مرارت های استادی از کنار هم بودن عناوین معلم و استاد انتقاد کرده و از زمین و زمان برای نجات علم از لوث شدن کمک خواسته اند. هرچند انتساب این بیانیه به اساتید دانشگاه بعید و به جهت بچه گانه بودن ارزش پاسخ گویی نداشت ولی جهت استحضار برخی متوهمان که متاسفانه تعداشان در جامعه رو به تزاید است ، نیز قضاوت مردم شریف و خیزش احتمالی مسئولان از خواب غفلت صرف نظر ایرادات فراوان رتبه بندی مطالبی تقدیم می گردد.
1- عدالت موضوع علوم ، ادیان و فلسفه بعثت انبیاست و تبعیض منطقاً، عقلاً و انصافاً منتفی است. بند 9 اصل سوم قانون اساسی مبنی بر تکلیف دولت برای رفع تبعیض های ناروا، اصل 20 قانون اساسی و حمایت یکسان همگان از سوی قانون اهمیت عدالت را بی نیاز از توضیح کرده، تبصره 3 ماده 29 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه ، بند 3 ماده 54 ق م خ و ماده 62 همان قانون عدم توسیع دامنه تبعیض به بیش از 20 درصد از سوی دولت و الزام و حق کارمند به کسب مدارج بالاتر را تکلیف حاکمیت و حق معلم فرض کرده است پس منشاء و مبناء لایحه مستظهر به قانون مستغنی از تفسیر مسئول ، نماینده و جمعی از فلان گروه است.
2- فرض کنید تقی و نقی گواهینامه پایه یک رانندگی دارند، محدودیت و محرومیت تقی به دلیل مرارت های نقی مضحک است. اتفاقاً ادعای مرارتی نقی مثبت عجز اوست نه قوت او. اگر شخصی مطابق قوانین موضوعه مشروعاً به درجه علمی مشخصی رسیده بایستی از مزایای آن بهره مند شود و نمی توان به جهت اینکه فرد دیگری در رسیدن به آن درجه مشقت زیادی کشیده صاحب حق را محروم کرد. نه تنها تلاش و رشد مقید به زمان و مکان ومختص بیانیه نویسان متوهم نیست، حتی قانون گذار هم نمی تواند جلو رشد و پیشرفت قانونی افراد را بگیرد.این استدلال که نباید هیج کس را با من مقایسه کرد استدلال تافته جدا بافته هاست.
3- انسانهای باشرف که در کسوت استادی اند به مصداق زکوه العلم نشره و اصل بی طرفی علم ، امر آموزش را به آینده شغلی متعلم خود گره نمی زنند. فرض اینکه اساتید در پرورش معلمان دانشگاه با معلمان مدرسه به باورهای بچه گانه شما ایمان داشتند فرض محالی است.
معلم و استاد دانش آموخته یک سیستم آموزشی اند؛ مدعی ارجحیت فوق لیسانسی به فوق لیسانس و حتی دکترای دیگر به صرف محل خدمت فقط از رانت خواران ذلیل بر می آید. این جمع مدعی که خود را واجد معلومات بی کران می دانند در پژوهشگاه خالی و خیالی شان، جمع نقیضین " تبلیغ آبکی اعتبار معلم و آفت خواندن اجتماع معلم و استاد" را با کدام پژوهش مشعشع خود پاسخ می دهند؟ عدم اجرای قانون به بهانه نبود بودجه بیشتر از آنکه گویای نبود بودجه باشد گواه بی کفایتی مسئولین در اداره عادلانه بودجه و عدول از 80 درصد به هر دلیلی تخلف است همچنان که سیاه نمایی و اظهار فضل استادنماها مستنداً به اصول 20 و 40 قانون اساسی فاقد وجاهت قانونی و زاید است.
اینان که خود را قبله عالم علم می دانند چطور از فهم این موضوع ساده که عناوین ، لیبل ها و نامگذاری های مانند معلم و استاد متغیر ظاهری بوده و فی نفسه ارزش علمی ندارد، عاجز هستند؟ نه برادران و خواهران متوهم ، علم با عنوان استاد معلمی نه بارور می شود و نه لوث، اساساً علم لوث شدنی نیست. آنچه سبب تحقیر مستقیم معلم و با واسطه استاد شده ورود افرادی استادنما به بدنه وزارت علوم با استفاده از انواع رانت ها و حاکمیت سیاسیون و دلالان بر عرصه علم و دانش است. به مصداق "من دعی عالم فهوجاهل" ادعا دلیل بر علم نیست،به یاد بیارید جمله معروف ای مالک .... ، بفهمید که معلمان یا در آفرینش با تو برابرند یا مثل شما تدریس می کنند یا مانند شما فارغ التحصیل شده اند پس کلاً و صد درصد با تو برابرند نه هشتاد درصد.
متاسفانه سایه شوم رانت ، فامیل سالاری، استمرار تبعیض سازمان یافته سبب شده برخی ها فلسفه قانون را فراموش کنند: آقای عالم ، آقای همه چیزدان، آقای مسئول، آقای نماینده منظور از تبصره ۳ ماده 29 قانون مدیریت خدمات موضوعه و قانونی کردن تبعیض نیست بلکه در پی تطبیق صد درصدی است 20 درصد را به عنوان خط قرمز ، تخلف و یا جرم قرارداد است. عدم خروج از دایره 20 درصدی تکلیف دولت و حق معلم است نه امتیازی از حکومت به معلم.
نویسندگان مدعی علم و استادی با کدامین، معادله ریاضی، تجانس هندسی، تقارن و تعادل فیزیکی، موازنه شیمی ، تراز حسابداری ، معاهده و قرارداد حقوقی و معامله و ترازوی بقالی، هم در طرف 100 نا همترازی هستند و هم معترض طرف 80 درصدی می باشند. اینان که خود را قبله عالم علم می دانند چطور از فهم این موضوع ساده که عناوین ، لیبل ها و نامگذاری های مانند معلم و استاد متغیر ظاهری بوده و فی نفسه ارزش علمی ندارد، عاجز هستند؟
با پوزش از مشاغل محترم دیگر ؛ مگر می خواهند استاد گچ کار یا استاد نقاش را با حضرات تطبیق دهند ؟
مخلص کلام اینکه وفق قوانین اساسی، پنج ساله ششم توسعه، مدیریت خدمات، تحقق عدالت و همسان سازی 100 درصدی مشاغل مشابه فارع از عنوانشان تکلیف دولت و وظیفه نمایندگان محترم مجلس و حق معلم است نه همترازی 80 درصدی.
عدم اجرای قانون به بهانه نبود بودجه بیشتر از آنکه گویای نبود بودجه باشد گواه بی کفایتی مسئولین در اداره عادلانه بودجه و عدول از 80 درصد به هر دلیلی تخلف است همچنان که سیاه نمایی و اظهار فضل استادنماها مستنداً به اصول 20 و 40 قانون اساسی فاقد وجاهت قانونی و زاید است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
برخلاف فرمایش شما درخواست رفع تبعیض نه تنها سخیف نیست بلکه مر قانون و عین جوانمردی است. و اتفاقاً رفع تبعیض زمانی موضوعیت می یابد که شرایط کاری یکسان باشد. تمام حرف هم بر سر این است که شرایط یکسانی در نظام آموزشی حاکم شود و هر کس مثل شما داننده بود ارتقاء پیدا کند و هرکس مثل بنده کم سواد بود ارتقاء پیدا نکند. سخیف افکار طرفدار نظام آموزشی سیاست زده و یک بام و چند هواست.
===انسانهای باشرف که در کسوت استادی اند به مصداق زکوه العلم نشره و اصل بی طرفی علم ، امر آموزش را به آینده شغلی متعلم خود گره نمی زنند. فرض اینکه اساتید در پرورش معلمان دانشگاه با معلمان مدرسه به باورهای بچه گانه شما ایمان داشتند فرض محالی است.===
پس کسی ادعای معلم زاده و استاد زاده نیست موفق باشید
اما معلمین و اعضای هیات علمی طی دو فرآیند استخدامی متفاوت و قوانین متفاوت طی مسیر کرده اند و می کنند.
لذا بدوا دو شغل متفاوت تلقی می شوند. نمی شود هر کسی را که پای تخته ای ایستاد و چیزی را درس داد، در یک زمره شغلی قلمداد کرد.
با این نگاه، بنایی که به کارگران آموزش می دهد، مکانیکی که به شاگردش آموزش می دهد، تکنسینی که تعمیر لباس شویی آموزش می دهد، و غیره؛ همگی معلم یا استاد هستند و مدعی می باشند.
بنابراین، مشاغلی با هم مشابه هستند که شیوه استخدامی، مقرراتی، سنجشی و عملکردی عینا یکسانی داشته باشند.
در صورتی که مثلا امروز بخواهیم تصمیم بگیریم که دو شغل غیر مشابه را یکسان تلقی بکنیم، لازم است که همه چیزهای آن یکسان تلقی شود. که اساسا من فکر می کنم که اعضای هیات علمی از این موضوع، استقبال هم می کنند. (اگرچه یکسان کردن وظایف و مسئولیت های این دو شغل، هم به ضرر مدارس خواهد بود و هم به ضرر دانشگاه ها !)
پیروز باشید
تازه فقط در حد حرف گفته میشود اگر معلم مدرسه تمام شرایط بالاترین رتبه معلم دانشگاه را داشته باشه شاید با هزاران شرط و شروط با 80 درصد کمترین رتبه او و تنها در روی کاغذ همتراز میشود. جالبتر اینکه عده ای که خود استاد می نامند همترازی را فحش و اراجیف می دانند وجداناً جالب نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ااز استادان در دانشگاهتان هم نمره گرفتید والان توهین می کنید
درسته؟
معلمان محترمی که درسال های اخیر آمدند ود دانشگاهای آزاد با نمرات نجومی و با دادن پول مدرک وپایان نامه گرفتند الان برای ما ادعای داشتن مدرک سر می دهند. ای کاش اساتید دلشان نمی سوخت و وقتی فقط آخر هفته ها در دانشگاه رویت می شدند و به داشتن بیمه و تثبیت شغلی و نیمه وقت مدرک گرفتند جلوی شان را می گرفتیم
البته بیسار شریف و بزرگند معلمان عزیزی که جانب انصاف را رعایت میکنند و شان والایی دارند وبرای ادامه تحصیل تلاش کرده اند حساب آنها جداست
پس منصف باشید وتوهین نکنید.
این به نظر شما بی عدالتی هست؟
عناوین دانشگاهی هم بین الملل است و مال من نوعی نیست. یه سرچ کوچک بکنید،
به شخصه پناه میبرم به خدا. از این که بچه ام زیر دست معلمانی باشند که انصاف، صداقت، عدالت و ادب را زیر پا گذاشته و با این چنین ادبیاتی که زیبنده چاله میدون هم نیست، چه برسه به قشر فرهنگی، اساتید دانشگاه را مورد تحقیر و تمسخر قرار میدهد،
بترسید از خدا و اخلاق مدار باشید که ما بجز این، به دانشجویان یاد نداده و نخواهیم داد
قضاوت متعصابانه و سطحی شما بیشتر سطح علمی احتمالی شما را زیر سوال میبرد.
دکتر برزگرزاده ضمن تکریم استادان محترم به بیانیه دهندگانی که نگران عنوان خود هستند یادآور شده به جای چسبیدن به عناوین دانشگاهی مدافع عدالت باشید و از حقوق همنوعان خود دفاع کنید. به فهم بنده توهین در نوشته نگارنده نیست.
واضحه که درک قایم به ذات است و من نمی توانم با درک علامه وار شما وارد مدرسه شوم.
معلم بزرگوار
بنده شاگرد کوچک شماها هستم و به شدت خواستار افزایش حقوق چندبرابری شما عزیزان هستم. هیچوقت هم به خودم اجازه نمیدم(مثل شما) که بقیه افراد جامعه هرچند استاد را با کلماتی توهین آمیز مورد اهانت قرار بدم. این القاب جدید که قرار هست برای معلمین شریف تعریف بشه مقدمه ای هست بر نابودی دانشگاه و تمام اینها با فکر و برنامه انتخاب شده، آنها که پایه گذار این بدعتها هستند از دانشگاه و دانشگاهیان نفرت دارند چرا که تنها صدای مخالف و منتقد از دانشگاه بیرون میآید ولاغیر پس برایشان بهتر این است که دانشگاه را متلاشی نمایند با حرکاتی زیرکانه. چرا اصلا موضوع افزایش حقوق باید با اساتید دانشگاه گره بخورد؟؟؟ هیچوقت فکر کرده اید؟؟ یک بخش آموزش اشتراکاتی با اساتید دارید اما بخش پژوهش آیا قابل قیاس با هم هستیم؟؟؟ کلاه خود را قاضی کنیم بنده که الان مشغول پاسخگویی به شما هستم شبها تا پاسی از شب مشغول نگارش مقاله، ویرایش مقاله، داوری مقالات بین المللی، ویرایش پایان نامه و... در خارج از تایم کاری و با از بین بردن وقت خانواده خود هستم.
2- درست است که سطح دانش بسیاری از ظاهرا استادان دانشگاه که از طریق رانت استاد شده اند از سطح دانش بسیاری از معلمان کمتر است اما این دلیل نمی شود که حقیقت دانشگاه و استادی دانشگاه انکار شود و استادانی که یک تنه به اندازه صدها معلم علم و دانش دارند نادیده گرفته شوند.
3- اینکه عده ای عناوین دانشگاهی را به سرقت برده اند دلیل نمی شود که ما هم کمک کنیم تا آن عناوین، معنی خود را از دست بدهند.
4- در آموزش و پرورش نیز معلمان خوب و بد، رانتی و غیر رانتی زیاد هست اما آیا کسی حق دارد به بهانه وجود معلمان نالایق، حق معلم و معلمی را انکار کند؟
5- همان طور که استادان امروز، دانش آموزان دیروز بوده اند معلمان امروز هم دانش آموزان و دانشجویان دیروز بوده اند و تخصص معلمی خود را مدیون استادان دانشگاه هستند. لذا حق شناسی باید واقعی باشد.
ٍثانیاً کار معلم در از هویت گذشته است معلم امروز با این وسیله دنبال عناوین نیست بلکه دنبال افزایش حقوق است و چون نه با نفتی و نه با گازی و نه با بانکی اشتراک شغلی ندارد مدام شغل خود را با اساتید مقایسه میکند.
ثانیا چه عیبی داره معلمانی که توانمند هستند مثل شما مقاله بدهند و پژوهش کنند مگر پژوهش مختص شماست؟
"این جمع مدعی که خود را واجد معلومات بی کران می دانند در پژوهشگاه خالی و خیالی شان، جمع نقیضین " تبلیغ آبکی اعتبار معلم و آفت خواندن اجتماع معلم و استاد" را با کدام پژوهش مشعشع خود پاسخ می دهند؟"
جوابت را گرفتی از یک طرف میگوی معلم بالاترین عنوان است از طرف دیگر میگوی که معلم بی هویت است.
قضاوت با خواننده محترم
در این متن علاوه بر اینکه اخلاق و ادب رعایت نشده است، که دور از شان معلمان محترم است.
نویسنده انصاف را هم رعایت نکرده است. اگر حقوق 80 درصد شود اشکالی ندارد اما باید وظایف و... هم 80 درصد شود، آنگاه باید خیلی ها از معلمی اخراج شوند. همانطور که اساتید اخراج می سوند.
نکنه چون حقوق معلم کم از نظر انسانی هم .....؟
مخلص کلام اینکه وفق قوانین اساسی، پنج ساله ششم توسعه، مدیریت خدمات، تحقق عدالت و همسان سازی 100 درصدی مشاغل مشابه فارع از عنوانشان تکلیف دولت و وظیفه نمایندگان محترم مجلس و حق معلم است نه همترازی 80 درصدی.
اول برادری رو ثابت کنید بعد طلب ارث!
کی و کجا مشخص شده که معلمی و هیأت علمی مشاغل مشابه هستند؟ چون هر دو میرن سر کلاس مشاغل مشابه هستند؟ پرستار و پزشک هر دو میرن اتاق عمل، پس مشاغل مشابه هستند؟ مهماندار و خلبان هر دو داخل هواپیما کار میکنند پس مشابه هستند؟ استاد بنا و کارگر هر دو روی ساختمون کار میکنند پس مشابه هستند؟
دکتری که معلم 31 شهریور یک محصل است چرا باید کمتر از معلم لیسانس و فوق لیسانس اول مهر یه دانشجو دریافتی داشته باشد؟ مگر شب اول مهر چه اتفاقی در نظام آموزشی رخ میدهد؟
شما می فرماید معلمان را با کدام شغل مقایسه کنیم؟ با کارگر میدان، مهندس شهرداری، کارشناس نفت، کارمند بانک، کارگر شهرداری و.... با کدام شغل؟
امگر قراره از ارثیه پدری شما حق معلم داده شود اینقدر نگران ارثیه هستید؟
فرض کنیم استدلال شما درست و شما استاد بنا و ما معلمان کارگر ساختمون، در کجای عالم استاد بنا ده برابر کارگر دریافتی دارد؟
2- روز آمد نگهداشتن معلم با دوره های آموزش ضمن خدمت میسر است؛ در گذشته نیز چنین بود.
3- همه دیپلمه های قدیم زیر دست همان معلمان کارشناس تربیت شده اند که همگان به باسواد بودن این دیپلمه ها اذعان دارند.
مشکل از زمانی ایجاد شد که مدرک گرایی مد شد و حقوق دریافتی، بدون توجه به سطح سواد، به مدرک گره زدند.
4- در گذشته هر معلمی که مدرک بالاتر از کارشناسی می گرفت با رعایت قوانین راهی دانشگاه می شد و به عنوان هیئت علمی استخدام می شد؛ اساسا ادامه تحصیل بعد از کارشناسی با هدف ماندن در آموزش و پرئرش نبود، بلکه با هدف اشتغال در دانشگاه بود.
5- خلاصه اینکه حقوق معلم باید در حد دارنده مدرک کارشناسی باشد؛ زیرا آموزش و پرورش نیاز به کارشناسی ارشد و دکتری نیست. دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و دکتری باید در صورت داشتن شرایط لازم جهت اشتغال به دانشگاه ها سوق داده شوند.
این روندی که شروع شده و عنوان معلمی را به ابتذال کشیده عنوان شما را هم دیر و زود به همان روز خواهند انداخت.اگر هم امروز اندکی آبرو برای شما مانده حضور حضرات سیاسیون و بقول دکتر برزگرزاده تداوم سایه شوم رانت بر سر شماست. وگرنه ذره ای اعتراض از سوی شما در به ابتذال کشیده شدن معلم و علم شاهد نبوده ایم. در غیاب شکوه و عظمت علم، هیچ ارزشی برای عناوین شما قابل تصور نیست. به جای این همه حساسیت به عنوان خود نگران خود علم و مادر علم یعنی معلم باشید.
لطفا بفرمایید چند درصد از عزیزان معلم فرزندانشان در مدارس دولتی که خودشان در ان تدریس میکنند دانش آموزند؟
دویم آنکه حرف شما متین و باید به تمام افرادی مانند فوتبالیست که با یک شوت حقوق یک عمر استاد دانشگاه و عمر 10 معلم را میگیرند و یا بازیگرانی مانند بهاره راهنما که با شیادی ملت را بی دست و پا و بی عرضه می خوانند و یا هر مامور مزدور دولتی که برای 5 روز زیارت کربلا 52 میلیون می دزدندو همچنین تمام نجومی بگیران و اختلاس گران و .... باید تاخت و آبروشان را برد
مقاله درصد تخریب هیات علمی نیست مقاله منتقد سکوت شما به صرف استفاده رانتی از عناوین دانشگاه است.
بهتره قبل از نگارش این مقاله یه سرچی میکردی و بی گدار به آب نمیزدی. عناوین دانشگاهی جهان شمول هستن ولی این واژهای من درآوردی صرفا جهت سرگرم کردن معلمان هست. مگر وظیفه معلم مقاله نویسی هست که آموزش را رها کند و دنبال مقاله نویسی و کسب امتیاز و مدرک باشد؟
بچه هامون رو می فرستیم زیر دست شما! واقعا که :)) معلم هم معلم های قدیم.
الکی نیست همه دنبال معلم خصوصی و مدارس خاص هستن
اگر معلمان محترم وظیفه خودرا درست انجام می دادند وضع مون این نبود
متن تشکل صنفی اعضای هیات علمی را بادقت بخونید اونجا از افزایش حقوق معلمان دفاع کرده نقدر بر هویت عناوین دانشگاهی بوده
. نگارنده این متن و نطر دهندگان فقط توهین کردند که اگر معلم باشند وای به حال جامعه ما که معلمان این افراد هستند.
دوستان عزیز در همه سازمان ها احتمال استخدام رانت وجود دارد
مگر در آموزش پرورش نیست مگر در فلان سازمان ایکس واسورگ نیست
و معلم نماهایی که بی ادب تر از ایشون دفاع کرده آند
یک لحظه تعقل کنید گره زدن حقوق تان به حقوق یک قشر دیگر
مهم نیست اساتید باشند یا افراد دیگر رفقط فریب و روردرو فرار. دادن شما با اقشار دیگر است
بروید ومطالبات خودرا قانونی وبدون گره زدن به جای دیگر و
در راستای قانون خدمات کشوری پیگیری کنید. والا بلا اساتید جزو خدمات کشوری نیستند و آیین نامه استخدامی شون فرق داره
با این رتبه بندی و چسبوندن. درگیری شما با ما دیگه خواب افزایش حقوق رو ببینید
توروخدا اینقدر ساده نباشید
البته اگر ادب وشان خودرا حفظ کنید که ازتون سپاسگزاریم :))
اجرای همترازی 80 درصدی همان مطالبات قانونی است دیگر
معلمان به کسی نچسبیده اند و نیازی هم ندارند بعد از ده سال دنبال حقوق و مطالبات قانونی خود هستند.
بسیار متاسفم... اینها با بازی های سیاسی خوب ما را به جان هم انداخته اند... مطمئن باشید آخرش هیچه.
معلمین عزیز خودتان را گرفتار این القاب و عناوین نکنید و بجای آن بر خود کلمه «معلمی» تمرکز کنید؛ مبادا فردا ۸۰ درصد وظایف هیات علمی را برایتان الزام کنند
شما بهتره به همان آموزگاری خودت برسی و اظهار بقول خود فضل نکنی
خودت هم نفهمیدی چی گفتی
اولیا و اوصیا و مغرب و مشرق رو با سفسطه بهم ربط دادی که معلم و استاد را یکی کنی
آخه بینوا برو دردت رو با شرکت نفت و گاز و بانگ و نیروهای نظامی حل کن نه با اساتید دانشگاه
برو ببین نفتی ها چقدر می گیرند رو سر اونها خراب شو نه استاد بیچاره که در 40 سالگی تازه استخدام میشه
بنده خدا حاجی بایایی فقط برا یعوامفریبی این ابزی رو راه انداخته وگرنه چرا حقوق معلم ها رو با سایر کارکنان یکی نمیکنه
بنده سالها معلم انتگرال بوده و دههاسال در دانشگاه حقوق تدریس کرده ام و صدها مقاله اعم از علمی پژوهشی و .... اندک سوادی در حساب و کتاب و قاعده و قانون دارم و اما بعد...
- جناب حسین آقا قانونی که هیات محترم علمی را از قانون مدیریت خدمات کشوری مستثنی کرده، همان قانون عدم اعمال تبعیض بیش از 20 درصدی را در مشاغل مشابه( نه همنشت)منع کرده است.حقیر به جهت داشتن دکتری تخصصی حقوق و سالها سابقه تدریس حقوق اساسی خوب میفهم که دارم از چی حرف می زنم. محض اطلاع آن جناب عرض میکنم که قانون موضوعه نمودن ناهمسانی ها و محدود کردن تبعیض هاست. اداره امور و زندگی اجتماعی، قانون گذار را به اعطاء مزایایی به برخی اشخاص حقیقی و حقوقی و در عین حال محدودیت امتیازات اهدایی وا می دارد. بحث بر سر عناوین و القاب نیست همگی مال شما.
انتقاد من بر سکوتی که اساتید محترم در مقابل تحقیر معلم و متعلم و بازیچه شدن آموزش در دست سیاست بازان و دلالان اختیار کرده اند که سبب میل این بی نوایی به سمت امثال حضرت عالی است.
اگر هم بر خلاف قواعد مسلم حقوقی تبعیض بر آموزگاران کوچکی مثل بنده را نادیده میگیرد پاسختان به تبعیض بین اساتید دانشگاه شهید رجایی با دانشگاه تهران چیست؟
برادر فرهیخته من از آتش بی عدالتی و بی قانونی هیج خرمنی را گریزی نیست پس به جای نکوهش افراد بی سوادی مانند من یه تکانی به خودتان بدهید.
عده ای بیانیه داده با دوگانه خود هم خواستند بظاهر از عنوان معلمی دفاع کنند و هم تلاش کردند با بین المللی بین المللی کردن از رانت عناوین استفاده کنند.
شروع کننده این بافتنی شما و همکاران بیانیه نویس شما بود.
استاد برزگرزاده میگویند عناوین بار علمی ندارد شما با کلمه آموزگار در صدد تحقیرایشان هستی بقول مارمولک عزیز دل برادر علم در پیش همگان است نه شما
التماس تفکر
آنکس که نداند و نداند که نداند .........
کسی که در این میان نفهمیده و یا حداقل کج فهمیده شما هستید نه استاد برزگرزاده
دلیل اصلی به یغما رفتن حق آموزش توسط بقول خودت نفتی و گازی و بانکی اختلاف درون حوزه آموزش است و با ایجاد تفرقه بین معلم دانشگاه و مدرسه چرب کردن موقتی سبیل شما دارایی کشور را تاراج میکنند. اگر شما نه به اندازه دکتر برزگرزاده بلکه قستمی از دور اندیشی ایشان را داشتی ، آینده آموزش، پیشرفت و رفاه کشور را به عناوین نمی فروختید. پس کام اول برای مبارزه بین صنفی عدالت دورن صنفی است اول همترازی بین همه معلمان بعد همترازی بین همه کارکنان...
در سایه تکرار مکرر برخی مفاهیم شما فکر میکنید که مقایسه معلم و استاد عداوت و دشمنی است.
درضمن دلیلی بهتر از این که فرموده اند عناوین و القاب و لیبل ها بار علمی ندارند.اینکه شما نگران کاهش حقوق خود با عناوین مربی معلم هستید قابل درک است ولی آیا قضیه برعکس می بود باز هم قضاوتتان همین بود؟؟؟؟
این حرف که تفاوت دریافتی کارمندان با مشاغل مشابه نباید از 20 درصد تجاوز نکنه، حرف بنده و امثال بنده نیست، مر و صریح قانون است.
چگونه است که همترازی دانشگاههای وزارت علوم با علوم پزشکی خوب است ولی همترازی دانشگاه آزاد و 80 درصدی آ.پ با وزارت علوم نسنجیده است؟
شما دوست عزیر به جای تکرار این حرف ها دنبال همترازی 100 دصدی خود و 80 تا 100 معلمان با وزارت علوم باشید. نیز مداقه در این مطلب هم که قرار بر تناظر لیسانس با لیسانس و فوق با فوق و الخ است نه لیسانس با دکتر خالی از فایده نیست.
در ضمن طول مدت تحصیل کارشناسی ، ارشد و دکتری برای همه یکسان است. و هیچ لیسانس و فوق لیسانسی در وزارت علوم در 40 سالگی استخدام نمی شود.
معلم دنبال حقوق هزار برابری نیست. مدتها معلمان را با نظام هماهنگ مشغول کردند به همه کارمندان افزایش حقوق داد الا معلم و با هزار دورغ و نیرنگ افزایش حقوق معلم را به همترازی با اساتید دانشگاه منوط کردند.خواهر لجن پراکن، اگر کسی شرایط قانونی همترازی با مدرسان دانشگاه را دارد چرا نباید از مزایای آن بهرمند شود؟ چرا؟ واقعاچرا؟
با ارادت به تمام معلمین عزیز و اساتید دانشگاه ها،قصد جسارت به هیچکس را نداشته و ندارم.ولی به جای توهین و جسارت به یکدیگر بهتر است هر صنفی و گروهی در چارچوب ضوابط صنفی خویش به دور ازتجاوز به حریم دیگر شغل ها دنبال مطالبات خود باشند و هیچ نیازی به تخریب و توهین نسبت به یکدیگر نیست.
مطمئن باشید زمین سخت از این آب گل آلود به دنبال طعمه های کثیف خود خواهد بود.
پس بیشتر مراقب باشیم و از هرگونه درگیری با هم نوعان و هم میهنان خود دوری کنیم و همه با هم با قوانین موجود و به دور از هرگونه هیاهو خواسته های مردم و خود را پی گیری کنیم.
سلام به دولت مهدی (عج) که در جذب نیرو بی خدشه و از توهّم مبرّاست.
امیدوارم برای شغل معلمین احترام قائل شویم ومعلم وهیچ کارمندی در کشور عزیزمان مشغله معیشت نداشته باشد ومجلس ودولت هم در طرح همسان سازی حتما دقت لازم را داشته باشند چرا که مراحل ارتقا و امتیازات معلم با اساتید دانشگاهی کاملا متفاوت است...
(((اگر شخصی مطابق قوانین موضوعه مشروعاً به درجه علمی مشخصی رسیده بایستی از مزایای آن بهره مند شود و نمی توان به جهت اینکه فرد دیگری در رسیدن به آن درجه مشقت زیادی کشیده صاحب حق را محروم کرد. رشد مقید به زمان و مکان ومختص بیانیه نویسان نیست، حتی قانون گذار هم نمی تواند جلو رشد و پیشرفت قانونی افراد را بگیرد.این استدلال که نباید هیج کس را با من مقایسه کرد استدلال تافته جدا بافته هاست.)))
مضاف بر آن انتقاد مقاله متوجه نویسندگان بیانیه است و هیچ جسارتی به استادان دانشگاه نشده است.
نظام آموزشی ایران بلاصاحب است ارزش پوشالی اساتید هم نه به خاطر خود آنها و اقدامات علمی درخشان آنها است بلکه مدیون رانت خواران و سیاسیون بی مدرک و بی سوادی هستند که میخواهند در قامت استاد دانشگاه در همه رسانه ها و تربیون ها یاوه ببافند.
شما مطلب را خوب خوانده اید، بحث بر صر عناوین نیست موضوع تبعیض است تبعیض وانگهی تعداد معامانی که استادهم هستند کم نسیتند
هیج کدام از 2000 نفری که مطلب را خوانده اند قادر به کشف این جرم بزرگ و مقایسه اساتید نخبه ودارنده جایزه نوبل مثل شما با یک معلم دبستان مثل بنده شده اند.
ثانیاً تدقیق در سوابق پژوهشگری شما موید این مطلب است که قطعاً و قهراً تقصیرکلمه بی مسئولیت" همترازی" است که تا حال در دایره پژوهش شما قرارنگرفته است وگرنه الان میدانستید که همترازی، همنهشتی، یعنی مقایسه دکتربا دکتر،ارشد با ارشد ، کارشناس با کارشناس وکاردان با کاردان نه مقایسه نخبه ای مثل شما با معلمی مثل من.
از اینکه معنی کلمه همترازی را نمی دانید من از طرف خود و کلمه همترازی از شما عذرخواهی کرده و اعلام آدرس نشریات فرا زمینی چاپ کننده مستندات و یافته های فوق علمی شما را در خصوص اینکه معلم دبستان نمیتواند مثل شما نخبه باشد مورد استدعاست.
هیچ جای دنیا چنین القاب من در آوردی چون استاد معلم نداریم رتبه های هیات علمی استاندارد جهانی است آن را خراب نکنیم. حقوق متوسط معلمان در آمریکا 26000 دلار در سال است و اساتید 69000 دلار در سال می باشد. بیش از 40 سال است که فقط هدف تخریب دانشگاه بوده است.